مفهوم گاو در بورس


عرضه اولیه، نمونه ای از بازار اولیه است.

من گوساله‌ام/کمیک استریپ‌هایی از زندگی فلسفی یک گاو و نوه کنجکاوش

به اعتقاد نویسنده کتاب، هر گاوی اگر عمیقا بفهمد که چقدر «گاو» است، در دم آدم خواهد شد و هرگاه آدمی «زیادی» بفهمد که آدم است، در دم گاو خواهد شد!

به گزارش خبرآنلاین، مجموعه کمیک استریپ های «من گوساله ام» اثر بزرگمهر حسین پور، یکی از فعالان و چهره های محبوب کاریکاتور و انیمیشن‌سازهای ایران است که در کتابی با همین عنوان از سوی انتشارات «مثلث» به چاپ رسیده و با استقبال مخاطبان، تجدید چاپ شده است.
در ابتدای این کتاب که حاوی 63 کمیک استریپ است که پیشتر در مجله چلچراغ منتشر شده، می خوانیم: «هر گاوی که عمیقا بفهمد چقدر گاو است، در دم آدم خواهد شد و هر گاه آدمی زیادی بفهمد که آدم است، در دم گاو خواهد شد!»
این محاورات در برخی داستان ها به شدت فلسفی و عمیق اند؛ آن جا که گوساله به اتفاق یک کره الاغ روی یک بلندی پرتگاه نشسته اند و کره الاغ خطاب به گوساله می گوید:«پدربزرگم می گوید هروقت احساس کردی در مقابل حیوانات دیگر «کوچک» به نظر می آیی، بیا و از بالای این تپه ها به آن ها نگاه کن! آن وقت آن ها کوچک می شوند و تو بزرگ!»
در ابتدای این کتاب با عنوان «مقدمه ای در مذمت گوسالگی» می خوانیم:
اگر می خواهید مسائل مطرح شده در این کتاب را به آدم ها نسبت دهید اگر می خواهیدنکته ها، عقده ها٬ دغدغه های فکری و ذهنی٬ اجتماعی و سیاسی بشر امروز را به این کمیک ها بچسبانید عمیقا در اشتباهید و دقیقا شما نیز مانند یک گوساله عمل کرده اید. این کتاب هذیان ها و خزعبلات یک گوساله است که مجموعه پرت و پلا های پدربزرگش را که مدام عرق یونجه می خورد و یونجه نوشخوار می کند به خورد ما داده است٬ وقتی به عنوان ناظر خواستم مقدمه ای بر این کتاب بنویسم مطمئن شدم که واقعا اینکه «بسیاری از موجودات گوساله به دنیا می آیند و گاو از دنیا می روند» چقدر غلط است و باید به جای «بسیاری» کلمه «معدودی» را گذاشت تا مفهوم کلام درست بیان گردد و البته من بسیار خوشحالم که اینچنین نیستم.
امضا: الاغ»


این کتاب، پرسش های یک گوساله کنجکاو از پدربزرگش است که مخاطب را نیز درگیر این پرسش ها می کند و این گونه به جذابیت اثر می افزاید. «من گوساله ام» بر پایه محاوره می چرخد اما توانایی نگارنده در پرداخت کارتونی تصاویر، این کتاب را دلچسپ و در ذهن، ماندگار می سازد. دیالوگ هایی که در قالب پرسش و پاسخ عرضه شده، تداعی کننده شرایطی هستند که در جامعه با آن ها روبرو می شویم. سوالاتی که حسین پور از زبان گوساله و پاسخ هایی که از دهان پدربزرگ می گوید، دغدغه های ذهنی یک کارتونیست است که گاه پیوند جالبی با رخدادهای روزمره جامعه خود دارد.
در قسمت پنجاهم این کتاب با عنوان «نامه پدربزرگ به گوساله» می خوانیم:
سلام بر گوساله عزیزم
ای پسر جان، هیچ می دانی که ما گاو ها چقدر گوساله بودیم؟ یادت می آید که من چقدر حرف های احمقانه به تو گوساله می گفتم؟ آه. من چقدر در احمقی فرو رفته بودم، آخ. ببخشید.
بله . من چقدر در احمقی فرو رفته بودم و چقدر نا آگاهانه حرف هایی نشخوار می کردم که بوی یونجه گندیده می داد. من چقدر نابخردانه تو را که نسل جوان گاوها بودی و در واقع یک گوساله ساده لوح بودی را تحریک کردم که بیایی و دنبال من برویم ته مزرعه و نزدیک غروب آفتاب حرف هایی از دهان من بشنوی که نه من آنها را می فهمیدم و نه تو عقلت می رسید که آنها را بفهمی و ما فقط تحت تاثیر باد! گول خورده بودیم. حالا من، گاو پیر چروکیده پلاسیده احمق، تو را فریب دادم و دم پرچین ها و غروب و کلا هرچی بهت گفتم احمقانه بود. لذا تو ای گوساله. دیگر حرف های من را باور نکن و مثل یک گاو اصیل برو و هرچه خرها می گویند گوش بده.
امضا: پدر بزرگ»

و همچنین در قسمت پنجاه و دوم با عنوان «جواب گوساله به نامه پدربزرگ» می خوانیم:
«سلام بابابزرگ
نامه شما رسید و با اینکه بد خط نوشته بودید و خطتان عین خودتان نبود، از پندهایتان درس عبرت گرفتم. با اینکه هنوز ننوشته اید که کجایید ما خوشحالیم که زنده اید، چون اگر مرده بودید که نامه نمی نوشتید. اصلا نگران ما نباشید چون از وقتی شما رفتیدآقا کلاغه همش مواظب ما هست و از بس من را دوست دارد یک لحظه هم مرا تنها نمی گذارد و حتی من را «پسرم» صدا می کند و البته من نمی توانم بفهمم چطور می شود من پسرش باشم.
در ضمن پس از خواندن نامه شما فهمیدم چقدر اشتبا ه کردم و همش دم غروب آفتاب از شما هی سوال کردم و شما مجبور شدید هی جواب من را بدهید و من را گمراه کنید. سگ و شتر و بز هم سلام رساندند. در ضمن من پند شما را آویزه گوش کردم و هرچه خر ها می گویند را گوش می کنم.
امضا: گوساله»

ساکنان تهران برای تهیه این مجموعه خواندنی و هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 (شبانه روزی با پیغامگیر) سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و (در صورت موجود بودن در بازار) آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.

بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه و ثانویه

کلمه “بازار” می تواند معانی مختلفی داشته باشد، اما بیشتر اوقات به عنوان اصطلاح همه گیر استفاده می شود تا هم بازار اصلی و هم بازار ثانویه را نشان دهد. در واقع، “بازار اولیه” و “بازار ثانویه” هر دو اصطلاحات متمایزی هستند.

بازار اصلی به بازاری در محل ایجاد اوراق بهادار گفته می شود، در حالی که بازار ثانویه بازاری است که در آن بین سرمایه گذاران معامله می شود.

بازار اولیه و ثانویه:

دانستن این که بازار های اولیه و ثانویه چگونه کار می کنند، کلیدی برای درک نحوه تجارت سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار است. بدون آنها، بازار سرمایه بسیار دشوارتر خواهد بود و سودآوری آنها بسیار کمتر است. ما به شما کمک خواهیم کرد نحوه کار این بازار ها و ارتباط آنها با هر یک از سرمایه گذاران را بفهمید.

نکته های کلیدی:

بازار اصلی محلی است که اوراق بهادار ایجاد می شود، در حالی که بازار ثانویه محلی است که این اوراق توسط سرمایه گذاران معامله می شود.

در بازار اولیه، شرکت ها سهام و اوراق قرضه جدید را برای اولین بار به مردم می فروشند، مثلاً با عرضه اولیه. بازار ثانویه در اصل بازار سهام است و به بورس اوراق بهادار نیویورک، نزدک و سایر صرافی های سراسر جهان اشاره دارد.

بازار اولیه:

بازار اصلی جایی است که اوراق بهادار ایجاد می شود. در این بازار است که شرکت ها سهام و اوراق قرضه جدید را برای اولین بار به مردم می فروشند.

عرضه اولیه، نمونه ای از بازار اولیه است.

این معاملات فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم می کند تا اوراق بهادار را از بانکی خریداری کنند که پذیره نویسی اولیه را برای سهام خاصی انجام داده است. زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت خصوصی برای اولین بار سهام عمومی را منتشر کند.

به عنوان مثال، این شرکت پنج پذیره نویسی را استخدام می کند تا جزئیات مالی شرکت خود را تعیین کند. پذیره نویسان جزئیات می دهند که قیمت انتشار سهام 15 دلار خواهد بود. سپس سرمایه گذاران می توانند مستقیماً از شرکت صادر کننده با این قیمت خرید کنند.

این اولین فرصتی است که سرمایه گذاران از طریق خرید سهام آن به سرمایه شرکت کمک می کنند. سرمایه سهام یک شرکت از وجوه حاصل از فروش سهام در بازار اولیه تشکیل شده است.

پیشنهاد حقوق به شرکت ها این امکان را می دهد که پس از ورود اوراق بهادار به بازار ثانویه، ارزش سهام اضافی خود را از طریق بازار اصلی جمع کنند. سرمایه گذاران فعلی بر اساس سهام هایی که در حال حاضر صاحب آنها هستند، حقوقی نسخ شده به آنها ارائه می شود و دیگران می توانند سرمایه گذاری جدیدی در سهام تازه ضرب شده داشته باشند.

انواع دیگر عرضه های اولیه بازار برای سهام شامل استقرار خصوصی و تقسیم ترجیحی است. استقرار خصوصی این امکان را به شرکت ها می دهد تا مستقیما به سرمایه گذاران مهم تر مانند صندوق های تامینی و بانک ها بدون در دسترس قرار دادن سهام در دسترس عموم فروشند. در حالی که تخصیص ترجیحی سهام را برای انتخاب سرمایه گذاران (معمولا صندوق های تامین مالی، بانک ها و صندوق های سرمایه گذاری مشترک) با قیمت ویژه ای که در دسترس عموم نیست ارائه می دهد.

به همین ترتیب، مشاغل و دولت هایی که می خواهند سرمایه بدهی تولید کنند می توانند انتشار اوراق قرضه کوتاه مدت و بلند مدت در بازار اولیه را انتخاب کنند. اوراق قرضه جدید با نرخ کوپن که با نرخ بهره فعلی در زمان انتشار مطابقت دارد، منتشر می شود که ممکن است از اوراق قبلی بیشتر یا کمتر باشد.

نکته مهمی که باید در مورد بازار اصلی بدانید این است که اوراق بهادار مستقیما از یک ناشر خریداری می شود.

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله تجزیه و تحلیل مالی طرح توجيهی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

بازار ثانویه

بازار ثانویه:

برای خرید سهام، از بازار ثانویه معمولا “بورس سهام” یاد می شود. این شامل بورس اوراق بهادار نیویورک و کلیه مبادلات عمده در سراسر جهان است. مشخصه بارز بازار ثانویه این است که سرمایه گذاران بین خود معامله می کنند.

به این معنا که در بازار ثانویه، سرمایه گذاران قبلا اوراق بهادار منتشر شده را بدون دخالت شرکت های صادر کننده معامله می کنند. به عنوان مثال، اگر برای خرید سهام آمازون می روید، فقط با یک سرمایه گذار دیگر که سهام سهام آمازون را در اختیار دارد معامله می کنید. آمازون مستقیما درگیر این معامله نیست.

در بازار های بدهی، در حالی که تضمین شده است که یک اوراق قرضه در زمان سررسید به ارزش کامل اسمی آن پرداخت می کند، اما این تاریخ اغلب سال ها از آن خارج است. در عوض، دارندگان اوراق قرضه می توانند اوراق قرضه را در بازار ثانویه برای سود مرتب بفروشند در صورتی که از زمان انتشار اوراق قرضه، نرخ بهره کاهش یافته است و به دلیل نرخ کوپن نسبتاً بالاتر، ارزش آن را برای سرمایه گذاران دیگر ارزشمند تر می کند.

بازار ثانویه را می توان به دو دسته تخصصی تقسیم کرد:

بازار حراج:

در بازار حراج، همه افراد و موسساتی که می خواهند اوراق بهادار را معامله کنند در یک منطقه جمع می شوند و قیمت هایی را که مایل به خرید و فروش هستند اعلام می کنند. به این قیمت ها قیمت پیشنهادی و پیشنهادی گفته می شود. ایده این است که باید یک بازار کارآمد با گردهم آوردن همه طرف ها و اعلام عمومی قیمت های آنها حاکم باشد.

بنابراین، از نظر تئوری، بهترین قیمت یک کالای مورد نیاز جستجو نمی شود زیرا همگرایی خریداران و فروشندگان باعث ظهور قیمت های توافق پذیر می شود. بهترین نمونه بازار حراج بورس اوراق بهادار نیویورک است.

بازار فروشنده:

در مقابل، یک بازار فروشنده احتیاج به احزاب برای همگرایی در یک مکان مرکزی ندارد. بلکه شرکت کنندگان در بازار از طریق شبکه های الکترونیکی به آن ملحق می شوند. فروشندگان موجودی امنیتی را در اختیار دارند، سپس آماده خرید یا فروش با فعالان بازار می شوند. این نمایندگی ها از طریق اختلاف بین قیمت هایی که اوراق بهادار را خریداری و می فروشند سود کسب می کنند.

نمونه ای از بازار فروشندگان این است که نمایندگی هایی که به عنوان سازندگان بازار شناخته می شوند، پیشنهادات قیمتی را ارائه می دهند و از قیمت هایی که مایل به خرید و فروش اوراق بهادار هستند درخواست می کنند. تئوری این است که رقابت بین فروشندگان بهترین قیمت ممکن برای سرمایه گذاران را فراهم می کند.

بازار های به اصطلاح “سوم” و “چهارم” مربوط به معاملات بین دلالان و موسسات از طریق شبکه های الکترونیکی بدون نسخه هستند و بنابراین به تنهایی برای سرمایه گذاران مربوط نیستند.

بازار فرابورس:

بعضی اوقات می شنوید که از یک بازار فروشنده به عنوان یک بازار بدون نسخه استفاده می شود. این اصطلاح در اصل به معنای یک سیستم نسبتاً غیر سازمان یافته بود که در آن معاملات در یک مکان فیزیکی انجام نمی شد، همان طور که در بالا توضیح دادیم، بلکه بیشتر از طریق شبکه های فروشنده انجام می شود.

این اصطلاح به احتمال زیاد از معاملات خارج از وال استریت حاصل شده بود که در طی بازار بزرگ گاو نر در دهه 1920 رونق گرفت، و در آن سهام “بدون نسخه” در مغازه های سهام فروخته می شد. به عبارت دیگر، سهام در بورس اوراق بهادار ذکر نشده اند، آنها “بدون لیست” بودند.

با گذشت زمان، معنای آن شروع به تغییر کرد. در سال 1971 توسط انجمن ملی فروشندگان اوراق بهادار ایجاد شد تا نقدینگی را برای شرکت هایی که از طریق شبکه های فروشنده تجارت می کردند، به ارمغان آورد.

در آن زمان، مقررات کمی در مورد معاملات سهام خارج از بورس وضع شده بود، که به دنبال بهبود آن بود. با گذشت زمان تکامل یافته و به یک مبادله عمده تبدیل شده است، معنای نسخه بدون نسخه گیج کننده تر شده است.

امروزه، اصطلاح “فرابورس” به طور کلی به سهام هایی اطلاق می شود که در بورس اوراق بهادار مانند بورس اوراق بهادار آمریکا تجارت نمی کنند. این بدان معناست که سهام یا روی تابلوی اعلانات بدون نسخه یا ورق های صورتی معامله می شود. هیچ یک از این شبکه ها مبادله ای نیستند.

در واقع، آنها خود را به عنوان ارائه دهنده اطلاعات قیمت گذاری برای اوراق بهادار توصیف می کنند. مقررات شرکت های ورق صورتی بسیار کمتر از قوانینی است که سهام آنها را در بورس سهام معامله می کنند. بیشتر اوراق بهاداری که از این طریق معامله می شود متعلق به شرکت های بسیار کوچک است. به همین دلایل، اگر چه هنوز بازار فروش و از نظر فنی امروز بورس اوراق بهادار محسوب می شود و بنابراین، نادرست است که بگوییم در مفهوم گاو در بورس اوراق بهادار بدون لیست معامله می کند.

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

بازار های سوم و چهارم

بازار های سوم و چهارم

بازار های سوم و چهارم:

همچنین ممکن است اصطلاحات “سوم” و “چهارم” بازار ها را بشنوید. اینها به سرمایه گذاران منفرد مربوط نمی شوند زیرا حجم قابل توجهی از سهام را برای معامله در هر معامله درگیر می کنند. این بازار ها از طریق شبکه های الکترونیکی بدون نسخه با معاملات بین دلالان کارگزار و موسسات بزرگ معامله می کنند. بازار سوم شامل معاملات فرابورس بین دلالان کارگزار و موسسات بزرگ است.

بازار چهارم معاملاتي است كه بين موسسات بزرگ انجام مي شود. دلیل اصلی وقوع این معاملات در بازار سوم و چهارم، اجتناب از انجام این سفارشات از طریق صرافی اصلی است که می تواند در قیمت اوراق بهادار تأثیر زیادی بگذارد. از آنجا که دسترسی به بازار های سوم و چهارم محدود است، فعالیت های آنها تأثیر چندانی بر متوسط سرمایه گذار ندارد.

نتیجه نهایی:

اگر چه همه فعالیت هایی که در بازار هایی که بحث کرده ایم انجام می شود، بر تک تک سرمایه گذاران تأثیر نمی گذارد، اما شناخت کلی از ساختار بازار خوب است. روشی که اوراق بهادار به بازار آورده و در بورس های مختلف معامله می شود، در عملکرد بازار نقش اساسی دارد. فقط تصور کنید که اگر بازار های ثانویه سازمان یافته وجود نداشته باشد؛ شما باید شخصاً سایر سرمایه گذاران را فقط برای خرید یا فروش سهام ردیابی کنید، که کار ساده ای نیست.

در حقیقت، بسیاری از کلاه برداری های سرمایه گذاری حول اوراق بهاداری ساخته می شوند که بازار ثانویه ندارند، زیرا می توان سرمایه گذاران بی خبر را برای خرید آنها کلاه برداری کرد. اهمیت بازار ها و توانایی فروش اوراق بهادار (نقدینگی) غالباً مسلم تلقی می شود، اما بدون بازار، سرمایه گذاران گزینه های کمی دارند و می توانند با ضرر های بزرگ مفهوم گاو در بورس گیر بیفتند. بنابراین، وقتی نوبت به بازار می رسد، آنچه نمی دانید، می تواند به شما آسیب برساند و در طولانی مدت، با کمی تحصیلات ممکن است صرفه جویی کنید.

به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.

مفهوم شاخ در ایران باستان و باور مردم

مفهوم شاخ در ایران باستان و باور مردم

یک حدس در مورد گنبد و مناره‌های مساجد وجود دارد و آن این است که گنبد و دو مناره، تداعی کننده همان «سر شاخ‌دار» باشند. این موضوع چندان دور از ذهن نیست، چرا که برخی از معابد بودایی‌ها را می‌توان معابد شاخ‌دار دانست.

شاخ برگرفته از شاخ حیواناتی نظیر گاو و بز در تصاویر به جای مانده از آثار تاریخی بیانگر مفهومی خاص می باشد.
شاخ ها در تصاویر تاریخی به چند مفهوم گاو در بورس گونه وجود دارند.
شاخ در تصاویر حیواناتی که در طبیعت به همین گونه اند و دارای شاخ می باشند.
شاخ در سر حیواناتی که که در طبیعت شاخ ندارند.
شاخ بر سر انسان ها که به این نوع تصاویر گفته می شود.

● شاخ به تنهایی به صورت یه مفهوم مستقل
پژوهشگران تاریخ و باستان شناس پیرامون شاخ پژوهش هایی داشته اند که نکات ارزشمندی راجع این موضوع کشف کرده و رمزگشایی نموده اند.
برخی از این موضوعات نسبت به باور مردم کنونی از شاخ زیاد دور از ذهن نیست و به نوعی می توان گفت کشف قابل توجهی نیست.
ولی برخی از این رمز گشایی ها نسبت به این زمانه رکز گشایی های جالب توجه هستند که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
گفته می‌شود که یکی از ویژگی‌های هنر ایلامی استفاده از شاخ حیوانات و همین‌طور حیوانات شاخ‌دار برای زینت ساختمان‌ها بوده است. در معبد چغازنبیل یکی از نماهای ساختمان با یک شاخ بزرگ برنزی زینت داده شده بود.
تقریبا همه‌ی تصاویری که از گیل‌گمش در لرستان به دست آمده او را شاخدار نشان می‌دهد.
ایزیس مصری و اسکندر مقدونی و کوروش انشانی نیز شاخ‌دار تصور شده‌اند.
موضوع جالب دیگر این است که می‌دانیم در قرآن، واژه‌ای با عنوان «ذوالقرنین» وجود دارد، برخی معتقدند منظور از ذوالقرنین، کوروش و برخی هم او را اسکندر می‌دانند.
البته به نظر می‌رسد که کسان دیگری هم هستند که در طول تاریخ لقب ذوالقرنین داشته‌اند، اما مهم این است که ذوالقرنین را « دارنده دو شاخ» معنی کرده‌اند.
یعنی همان چیزی که از تصاویر بالا در ذهن خطور می‌کند.
اگر فرضیه برخی از مفسران قرآن را در پیامبر بودن کوروش قبول کنیم وجود شاخ همچون اشیاء دیگری که به خاطر یادآور بودن آن پیامبران جنبه تقدس به خود می گرفت ؛ از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.

● ذوالقرنین کیست؟
در قرآن مجید ، سوره کهف ، آیه مبارکه ۸۳ تا۹۸ ، از ذی القرنین به صورت پادشاهی که خداوند همه گونه کامیابی بدو داد سخن رفته است که از سوی مغرب تا جایی که آفتاب غروب می کند و از سوی مشرق تا جایی که خورشید سر بر می آورد ، رفت و سپس از جنوب به شمال رفت و به پای دو کوه نزدیک شد که در کناره آن قومی می زیستند و آنها از او خواستند تا سدی میان آنها و قبیله های بی شمار "یاجوج و ماجوج" که در ورای آن کوهها بودند و همواره بر قوم همسایه می تاختند ، بسازد و وی این درخواست را برآورد و با شالوده سنگی و تخته های مس و آهن گداخته ، سدی میان دو کوه بست که مانع از تاخت و تاز قوم یاجوج و ماجوج شد.
مولانا آزاد می گوید ، اسکندر مقدونی شخصی ویرانگر و معتقد به خدایان متعدد ، یعنی کافر بوده است و صحیح نمی نماید که خداوند متعال در کتاب آسمانی از او تمجید کرده باشد . ولی کوروش فردی آزاده ، خداپرست و دادگر بوده و اوست که به غرب و شرق لشکر کشید و آنگاه به قفقاز رفت و در آنجا سدی ساخت تا جلوی قبیله آسیایی را بگیرد و این قبیله ها را "چینیان یوئه چی"خوانده اند که با "یاجوج" شباهت دارد و مغولان را هم "فنکوک" خوانده اند که با "ماجوج" همانند است .
در کتاب تورات ، بخش دانیال نبی ، باب هشتم ، از رویایی سخن رفته که طبق آن ، قوچی دوشاخ از بزکوهی یک شاخی شکست می خورد .
مولانا آزاد می گوید ، این قوچ دوشاخ کوروش بوده و آن بزکوهی یونانیان و این دوشاخ بودن هم کوروش را با "ذوالقرنین" نسبت می دهد.
مجسمه کوروش در نزدیکی استخر که شاخهای قوچ دارد و بالهای عقاب ، کوروش را همان ذوالقرنین یعنی صاحب دوشاخ مشخص می کند و به ویژه که کوروش در تورات ، اشعیا ، باب ۴۶ آیه ۱۱ ، به عنوان عقاب شرق خوانده شده است.
البته مطابق مستندات دیگری اسکندر مقدونی بود که با انتخاب کلاهی که سر شیر بود و شاخ قوچ داشت ، در ادبیات به عنوان صاحب دوشاخ مشهور شد و سکه او و سکه هایی که با اسم او زده اند و نیز نقش او بر روی تابوت لبنانی مشهور به تابوت اسکندر دقیقا او را با همان شاخ نشان می دهد وبدان افتخار می کرده ، زیرا می پنداشته که فرزند "آمون" خدای مصری بوده که او را به صورت قوچی نموده اند.

● مشخصات شاخ بز
اگر چه بسیاری از حیوانات نظیر کرگدن و گوزن دارای شاخ هستند ولی از آثار به جای مانده و تصاویر موجود تنها شاخ حیواناتی چون گا و بز کوهی مطرح بوده است.
اگر چه گونه های مختلفی از گاوها موجود است ولی شاخ خای موجود در تصاویر شاخ گارهای اهلی موجود در ایران کنونی می باشد و از شاخ بز هم شاخ بز کوهی در تصاویر مد نظر قرار گرفته است.
شاخ بزهای وحشی از سه قاعده پیروی می‌کند:
۱) شاخ آیبکس، کل و تور قفقازی غربی، قوسی و به سمت بالا و عقب رشد می‌کند.
۲) شاخ مار‌خور و بز اسپانیایی به صورت مارپیچی رشد می‌نماید.
۳) شاخ تور قفقازی شرقی به صورت مدور به عقب رشد می‌کند.
در تصویر روبرو شاخ سر اسکندر از نو سوم است.
همانند تمام اعضای زیر‌خانواده Capronae ، شاخ بزهای وحشی در طول حیاتشان رشد می‌کند. معمولاً در ۴ سال اول عمر، شاخ رشد زیادی دارد و سپس به تدریج و در سال‌های آخر عمر، کم می‌شود. شاخ نرها معمولاً خیلی بزرگ‌تر از شاخ ماده‌ها است که شاخ ماده‌ها معمولاً از ۳۳ سانتیمتر کوتاه‌تر می‌باشد. از آنجایی که شاخ‌ها در طول زمستان نیز رشد می‌کنند، یک حلقه رشد در روی شاخ‌ها به جای می‌ماند که می‌توان سن و سال حیوان را از روی آن تعیین نمود.
رشد شاخ بزهای وحشی و شاید تمام حیوانات بستگی کامل به نوع و میزان علوفه دارد. در زمستان، به علت خشکی علوفه و کاهش میزان تعلیف، رشد شاخ‌ها نیز هم از جهت طول و هم از جهت محیط کم می‌شود و همین کندی رشد باعث می‌گردد که شاخ در بخش زمستانی بسیار متراکم‌تر از دیگر قسمت‌ها شود.
بلافاصله با شروع بهار و افزایش علوفه تازه، رشد شاخ دوباره افزایش یافته و طبعاً تراکم و دانسیته آن کمتر می‌شود.
لبه جلویی شاخ حیوان در مبارزه یا در تلاش زندگی و یا در اثر مالیدن آن به کوه و یا شاخه‌های درختان آسیب می‌بیند. این آسیب در قسمت‌های کم تراکم بهاری و تابستانی شاخ بیشتر و در بخش زمستانی کمتر است. لذا، پس از مدتی، شاخ کل گره‌دار می‌شود که البته هر گره مبین یک زمستان از عمر حیوان است و از روی همین تفاوت رشد شاخ در زمستان و تابستان می‌توان عمر کل را دقیقاً تعیین نمود.
در تمام بزهای وحشی که شاخ آنها پیچ و تاب می‌خورد (مثل مار‌خور و بز اسپانیایی)، پیچش شاخ از یک قاعده ثابت پیروی می‌کند، یعنی شاخ راست، چپ گرد و شاخ چپ، راست گرد است.
هیچ کدام از گونه‌های شاخ‌دار حیوانی، آن تنوع موجود در شاخ بزهای وحشی را ندارند.
بز کوهی یا «بز وحشی» بصورت دسته‌های کوچک در کوهستان‌ها زندگی می‌کنند، در کوه‌های ایران از این حیوان بسیار دیده می‌شود. در کوهستانهای آسیای صغیر و کوههای هیمالیا و هندوکش فراوان است و توسط شکارچیان شکار می‌شود.
ویژگی‌های ظاهری بز کوهی: موهای بدن بطور کلی زبر و کوتاه هستند و در نرها در پایین چانه دسته‌ای از موهای بلند ریش مانند روئیده‌است. همچنین در پشت بدن در طول خط طولی تیره پشت از شانه تا حدود دم موها بلند شده و به صورت تیغه‌ای درآمده‌اند. دم کوتاه است و طول آن با موهای انتهایی کمی بیشتر از طول گوش است. پاها قوی و سم نسبتاً پهن است. ماده‌ها بدون ریش هستند و شاخ در آنها کوتاه است و طول آن معمولاً کمتر از ۲۰ سانتیمتر است. نرها شاخ بلند و زیبایی دارند که مانند شمشیر خمیده به طرف عقب متمایل شده‌اند. قاعده شاخها در روی جمجمه خیلی بهم نزدیک شده‌اند ولی بقیه شاخ به تدریج از هم دور شده و در نوک کاملاً از هم فاصل بیشتری پیدا می‌کنند. رنگ بدن در پایین گونه‌ها و پهلوهای گردن و پهلوهای بدن نخودی خاکستری که در روی رانها و پاهای جلو تیره‌تر متمایل به قهوه‌ای می‌شود. ریش بلند و سیاهرنگ و یک خط قهوه‌ای تیره رنگ در خط میانی پشت در عقب سرازبین گوش‌ها تا نزدیک دم وجود دارد و همچنین نوار عرضی تیره‌ای به همین رنگ در روی شانه به طرف پهلوها و پایین سینه ادامه دارد. پوزه در بالای سوراخ‌های بینی خاکستری تیره و پیشانی قهوه‌ای روشن که در جلوی قاعده شاخ‌ها تیره می‌شود.

● باور مردم کنونی از نصب شاخ بر سردر منازل
در قبرستان برخی از روستاهای مناطق کوهستانی خراسان شمالی در قسمتی از قبر آدمیان چوب بلندی نصب شده که تلی از شاخ بزهای کوهی را که در گذشته شکار می شدند را نگهداشته است.
برای غریبه ها این امر اگر چه عجیب است ولی برای مردم آن روستا ها که از گذشته های مطلع هستند و می دانند در گذشته های نه چندان دور در آن دیار شکار بز کار عجیبی پنداشته نمی شد؛حس نمی کنند؛ تیرک شاخ در قبرستان عجیب باشد.
ابوالفظل نوجوان سیزده ساله ای که در مقابل سوال من می خواهد از این شاخ ها بگوید خیلی راحت جواب می دهد که: در گذشته ها در این مناطق بز خیلی زیاد بود.
پدربزرگ من و تعداد دیگری از مردان روستا تفنگ داشتند و به شکار بز می رفتند. و جالب این که او در پاسخ به سوال من که چرا این شاخ ها در اینجا نصب شده اند؛ می گوید: این شاخ خا چشم زخم را از مردم روستا دور می کند.
۱۰ کیلیومتری روستای قتلیش در غرب روستای دیگری با ۲۰۰ خانوار قرار دارد که نامش "پیربز " است.
روستایی که آن هم هنوز تیرک شاخ ها را بر قبرستان دارد.
در این روستا هم باور مردم این گونه است.
رمضانعلی شورای روستای پیربز می گوید ما قومی مهاجریم که از ناحیه شیروان به این قسمت که ۱۰ کیلومتری شهر" راز "است؛آمده ایم.
او می گوید در گذشته های نه چندان دور این ناحیه پر از دار و درخت بود بز زیادی داشت.
از آنجا که بزهای کوهی ریش بلندی داشتند اینجا را پیربز گفتند.
بر سر در تعدادی از خانه های این روستا شاخ بز دیده می شود.
مردم این روستا اعتقاد دارند بودن شاخ بر سر در خانه ها چشم زخم را از مردم خانه دور می کند.
البته برخی هم می گویند علوه بر این برای ما شانس هم دارد.
برخی دیگر هم می گویند بودن شاخ از قدیم بوده و ما فقط برای این ، شاخ ها را می گذاریم.
هم اکنون در ایران مکان‌هایی هستند که از شاخ برای تزیین آن‌ها استفاده شده است. به منار زیر که به منار شمس مشهور است و در شهر خوی وجود دارد.

● وجود شاخ در دوره باستان
نوعی از کنگره در تخت جمشید دیده می‌شود که کمتر کسی به آن توجه می‌کند.
نمونه‌‌ای از این کنگره بر روی سقف قصر «مینوس» مربوط به ۲۰۰۰ تا ۱۴۵۰ قبل از میلاد دیده می‌شود که بر اساس تفسیر کارشناسان، آشکارا یک نماد سلطنتی بوده است. از این کنگره (نماد) به نام شاخ‌های مقدس یاد می‌شود.
از بررسی هر دو تصویر بالا که می‌توانیم آن‌ها را «کنگره‌های شاخ مانند» بنامیم.
نتیجه گرفته می‌شود که: هر دو از نمادهای سلطنتی و مقدس هستند و هر دو را بر بالای قصر و کاخ نصب می‌کردند.
کلاه‌خودی که دو شاخ بر روی آن وجود دارد، یکی از تجهیزات شایعی است که معمولا آن‌ها را بر روی سر پهلوانان اسطوره‌ای و شاهان می‌بینیم.
اکنون متوجه شدیم که این نوع کنگره شاخ مانند همچون تصویرکنگره ، هم بر روی سر شخصیت‌های مهم دیده می‌شود و هم بر بالای قصرها و کاخ‌ها.
با توجه به تمام مواردی که ذکر شد، یک حدس در مورد گنبد و مناره‌های مساجد وجود دارد و آن این است که گنبد و دو مناره، تداعی کننده همان «سر شاخ‌دار» باشند. این موضوع چندان دور از ذهن نیست، چرا که برخی از معابد بودایی‌ها را می‌توان معابد شاخ‌دار دانست.

● مفاهیم شاخ
۱) ماهی که همیشه تابان است
در اسطوره‌های ایرانی ما به اولین مرد، کیومرث و اولین گاو برمی‌خوریم. برخی واژه کیومرث را همان گاو ـ مرد می‌دانند و برخی هم عقیده دارند که کیومرث به معنای زنده‌ی میراست.
در نوشته‌های باستانی ایرانی داریم که اهریمن، گاو را می‌کشد و نطفه گاو در ماه نگهداری می‌شود و از کشته شدن گاو ۵۵ نوع غله و ۱۲ نوع گیاه دارویی به وجود می‌آید. گاو به ماه مربوط است. حتی شاخ گاو شبیه هلال ماه تعبیر شده است. ران گاو نر، نقش باروری و قدرت و قطب شمال را دارد (توجه شود که شیر در نقش نبرد شیر و گاو در تخت جمشید به کفل و ران گاو حمله برده است.) کشتن گاو نر در سال نو مظهر مرگ زمستان و تولد نیروی حیاتی است.
در آیین‌های میترایی، قربانی گاو، نقطه تمرکز مراسم دینی در آیین میتراست. مظهر پیروزی بر طبیعت حیوانی انسان و حیات به واسطه مرگ است. در داستان مهرپرستی داریم که گاو از دست مهر فرار می‌کند. مهر به دنبال گاو می‌دود و گاو را به چنگ می‌آورد و سر او را می‌برد تا برکت حاصل شود.
کشتن گاو به معنی عمل آفرینش تعبیر شده است.
باستان‌شناسان از کاوش‌هایی که در شهر سوخته انجام شده است به این نتیجه رسیده‌اند که آنها گاو را می‌پرستیده‌اند. عیلامی‌ها هم در معبد چغازنبیل مجسمه گاو را نگهداری و پرستش می‌کرده‌اند.
نقش گاو در سر ستون‌های مفهوم گاو در بورس تخت‌جمشید و هم در درگاه کاخ ملل به کار رفته است. در نقش شیر گاوشکن هم نقش گاو دیده می‌شود. (فتوحی ۸۷)
۲) قدرت و پادشاهی
تقریبا همه‌ی تصاویری که از گیل‌گمش در لرستان به دست آمده او را شاخ‌دار نشان می‌دهد. ایزیس مصری و اسکندر مقدونی و کوروش انشانی نیز شاخ‌دار تصور شده‌اند.
موضوع جالب دیگر این است که می‌دانیم در قرآن، واژه‌ای با عنوان «ذوالقرنین» وجود دارد، برخی معتقدند منظور از ذوالقرنین، کوروش و برخی هم او را اسکندر می‌دانند مهم این است که ذوالقرنین را « دارنده دو شاخ» معنی کرده‌اند.
همچنین آمده است:" قوچ نمادی از "فرکیانی" بوده که شاهان ایرانی همواره به تایید آن نیاز داشتند و بدون آن نمی توانستند فرمانروایی کنند ." برای همین شاخ قوچ بر سر پادشاه می نشست.
۳) مظهر نیروی باروری
بنا به اعتقاد موجود از باستان شناسان شاخ مظهر زایندگی و باروری بوده است (بیات) و برای همین بر سر در عمارات و خانه ها قرار می گرفت.
۴) نماد دوری چشم زخم
شاخ در تمام فرهنگ هندواروپایی نشان دفع بلا و چشم زخم و دوری از شومی است.
حتی در برخی از کشورهای اروپایی به طور مثال ایتالیا برای دور کردن شوری چشم با دست شاخ درست می کند.
در فیلمی با بازی توتو ( آنتونیو د کورتیس ، کمدین معروف ) او که شورچشم است به هر جا می رود مردم برایش شاخ می کشند.
در فیلم غریبه و مه بهرام بیضایی هم صحنه ای هست که زن وقتی بلایی به سرش می آید. یک شاخ به سرش می چسباند و ویله می کند. حال این شاخ می تواند تک باشد و یا جفت.
کلاه خود های مزین به شاخ هم بیشتر بر این مساله حکم می کنند. از سویی دیگر قهرمانان اساطیری ایرانی و ژاپنی هم کله خود های شاخدار به سر می کرده اند و معمولا با شاخ حیواناتی که شکار می کرده اند برای خود تزئینات می آفریده اند. در روستاهای ایران هنوز هم بر سر در برخی خانه ها شاخ دیده می شود.
همچنین نوعی کلاه میان عشایر رایج است از پوست حیوانات که شبیه همین تاج شاهان قدیم است. دو شاخ است و می توانی لبه های آن را تا کنی و گوشهایت را هم بپوشانی.

احساسات بازار یا مارکت سنتیمنت Sentiment

حس بازار

در درس امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، قصد داریم مفهوم جو بازار یا همان احساسات بازار را به شما آموزش دهیم.

حس و روح آقای بازار چگونه است؟

هر تریدر فارکس همیشه نظری در مورد بازار دارد.

“بازار نزولی (خرسی) است، تر و خشک را می سوزاند و به فنا می رود!”

“اوضاع آفتابی است. در حال حاضر نظرم روی بازارها کاملا صعودی (گاوی) است. ”

خرس و گاو

هر یک از معامله گران توضیح شخصی خود را در مورد چرایی حرکت بازار به یک جهت خاص دارند.

معامله گران روی هر معامله ای که انجام می دهند این دیدگاه را به نوعی بیان می کنند.

اما گاهی اوقات، هر چقدر هم یک تریدر مطمین باشد که بازارها دارند در یک جهت خاص حرکت می کنند، و هر چقدر هم که تمامی خطوط روند یکدیگر را تایید کرده و به یک جهت اشاره کنند، باز هم تریدر ممکن است ضرر دهد.

یک تریدر فارکس باید درک کند که کلیت بازار ترکیبی از تمام دیدگاه ها، ایده ها و نظرات همه مشارکت کنندگان در بازار است. بله … تک تک افراد معامله گر!

این احساس ترکیبی که فعالان بازار دارند همان چیزی است که ما از آن با نام جو بازار یاد می کنیم.

این ایده یا حس غالب که اکثریت بازار آن را حس می کند به بهترین شکل جهت فعلی بازار را توضیح می دهد.

چگونه می توان بر اساس رویکرد مبتنی بر جو بازار معامله کرد؟

وظیفه شما بعنوان یک معامله گر فارکس این است که حس و جو بازار را بسنجید. آیا اندیکاتور ها شرایط صعودی را نشان می دهند؟

آیا معامله گران نسبت به اقتصاد حس نزولی دارند؟

ما نمی توانیم به بازار بگوییم چه کاری باید انجام دهد و چه انجام ندهد. فقط می توانیم در پاسخ به آنچه در بازارها رخ می دهد، واکنش دهیم.

توجه داشته باشید که استفاده از رویکرد جو بازار، نقاط ورود و خروج دقیق هر معامله را برای ما فراهم نمی آورد. اما نا امید نشوید!

داشتن یک رویکرد مبتنی بر احساسات می تواند به شما کمک کند تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا باید با جریان موجود حرکت کنید یا خیر.

البته، شما همواره می توانید تحلیل احساسات بازار را با تحلیل تکنیکال و بنیادی ترکیب کنید تا به ایده های معاملاتی بهتری برسید.

در بخش سهام و اختیارات (آپشن)، معامله گران می توانند حجم معاملات انجام شده را به عنوان شاخصی برای تعیین میزان احساسات و تمایلات در نظر گیرند.

اگر قیمت سهام در حال افزایش، اما حجم آن در حال کاهش باشد، ممکن است نشانه این باشد که بازار در حالت هیجانی بوده و اشباع خرید شده است.

یا اگر یک سهام نزولی ناگهان با حجم زیاد به بالا برگردد، ممکن است به این معنی باشد که احساسات بازار از حالت نزولی به صعودی تغییر کرده است.

متأسفانه، از آنجا که بازار فارکس خارج از سامانه بورس اوراق بهاردار خرید و فروش می شود، بصورت یک بازار متمرکز نیست. این بدان معنی است که حجم معامله شده هر ارز به راحتی قابل اندازه گیری نیست.

تعهد معامله گران

حالم به هم خورد!

وای! نههههه.

چگونه یک معامله گر فارکس بدون در اختیار داشتن هیچ گونه ابزاری برای اندازه گیری حجم، می تواند احساسات بازار را اندازه گیری کند؟!

لوگوی بازار بورس تهران از کدام میراث باستانی الهام گرفته شد؟

لوگوی بازار بورس تهران از کدام میراث باستانی الهام گرفته شد؟

طرح اصلی لوگوی بازار بورس تهران، این روزها در موزه ملی نمایش داده می‌شود؛ لوگویی که برگرفته از یک اثر شاخص باستانی کشف شده از لرستان است.

به گزارش خبرنگار مهر، لوگوی بازار بورس تهران از یک درفش بهره گرفته شده است. این درفش مدور بر دوش دو گاو نر، مزین به حلقه چهار نفره، دو بخش مفرغی دارد که در اصل روی یک دسته چوبی سوار می‌شده است. قسمت پایینی یک گیره سوراخ‌دار مستقل است که روی آن تصویر سه انسان ایستاده نقش بسته که دستانشان را به یکدیگر داده و حلقه‌ای درست کرده‌اند.

قسمت بالایی بخش اصلی «بیرق» است. یک حلقة کاملاً مدور روی گرده دو گاو نر قرار دارد که پشت به پشت ایستاده‌اند. در وسط حلقه، چهار انسان که با پاهایی درهم گره خورده، در حالت دویدن، حلقه‌ای ساخته‌اند که در آن تا ابد می‌دوند.

این چهار نفر، با بازوان برافراشته، دست به دست هم داده و با هم کوزه‌هایی را نگهداشته‌اند که آب از آن‌ها سرازیر است و حلقه‌ای در اطراف آن‌ها درست کرده که روی آن مرغابی‌های کوچکی قرار دارند و در بالای آن حیوانی نشسته است.

از دیرباز این اثر نفیس به دوران حکم‌رانی هخامنشیان یا دوره یونانی‌پارتی نسبت داده می‌شد، ولی امروزه قدمت آن را سده‌های اولیه هزاره دوم پیش ازمیلاد تخمین می‌زنند و آن را وابسته به گروه اشیای مفرغی لرستان می‌دانند. تزیینات مدور با چهار شخصیت که با آن احاطه شده‌اند احتمالا تمثیلی از پیدایش کیهان و توضیح دقیق آن دشوار است. یک درفش دیگر مشابه این اثر در موزه سلطنتی اُنتاریو در شهر تورنتو (کانادا) نگهداری می‌شود. ظاهراً این دو شیء با هم به کار برده می‌شدند، اما کاربرد دقیق‌شان مشخص نیست. نقش برجسته‌های متأخرتر دوران آشور نو نشان می‌دهد که این اشیا کاربرد مذهبی یا نظامی داشته و هم در پرستشگاه گذاشته می‌شده و هم برای تزیین ارابه‌های جنگی از آن‌ها استفاده می‌شده است.

این درفش، که در سال ۱۸۹۳ میلادی به تملک موزه لوور درآمد، یکی از نخستین اشیای مفرغی لرستان است که وارد یک مجموعه عمومی شد. در سال ۱۹۶۷ میلادی از این شیء برای تهیه لوگوی رسمی بازار بورس تهران استفاده شده است.

۱۵ اسفند ماه امسال برای اولین بار این اثر به همراه ۵۵ شی دیگر از موزه لوور فرانسه در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شد. در مراسم افتتاح این نمایشگاه وزیر امور خارجه فرانسه نیز حضور داشت و این نمایشگاه را افتتاح کرد. نمایشگاه آثار موزه لوور تا ۱۵ خرداد سال ۹۷ ادامه دارد. بنابراین ایام نوروز بهترین زمان برای دیدن این اثر و آثار دیگر موزه لوور است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.