مشتریها شرکت شما را بیشتر دوست خواهند داشت، زمانی که ابتدا کارمندانتان شرکت شما را دوست بدارند.
۶ روش استفاده از گوگل ادز برای توسعه برند
ما وقتی به گوگل ادز فکر میکنیم، عموما تصویر صفحات جستوجو و تبلیغاتی که بالا و پایین نتایج هستند را به یاد میآوریم. گرچه این نوع تبلیغات یکی از پرطرفدارترین و کاربردیترین انواع تبلیغات گوگل هستند؛ اما این تنها روش نیست!
روشهای زیادی برای برندسازی یا پرسونال برندینگ با استفاده از گوگل ادز وجود دارد. قصد ما از نگارش این مطلب، بررسی این روشها است. در ادامه به شما میگوییم که کدام یک از این روشهای تبلیغات گوگل برای توسعه برند مناسب هستند.
اصطلاحات مورد استفاده در گوگل ادز
پیش از پرداختن به روشهای مختلف استفاده از گوگل ادز برای توسعه برند، بهتر است مروری کوتاه بر چند اصطلاح ضروری داشته باشیم:
• پرداخت به ازای هر کلیک (PPC): در این نوع تبلیغات جستجویی، هر بار کاربر روی یکی از تبلیغات شما کلیک کند، هزینه ای از حساب گوگل ادز شما کسر می شود.
• بازدید (Impressions): تعداد دفعاتی که تبلیغات شما در صفحات نتایج به کاربران نمایش داده شده.
• هدفگذاری مجدد: امکان نمایش مجدد تبلیغات به شخصی که قبلاً با برند شما در ارتباط بوده است.
• شبکه نمایش گوگل (GDN): شبکهای از سایتهای ثالث که تبلیغات گوگل را در قالب بنر یا تبلیغات نمایشی (Display)، نشان میدهند.
• مخاطبان سفارشی (Custom Audiences): از گزینههای هدفگذاری گوگل ادز که به شما امکان میدهد مخاطبان موردنظر خود را بر اساس موقعیت مکانی، قصد، عادات، عملکردهای آنلاین گذشته و ایمیل و… تعیین کنید.
• تبلیغات جستوجوی پویا (Dynamic Search Ads): روند خودکار گوگل در انتخاب کلمات کلیدی تبلیغاتی برای هدفگذاری بر پایه محتوای سایت شما.
• کمپینهای هوشمند (Smart Campaigns): نسخه ساده گوگل ادز که تنظیم و مدیریت کمپینها را به حالت خودکار درمیآورد.
• تبلیغات نمایشی واکنشی (Responsive Display Ads): در این نوع تبلیغ، گوگل به طور خودکار چند تبلیغ را در اندازههای مختلف برای شبکه نمایش ایجاد میکند. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که اطلاعات در دسترس (شامل تصاویر، عناوین، آرمها، فیلمها و توضیحات) را بارگذاری کنید. گوگل ترکیبی از بهترین عناصر را برای نشان دادن در صفحه نمایش، انتخاب میکند.
۶ روش مختلف توسعه برند با استفاده از گوگل ادز
اکنون که واژگان مورد نیاز تبلیغات Google را یاد گرفتهایم، بیایید به گزینههایی که برای راه اندازی تبلیغات پولی در گوگل موجود هستند، نگاهی بیندازیم:
1. تبلیغات جستوجوی گوگل
تبلیغات پولی جستوجوی گوگل، عامیانه ترین نوع تبلیغات هستند که در بالا و پایین صفحات نتایج جستوجو نشان داده میشوند. همچنین به آن تبلیغات کلیکی هم گفته می شود. این گزینه همانی است که اکثر افراد وقتی به فکر تبلیغ برند خود در گوگل میافتند به ذهن میآورند.
همچنین این نوع تبلیغات را اغلب با نام SEM یا بازاریابی موتور جستوجو میشناسند. این روش راهی عالی برای هدفگذاری مشتریان بالقوهای است که در جستوجوی مشاغلی مثل شما هستند و به دنبال محصولات و خدماتی که شما ارائه میدهید میگردند. این نوع تبلیغات، یکی از بهترین روش ها برای توسعه برند به شمار می رود.
۲. تبلیغات نمایشی گوگل
این نوع تبلیغات، بنرها و تبلیغات گرافیکی هستند که در سایتهای ثالث به نمایش در میآیند. وب سایتهای شبکه نمایش گوگل، کدی را در سایت خود میگذارند که به گوگل اجازه میدهد تبلیغات را در بخشهای خاصی از این سایت، نشان دهد.
این سایتها کنترلی بر تبلیغات ندارند. گوگل بر اساس عواملی چون جامعه شناسی مخاطبان، زمینه محتوای سایت و سایر تنظیمات مربوط به هدفگذاری، بهترین تبلیغ را برای نمایش در آنها انتخاب میکند. در واقع تبلیغ مرتبط با محتوا و مخاطب سایت را در آن به نمایش میگذارد.
شما میتوانید از تبلیغات نمایشی گوگل برای هدف نهادن مخاطبان سفارشی استفاده کنید یا بازدیدکنندگان و مخاطبین فعلی سایت خود را بر اساس اطلاعات جامعه شناختی، علایق و اهداف شبکه نمایش گوگل، مجدداً هدف قرار دهید. بهتر است بدانید این تبلیغات، بازدید بالایی داشته و هزینه کمی دارند.
3. تبلیغات ویدیویی گوگل
گوگل صاحب یوتیوب است و این امکان را دارد که در ویدیوهای یوتیوب، تبلیغ منتشر کند. تبلیغات ویدیویی گوگل، کلیپهای کوتاهی هستند که قبل یا حین مشاهده فیلمهای یوتیوب به نمایش در میآیند. این مورد البته تبلیغات متنی که هنگام تماشای فیلم روی آن نشان داده میشود را نیز در بر میگیرد.
یوتیوب پس از گوگل، دومین موتور جستوجوی بزرگ جهان است. اگر مخاطبان شما در جستوجوی اطلاعات مربوط به زمینه فعالیت شما هستند، میتوانید روی کلمات کلیدی یا کانالهای خاص هدفگذاری کنید. در این صورت تا زمانی که تبلیغات شما در آگهی نشان داده میشود، میتوانید مشتری جذب کنید. در صورتی که علاقه مند آموزش توسعه برند آموزش توسعه برند بودید می توانید اطلاعات بیشتری از تبلیغات یوتیوب جیادز کسب کنید.
4. تبلیغات Gmail
گوگل همچنین، برای اشتراک گذاری تبلیغات، بستر جیمیل را در اختیار دارد. تبلیغات جیمیل گوگل در بالای صفحات اجتماعی ظاهر میشوند. این تبلیغات به فرم یک ایمیل هستند و عنوان و فرستنده و عنوان پیشفرض (متنی که پس از موضوع تنظیم میشود) دارند.
از تبلیغات جیمیل به اندازه سایر گزینههای گوگل ادز به طور گسترده استفاده نمیشود. اما، اگر برند شما قبلاً در بازاریابی از طریق ایمیل موفق بوده است، این روش ممکن است مکمل خوبی باشد. برای دستیابی به افرادی که علاقهمند به محصولات یا خدمات شما هستند، میتوانید از هدف گذاری استفاده کنید و تبلیغات خود را با موضوعاتی که میدانید کار میکنند (بر اساس کمپینهای بازاریابی ایمیل خود در گذشته) انجام دهید.
5. تبلیغات محصولات گوگل یا GOOGLE shopping ads
تبلیغات shopping شامل لیست محصولاتی است که در بالای صفحه نتایج ظاهر میشوند. تبلیغات محصولات گوگل با رسانهای قوی ظاهر میشوند که ممکن است شامل نام محصول، عکس، قیمت، بررسی ستاره های کسب کرده و سایر اطلاعات مربوط به آن باشد.
مشاغلی که محصولی ارائه میدهند میتوانند از این روش گوگل ادز استفاده کنند. بنابراین، شما میتوانید محصولات خود را در مرکز خرید نتایج جستوجوی گوگل قرار دهید. فقط کافی است به هزینه محصول و چگونگی تأثیر آن بر بازگشت سرمایه (ROI) دقت کنید.
محصولات ارزان احتمالاً مقدار ROI کمتری نسبت به محصولات گرانتر خواهند داشت. اما محصولات ارزان میتوانند مدخل مناسبی برای دیدار با مشتریان جدید یا برچسب گذاری مشتریان علاقمند برای هدفمند کردن تبلیغات مجدد باشند.
6_ تبلیغات جستوجوی محلی / خدمات محلی
تبلیغات جستوجوی محلی، زمانی به نمایش در میآیند که فردی، در گوگل به دنبال یک کسب و کار نزدیک باشد. خدمات محلی نیز زمانی نشان داده میشوند که فرد به دنبال مشاغل خدماتی نزدیک خود میگردد. این روش تبلیغات برای مشاغلی مناسب هستند که میخواهند فقط مشتریان نزدیک خود را هدف قرار دهند.
به این دلیل که این مشتریان به گمان بسیار با آنها داد و ستد خواهند کرد. برندها میتوانند از هدفگذاری موقعیت مکانی و پسوندهای موقعیت مکانی برای دستیابی به جستوجوگران اطراف و برجسته کردن نتایج نزدیک به آنها استفاده کنند.
کدام یک از روش های تبلیغاتی گوگل ادز برای توسعه برند مناسب است؟
همانطور که مشاهده کردید، در گوگل ادز فقط به استفاده از تبلیغات سرچ محدود نیستید. بلکه گزینههای مختلفی دارید که میتوانید بهترین آنها را برای نام تجاری خود انتخاب کنید. برای انتخاب بهترین نوع استراتژی گوگل ادز برای توسعه برند، موارد زیر را در نظر بگیرید:
• جایی که مخاطبان آنلاین وقت میگذرانند را هدف قرار دهید: تبلیغات خود را در مکانهایی قرار دهید که مخاطبان در آنجا حضور داشته باشند تا آنها را ببینند. اگر مخاطبان شما وقت زیادی را برای آموزش توسعه برند استفاده از یوتیوب صرف میکنند، این مورد ممکن است گزینه خوبی برای کمپین تبلیغاتی شما باشد.
• رقبا را زیر نظر بگیرید: نگاه کنید به اینکه رقبای شما از کدام سیستم عاملها استفاده میکنند و همچنین میزان هزینه آنها را نیز در نظر بگیرید. به عنوان مثال، در مورد هزینههای PPC، بعضی از صنایع نسبت به بقیه رقابتیتر هستند. به معیارهای صنعتی نگاه کنید تا تشخیص دهید چه نوع سرمایه گذاری باید برای رقابت انجام دهید.
• میزان بودجه: در نظر بگیرید که کدام بستر و استراتژی به شما کمک میکند از بودجه خود بیشترین بهره را ببرید. به عنوان مثال، اگر بودجه کمی برای بازاریابی دارید، بهتر است آن را به جای تبلیغات نمایشی برای مخاطبان سرد، در تبلیغات هدفگذاری مجدد قرار دهید که با مخاطبان گرم ارتباط برقرار میکنند.
• اهداف خود را به درستی انتخاب کنید: برخی از کمپینهای تبلیغاتی گوگل در تولید نتایج خاص بهتر هستند. تبلیغات جستجوی پولی باعث ترافیک وبسایت میشود در حالی که تبلیغ محصولات گوگل ممکن است باعث فروش محصولات شما شود. اهداف خود را در نظر بگیرید و به دنبال بهترین تاکتیک متناسب با آنها باشید.
همراهی با تبلیغات گوگل
تبلیغات گوگل همیشه در حال بهروز رسانی و پیشرفت هستند. این عمل بسته به نیاز و ذائقه مخاطبان و اهداف بازاریابان انجام میگیرد. از این روی استفاده از گوگل ادز برای توسعه برند، انتخابی مطمئن و بسیار عالی به شمار میرود.
بهتر است قبل از ورود به این حوزه، توصیه می کنیم مقالات گوگل ادز وبلاگ ما را مطالعه کنید، تا آشنایی کافی برای تبلیغات و توسعه برند داشته باشید. در این مطلب علاوه بر مروری جزئی آموزش توسعه برند بر برخی اصطلاحات مورد استفاده در گوگل، ۶ روش تبلیغات گوگل را نیز بررسی کردیم که آشنایی با آنها در انتخاب روش درست تبلیغ به شما کمک میکند. خوشحال می شویم که تجربیات توسعه برند شما با استفاده از گوگل ادز را بدانیم.
6 گام برای توسعه محصول با برند شما
گام نخست پایه و اساس فرآیند توسعه محصولتان است. این مرحله جایی است که ما به دنبال نقاط تفاوت میگردیم و عصاره محصولات طبیعی شما را نمایان میسازیم و ادعاهای شما بهعنوان تولیدکننده را به نمایش میگذاریم. ما با توجه به ایده بودجه شما را تعیین میکنیم که تا چه مقدار میتوانید محصولی طبیعی و با اجزای ارگانیک داشته باشید و سپس هزینههای مربوط را محاسبه میکنیم. اگر ایده فعلی چه ازنظر اقتصادی و چه ازنظر طبیعی بودن امکانپذیر نباشد ما به شما اطلاع میدهیم.
تلفن همراه و واتساپ: ۰۹۳۵۸۳۸۸۲۷۴
تلفن دفتر شرکت: ۰۲۱۶۵۰۱۳۱۹۷ و ۰۲۱۶۵۰۱۳۲۰۶
Formoulchi
برای مشتریانی که هنوز در مرحله تفکر در مورد مدل کارشان هستند یا کسانی که در حال انجام بررسی بازار هستند ما میتوانیم با توجه به هزینههای توسعه، بستهبندی، تولید و مواد اولیه، یک هزینه کلی به شما اعلام کنیم که درنتیجه شما میتوانید تصمیم بگیرید که ایده شما عملی خواهد شد یا خیر.
گام دوم: طراحی محصول
وقتیکه شما تصمیم خود را در مورد مدل کاری خود گرفتید و سیاست کاریتان مشخص شد و بودجه تخصیص داده شد، ما شروع به جستجوی مواد اولیه موردنیاز میکنیم. قبل از ورود به فاز تولید نمونه محصول، یک فرم بررسی منطقی محصول تهیه میشود و در مورد آن با مشتری بحث و تبادلنظر میشود. توصیه ما این است که در این مرحله شما بستهبندی محصول خود را آموزش توسعه برند انتخاب کنید چون این کار فرآیند فرمولاسیون و توسعه محصول را تسریع میکند.
گام سوم: توسعه محصول
این مرحله وابسته به نوع محصول، ابعاد پروژه و اینکه در ادامه فرآیند توسعه نیاز به تغییراتی داشته باشد، معمولاً بالای 5 ماه زمان میبرد. اگر شرایط ایجاب کند، ممکن است این امکان وجود داشته باشد که در مدت کوتاهتری توسعه محصول به اتمام برسد. ما میتوانیم در صورت نیاز نمونههای بیشتری تولید کنیم تا شما بتوانید بهطور گستردهتری بازار هدف خود را ارزیابی کنید.
گام چهارم: تصویب
هنگامیکه شما از محصول راضی باشید، نمونه محصول به پایان میرسد و سپس ما شروع به آزمودن فرمولاسیون میکنیم. آزمونهای پایداری، سازگاری بستهبندی (غربالگری اولیه برای این کار حین توسعه محصول انجام میگیرد) و آزمونهای ایمنی میکروبیولوژیکی (با استفاده از آزمایشگاههای مختلف) بر روی محصول موردنظر انجام میشود.
گام پنجم: پایداری و اطلاعات محصول
هنگامیکه همه آزمونها گذرانده شد ما با همکاری افراد حرفهای صاحب صلاحیت، باتجربه و مستقل و منطبق با ملزومات سازمان استاندارد فایل اطلاعات محصول را آماده میکنیم. ما حتی میتوانیم محصولاتی با استانداردهای بینالمللی که قابلعرضه در بازار خارجی باشد را فرموله کنیم.
گام ششم: ارتباط با تولیدکننده قراردادی
یکی از مزایای داشتن فرمول خاص شما این است که شما آزاد هستید که بهترین زوج تولیدکننده برای موقعیت خودتان را پیدا کنید و اجازه دهید تا برند شما با انعطافپذیری و استراتژی بلندمدت رشد کند. ما با چندین تولیدکننده در کشور همکاری داشتهایم. ما به شما کمک میکنیم تا شناسایی کنید که کدام تولیدکنندهها با توجه به حجم تولید و تخصص تولید مناسب شما هستند. ما همچنین در مرحله گذار به شما کمک میکنیم تا از مقیاس آزمایشگاهی به مقیاس صنعتی وارد شوید.
آیا برای توسعه برند کارفرمایی سازمان خود فکری کردهاید؟
مشتریها شرکت شما را بیشتر دوست خواهند داشت، زمانی که ابتدا کارمندانتان شرکت شما را دوست بدارند.
وقتی یک جویای کار از کارمندی در شرکتی میپرسد «کار در این شرکت چگونه است؟” نمیخواهد بداند که چه کالا یا خدمتی را تولید میکنند چون به احتمال زیاد این موضوع را از قبل میداند، بلکه میخواهد در مورد مدیریت روزانه کارمندان، ارزشهای شرکت، فرهنگ سازمانی و این قبیل موارد اطلاعات کسب کند.
برند کارفرمایی، نشاندهنده نحوه مدیریت کسب و کار از دید متقاضیان کار و کارمندان است. در واقع آنچه باعث میشود سایر افراد علاقمند به همکاری با یک شرکت باشند، برند کارفرمایی قوی آن شرکت است. سازمانهایی که بتوانند یک برند کارفرمای قدرتمند خلق کنند، به عنوان کارفرمایی شایسته دیده خواهند شد. برند کارفرمایی به ذهنیت افراد درباره شرکت شما شکل داده و هویتتان را در ذهن آنها میسازد. به زبان ساده اعتبار شما است. کارفرمایان باید درک کنند که برای کارجویان علاوه بر حقوق محیط کاری، رفتار مدیریت با کارمندان، رفتار کارمندان باهم و بطور کلی فرهنگ سازمانی نیز مهم است.
خاستگاه مفهوم برند سازی کارفرما کجاست؟
برند کارفرما، یک موضوع چند رشتهای است. خاستگاه این مفهوم دو حوزه بازاریابی و مدیریت منابع انسانی است. از دیدگاه بازاریابی، سازمان ها با بازارها و بازاریابیهای سهگانه روبهرو هستند.
- بازاریابی بیرونی – بر رابطه بین سازمان و مشتریان تمرکز دارد.
- بازاریابی درونی یا داخلی – بر رابطه بین سازمان و کارکنان تمرکز دارد.
- بازار میان کنشی – بر رابطه بین کارکنان و مشتریان تمرکز دارد.
عملکرد کلی سازمان، به چگونگی شکلگیری این سه نوع رابطه بستگی دارد. بسیاری از مدیران معتقدند که بازاریابی بیرونی بدون شناسایی دیدگاههای مشتریان داخلی به نتیجه مطلوب نمیرسد.
مفهوم بازار داخلی میگوید که کارکنان سازمان نخستین مشتریان آن هستند و مشاغل هم محصولات داخلی هستند. محصولات داخلی (یا همان مشاغل) باید کارکنان را جذب کند، توسعه دهد و برانگیزاند تا آموزش توسعه برند بتواند نیازها و خواستههای مشتریان داخلی را در راستای اهداف کلی سازمان تأمین کند.
- در اینجا تعریف بازاریابی داخلی را از نگاه کاتلر ببینیم:
فعالیت به کارگیری، آموزش و برانگیختن کارکنان توانمند به منظور ارایه خدمت مناسب به مشتریان. کارکنان، در مرکز فرایند برندسازی سازمان قرار دارند و رفتار آنان میتواند به تقویت ارزشهای اعلام شده منجر شود یا در صورت ناسازگاری با ارزشها، پیامهای تبلیغ شده را به مخاطره اندازد. بنابراین بسیار اهمیت دارد که رفتار و ارزشهای کارکنان با رفتار و ارزشهای اعلام شده سازمان همسو باشد (برتون و همکاران، 2005).
برند کارفرمایی سازمان چگونه شکل میگیرد؟
این امر چیزی نیست که شما بتوانید مستقیما روی آن تاثیر بگذارید. برخی فعالیتهای شما چه عمدی و چه سهوی روی برند کارفرمایی تاثیر میگذارد. برای مثال وقتی شما در شرکت خود محیطی زیبا طراحی کردهاید و کارمندانتان با یک تصویر محل کار خود را در شبکههای اجتماعی معرفی کنند، این عمل بر تقویت برند کارفرمایی تاثیر مثبت میگذارد.
یا فرض کنید فردی برای انجام کاری به شرکت شما آمده و متوجه برخورد زننده شما با یکی از کارمندانتان میشود. احتمال اینکه این فرد این اتفاق را بعد از خروج از شرکت برای افرادی تعریف کند بسیار زیاد است. این مساله به طور غیر عمد باعث تخریب برند کارفرمایی شما میشود. برای ملموستر شدن موضوع میتوان گفت که این مفهوم، بسیار شبیه به مفهوم بازاریابی دهان به دهان است.
چرا برند کارفرمایی طی سالهای اخیر در ادبیات بازاریابی به صورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد؟
اغلب افراد قبل از ارسال رزومه برای یک شرکت، در مورد کارفرما یا مدیر آن پرسوجو میکنند. یا رویای استخدام در سازمانهایی را دارند که مدیران آنها مشهور به شایستگی و توانمندی باشند. شرکتهایی که تجربه کاری فوقالعادهای برای کارمندان خود به وجود میآورند، همیشه بیشترین متقاضی برای استخدام را داشته و در مقابل، شرکتهایی که اعتبار و برند خوبی در میان کارکنان خود ندارند؛ برای کارجویان جذاب نیستند.
برند آموزش توسعه برند کارفرمایی چیست و چه تفاوتی با برند تجاری دارد؟
برند هر شرکتی درباره شهرت کلی کسبوکار تصویرسازی میکند و بیش از هر کس برای مشتریان بالقوه و بالفعل کاربرد دارد. اما برند کارفرمایی به شهرت یک شرکت در نحوه برخورد با منابع انسانیاش مربوط میشود.
البته در ساختن تصویر برند یک شرکت این 2 مفهوم را نمیتوان با مرزبندیهای مشخص از هم جدا کرد. چرا که وقتی برند تجاری یک شرکت مشهور باشد، برند کارفرمایی آن نیز در میان کارجویان محبوب میشود. همینطور اگر برند مجموعه خدشهدار شود با وجود رسانههای فعال امروزی چنین موضوعی بر برند کارفرماییاش نیز اثر سوء میگذارد.
همانطور که یک شرکت تجاری، سالها در راستای ایجاد یک برند قوی برای کالاها و خدماتش تلاش میکند، برند کارفرمایی نیز به معنای تدوین استراتژی و بهکارگیری آن در راستای ایجاد آگاهی از سبک رهبری، ارزشها و فرهنگ سازمانی شرکت است. ایجاد یک شأن کارفرمایی مطلوب، جایگاه مناسبی در بازار کار برای شرکت شما ایجاد میکند. هر چقدر این برند، تصویر بهتری از شرکتتان ترسیم کند، شانستان در جذب استعدادهای برتر نیز افزایش مییابد. که این امر با احساس رضایت کارکنان فعلی نیز همراه خواهد بود.
شرکتها چگونه میتوانند افراد مستعد و توانمند را کشف کرده و پرورش دهند؟
در سال ۲۰۱۵ نظرسنجیهای مختلفی انجام شد که نشان میداد حدود ۳۶ درصد از کارفرمایان استعدادهای مورد نیاز شرکت خود را نتوانستهاند جذب کنند. این رقم نسبت به سال ۲۰۰۷ به بعد افزایش چشمگیری داشته است. امروزه فرآیند جذب از حالت مرسوم خود فاصله گرفته و حالت نوآورانهتری پیدا کرده است. فرآیند استخدام دیگر به آگهی تبلیغاتی و رزومه افراد بسنده نمیکند و افراد مستعد نیز نگاهشان به برند کارفرمایی گره خورده است نه فقط میزان حقوق.
بنابراین برای پاسخ به این سوال میتوان گفت که تنها اگر اصل تقویت برندسازی کارفرمایی محور تمرکز رهبران و مدیران باشد، میتوانند ازین چالش به سلامت عبور کنند.
برند کارفرما چگونه تبدیل به یک رویکرد استراتژیک در مقوله جذب و نگهداری استعدادها شد؟
به عنوان کارفرما، در گذشته کارفرمایان کمتر به فکر برندسازی کارفرمایی بودند، اما در سالهای اخیر متوجه شدند که هر اندازه وجهه خوبی در بازار کار داشته باشند، به نفع خود و کسبوکارشان است. این موضوع، بحث جدیدی برای اکثر صاحبان کسبوکار بوده و آشنایی کمی با آن دارند.
امروزه تقریبا همه سازمانها با چالش منابع انسانی روبرو هستند. از سالهای میانی دهه 1980 سازمانها در واکنش به رقابت جهانی، سیاستهای سنتی که شامل مسائل امنیت شغلی، سابقه خدمت، دادن پاداش و جایزه و… آموزش توسعه برند بود را به قصد کاهش هزینهها کنار گذاشتند. کارکنان نیز در اعتراض به تغییرات به وجود آمده شروع به تغییر رویه دادند.
از وقتی شرکتهای بزرگ برخی از واحدهای تولیدی را تعطیل کردند، یا به کشورهایی که هزینه کمتری داشتند منتقل کردند، کارکنان موقت را با کارکنان دائمی جایگزین کردند و…، میزان وفاداری کارکنان به سازمانها نیز به شدت کاهش یافت چرا که وقتی کارکنان متوجه شدند کارفرمایان هیچ تعهدی به آنها ندارند، احساس تعهد آنها هم نسبت به سازمان کاهش پیدا کرد(رابینز،1385).
هم چنین ترک شغل در مورد شرکت هایی که مدیران جوان آن ها را اداره می کنند، 60% بیشتر از شرکت های باسابقه تر است. از کاهش وفاداری در سازمان ها با تعبیر « امواج کوبنده سونامی ناشی از خروج کارمندان » یاد می شود (تانسلی،2006). از آنجا که در چنین اوضاعی افراد مستعد، انتخاب های شغلی بیشتری پیش رو دارند، مساله ی جذب این افراد به سازمان خود برای کارفرمایان به یک مساله حیاتی تبدیل شده است.
چالش های موجود در جذب استعدادها، به خصوص آنهایی که در زمینههای مهندسی نرم افزار، نمایندگان فروش، فعالان عرصهی بهداشت و درمان و مدیران عالی که از مهارت و دانش فراوانی برخوردارند، باعث افزایش اهمیت موضوع برند کارفرمایی شده است.
مسئول ترسیم برند کارفرمایی کدام بخش از سازمان است؟
برند کارفرمایی توسط بخش خاصی پدید نمیآید، بلکه فرهنگ سازمانی و نگاه کلی جاری در یک آموزش توسعه برند شرکت است که به شکلگیری این مفهوم کمک میکند. بنابراین بنیانگذاران، مالکان، سهامداران، مدیران ردهبالا، میانی و اجرایی، کلیه عوامل فعال در بخشهای منابع انسانی و بازاریابی بههمراه استراتژیستهای شرکت، هر یک نقشی در چگونگی شهرت آن مجموعه در میان کارکنان فعلی و احتمالی را بازی می کنند.
برند کارفرمایی چگونه بر توسعه کسبوکار تاثیر می گذارد؟
درحالیکه تلاش برای جذب استعدادها برای برخی شرکتها کماکان یک چالش بزرگ محسوب میشود، شرکتهایی وجود دارند که با درخواستهای بسیار زیادی از سوی استعدادهای برتر روبرو هستند.
اعتبار برند کارفرمایی، به شرکتها برای جذب نیروی انسانی توانمند کمک می کند. بررسیها نشان میدهد که امروزه ۸۶٪ از کارمندان میلی به کار کردن در شرکتهایی که اعتبار خوبی در میان کارمندان سابق خود و باقی افراد ندارند، نشان نمیدهند.
اگر شرکتهای توانمند که تجربههای کاری ارزشمندی را خلق میکنند، در میان کارجویان نام آشنا نباشند، طبیعی است که متخصصین تمایلی برای مشغول شدن در آنها نداشته باشند. میان برند کارفرمایی کسبوکارتان و تمایل به همکاری از سوی متخصصین جهت کار در شرکت، رابطهای مستقیم وجود دارد.
مثالهایی از کارکرد برند کارفرمایی برای سازمان
سازمانها با برندهای معتبر مثل دیجیکالا یا اسنپ را در نظر بگیرید. اکثر فارغالتحصیلان رشتههای فناوری اطلاعات رویای ورود به این شرکتها را دارند. این موضوع پیدا کردن افراد مستعد را برای این سازمانها نیز آسانتر میکند چرا که خود این استعدادها نیز خواهان کار کردن برای این سازمان ها هستند. اما فارغ التحصیلان بسیاری رشتهها امکان شناخت سازمانهای قوی مربوط به حوزه تحصیلی یا مهارتی خود را ندارند. اینجاست که خلق برند کارفرمایی اهمیت مییابد. برند کارفرمایی، تصویری است که با آوردن نام مجموعه شما در ذهن کارجویان، فعالان بازار کار و حتی سایر کارفرمایان تداعی میشود. برند محبوب، نشاندهنده این است که آن سازمان محیطی مناسب برای کار کردن در بین کارجوها دارد.
یا گوگل، یک شرکت جهانی با شهرت و اعتبار وصفناپذیر است که نیازی به معرفی ندارد. این شرکت، با سیل تقاضای استعدادهای کاری مواجه است و از این میان، فقط 1% از بهترین آنها را گلچین میکند. همه کارکنان گوگل، افرادی باهوش، مبتکر و مشارکتی هستند و مهمتر اینکه، به شرکتی که در آن مشغول به کار هستند، افتخار میکنند. این شرکت میتواند الگوی بینظیری برای بهبود پرستیژ کارفرمایی باشد.
سخن آخر
برندسازی کارفرمایی عبارت است از ساختن یک شرکت فوق العاده و نشان دادن این موضوع به بازار کار. چگونگی ساخت این محیط بسته به نوع کسبوکار و ویژگیهای مختلف کارکنان، متفاوت خواهد بود. اول باید یک شرکت خوب بسازید و بعد به بقیه بگویید که شرکت خوبی هستید. هر فردی که با شرکتتان ارتباط دارد، میتواند به سهم خودش، تأثیر قابلتوجهی روی کیفیت برند کارفرمایی شما داشته باشد. بنابراین کارکنان پارهوقت و دورکار و همچنین فریلنسرها را نیز از یاد نبرید. به خاطر داشته باشید که اگر شما برند خود را تعریف نکنید، دیگران این کار را برای شما و بر خلاف میلتان انجام خواهند داد. با توسعه روزافزون شبکههای اجتماعی چه بخواهید و چه نخواهید برند کارفرمایی شما در معرض دید همگان قرار دارد.
شاخص توسعه برند
بررسی آموزش توسعه برند شاخص توسعه برند معیاری بسیار کاربردی برای اندازهگیری فروش به ازای هر نفر است. BDI سابقهی موفقیت نسبی برند در هریک از فضاهای بازاریابی را اندازهگیری میکند و به شما نشان میدهد کجاها عملکرد خوبی داشتهاید. برای محاسبه این شاخص به تعداد فروش صورت گرفته در هریک از فضاهای بازاریابی، بر اساس جغرافیا نیاز دارید: محدوده، منطقه، ایالت یا DMA.
BDI با استفاده از فروش جغرافیایی و جمعیت هریک از فضاهای مدنظر محاسبه میشود:
این شاخص را همچنین میتوان به شیوههای دیگری نیز استفاده کرد؛ برای نمونه در خصوص ویژگیهای جمعیتی. علاوه بر تنوع جغرافیایی، غریب نیست اگر بعضی برندها برای اسپانیولی زبانها، برای گروههای سنی یا گروههایی با ویژگیهای دیگر جمعیتی، محبوبیت بیشتری داشته باشند. میتوان یک BDI نژادی تعریف کرد که مشابه BDI جغرافیایی است البته تفاوتهایی نیز با آن دارد.
BDI و BPI
عملکرد گذشته میتواند شاخص مفیدی برای عملکرد آینده باشد. تعداد زیادی از شرکتهای تولید کالای بستهبندیشده بررسی میکنند که فروش سال گذشته از چه رسانههایی حاصلشده است، سپس بودجهی تبلیغاتی خود را به رسانههای مختلف اختصاص میدهند.
اگر نرخ تبلیغ به ازای هر محصول ۱ دلار باشد و برند ۱۰ هزار واحد محصول در منطقهی طراحیشدهی (DMA) کسپر- ریورتون فروخته باشد، آنگاه برند ۱۰ هزار دلار در رسانهی منطقهی کسپر- ریورتون سرمایهگذاری خواهد کرد.
مسئله اینجاست که برند از زمانی که به بازار معرفی شد، ۱۰ هزار دلار در این منطقه سرمایهگذاری کرد. آیا این فروش ۱۰ هزار واحدی نتیجهی پتانسیل مناسب برند نبود؟ آیا همهی اینها یک پیشگویی تلقینی و نتیجهی بازار سازی تبلیغات نبود؟
شاید اگر مقداری از بودجهای را که صرف کسپر- ریورتون شد، به پرسک آیل اختصاص میدادیم، فروش بیشتری میداشتیم؛ هرچند شاهدی برای این موضوع در دست نداریم.
شاخص توسعه برند نقشهای از بازارهای قدرتمند و ضعیف برند ارائه میدهد. این اطلاعات میتواند پایهی استراتژی قرار بگیرد؛ شما یک استراتژی تدافعی میخواهید؟ یعنی میخواهید بازارهای قدرتمند خود را با سرمایهگذاری بیشتر قوی کنید؟ یا میخواهید با یک استراتژی تهاجمی به تقویت بازارهای ضعیف خود بپردازید؟
بیشتر بودجهی تبلیغاتی سرمایهگذاری شده در بازار صرف استراتژی تهاجمی میشود. باید به دلایلی برای فروش ۱۰ هزار واحدی محصولی در کسپر- ریورتون وجود داشته باشد. اگر بودجهی تبلیغاتی این منطقه را به پرسک آیل اختصاص دهیم ممکن است فروش در مین بالا رود اما در وایومینگ کاهش یابد.
بیشتر بازاریابها مایلاند که نقد وایومینگ را بچسبند و نسیهی مین را رها کنند. از سوی دیگر، این حقیقت نیز وجود دارد که بودجهی مصرفی در مناطقی با BDI بالا نسبت به مناطق دارای BDI پایین، کارایی بیشتری دارد؛ موضوع تنها مکان نیست، بلکه زمان هم نقش خود را بازی میکند.
بلاگ برند ایده
برای اینکه محتوای وب سایت شما در گوگل رتبه بگیرد، به لینک سازی داخلی در سئو نیاز دارید. گوگل از طریق لینک ها.
سبز کردن چراغ یواست سئو با رعایت طول عبارت کلیدی
بهینه سازی پست ها و صفحات شما از طریق عبارت کلیدی در تولید محتوای متنی بسیار مهم است. این موضوع باعث می شود.
راهنمای انتخاب کلمه کلیدی کانونی در یواست سئو
اگر افزونه یواست سئو را نصب کرده باشید در هر صفحه از سایت خود می توانید فیلد کلمه کلیدی کانونی را پیدا کنید.
آموزش سئو تصاویر با درج alt tag تصاویر محتوا
مقالاتی که alt tag تصاویر محتوا داشته باشند بسیار جذاب تر هستند و باعث ترغیب خواننده می شوند، مخصوصا اگر تصاویر به خوبی.
افزودن ویژگی به محصولات ووکامرس به راحت ترین روش ممکن
در این آموزش از برند ایده می خواهیم شما را با نحوه افزودن ویژگی به محصولات ووکامرس و مشخصات فنی به محصولات در.
محتوای شاخص در افزونه یواست سئو به چه دردی می خورد؟
در این پست هر آنچه که باید در مورد محتوا شاخص یا محتوای همیشه سبز بدانید، را توضیح خواهیم داد. چرا محتوا شاخص.
آموزش مرحله به مرحله اضافه کردن محصول متغیر در ووکامرس
نحوه اضافه کردن محصول متغیر و چند حالته در ووکامرس از سوالاتی است که بسیار پرسیده می شود. اغلب مواقع ممکن است شما.
Yoast SEO چگونه در نوشتن توضیحات متا کمک می کند؟
اگر از وردپرس استفاده می کنید، افزونه Yoast SEO یکی از مهم ترین افزونه هایی است که باید در قسمت افزونه های خود.
چگونه نام نویسنده را در وردپرس تغییر دهیم؟
گاهی شما نیاز دارید که نام کاربری تعریف شده یک نویسنده در وردپرس را حذف کرده و محتوای آن کاربر را به یک.
دیدگاه شما