اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها، شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم میشوند.
- اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»
از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازهگیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخشهای مختلف استفاده میشود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.
- اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»
از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی تغییرات روند و الگوی قیمت داراییهای مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده میشود. تحلیلگران با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم میکنند. اندیکاتورها میتوانند به تحلیلگران در پیشبینی یک روند، تایید آن و یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.
انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه
- اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و همچنین قدرت و سرعت آن استفاده میشود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا خروج را نمایش نمیدهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهتدار و باند بولینگر.
- اندیکاتورهای نوساننما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها میتوان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل میشوند و هرگاه قیمت از این ناحیهها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب میآید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت نسبی.
- اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجمهای مشکوکی در خرید و فروشها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.
در ادامه به رایجترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک «Moving Average»
میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیلگران ارائه میکند.
یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازههای زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار میگیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگینهای ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده میشود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.
تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازههای زمانی مختلف میتوانند روندهای موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.
استراتژیهای میانگین متحرک در میان معاملهگران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازههای زمانی مختلف، هم برای سرمایهگذاران بلند مدت و هم برای معاملهگران کوتاه مدت مناسب است.
از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومتها میتوان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده میکنند.
معاملهگران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.
به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر میشود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.
اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ تقاطع اندیکاتور ها روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر میکند. چرا که نشاندهنده روند نزولی سهم است.
هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق میافتد.
نکته مهم: انتخاب بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معاملهگر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاهمدت باشد و برای دیگری میانمدت و حتی بلندمدت.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداولترین نوع میانگین بین تحلیلگران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف میدهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.
میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر میدهد و قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند. همچنین تحلیلگران میتوانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند.
میانگین متحرک نمایی سریعتر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. اما چیزی که در هر دوی آنها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی تقاطع اندیکاتور ها شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری میکند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده میشود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم تقاطع اندیکاتور ها جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.
فرمول محاسبه RSI:
RSI = 100 – (100/1+RS)
RS = Average Gain / Average Loss
برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم میکنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار میدهیم.
معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر میگیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشاندهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر میکنند.
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD میتواند برای شناسایی جنبههای کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طولهای مختلف استفاده میکند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص میکنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم میکند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.
محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.
شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.
- عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشاندهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
- عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت میشود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور میکند و منفی میشود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته میشود.
- واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست میآید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایینتر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.
استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)
اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی، ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما همچنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از دادههایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایینترین قیمت سهم در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش میتواند به خوبی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.
محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیلگران صادر میکند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.
سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم میکنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم مینمایند.
خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آنها
خط k% و خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده میشود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطهچینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.
K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰
c: قیمت بسته شدن سهم
L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.
زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطهچین را به سمت بالا قطع کند،سیگنال خرید سهم شناخته میشود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
باندهای بولینگر
نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. این انحراف معیار، نشاندهنده پراکندگی قیمتها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.
با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمتهایی که یک سهم میتواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.
هنگامی که قیمتها به باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمتها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروشهای افراطی و روند نزولی سهم را دارند.
تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده میکنند. اگر قیمتها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود. اگر قیمتها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.
برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمتها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود.
تغییرات تقاطع اندیکاتور ها پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته میشوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت میگیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش مییابد و برعکس.
اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام میشود. همچنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.
نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیلگرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده میکنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمیگردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته میشود.
تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت میگیرد. البته از طریق بک تست روی دادههای قیمت گذشته نیز میتوان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.
«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینهسازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیادهسازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وباپلیکیشن «نماد من» قرار میگیرد و استراتژیهای دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود میتوانند به این تحلیلها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.
دیدگاه شما