ریسک و بازده چه می‌گوید؟


نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز ‌گویند.

ریسک و بازده چه می‌گوید؟

ریسک

در خصوص مبحث ریسک و بازده در بورس ابتدا در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیش‌بینی و واقعیت است. تمامی افراد هنگام سرمایه‌گذاری، از بازدهی سرمایه‌ی خود پیش‌بینی و انتظاری دارند؛ در واقع آن‌ها وقتی ریسک و بازده چه می‌گوید؟ سهمی را خریداری می کنند، انتظار دارند به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این پیش بینی محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایه‌گذاری به حداقل می‌رسد و حتی گاهی اوقات می‌توان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیش‌بینی محقق نشود، ریسک برای سرمایه‌گذاری وجود خواهد آمد که باید به آن توجه نمود. هرچند در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذارن و سهام‌داران هم در تحقق ریسک، تاثیر بسیاری دارد. باید به این نکته توجه نمود که فرد تا چه حدی آماده ریسک پذیری می باشد. بنابراین می‌توان گفت که بین ریسک‌پذیری و روحیه‌ی افراد رابطه‌ی مستقیم وجود دارد.
بازار سهام بر خلاف سال های گذشته که تعداد افراد کمی در آن سرمایه‌گذاری می‌کردند، در حال حضر بین مردم عادی هم شناخته شده و تبدیل به بازار خوبی به منظور برای سرمایه‌گذاری شده است. اما هر سرمایه‌گذاری پیش از شروع سرمایه‌گذاری باید با دو مفهوم مهم در این بازار آشنا شود. یعنی باید بداند: مفهوم ریسک و بازده در بورس چیست و هر کدام چه اهمیتی دارند؟
حال با درک این مسئله ، یک سرمایه‌گذار باید قبل از سرمایه‌گذاری با این موضوع آشنا باشد و بداند ارزش سهام هر شرکت ممکن است تحت تاثیر مسائلی افزایشی و یا کاهشیی باشد. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری همراه با ریسک خواهد بود و هر چه احتمال افت قیمت سهام بیشتر، یا احتمال عدم موفقیت در آن زیاد باشد، ریسک سرمایه‌گذاری درآن سهم نیز بالاتر خواهد رفت .

ریسک در بورس چیست ؟

تعریف مرسوم ریسک که معمولا در کتاب‌های مالی به آن اشاره به صورت زیر است: " به اختلاف بازده مورد انتظار فرد از سرمایه گذاری و بازده واقعی کسب شده، ریسک میگویند."
به بیان ساده تر : بازده واقعی – بازده پیش‌بینی شده = ریسک
به طور مثال فرض کنید قیمت هر سهم یک شرکت 120 تومان باشد، پیش بینی شما از این سهم ، در بازه‌ای دو ماهه، قیمت سهام آن به 130 تومان برسد و بنابراین در آن سرمایه‌گذاری می‌کنید. اما پس از گذشت دو ماه قیمت سهام آن به 125 تومان می‌رسد.
بنابراین نه تنها پیش بینی شما محقق نشده است، بلکه سرمایه‌گذاری شما با عدم موفقیت نیز همراه بوده ، حال اگر بعد از گذشت همین باز زمانی دو ماه قیمت هر سهم به 135 تومان برسد، نه تنها پیش بینی شما درست بوده ، بلکه بیشتر از آن هم سود کرده‌اید و
موفقیت خوبی نصیبتان شده است. بنابراین ریسکی متحمل نشده‌اید.
ریسک در بازار بورس را می‌توان به 2 دسته تقسیم بندی کرد، انواع دیگر ریسک‌ها، زیرمجموعه‌ی ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند پس هنگامی که از ریسک صحبت می‌کنیم، منظور این دو دسته بندی می باشند.

آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک

آشنایی با این ریسک ها باعث آمادگی کامل شرکت‌های حال حاضر در بازار سهام و سرمایه‌گذاران در مواجه با اتفاقات مختلف خواهد شد. درواقع، در بازارهای مالی شاهد انواع ریسک هستیم که برخی از این ریسک ها، آسیب رسان بوده و برخی دیگر قابل کنترل هستند.
به هر مقدار با ریسک‌های موجود در بازار سرمایه بیشتر آشنا شوید، بهتر می‌توانید آن‌ها را کنترل یا رفع کنید. بنابراین یادگیری این دو ریسک در رفع بسیاری از موانع مالی خبره خواهید شد. ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک نیز از اصلی ترین ریسک‌های حاکم بر بازار مالی هستند که آشنایی با آن‌ها ضرورت بسیار زیادی دارد.

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک، نوعی از ریسک های حاکم بر بازار سرمایه می باشد ،اما منظور از این نوع ریسک چیست؟ گاهی ریسکی در پیش‌روی سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد که برای یک سهم خاص تعریف نمی‌شود بلکه تمام بازار را درگیر خود می کند که به آن ریسک سیستماتیک می‌گویند.از آنجایی که ریسک سیستماتیک تمامی سهام و شرکت‌های بازار را درگیر می‌کند، معمولاً پیش‌بینی و یا حذف این ریسک غیرممکن خواهد بود به همین علت است که از این نوع ریسک و بازده چه می‌گوید؟ ریسک، ریسک غیرقابل‌اجتناب نیز نام می برند.
برای کاهش اثر ریسک سیستماتیک معمولاً از استراتژی تخصیص دارایی استفاده می‌شود اما منظور از این استراتژی چیست؟ بعضی مواقع به‌منظور کاهش اثر منفی ریسک سیستماتیک اقدام به شرکت در اوراق مشارکت می‌شود تا از این طریق مقداری از سرمایه پوشش داده شود.

عوامل تأثیرگذار بر ریسک سیستماتیک

عوامل تأثیرگذار زیادی بر بازارهای مالی هر کشور وجود دارد که بروز هرکدام از این عوامل باعث تأثیرات منفی می شود. عواملی مانند تحریم و جنگ ، بر بازار سرمایه هر کشوری تأثیر گذار هستند تا جایی که بورس در این کشورها با مشکل مواجه خواهد بود. در سمت دیگر در برخی از کشورها که مشکلات اقتصادی و سیاسی ندارند، بازار سرمایه بسیار قوی و با ثبات عمل می‌کند؛ به صورتی که امکان بروز ریسک سیستماتیک بسیار کم خواهد بود.

ریسک سیستماتیک و ضریب بتا

همانطور که در مطاب عوامل تاثیر گذار بر ریسک در بالا صحبت شد. به‌منظور ریسک و بازده چه می‌گوید؟ پیشگیری از زیان ناشی از ریسک سیستماتیک، باید قادر به تشخیص و پیش بینی ریسک باشید اما چگونه؟
ضریب بتا برای هر سهم تعریف می‌شود که محاسبه آن در پیش بینی ریسک کمک کننده خواهد بود؛ بدین صورت که که اگر مقدار نهایی بتا بیشتر از مقدار ۱ باشد، میزان ریسک سیستماتیک بالا و در مقابل اگر ضریب بتا کوچک‌تر از ۱ باشد، میزان ریسک سیستماتیک چندان بالا نیست.

مثالی از ریسک‌های سیستماتیک در بورس

ریسک سیستماتیک با توجه به وضعیت اقتصادی و سیاسی یک کشور حرکت می کند ، به صورتی ‌که گاهی هرگونه مشکلات رابطه بین دو کشور موجب بروز ریسک می‌شود. هرچند این مشکلات اقتصادی و یا سیاسی زمانی اهمیت پیدا می‌کنند که وضعیت کشور طرف مقابل بر روابط طرفین تأثیرگذار باشد، در این صورت شدت ریسک بیشتر خواهد شد. به طور مثال هرگاه مشکلات بین ایران و آمریکا اوج بگیرد، بازارهای سرمایه در کشور با مشکل روبه‌رو می‌شوند و به‌این‌ترتیب افت سرمایه به وجود می آید.

ریسک غیر سیستماتیک

همانطور که از اسم این ریسک مشخص می باشد، با استفاده از برخی روش‌ها می‌توان از میزان این نوع ریسک را کاهش داد. ” ریسک های غیر سیستماتیک ” یا ” قابل اجتناب ” معمولا به دلیل خصوصیات خاص شرکت‌ها ایجاد می‌شوند.

این نوع از ریسک‌ها اغلب علت درونی دارند و منبع آن‌ها به داخل شرکت مربوط است. به طور مثال عملکرد ضعیف مدیر شرکت، عملکرد پایین سهام‌داران شرکت، رقابت ضعیف در مقابل رقبا، قدیمی شدن محصولات شرکت، کاهش مشتریان و میزان فروش پایین محصولات، اعتصاب کارکنان یک شرکت و… همگی از دلایلی هستند که ریسک غیر سیستماتیک را به وجود می آورند و برقیمت سهام یک شرکت تاثیر گذاری زیادی دارند. با این حال با تمام این موارد با استفاده از یک سری روش‌ها می توان این نوع ریسک را به حداقل ممکن می‌رسند و قابل اجتناب هستند.

یکی از این روش‌های تاثیر گذار، تئوری سبد است که متخصصان و فعالان بازار سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند ، سرمایه گذاران به جای آنکه تمام سرمایه خودرا بر روی یک یا چند سهم از شرکت های محدود سرمایه گذاری کند سهام شرکت‌های مختلف از صنایع مختلف را خریداری کند و حتی بهتر است در سبد سرمایه‌گذاری خود اوراق بهادار بدون ریسک هم داشته باشد.

نحوه کاهش اثر ریسک غیرسیستماتیک

شاید این سؤال برای شما هم پیش بیاید که چگونه می‌توان تأثیر ریسک غیرسیستماتیک را کنترل و یا کاهش داد؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت برای کاهش این تأثیر باید اقدام به متنوع کردن سبد سرمایه کرد؛ اگر سرمایه‌گذار بتواند چندین سهم مطمئن را خریداری کند، تا حدود زیادی می‌تواند ریسک غیرسیستماتیک را از بین برد. سبدهای سرمایه‌گذاری که دارای تنوع هستند میزان ریسک غیرسیستماتیک را کاهش می دهند اما در عوض ، در این سبدها همچنان امکان بروز ریسک سیستماتیک وجود دارد.

تفاوت‌های ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک

ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک تفاوت‌هایی با یکدیگر دانرد می توانیم آنها را در چند دسته مورد بررسی قرار بدهیم.

  1. ریسک سیستماتیک به این معنی می باشد که احتمال از دست دادن دارایی به کل بازار یا بخش عمده‌ای از بازار ارتباط مستقیم دارد ولی ریسک غیرسیستماتیک مربوط به صنعت خاصی است.
  2. ریسک سیستماتیک غیرقابل کنترل است در حالی که ریسک غیرسیستماتیک قابل کنترل می باشد.
  3. ریسک سیستماتیک از عوامل کلان اقتصادی تاثیر می‌پذیرد اما ریسک غیرسیستماتیک به دلیل عوامل اقتصادی خرد روی می‌دهد و به آنها بستگی دارد.
  4. ریسک سیستماتیک روی تعداد زیادی از شرکت‌ها و اوراق بهادار آنها در بازار تاثیر می‌گذارد ولی ریسک غیرسیستماتیک صرفا روی یک شرکت خاص اثر می‌گذارد.
  5. ریسک سیستماتیک با استفاده از شیوه‌های پوشش ریسک و تخصیص دارایی قابل حذف است اما برای برخورد با ریسک غیرسیستماتیک باید از متنوع‌سازی پورتفو استفاده کرد.

درجدول پایین می‌توانید خلاصه مطالب ذکر شده را مشاهده کنید.

بازدهی در بورس چیست؟

بازدهی یک سهم را می‌توان تفاوت قیمت یک سهم در شروع سرمایه‌گذاری با قیمت فعلی آن، تقسیم بر قیمت ابتدایی در نظر گرفت. بنابراین بازدهی یک سهم می‌تواند مثبت و یا منفی باشد. به این صورت وقتی می‌گوییم چنانچه ریسک یک سهم زیاد باشد، بازدهی آن هم به مراتب بیشتر می باشد، به این معناست که هم بازدهی منفی آن می‌تواند بیشتر باشد و هم بازدهی مثبت آن. یعنی اگر می‌خواهید روی سهمی سرمایه‌گذاری کنید که ریسک بالایی دارد، باید انتظار افزایش و کاهش قیمت را با هم و به یک اندازه در نظر بگیرید.
با توجه به موارد گفته شده، حتما به این موضوع پی برده اید که رابطه ریسک و بازده رابطه ی مستقیم و موازی می باشد . با این حساب سرمایه‌گذارانی که به دنبال بازدهی بیشتری هستند، باید ریسک بیش‌تری را قبول کنند. در مقابل این موضوع نیز صادق است؛ به طوری که سرمایه‌گذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین می‌توان گفت که تمام تصمیمات سرمایه‌گذاران بر مبنای رابطه‌ی بین این دو مفهوم شکل می‌گیرد. به بیان ساده تر، افراد پیش از سرمایه‌گذاری باید میزان ریسک‌پذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن شروع به سرمایه‌گذاری نمایند. سرمایه‌گذارانی که ریسک‌پذیری بالایی دارند، می‌توانند وارد بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در اندک و ناچیز می باشد، توصیه نمی‌شود. در عوض این افراد می‌توانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آن‌ها تضمینی است، شوند.

بازده سرمایه گذاری

بازده سرمایه گذاری

برای سرمایه گذاری، مفاهیم ریسک و بازده بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد که مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد و در این راستا این دو مقوله از هم جدا نیستند.

سرمایه گذاران برای تصمیم گیری به منظور کسب سود و بازده مطمئن، می توانند از ارتباط بین ریسک و بازده استفاده نمایند.

بازده سرمایه گذاری:

بازده سهام می تواند مقدار سود و یا پولی باشد که پس از سرمایه گذاری به دست می آید. لازم است به این نکته توجه داشت که بین بازده یا سود مورد انتظار و بازدهی که در حقیقت به دست می آید تفاوت هایی وجود دارد.

نکته: در واقع به تفاوت بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.

رابطه بین ریسک و بازده، رابطه ای مستقیم می باشد. یعنی هر چه میزان بازده مورد انتظار بالا تر باشد، باید ریسک بالاتری را تحمل کرد. برای همین لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی، درجه ریسک پذیری تعیین شود تا تعادل مناسبی بین ریسک و بازده ایجاد شود.

معرفی تئوری های ریسک و بازده:

مفهوم اصلی در سرمایه گذاری، به ریسک و بازده مربوط می باشد بر همین اساس، تئوری های ریسک و بازده مهم و ریسک و بازده چه می‌گوید؟ قابل توجه هستند که لازم است به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شود.

نکته: در دنیای سرمایه گذاری، ریسک و بازده دو مفهوم متضاد و متناقض با هم می باشند.

بازده:

بازده (return) به پاداشی گفته می شود که شخص از سرمایه گذاری خود در اوراق و دارایی های مختلفی کسب می نماید.

این طرح ها شامل موارد زیر می باشد.

  • دارایی های واقعی
  • دارایی های مالی
  • طرح ها و پروژه ها

بر همین اساس، می توان گفت که بازده همان نیروی محرکی است که انگیزه سرمایه گذاری را ایجاد می کند.

انواع بازده:

بازده به انواع زیر تقسیم می شود:

بازده مورد انتظار:

بازده مورد انتظار “Expected Return”، به مقدار پولی می گویند که شخص سرمایه گذار انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود آن را دریافت کند.

تئوری های ریسک و بازده

تئوری های ریسک و بازده

بازده واقعی:

بازده واقعی Actual Return، به میزان سود یا زیان واقعی می گویند که به یک سرمایه گذار تعلق دارد. این بازده به شکل زیر بیان می گردد: بازده مورد انتظار بعلاوه تاثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد می کند.

توضیحات در مورد بـازده واقعی:

بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار می گیرد، سودی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری های خود دریافت می کنند.

بازده اضافی:

بازده اضافی “Excess Returns”، که به آن بازده اضافی آلفا گفته می شود، بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبدی می باشد که از یک معیار ها و یا شاخص هایی با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می کنند و بیشتر می شوند.

این بازده به طور وسیعی برای اندازه گیری ارزش افزوده ایجاد شده توسط پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار می گیرد و باعث سنجش توانایی مدیریت در غلبه بر بازار می باشد.

بازده سود سهام نقدی:

بازده سود سهام نقدی “Dividend Yield”، به نسبت مالی گفته می شود که نشان می دهد شرکت چه اندازه به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می کند.

نکته ۱: این بازده به صورت درصدی نشان داده می شود و می تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه گردد.

نکته ۲: این بازده روشی برای اندازه گیری مقدار جریان وجوه نقد می باشد.

بازده غیر عادی:

بازده غیر عادی “Abnormal Return”، به درصدی گفته می شود که برای توصیف بازده به دست آمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی، مورد استفاده قرار می‌گیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار می باشد.

نرخ بازده مورد انتظار نیز بازده محاسبه شده بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی ها می باشد که با استفاده از میانگین بلند مدت بازده یا سایر ارزیابی ها به محاسبه می گردد.

ریسک (RISK) یعنی ریسک و بازده چه می‌گوید؟ تفاوت بین آن چه که انتظار داریم و آن چه که اتفاق می افتد.

ریسک و بازده در مدیریت مالی:

مفهوم ریسک و بازده در مباحث مدیریت مالی، یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی است که از مسئولیت های اساسی در کسب و کار به شمار می رود.

به طور کلی، به هر اندازه که یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی آن بیشتر خواهد بود. البته استثنا هایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله نسبت سودآوری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

ریسک و بازده در مدیریت مالی

ریسک و بازده در مدیریت مالی

نوسان:

در واقع نوسان به معنی نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص می باشد که درصد نوسان عبارت است از سنجش میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی ریسک و بازده چه می‌گوید؟ خاص.

نکته: به هر اندازه که نوسان یکی از اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت آن نیز بیشتر خواهد بود.

صرف ریسک:

صرف ریسک (Risk Premium) به این مفهوم است که در صورت ثابت بودن همه عوامل، ریسک بیشتر، با بازده بیشتر همراه خواهد بود.

نکته ۱: صرف ریسک برای مدیران مالی مهم می باشد زیرا وام دهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آن را بررسی کرده و تصمیمات خود را بر ریسک و بازده چه می‌گوید؟ اساس سطح ریسک آن شرکت اخذ می کنند.

نکته ۲: اگر وام دهنده به یک کسب و کار پر ریسک وام اعطا نماید، احتمالا بازده بیشتری به عنوان نرخ سود از آن کسب و کار خواهد گرفت.

اهرم مالی:

بیشتر شرکت ها منابع مالی خود را از طریق بدهی و یا انتشار اوراق بهادار و سهام کسب می کنند. منظور از منابع مالی با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت می باشد که این سهامداران متناسب با میزان سرمایه گذاری خود، در سود شرکت سهیم هستند.

تامین مالی از طریق بدهی و قرض، توسط نهاد های مالی انجام می گردد و اگر شرکت وام گیرنده به طور مرتب سود وام را به وام دهنده پرداخت نماید، دیگر نیاز به شریک کردن وام دهنده در درآمد خود را نخواهد داشت.

نکته: همچنین می توان گفت ضرر ها از طریق این اهرم مالی می توانند افزایش یابند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ارزش اسمی سهام را به شما پیشنهاد می کنیم.

رابطه بین ریسک و بازدهی در بورس

رابطه بین ریسک و بازده

در این مقاله به رابطه بین ریسک و بازده می‌پردازم، یک سرمایه‌گذار باید بداند رابطه ریسک با بازده در بورس به چه شکل است تا بتواند در مواقع ضروری تصمیمات درستی اتخاذ کند. یک سرمایه‌گذار پس از سرمایه‌‌‌‌‌گذاری در یک پروژه، یک شرکت می‌‌‌‌‌خواهد نتایج حاصل از پروژه را بدست آورد. نتایج یا منافع حاصل از سرمایه گذاری، بازده نامیده می‌‌‌‌‌شود. رویکرد حداکثر سازی ثروت براساس مفهوم ارزش آینده جریان‌‌‌‌‌های نقدی مورد انتظار از یک پروژه احتمالی استوار است. بنابراین جریان‌‌‌‌‌های نقدی چیزی جز درآمد حاصل از پروژه نیست که ما از آن‌‌‌‌‌ها به عنوان بازده یاد می‌‌‌‌‌کنیم. از آنجا که فیکسچر نامشخص است، بنابراین بازده‌‌‌‌‌ها با درجاتی از عدم اطمینان همراه است. به عبارت دیگر، برخی از تغییرات در تولید جریان‌‌‌‌‌های نقدی وجود دارد، که ما آن‌‌‌‌‌ها را ریسک می‌‌‌‌‌نامیم. در این مقاله از سری مقالات آموزشی دلفین وست ما به مفاهیم ریسک و بازدهی و رابطه بین آن‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌پردازیم.

ریسک و بازدهی در مدیریت مالی

ریسک کردن در کارها برای سرمایه‌‌‌‌‌گذاران بسیار مهم است و ریسک کردن درکارها به معنی پیشبینی کردن احتمال به وقوع نپویستن رویدادی است. این تعریف در بازارسرمایه بسیارکاربرد دارد و موضوع مهمی است. مثل ریسک کردن و پولی را در جایی گذاشتن. مانند سرمایه گذاری در بورس و پول خود را درصندوق‌‌‌‌‌هایی گذاشتن و درآمدهای ثابتی از آن بدست آوردن دراین حالت ریسک این سرمایه صفر بوده است چون هرماه همان سود و بازده پیش بینی شده را دریافت می‌‌‌‌‌کند.ئمنظور از سود درسرمایه‌‌‌‌‌گذاری همان بازده است که درقبال انجام کاری دریافت می‌‌‌‌‌کنید. ریسک و بازده دو واژه مخالف هم است که دردنیای مالی و سرمایه گذاری وجود دارد و وجود تفاوت‌‌‌‌‌های بین ریسک و بازدهی را می‌‌‌‌‌توان توانایی در راحت خوابیدن دانست.

نمودار ریسک و بازده

به نمودار رابطه بین نرخ بازده تا سررسید اوراق قرضه با ریسک یکسان و سررسید همان اوراق قرضه، منحنی یا نمودار بازده گفته می‌‌‌‌‌شود. منحنی بازده الگویی است برای رسم و ارائه وضعیت اوراق قرضه دولتی است. منحنی بازده نشان می‌‌‌‌‌دهد که نرخ بهره در موقعیت‌‌‌‌‌های زمانی خاص برای کلیه اوراق بهادار دارای ریسک برابر است اما سررسیدهای مختلفی برای آن وجود دارد. یکی از رایج ترین منحنی‌‌‌‌‌های بازده که گزارش شده است اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده آمریکا است. این منحنی بازده معیاری است برای سایر انواع اوراق قرضه در بازارسرمایه مثل نرخ‌های وام مسکن یا نرخ بهره‌‌‌‌‌های بانکی است. منحنی بازده هم برای پیش بینی تغییرات خروجی در بازار و رشد در بازار مورد استفاده قرار می‌‌‌‌‌گیرد.

منحنی ریسک، یک نمودار دوبعدی است که محور طولی آن بازده مالی و محورعمودی آن ریسک مالی باشد. این منحنی می‌‌‌‌‌تواند رابطه عقلانی بین ریسک و بازده از نگاه سرمایه‌‌‌‌‌گذاران داشته باشد. این منحنی یک حالت رو به بالا دارد، یعنی دائما رو به افزایش دارد و حالتی صعودی دارد وقتی که ریسک یک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری بیش‌‌‌‌‌تر می‌شود میزان سود یا بازده بیشتری از ریسک را می‌‌‌‌‌خواهد به عبارتی تغییرات در سود و بازده خیلی بیش‌‌‌‌‌تر تغییرات در ریسک است. بنابراین می‌‌‌‌‌توان نتیجه گرفت که این منحنی حالتی صعودی دارد و صعودی بودن این منحنی به این دلیل است که تمامی سرمایه‌‌‌‌‌گذاران حالتی ریسک گریز دارند. اما این حالت ریسک گریزی برای تمام سرمایه‌‌‌‌‌گذاران یکسان نمی‌‌‌‌‌باشد و این منحنی ریسک می‌‌‌‌‌تواند شیب کمتر یا بیش‌‌‌‌‌تری به خود بگیرد.

رابطه ریسک و بازدهی

رابطه بین ریسک با بازده

هنر سرمایه‌‌‌‌‌گذاری با ریسک وبازده تعریف می‌‌‌‌‌شود. سرمایه‌‌‌‌‌گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است. برای هرفرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملا مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره راشناخته و آن را ارزیابی می‌‌‌‌‌کند.
اساساً ریسک پذیری بیشتر دریک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری این معنی را می‌‌‌‌‌دهد که برای این ریسک بازده بالاتر و بیش‌‌‌‌‌تری مورد انتظار است.
در مورد سرمایه‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌هایی با ریسک بالاتر که نوسان بیش‌‌‌‌‌تری نسبت به اوراق قرضه دولتی دارد بازده بالاتری داشته است. سودهایی با ریسک‌‌‌‌‌های صحیح شده را می‌‌‌‌‌توان با مقایسه بازده سرمایه‌‌‌‌‌گذاری مقایسه کرد.

ارزش یک سهام به عملکرد آن در شرکت بورس بستگی دارد. اگر عملکرد این سهم درشرکت بورس خوب باشد ارزش این سهم نیز به تبع زیاد می‌‌‌‌‌شود و اگرعملکرد آن خوب نباشد ارزش آن کم می‌‌‌‌‌شود و سرمایه‌‌‌‌‌گذاران به سمت آن جذب نمی‌‌‌‌‌شوند. البته مسائل زیادی در ارزش یک سهم تاثیر گذار است. درکل باید بدانیم که هیچ تضمینی برای ارزش یک سهم و همچنین برای افزایش قیمت یک سهم درشرکت بورس وجود ندارد.

تفاوت ریسک و بازده

رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است، یعنی هرچه بازده کمتر باشد ریسک هم کمتر است و برعکس. درواقع ریسک به معنای تفاوت بین آن سود یا بازدهی که انتظارداریم و آن سودی که به ریسک و بازده چه می‌گوید؟ وجود می‌‌‌‌‌آید.

ملاحظات

ریسک به تغییرپذیری بازده احتمالی مرتبط با یک سرمایه گذاری معین اشاره دارد. ریسک، همراه با بازده، مورد توجه عمده تصمیمات بودجه بندی سرمایه است. شرکت باید بازده مورد انتظار از یک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری معین را با ریسک مرتبط با آن مقایسه کند. برای جبران افزایش سطح خطر، نیاز به بازده بالاتر است. به عبارت دیگر، هرچه ریسک انجام شده بیشتر باشد، بازده آن نیز بیشتر خواهد بود و بالعکس، هرچه ریسک کمتر باشد، بازده آن نیز ملایم‌‌‌‌‌تر است.

این معامله ریسک و بازده به عنوان طیف بازده ریسک نیز شناخته می‌‌‌‌‌شود. کلاس‌‌‌‌‌های مختلفی از سرمایه گذاری-های احتمالی وجود دارد که هر کدام موقعیت‌‌‌‌‌های خاص خود را در طیف بازده کل ریسک دارند. پیشرفت کلی این است: بدهی کوتاه مدت، بدهی بلند مدت، دارایی، بدهی با بازده بالا و حقوق صاحبان سهام. وجود ریسک باعث می‌‌‌‌‌شود که مجبور به انجام تعدادی از هزینه‌‌‌‌‌ها شوید. به عنوان مثال، هرچه سرمایه‌‌‌‌‌گذاری با ریسک بیش‌‌‌‌‌تر باشد، معمولاً به زمان و تلاش بیش‌‌‌‌‌تری برای کسب اطلاعات در مورد آن و نظارت بر پیشرفت آن نیاز است. علاوه بر این، اهمیت از دست دادن مقدار X ارزش می‌‌‌‌‌تواند بیش از اهمیت افزایش مقدار X مقدار باشد، بنابراین یک سرمایه‌‌‌‌‌گذاری با ریسک بیشتر حق بیمه بالاتری را به خود جلب می‌‌‌‌‌کند حتی اگر بازده پیش بینی همان مقدار کم خطر باشد. بنابراین خطر چیزی است که باید جبران شود، و هر چقدر خطر بیشتر باشد، ریسک و بازده چه می‌گوید؟ غرامت بیش‌‌‌‌‌تری نیز لازم است.

هنگامی که یک شرکت تصمیم گیری در مورد بودجه بندی سرمایه اتخاذ می‌‌‌‌‌کند، آن‌‌‌‌‌ها آرزو می‌‌‌‌‌کنند که به عنوان حداقل هزینه، بهبودی کافی را برای پرداخت هزینه‌‌‌‌‌های افزایش یافته سرمایه‌‌‌‌‌گذاری ناشی از تورم به دست آورند. بنابراین، تورم ورودی اصلی در هزینه سرمایه شرکت است. با این حال، از آنجا که نرخ‌‌‌‌‌های بهره توسط بازار تعیین می‌‌‌‌‌شود، اغلب اتفاق می‌‌‌‌‌افتد که برای جبران تورم ناکافی هستند. ریسک پذیری نیز در تعیین بازده مورد نیاز یک شرکت برای سرمایه‌‌‌‌‌گذاری نقش مهمی دارد. ریسک گریزی مفهومی است مبتنی بر رفتار بنگاه‌‌‌‌‌ها و سرمایه‌‌‌‌‌گذاران در حالی که در معرض عدم اطمینان برای کاهش این عدم اطمینان هستند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌‌‌‌‌گذار متنفر از ریسک ممکن است تصمیم بگیرد پول خود را به یک حساب بانکی با نرخ بهره کم اما تضمین شده بجای سهامی که ممکن است بازده مورد انتظار زیادی داشته باشد، قرار دهد اما احتمال از دست دادن ارزش را نیز در برداشته باشد.

سه سطح در ریسک گریزی

  1. ریسک پذیری یا پرهیز از خطر
  2. ریسک خنثی
  3. ریسک دوست یا ریسک طلب

ریسک گریزی در بورس

بتا معیاری است که شرکت‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌توانند به منظور تعیین حساسیت بازگشت سرمایه نسبت به ریسک کلی بازار استفاده کنند. بتا نوسانات همبسته یک دارایی را در رابطه با نوسانات معیاری که دارایی مذکور با آن مقایسه می-شود، توصیف می‌‌‌‌‌کند. این معیار به طور کلی بازار مالی کل است و غالباً با استفاده از شاخص‌‌‌‌‌های نمایندگی مانند S&P 500 تخمین زده می‌‌‌‌‌شود. همچنین از بتا به عنوان کشش مالی یا نوسان نسبی همبسته یاد می‌‌‌‌‌شود و می‌‌‌‌‌تواند به عنوان معیاری از حساسیت بازده دارایی به بازده بازار، ریسک غیر قابل تنوع آن، ریسک سیستماتیک آن یا ریسک بازار. سرمایه‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌های بتا بالاتر تمایل بیشتری دارند و بنابراین خطرناک‌‌‌‌‌تر هستن، اما پتانسیل بازده بالاتر را فراهم می‌‌‌‌‌کنند. سرمایه‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌های بتا پایین خطر کمتری دارند، اما به طور کلی بازده کم‌تری دارند.

فرمول ریسک و بازده

رابطه بین ریسک و بازده به این شکل است که ریسک ازطریق کم کردن مقداربازده مورد انتظار و بازده واقعی بدست می‌‌‌‌‌آید.

بازده سبد سهام

سبد سهامی مانند سهام شرکت‌‌‌‌‌های بزرگ مثل شرکت‌‌‌‌‌های صنایع غذایی وشرکت‌‌‌‌‌های خودرویی هریک ازاین سهم‌‌‌‌‌ها به صورت جداگانه باعث نوسان قیمت‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌شود و منجربه افزایش ریسک مالی شرکت‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌شود و کمترشدن قیمت سهم درآن شرکت می‌‌‌‌‌شود و از طرفی دیگر انعقاد بعضی قراردادها باعث افزایش قیمت سهم درشرکت می‌‌‌‌‌شود هر دو تغییراز نوع تغییر ریسک و بازده چه می‌گوید؟ ریسک غیر سیستماتیک است.

کلام آخر

برای سرمایه گذاران هیچ تضمینی وجود نداد که در بازارسرمایه گذاری قراردادی را انعقاد کنند و اگرهم قراردادی را منعقد کردن باید بسیار ریسک پذیر باشند در بازار سرمایه گذاری هر احتمالی وجود دارد. امیدواریم که این مقاله از سری مقالات این وب سایت برای شما عزیزان مفید واقع شده باشد. همچنین شما می‌‌‌‌‌توانید در صورت نیاز به مشاوره و نیاز به آموزش‌‌‌‌‌های بیش‌‌‌‌‌تر در این خصوص از مشاورین دلفین وست و کلاس‌‌‌‌‌های آموزشی آن کمک بگیرید.

ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه گذاری کدامند؟

انواع ریسک

معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان می‌آید، کلمه خطر برجسته می‌شود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می‌دهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت‌های مثبت مواجه شویم. این فرصت‌های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایه‌گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.

چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟

از آغاز پیدایش تمدن، انسان‌ها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بوده‌اند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیش‌بینی کند و برای مقابله با آن‌ها‌ آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر می‌شود، در معرض تصمیم‌گیری‌ها‌ و پیچیدگی‌های بیشتری قرار می‌گیرد و در معرض ریسک‌های بیشتری قرار می‌گیرد.

انواع ریسک

به طور کلی، موقعیت‌های ریسکی که افراد با آن مواجه می‌شوند معمولا شامل دو دسته می‌شود:

این ریسک‌ها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجه‌ای جز خسارت ندارند. این ریسک‌ها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان می‌شوند.

انواع ریسک

این نوع ریسک‌ها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازه‌گیری هستند و نتیجه احتمالی آن‌ها می‌تواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، بازی‌های مبتنی بر شرط‌بندی، از جمله چنین ریسک‌هایی هستند.

انواع ریسک

ریسک‌های نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن می‌توان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسک‌های نوع دوم می‌توانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسک‌های پویا که در سرمایه‌گذاری با آن مواجه هستیم، می‌پردازیم. بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایه‌گذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته می‌شود. این انحراف بازده می‌تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته می‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد بود.

طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک

سرمایه‌گذاران را از منظر پذیرش ریسک می‌توان به سه دسته تقسیم‌ نمود:

  • افراد ریسک‌گریز: این افراد رویکرد محافظه‌کارانه دارند. این شخص ترجیح می‌دهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
  • افراد ریسک‌پذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر می‌پذیرد.
  • افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن‌ها‌ را ریسک خنثی می‌نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی‌ آن می‌دانند.

انواع ریسک

ریسک‌پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان می‌دهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک‌پذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسک‌پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک‌پذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی‌توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه‌گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت می‌کنید که به آن صرف ریسک می‌گویند. صرف ریسک در سرمایه‌گذاری‌هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.

معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری

برای اندازه‌گیری ریسک سرمایه‌گذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ‌انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه‌گذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشان‌دهنده بالا بودن ریسک سرمایه‌گذاری می‌باشد. شرکت‌‌های بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک‌های متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسک‌های سرمایه‌گذاری، به دو نوع اساسی تقسیم می‌شود:

۱- ریسک سیستماتیک

این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر می‌گذارد و محدود به صنعت خاص نیست.

ریسک سیستماتیک

۲- ریسک غیرسیستماتیک

برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما می‌توانیم شرکتی را که در اثر تصمیم‌گیری‌های نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.

ریسک غیرسیستماتیک

۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)

اگر چند گزینه برای سرمایه‌گذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح می‌شود. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایه‌گذاری می‌تواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد. مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می‌گذارد.

۴- ریسک تورم (Inflation risk)

رشد نرخ تورم باعث می‌شود بر بازدهی سرمایه‌گذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل می‌شود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته می‌شود. پس باید سرمایه‌گذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل می‌شود، ریسک تورم می‌گویند.

۵- ریسک مالی (Financial risk)

شرکت‌ها در صورت‌های مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وام‌های دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش می‌یابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران با لحاظ این نکته سهام شرکت‌ها را خریداری می‌کنند و از شرکت‌هایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینه‌های کم ریسک تر می‌روند.

۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)

دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمی‌خرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روان‌تر باشد این ریسک در آن کم رنگ‌تر است.

۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)

در مورد شرکت‌های واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد می‌کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل می‌شود. با رشد هزینه‌ها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایه‌گذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب می‌شود که توسط شرکت‌ها قابل کنترل نیست.

۸- ریسک تجاری

در ریسک تجاری به این موضوع توجه می‌شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینه‌های عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینه‌های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر می‌گیرد. این هزینه‌ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه‌های اداری می‌شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می‌فروشد، می‌باشد.

۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول

ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد می‌شود. این نوع ریسک برای سرمایه‌گذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.

۱۰- ریسک کشور

ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته می‌شود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخش‌های مالی کشور نیز صدمه وارد می‌شود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ می‌دهد.

۱۱- ریسک سیاسی

ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بی‌ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل‌های نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیم‌های سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته می‌شود. نکته‌ای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایه‌گذاری طولانی‌تر شود، این ریسک بیشتر می‌شود.

جمع بندی انواع ریسک

در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم. به طور کلی، ریسک‌هایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسک‌های خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسک‌های پویا است. به منظور کاهش زیان‌های ناشی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری، چندین راه حل وجود دارد. لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسک‌های سرمایه‌گذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک می‌توانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راه‌های کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، سبد دارایی است. در واقع با سرمایه‌گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسک‌های تک‌ تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم می‌کند که با کنار هم قراردادن دارایی‌های مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایه‌گذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می‌گردد. تنوع‌بخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود. درحالی‌که اکثر متخصصان سرمایه‌گذاری موافق هستند که تنوع سازی نمی‌تواند در برابر ریسک آن‌ها را تضمین کند، می‌توان گفت تنوع سازی مهم‌ترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایه‌گذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالی‌که ریسک مالی را به حداقل می‌رساند.

مدیریت مالی وسرمایه گذاری

بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز

طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را می‌توان پاداشی تعریف کرد که سرمایه‌گذار به ازای سرمایه‌گذاری خود به دست می‌آورد.

بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.

بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازده‌ای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایه‌گذاری کسب کند، یعنی پیش‌بینی می‌کند که احتمالاً در سرمایه‌گذاری مورد ریسک و بازده چه می‌گوید؟ نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.

بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازده‌ای است که سرمایه‌گذار به واسطه سرمایه‌گذاری خود در پایان مدت سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد.

مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایه‌گذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه می‌شود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفه‌های تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آن‌ها را با خطا در نظر گرفته است.

ریسک چیست؟

اکنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.

ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز

ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت می‌شود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.

بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک

غالب سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیم‌گیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش می‌یابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهم‌ترین تصمیم‌گیری مالی به شمار می‌آید.

در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کرده‌اید و ۱ میلیون تومان برنده شده‌اید؛ به شما پیشنهاد می‌شود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعه‌کشی حذف شوید یا به‌جای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعه‌کشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:

۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعه‌کشی برنده شوید.

۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعه‌کشی نگیرید.

شما کدام پیشنهاد را انتخاب می‌کنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.

انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک:

در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بخش‌بندی می‌شود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایه‌گذاری (مثلاً قیمت سهام شرکت‌ها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکت‌ها خارج است. اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته می‌شود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط می‌شود. برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیم‌گیری در شرایط مختلف و مولفه‌هایی از این قبیل تاثیراتی را روی سهام آن شرکت خواهد گذاشت که همگی در تقسیم بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار می‌گیرند.

دلایلی باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک می‌شود. حال سوال این است که چه چیزی باعث ایجاد ریسک می‌شود؟ تحلیلگران و سرمایه‌گذاران معمولا به عوامل مختلفی به عنوان عوامل ریسکی اشاره می‌کنند. در ادامه با شرح مختصری به توضیح انواع ریسک موجود بر سر راه یک سرمایه‌گذاری پرداخته خواهد شد.

ریسک نرخ ارز:

ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز، ریسک نرخ ارز

نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز ‌گویند.

نرخ ارز در کشور‌ها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع می‌تواند روی میزان هزینه‌ها، تولید، فروش و سود شرکت‌هایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به رشد می‌کند شرکت‌هایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه نمایند، در نتیجه حاشیه سود آن‌ها کم خواهد شد. در مقابل شرکت‌هایی که به صادرات می‌پردازند، می‌توانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. لذا یکی از عوامل موثر بر ریسک نرخ ارز خواهد بود که از آن به ریسک نرخ ارز یاد می‌شود. می توان گفت ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهام‌ها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.

برای مثال سال ۹۱ که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهام‌ها که با دلار رابطه مستقیم داشتند شروع به افزایش کرد و در اواسط سال ۹۲ که قیمت دلار کم شد سهام‌ها کاهش قیمت خود را تجربه کردند.

ریسک نوسان نرخ بهره:

در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیده‌اید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانک‌ها پذیره‌نویسی می‌شوند. سرمایه‌گذار وقتی چنین تبلیغی را می‌بیند با خود تحلیل می‌کند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایه‌گذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد. به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش می‌آید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می‌شود ریسک نوسان نرخ بهره می‌گویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایه‌گذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را می‌خرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول می‌کند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر می‌شود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر می‌شود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.

ریسک بازار:

به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود می‌آید ریسک بازار گفته می‌شود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود می‌آید و سهام همه شرکت‌ها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار می‌گیرد. این ریسک عموماً قابل پیش‌بینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکت‌ها است به وجود می‌آید. چندی پیش زمانی که جنگ در سوریه شروع شد، بازار نسبت به این خبر واکنش شدید نشان داد و طی چند روز پس از انتشار این خبر، سهام غالب شرکت‌ها در صف فروش قرار گرفتند. اخبار جنگ در سوریه، اخبار مربوط به مذاکرات هسته‌ای و اتفاقاتی از این قبیل که می‌تواند کل بازار را تحت تاثیر قرار ‌دهد، جزء ریسک بازار محسوب می‌شود.

ریسک تورمی:ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز، ریسک تورمی، ریسک بازار

معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونه‌ای با نوسانات نرخ بهره مرتبط است. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهام‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. معنی ریسک تورمی این است که وقتی شما در جامعه‌ای تورمی زندگی می‌کنید قدرت خریدتان کاهش می‌یابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهام‌های موجود می‌شود. در جامعه‌ای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته می‌شود. برای مثال اگر شما با ۱ میلیون تومان در ابتدای سال می‌توانستید ۱۰۰۰ سهم شرکت خاصی را خریداری کنید در انتهای سال به ریسک و بازده چه می‌گوید؟ واسطه افزایش تورم، توانایی خرید تعداد کمتری از همان سهام را خواهید داشت؛ به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم می‌شود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکت‌ها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.

ریسک نقدینگی:

نبود اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث می‌شود ریسک نقدینگی به وجود آید. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) این ریسک نیز افزایش می‌یابد. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش می‌یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم می‌شود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت‌ها می‌شود. در نتیجه قدرت تقاضا کم شده و ریسک سرمایه‌گذاری بالا رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد می‌شود، ریسک نقدینگی گفته می‌شود. ریسک نقدینگی می‌تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.

ریسک تجاری:

ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود می‌آید را ریسک تجاری تعریف می‌کنند. برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا می‌کند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت می‌شود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارید، می‌توان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.

ریسک مالی:ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز

یکی از منابع تامین مالی شرکت‌ها، دریافت وام از بانک‌ها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود می‌کند، در حقیقت بدهی‌های خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است. حال اگر شرکت خدمات یا محصولات خود را نتواند در زمان مناسب به فروش رساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهی‌های خود را در موعد مقرر نخواهد داشت، زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است. این عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش داده و احتمال ورشکستگی شرکت را در پی خواهد داشت. به ان ترتیب ریسک مالی شرکت بالا رفته و چنین شرکتی برای سرمایه‌گذاری مناسب نیست. بنابراین میزان بدهی بالا در یک شرکت، ریسک مالی آن شرکت را افزایش می‌دهد.

در ادامه و در مطلب نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه‌گذاری (۲) تلاش خواهد شد تا روش‌های اندازه‌گیری ریسک و بازده و مدل‌های موجود بررسی و توضیح داده شود.

مالی یک رشته جدید است که خاستگاه آن علم اقتصاد است. پايه‌ هاي این رشته از سال 1952 و انتشار مقاله هري ماركويتز استوار گردید. و با مقاله فرانكو موديلياني و مرتون ميلر در سال 1958 توسعه یافت. تاروپود این رشـته در سه حوزه «مالـي شركت‌ها»، «بازارهـا و نهادهاي مالـي» و «مـديريت سـرمايه‌گذاري» است و رشتة «مهندسي مالي و مديريت ريسك» اين سه حوزه را به يكديگر پيوند مي‌زند. این وبلاگ نیز با هدف قدم برداشتن در ساحل دریای مواج مالی، سعی دارد مطالب مفیدی را به صورت تخصصی و جامع گردآوری نماید.
سمیرانیازی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.