سهمهای شاخصساز بورس کدامند؟
سرمایهگذاری موفق با کسب بیشترین بازدهی و به حداقل رساندن ضرر در بازار بورس، نیازمند کسب دانش، مهارت و اطلاعات درباره برخی از پارامترها است. هدف ما در این مقاله بیان سهام شاخص ساز بورس می باشد، به تعبیر دیگر منظور از سهام شاخصساز چیست و این سهمها کدامند؟
به گزارش نیکاکورپ به نقل از اچ.ای.ام.سی، برای داشتن یک سرمایهگذاری موفق با کسب بیشترین بازدهی و به حداقل رساندن ضرر و کاهش ریسک به کمترین میزان خود در بازار بورس، نیازمند کسب دانش و مهارت و همچنین کسب اطلاعات درباره برخی از پارامترها هستیم. لازم است به اطلاعاتی همچون حجم و ارزش معاملات، تغییرات نرخ ارز و قیمتهای جهانی، میزان ورود و خروج سهاداران حقیقی و حقوقی از سهام، شناخت سهمهای بزرگ و بنیادی، شناخت شرکتهای بزرگ بورسی، پارامترهایی که روزانه تحت تاثیر معاملات قرار دارند و. دست پیدا کنیم.
هدف ما در این مقاله بیان سهام شاخص ساز بورس می باشد، به تعبیر دیگر منظور از سهام شاخصساز چیست و این سهامها کدامند؟ قبل از پاسخ به سوال مطروحه لازم است تعریفی از خود شاخص داشته باشیم. شاخص عددی است که میانگین ارزش مجموعهای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصله زمانی دو تاریخ بیان می کند. حال در معاملات بورس اوراق بهادار چون دارایی اصلی مورد داد و ستد "سهام" است بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده است .
توجه داشته باشید بر این اساس انواع شاخصهای بورس تعریف می گردد، به تعبیر دیگر در بورس چند نوع شاخص داریم. حال در خصوص سهام شاخصساز باید بگوییم شرکتهای بزرگ بورس عموما به عنوان سهام شاخصساز شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر شناخته می شوند. از آنجایی که ارزش بازار و ارزش معاملات این شرکتها بسیار بیشتر از شرکتهای کوچک است، بنابراین تاثیرگذاری هر کدام از این شرکتها نیز بر شاخص کل به مراتب بیشتر از شرکتهای کوچک خواهد بود.
سهمهای شاخصساز بورس کدامند؟
در بورس تهران 8 شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایهگذاران برخوردار هستند. این شاخصها عبارتند از: شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ. چون هدف ما در این مقاله ذکر سهام شاخص ساز می باشد، فقط به تعریف" شاخص کل" بازار سهام می پردازیم.
شاخص کل قیمت چیست؟
شاخص نماگری است که سطح عمومی قیمت یا بازدهی را برای گروه یا کل سهام نشان می دهد. بنابراین "شاخص کل" قیمت نشاندهنده سطح عمومی قیمت کلیه سهام موجود در بازار بورس می باشد. نکته مهمی که باید در رابطه با شاخص کل در نظر گرفته شود و به آن توجه داشت این است که شاخص کل در بازار بورس، پارامتری است که تحت تاثیر عواملی دستخوش تغییرات قرار می گیرد یا به تعبیر دیگر عواملی موجب افزایش و کاهش عدد شاخص کل می شوند. این عوامل به شرح زیر می باشد:
- زمانی که شرکتها از محل آورده نقدی سهامداران افزایش سرمایه می دهند، شاخص کل تعدیل می گردد.
- زمانی که تعداد شرکتها در بورس کم یا زیاد می شود، شاخص کل مورد تعدیل قرار می گیرد.
- مواقعی که سهمی بخاطر شفافسازی و یا برگزاری مجامع بسته می شود، قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص منظور می شود.
- از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکتهای مختلف تاثیر می پذیرد، بنابراین شرکتی هرچه بزرگتر و تعداد سهامش بیشتر باشد، نسبت به دیگر شرکتها، تغییرات بیشتری را در شاخص کل بجود می آورد. به عنوان مثال فرض کنید روند بازار نزولی است اما چون 3 تا 5 سهم بزرگ بازار صعود سنگین و چشمگیر داشتهاند، شاخص کل رشد قابل توجهی را ثبت می کند. سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیمبندی میکند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفتهشده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه میگردد و از آن به عنوان شاخص بازار اول و بازار دوم یاد میگردد.
حال که میدانیم شاخص کل چیست و تحت تاثیر چه عواملی قرار دارد، به بیان سهام شاخص ساز بپردازیم و بگوییم سهام های شاخص ساز بورس ایرن کدام ها هستند؟
منظور از سهام شاخصساز چیست؟
یکی از استراتژیهایی که همواره بین معاملهگران مختلف مورد بحث است، بزرگی و کوچکی شرکتهاست. سهام شرکتهای بزرگ به راحتی می توانند شاخص کل را تحث تاثیر خود قرار دهند. از طرفی شرکتهای بزرگ بازار تعداد معاملات بیشتر و نقدشوندگی بالاتری نیز دارند. حال منظور از سهامهای شاخصساز سهامی هستند که بازدهی مثبت یا منفی آنها بیشترین تاثیر را بر روی شاخص کل دارد، در واقع صعود یا نزول سنگین سهام شاخصساز، به تغییرات چشمگیر شاخص کل منجر می شود.
سهامهای شاخصساز را سهام شرکتهای بزرگ پذیرفته شده در بورس تشکیل می دهند، سهامی که بیشترین تعداد سهام و بیشترین ارزش بازار و بیشترین ارزش معاملات را به خود اختصاص دادهاند. شرکتهای بزرگ بورس عموما به عنوان سهام شاخصساز شناخته می شوند. از آنجایی که ارزش بازار و ارزش معاملات این شرکتها بسیار بیشتر از شرکتهای کوچک است، بنابراین تاثیرگذاری هر کدام از شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر این شرکتها نیز بر شاخص کل به مراتب بیشتر از شرکتهای کوچک خواهد بود. به عنوان مثال در تاریخ 11 مرداد، سهمی مانند بکاب با وجود صف خرید بودن، تنها 0/31 واحد بر شاخص کل تاثیر گذاشت ولی در مقابل سهمی مانند شستا، 5301 واحد در رشد شاخص موثر شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر بود.
حباب بورس تهران چقدر است؟
بورس تهران در ماههای پایانیِ سال ۱۳۹۸ و در نیمه نخست سال ۱۳۹۹، جهشی را تجربه کرد که در طول نیم قرن تاریخ فعالیتش تجربه نکرده بود: ارتفاع نماگر اصلی بازار سرمایه (شاخص کل) تا نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ به بیش از ۲ میلیون واحد رسید، حال آنکه همین شاخص، تا پایان سال ۱۳۹۶ خورشیدی کمتر از ۵۰ هزار واحد بود. به عبارت ساده، بازدهی بورس تهران در عرض حدود ۲ سال و نیم، حدود ۴۰ برابر افزایش پیدا کرد.
به گزارش تجارتنیوز، با این همه، خیلی زود (چنانچه بسیاری پیشبینی میکردند و در مورد حبابیشدن بورس هشدار میدادند) ورق برگشت. بازدهی بورس تهران از نیمه مردادماه سال ۱۳۹۹ در مسیر معکوس قرار گرفت و شاخص کل، حدود ۸۰۰ هزار واحد افت کرد، افتی که بزرگترین سقوط در بازدهی تاریخ بورس ایران لقب گرفت.
شاخ کل بورس (در زمان نگارش این متن) هنوز حدود ۶۵۰ هزار واحد با نقطه اوج تاریخیِ خود فاصله دارد و این در حالی است که برخی شواهد نشان میدهند بورس تهران، همین حالا هم حباب دارد. این حباب اما با آنچه که معمولا از یک «حباب اقتصادی» (Economic Bubble) مراد میشود، تا حدی تفاوت دارد. اما اندازه حباب بازار سرمایه ایران اساسا چقدر است و این موضوع تا چه اندازه نگرانکننده است؟
«شاخص بافِت»: یادگاریِ ثروتمندترین «بورسبازِ» جهان
اما ابتدا باید یک توضیح کوچک را با هم مرور کنیم. در ایران، به «بازار سرمایه»، به اشتباه «بورس» گفته میشود که ترجمه دقیقی نیست، هر چند مقصود را میرساند. اما خودِ «بازار سرمایه» ایران، متشکل از شرکتهایی است که در «بورس» و در «فرابورس» درجِ نماد شدهاند.
اندازه حباب در برخی بازارهای سرمایه در جهان با استفاده از «شاخص بافِت»/ منبع: دادههای بانک جهانی
«شرکتهای بورسی» عمدتا شرکتهای بزرگ و غولآسای ایرانی (شرکتهای پتروشیمی، شرکتهای معدنی، فولادیها، خودروسازها و امثال آنها) هستند. در مقابل، «شرکتهای فرابورسی»، شرکتهای کوچکتری هستند که ارزش بازار کمتری دارند و برخی معیارهای ردهبندی شرکتهای درج شده در «بورس» را هم ندارند. (تفاوتهای دیگری هم هست که باید به جای خود بررسی شوند.)
حالا به اصل موضوع بر میگردیم. برای اینکه ببینیم بورس تهران حباب دارد یا نه، باید یک شاخص را معرفی کنیم که از قضا، یادگاری است از یکی از معروفترین بورسبازانِ جهان: «وارن بافِت» (Warren Buffett).
«بافِت» حالا، در اکتبر سال ۲۰۲۱ میلادی، با حدود ۱۰۱ میلیارد دلار ثروت، دهمین فرد ثروتمند در جهان محسوب میشود و این در حالی است که تا چند سال پیش، همیشه جزو ۳ نفر ثروتمند در جهان ردهبندی میشد.
«وارن بافت» ثروتمندترین «بورسباز» در جهان است که «شاخص بافت» (Buffett indicator) را هم معرفی کرده است.
موضوع جالب در مورد او اما این است که «بافِت» بخش عمده ثروتش را مدیون سرمایهگذاری در سهام است و بر خلافِ ابرثروتمندانی همچون «ایلان ماسک»، «جف بزوس» یا «بیل گیتس»، خودش شرکت مطرحی در حوزههای فناورانه یا نوآورانه ندارد.
«شاخص بافِت» (Buffett indicator) به صورت ساده، نسبت «ارزش بازار» (Market capitalization) در یک بازار سرمایه را به «تولید ناخالص داخلی» (GDP) نشان میدهد و به این وسیله، وجود حباب در کلیتِ یک بازار سرمایه را بررسی میکند.
اما خودِ اینها یعنی چه؟ منظور از «ارزش بازارِ» یک شرکت، به صورت ساده این است که اگر بخواهیم آن شرکت را همین امروز بخریم یا از نو بسازیم، چقدر باید هزینه کنیم. مثلا، ارزش بازار هر یک از دو شرکت «اپل» و «مایکروسافت» اکنون حدود ۲ تریلیون دلار است، به این معنی که اگر کسی بخواهد این شرکتها را بخرد، یا چیزی شبیه به آنها ایجاد کند، امروز باید ۲ تریلیون دلار هزینه کند.
آیا بورس تهران آن اندازه «حبابی» شده که نگران سقوط آن باشیم؟
یک مثال از ایران: بر اساس دادههای «شرکت مدیریت فناوری بورس تهران»، «ارزش بازارِ» شرکت «پتروشیمی خلیج فارس» (که با نماد «فارس» در بورس تهران حضور دارد و بزرگترین شرکت بورسی ایران هم هست)، حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان است. این یعنی امروز، برای ایجاد یک شرکت مشابه «پتروشیمی خلیج فارس» باید ۳۶۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری صورت بگیرد.
«تولید ناخالص داخلی» هم مجموعِ پولیِ تمامی تولیدات کالا و خدمات در یک اقتصاد، در طول یک بازه زمانی (معمولا یک ساله) را نشان میدهد. به عبارت دیگر، «شاخص بافِت» زمانی منطقی خواهد بود که نسبت «ارزش بازار» کل شرکتهای حاضر در بازار سرمایه، تقسیم بر «تولید ناخالص داخلی» یک کشور، عددی کمتر از یک را نشان بدهد.
ابرشرکتهای ۷ هزار تریلیون تومانی
بر اساس اطلاعاتی که در سایت «مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران» موجود است، ارزش بازارِ تمام نمادهای مندرج در بورس تهران، اکنون به حدود ۵٫۹ هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی حدود ۵۹۰۰ تریلیون تومان) میرسد. مجموع ارزش بازار شرکتهای فعال در «فرابورس» هم به حدود ۱٫۱ هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی حدود هزار و ۱۰۰ تریلیون تومان) میرسد.
به این ترتیب، تمام شرکتهایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند و تعداد آنها اکنون حدود ۷۵۰ شرکت است، بر روی هم ارزش بازاری در حدود ۷ هزار تریلیون تومان دارند. به عبارت ساده، این یعنی اگر بخواهیم تمامیِ این شرکتها را همین امروز دوباره از نو تاسیس کنیم، به حدود ۷ هزار تریلیون تومان سرمایه نیاز داریم که برای اقتصاد ایران عددی بینهایت بزرگ است.
با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی (یا دلار «نیمایی»)، این رقم شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر معادل تقریبا ۳۰۴ میلیارد دلار است. با این حساب و کتاب، بازار سرمایه ایران در ردیف ۳۰ بازار سرمایه بزرگ در دنیا قرار میگیرد و ارزش دلاری آن از بازار سرمایه در کشورهایی مانند «ترکیه»، «لهستان»، «اتریش» و «فنلاند» بزرگتر است.
اما این عدد چقدر بزرگ است؟ کل طرح ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در دولت سیزدهم (که از وعدههای انتخاباتی رئیسی بوده است) نیاز به حدود ۶۰ میلیارد دلار سرمایه دارد. از طرفی، محاسبات «تجارتنیوز» نشان میدهد که ایرانیها، در مجموع حدود ۵۰ میلیارد دلار ارز و طلا در خانههایشان نگهداری میکنند. (حدود ۹٫۴ میلیارد دلار در قالب طلا و حدود ۴۰ میلیارد دلار در قالب ارزهای خارجی)
«ارزش بازار» بورس تهران اکنون حدود ۳۰۴ میلیارد دلار است و به این ترتیب، بورس تهران یکی از ۳۰ بازار سرمایه بزرگ در دنیا است.
به این ترتیب، ارزش بازار تمامِ شرکتهای حاضر در بورس تهران، روی هم رفته حدود ۶ برابر سرمایه طلا و دلار در خانه ایرانیها است. (برای اطلاع از نحوه این محاسبه، اینجا کلیک کنید.)
یک نکته دیگر هم اینکه سقوط ارزش «ریال» در مقابل ارزهای خارجی، موجب افت ارزش دلاری بورس تهران هم شده و اگر نرخ برابری «ریال» در برابر «دلار» را تغییر بدهیم، ارزش دلاریِ بورس تهران هم تغییر میکند.
مثلا، اگر همین حالا دولت بتواند (به فرض محال و به هر طریقی) قیمت دلار در بازار آزاد ایران را به ۱۰ هزار تومان برساند، ارزش دلاری بورس تهران هم ۲٫۷ برابر شده و به حدود ۷۰۰ میلیارد دلار میرسد. در این صورت، ارزش کل بازار سرمایه ایران، از ارزش کل بازار سرمایه کشورهایی مانند «روسیه» و «ایتالیا» هم بالاتر میرود.
دقیقا به همین دلیل است که ارزش بازارِ بورس تهران، بر اساس محاسبات «بانک جهانی» (The World Bank) حدود ۱٫۲ تریلیون دلار تخمین زده شده، که بر مبنای نرخ دلار و شاخص کل بورس تهران در سال ۲۰۲۰ میلادی (سال ۱۳۹۹) محاسبه شده است. (اصل مطلب در اینجا)
ارزش بازار «شرکت پتروشیمی خلیج فارس» حدود ۳۶۰ هزار میلیارد تومان است.
این عدد، امروز بدون اعتبار به نظر میرسد، چرا که «بانک جهانی» همین چندی پیش تولید ناخالص داخلی ایران را بر اساس «نرخ ارز نیمایی» به روزرسانی کرده و بر این اساس، GDP ایران به حدود ۱۹۰ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده که کمتر از کشورهایی مانند «پاکستان» است. (اینجا)
بر اساس محسبات «بانک جهانی»، اقتصاد ترکیه در سال گذشته حدود ۷۲۰ میلیارد دلار (۴ برابر بیشتر از ایران) تولید داشته و عربستانسعودی هم با فاصله کمی از ترکیه، حدود ۷۰۰ میلیارد دلار تولید کالا و خدمات داشته است.
از آنسو، در سال ۱۳۹۹، اقتصاد پاکستان هم حدود ۲۶۳ میلیارد دلار (حدود ۳۷ درصد بیشتر از ایران) تولید کالا و خدمات داشته و عراق هم با تولید ۱۶۷ میلیارد دلاری، تنها ۳ پله پس از ایران در این ردهبندی قرار گرفته است. جان کلام آنکه مهم است محاسبات بر اساس کدام نرخ برایِ برابریِ ارزها صورت میگیرند.
آیا بورس تهران حباب دارد؟
با این توضیحات، آیا بورس تهران حباب دارد؟ پاسخ این است که بله، اما این حباب آناندازه بزرگ نشده که به همین زودی بترکد. «شاخص بافِت» برای بورس تهران، اکنون حدود ۱٫۶ واحد (یا ۱۶۰ درصد) است و این یعنی، ارزش بازار تمام شرکتهایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند، ۱٫۶ برابر بزرگتر از تمام تولیدات اقتصادیِ ایران در طول یک سال است.
این عدد قاعدتا باید کوچکتر از یک باشد، چرا که اندازه «اقتصاد ایران» قطعا بزرگتر از اندازه و ارزش «شرکتهای حاضر در بازار سرمایه ایران» است. به این ترتیب، بورس تهران دستکم شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر ۶۰ درصد حباب دارد.
نکته اما اینجا است که «شاخص بافِت» برای برخی بازارهای سرمایه در دیگر کشورها، حتی بزرگتر هم هست و این یعنی بازار سرمایه در برخی کشورها حبابیتر از بازار سرمایه ایران است. به عنوان نمونه، دادههای «بانک جهانی» در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان میدهد شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر که بازار سرمایه «هنگکنگ» با «شاخص بافِت» ۱۷٫۷ برابری، حبابیترین بازار سرمایه در جهان است.
«شاخص بافت» برای بورس تهران حدود ۱٫۶ واحد است و این یعنی بورس تهران حباب دارد.
رتبه دوم (البته با محاسباتی که اکنون بیاعتبار هستند) از آنِ بازار سرمایه ایران است، آن شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر هم با «شاخص بافِت» معادل ۶٫۳ برابری. (همانطور که در بالا نشان دادیم، با محاسبات دقیقتر و بهروزتر این شاخص اکنون حدود ۱٫۶ برابر است.)
بازار سرمایه در کشورهایی مانند «عربستانسعودی»، «سوئیس»، «آمریکا»، «کانادا» و «کرهجنوبی» هم حباب دارد. («شاخص بافِت» برای این بازارهای سرمایه، به ترتیب معادل با ۳٫۴ واحد، ۲٫۷ واحد، ۱٫۹ واحد، ۱٫۶ واحد و ۱٫۳ واحد است.)
به این ترتیب، باید نگران حبابیبودن بازار سرمایه در ایران بود، اما این مشکلی نیست که خاصِ ایران باشد و اگر بازار سرمایه با افزایش تعداد شرکتها و «افزایش شناوریِ سهام» (به معنی افزایش سهام عرضهشده از سوی شرکتهای حاضر در بورس) گسترش پیدا کند، این مشکل را میتوان به سرعت حل کرد.
شاخص کل بورس و شاخص هم وزن چیست؟
افراد تازه وارد به بازار سرمایه همیشه این سوال را مطرح میکنند که «شاخص کل بورس» چیست؟ زیرا این شاخص همیشه در خبرها شنیده میشود و مردم تعرف دقیقی از کلمه «شاخص کل بورس» ندارند. همچنین کلمه دیگری که مردم باید با آن آشنا شوند «شاخص هم وزن» است.
به گزارش منیبان، شاخص کل چیست؟
شاخص کل تغییرات سطح عمومی قیمت تمامی شرکتهایی که در بازار سرمایه مورد معامله قرار میگیرد را محاسبه میکند و برای این کار از میانگین قیمت سهمها استفاده میکنند.
میانگین تغییرات از سال پایه مورد محاسبه قرار میگیرد و سال پایه سال ۱۳۹۶ است. منظور از سال پایه سالی است که نوسانات قیمت در آن کمتر است و به عنوان مبدأ تغییرات انتخاب میشود.
برای توضیح دقیقتر باید گفت که ارزش جاری برای هر شرکت برابر با حاصل ضرب تعداد سهام آن در قیمت هر سهم شرکت است که روزانه مورد معامله قرار میگیرد؛ و از مجموع ارزش جاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، ارزش جاری بازار به دست میآید.
لازم به ذکر است که در این شاخص مقدار سود تقسیمی شرکتهای بورسی محاسبه نمیشود، ایراد دوم این است که این شاخص فقط برای شرکتهای بورس تهران کاربرد دارد، به عبارت دیگر این شاخص برای شرکتهای پذیزفته شده در فرابورس ایران تعریف نشده است.
ایراد سوم شاخص کل بورس این است که سهام شرکتهای بزرگتر و با ارزش بازار بالاتر، اثر بیشتری بر مقدار شاخص کل دارند و شرکتهای کوچکتر تاثیر کمتری بر شاخص کل بورس دارند. به عنوان نمونه شرکت فولاد مبارکه ارزش بسیار بالایی دارد، به طوری که مجموع ارزش شرکتهای گروه خودروسازی به اندازه ارزش شرکت فولاد مبارکه نمیرسند. در نتیجه شرکت فولاد مبارکه وزن بیشتری در شاخص کل بورس دارد و اگر قیمت سهم بسیاری از شرکتهای بورسی ریزش کند، اما اگر تنها شرکت فولاد مبارکه رشد قوی داشته باشد، میتواند شاخص کل بورس را بالا بکشد.
لازم به ذکر است که وقتی میگوییم شاخص کل ۵ درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورس تهران به میزان ۵ درصد نسبت به سال پایه رشد یافته است.
**شاخص هم وزن چیست؟
با توجه به معایبی که شاخص کل بورس دارد، تحلیل گران بازار سرمایه از شاخص دیگری به نام شاخص کل هم وزن استفاده میکنند که دید بهتری به تحلیلگر میدهد. زیرا در شاخص هم وزن به تمام شرکتها یک وزن میدهند و فرقی بین شرکتهای کوچک و شرکت بزرگ بازار وجود ندارد. وقتی شاخص هم وزن منفی است یعنی بازدهی بیش از نصف شرکتهای بازار کاهش یافته است.
اگر در یک روز شاخص کل رشد کند، اما شاخص هم وزن منفی باشد، بدین معنی است که شرکتهای بزرگ بازار سرمایه رشد قیمتی تجربه کرده اند و اکثر شرکتهای کوچک ریزش قیمتی را تجربه کرده اند و نقدینگی به سمت شرکتهای بزرگ رفته است.
در پایان لازم به ذکر است که شاخص کل بورس همیشه مورد انتقاد فعالان بازار سرمایه قرار داشته است، زیرا آن چه که در شاخص کل دیده میشود، در پرتفوی سهام داران دیده نمیشود، بنابراین رئیس سازمان بورس به تازگی خبر داده است که به دنبال ایجاد شاخص جدیدی است تا واقعیتهای بازار سرمایه را به روشنی بیان کند.
شاخص بازار بورس را بیشتر بشناسیم
شاخص بازار سهام وسیله و معیاری برای اندازهگیری وضعیت بخشی از بازار میباشد. که این عدد و معیار نشان دهنده روند عمومی قیمت سهام شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار میباشد. در شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر این مقاله قصد داریم شاخص را به عنوان یکی از ابزارهای بررسی وضعیت کلی بازار بورس معرفی کنیم. بطور کلی شاخص به معنی معیاری برای اندازه گیری موضوعی در واحد زمانی مشخص مورد استفاده قرار میگیرد.
شاخص معیاری قابل اندازهگیری و آماری میباشد که تغییرات کلی بازار را نشان میدهد و همچنین شامل تغییرات در پرتفویی از سهام بورس میباشد.
برای نشان دادن وضعیت کلی بازار بورس از نمونهای کوچک برای نشان دادن کل بازار استفاده میکنیم زیرا زیرنظر گرفتن و ردیابی هر اوراق معاملاتی کاری دشوار و البته زمانبر است.
هر کدام از شاخص های معرفی شده در بازار روش اندازهگیری منحصر به فردی دارد و نباید عدد یک شاخص را با شاخص دیگر مورد مقایسه قرار داد، به همین دلیل میگوییم شاخص ها با یکدیگر قابل قیاس نیستند.
به بیانی دیگر هر شاخص تفسیر و تحلیلی از تغییرات خود را به نمایش میگذارد. بنابراین شما به عنوان یک تحلیل گر بهتر است عدد یک شاخص را نسبت به عدد همان شاخص در سال، ماه، هفته و یا روز قبل مورد بررسی قرار دهید تا تحلیل شما از استاندارهای لازم برخوردار باشد.
تاثیر شرکت ها در تغییر عدد شاخص متفاوت میباشد. شرکت های بزرگتر با سرمایه بالاتر تاثیر بیشتری در تغییر عدد شاخص دارند. به همین ترتیب شرکت های کوچکتر با سرمایه پایینتر تاثیر کمتری در تغییر عدد شاخص دارند. به عنوان مثال تاثیر شرکت فولاد مبارکه اصفهان با شرکت تامین ماسه ریخته گری کاملا متفاوت میباشد.
شاخص بازار را میتوان با توجه به کاربرد آن بازار و کاراییای که مطرح میشود، تعریف و محاسبه نمود.
سرمایه گذاران بازار بورس باید به دو نکته توجه کنند:
نکته شماره یک:
افزایش شاخص کل بطورکلی به معنی سودآور بودن کل شرکت ها در آن روز کاری نیست. در روزی که شاخص کل در حال افزایش است شرکت هایی وجود دارند که در آنها کاهش قیمت اتفاق افتاده است. و نیز کاهش شاخص کل هم به معنی زیان در کل سهام موجود و فعال در بورس نمی باشد.
نکته شماره دو:
یکی از اساسی ترین نکاتی که در شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر مدیریت سبد وجود دارد این است که سرمایه گذاران باید از هر صنعتی یک سهم از آن صنعت را در سبد خود داشته باشند و خریداری نمایند.
فرمول محاسبه شاخص بازار بورس به شکل زیر است:
تورم به عنوان یکی از عوامل افزایش در سطح کلی قیمت ها شناخته می شود. برای محاسبه دقیق این معیار ابتدا باید سطح عمومی قیمت ها را مورد ارزیابی قرار دهیم.
سطح عمومی قیمتها با شاخص قیمت بدست می آید. برای درک بهتر باید بگوییم شاخص قیمت میانگین وزنی قیمتها از سبد از سبد انتخابی کالا ها و خدمات مرتبط با قیمت های آنها در یک سال پایه است.
برای ایجاد یک شاخص قیمت از سال پایه شروع میکنیم، سپس نمونه ای را به نمایندگی از کالاها و خدمات در نظر گرفته میگیریم. سپس قیمت هریک از کالا یا خدمات را برای سال پایه و قیمت فعلی بدست می آوریم و مورد محاسبه قرار میدهیم.
نسبت هزینههای سبد کالا در قیمت های فعلی به هزینه در قیمت های سال پایه را به عنوان شاخص قیمت در نظر میگیریم.
حال به محاسبه ارزش بازار سبد برای سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میپردازیم:
$۲۵۰=$۵۰+$۱۰۰+$۱۰۰=(۱۰۰*$۰٫۵۰)+ (۵*$۲۰)+ (۱۰*$۱۰)= سبد بازار برای سال ۲۰۰۶
$۳۰۰=$۵۵+$۱۲۵+$۱۲۰=(۱۰۰*$۰٫۵۵)+ (۵*$۲۵)+ (۱۰*$۱۲)= سبد بازار برای سال ۲۰۰۷
قابل ذکر است که مقادیر مشابه برای هر دو محاسبه مورد استفاده قرار گرفته است.
مطمعنا قیمت کالا در طول سال تغییر خواهد کرد، این مقادیر رو ثابت حفظ میکنیم تا اثر تغییرات قیمت را بتوانیم مشاهده کنیم.
نحوه محاسبه شاخص قیمت، قیمت سبد بازار، نرخ بهره سالانه تقسیم بر قیمت سبد بازار هر سال پایه میباشد. سپس عدد بدست آمده را در صد ضرب میکنیم.
زمانیکه میخواهیم شاخص قیمت را برای سال ۲۰۰۷ بدست آوریم، سال ۲۰۰۶ را به عنوان سال پایه در نظر میگیریم.
توجه داشته باشید شاخص قیمت برای سال پایه همواره ۱۰۰است زیرا سبد بازار در سال پایه به خودش تقسیم میشود. (مقدار ۱ را به شما خواهد داد). و ضرب در ۱۰۰ منجر میشود عدد را بصورت درصدی به شما ارائه کند.
سایر شاخص های بازارهای فعال مالی
میانگین صنعتی داوجونز یک شاخص اقتصادی در بازار آزاد محسوب میگردد که وال استریت ژورنال آن را منتشر میکند.
این شاخص شامل ۳۰ سهام برتر بازار بورس نیویورک است. که یک شاخص موزون قیمتی محسوب میگردد.
به بیانی دیگر در این شاخص سهام با قیمت های بالاتر وزن بیشتری در تغییر عدد شاخص دارند.
تاریخچه به وجودآمدن این شاخص به این شکل میباشد که در شروع کار داو، چالز داو میانگینی را با اضافه کردن قیمت ۱۲ سهم داو و تقسیم آنها بر ۱۲ بدست آورد.
با گذشت زمان نکات دیگری مانند ادغام وتجزیه سهم به این شاخص اضافه گردید و در فرمول شاخص مورد استفاده قرار گرفت.
زمانیکه یکی از آن تغییرات اتفاق بیفتد مقسوم علیه داو تنظیم میشود بنابراین ارزش خالص تغییر نمیکند و تاثیر نمیگیرد. به همین علت شاخص داو در سطح ۱۷۰۰۰ ثابت مانده است این درحالیست که جمع کل قیمت سهام جز نزدیک به آن تعداد نیست.
شاخص بازار سهام نزدک:
نزدک یک بازار سهام در آمریکا محسوب میگردد. نزدک مرکب یکی از مهمترین شاخص های بازار سهام آمریکاست که بیش از ۴۰۰۰سهام آمریکایی و غیر آمریکایی را در برمیگیرد.
شاخص بازار سهام اس اند پی:
اس اند پی ۵۰۰ لیستی از ۵۰۰سهام برتر در بازار بورس نزدک و نیویورک است.
شاخص بازار سهام فرو چون:
فروچون ۵۰۰، به عنوان یک شاخص برای ۵۰۰ شرکت از بزرگترین شرکت های آمریکایی از لحاظ درآمد زایی میباشد. این لیست و شاخص توسط نشریه فروچون بطور سالانه تهیه و اعلام میشود.
همراهان عزیز کالج تی بورس میتوانند سوالات، نظرات و پیشنهادات خودرا در خصوص “شاخص و کاربرد آن” در همین قسمت درج نمایند.
معرفی نماد شرکتهای بورسی و ضریب بتای شرکتهای بورسی
تلاش انسانها برای تأمین نیازهای خود در طول تاریخ بشر، باعث پدید آمدن محلهایی برای دادوستد به نام بازار شده است. بازار مکانی است که در آن افراد معاملات خود را بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم انجام میدهند. امروزه بازارها دیگر محدود به مکانهای فیزیکی نیستند و ممکن است این معاملات در بازارهای مجازی، شبکهای و اینترنتی انجام شوند. یکی از معروفترین این بازارها که اخیراً در کشور ما بسیار رایج شده است، بازار بورس است.
بازار بورس اوراق بهادار بازاری است که در آن خریداران و فروشندگان سهام شرکتها و کارخانهها گرد هم میآیند و به تجارت میپردازند. اگر شما هم قصد فعالیت در این بازار را دارید، لازم است در ابتدا با مفاهیمی مانند نماد شرکتهای بورسی، ضریب بتای شرکتهای بورسی و تحلیل ضریب بتای شرکت های بورسی و بتای سهام بورس تهران آشنا شوید.
نماد شرکتهای بورسی چگونه است؟
نماد سهام، درواقع سمبل و معرف شرکت ارائهدهنده آن سهام است. این نماد متشکل از چند حروف اختصاری منحصربهفرد است که ماهیت و زمینه فعالیت هر شرکت را مشخص میکند؛ بنابراین هر شرکتی که تصمیم به انجام معاملات و عرضه سهام در بازار بورس میگیرد، در ابتدا باید نامی برای خود مشخص نماید. نماد شرکتهای بورسی همواره باید بهگونهای انتخاب شود که ارتباط مستقیمی با شرکت مذکور داشته باشد و معرف ماهیت آن شرکت باشد، اما متأسفانه به دلیل مشکلاتی که در سامانه مربوطه وجود داشت، برخی از شرکتها با نمادهای نامتعارف وارد بازار بورس شدند.
نحوه نامگذاری نمادهای بورسی
نمادهای شرکتهای فعال در بورس از دو بخش تشکیلشدهاند، بخش اول نشاندهنده زمینه فعالیت آن شرکت و بخش دوم رشته حروف اختصاری از نام اصلی آن شرکت است. به عبارتی انتخاب نماد شرکتهای بورسی به نحوی انجام میشود که شناسایی، دستهبندی و خریدوفروش سهام در آن شرکتها با سهولت بیشتری انجام گیرد.
در بازار جهانی بورس بهمنظور سهولت در نام بردن یک شرکت، نمادی متشکل از چند کاراکتر و حروف کوچک به آن شرکت اختصاص داده میشود که بهعنوان نام بورسی آن شرکت شناخته میشود.
در بورس ایران نیز روند نامگذاری به همین طریق است و بهمنظور نامگذاری بهتر، شرکتهای موجود در بورس در بر اساس زمینه فعالیت در گروههای متفاوت قرار شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر میگیرند. بهطورمعمول هر شرکت ممکن است دریکی از دستههای بانکها، سرمایهگذاریها، شرکتهای خودرویی، شرکتهای سیمانی، مواد غذایی و …قرار گیرد.
مقررات انتخاب نماد شرکتهای بورسی
فرآیند انتخاب نماد برای هر شرکت، به این طریق است که هر شرکت قبل از ورود به بازار بورس، چندین نام – با در نظر گرفتن مقررات نامگذاری- به سازمان بورس ایران پیشنهاد میکند. سپس سازمان بورس یکی از نامها را انتخاب و با توجه به زمینه فعالیت شرکت و دستهبندی آن، یک حرف از حروف الفبا را به ابتدای نام پیشنهادی اضافه مینماید.
بهعنوانمثال هنگامیکه فعالان بازار بورس با نامی مانند “فخوز” شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر مواجه میشوند، بدون اینکه از اسم اصلی شرکت مطلع باشند، متوجه میشوند که فعالیت آن شرکت در زمینه “فولاد” است. در ادامه برخی از حروفی که در ابتدای نماد شرکتهای بورسی قرار میگیرد را بررسی میکنیم:
• حرف “ف” : گروه فلزات اساسی
• حرف ” و ” : گروه بانکها و مؤسسات اعتباری
• حرف ” س” : گروه سیمان، آهک و گچ
• حرف “غ” : گروه محصولات غذایی
البته لازم به ذکر است که در هر گروه استثناهایی نیز وجود دارد.
پس از بررسی نمادهای شرکتهای بورسی، به سراغ یکی دیگر از مهمترین مفاهیم بورس یعنی ضریب بتا در بورس میرویم.
ضریب بتا در بورس
ضریب بتا شرکت های بورسی یکی از مفاهیم مهم در سرمایهگذاری و بازده است. هر سهم یا پرتفوی اگر پس از خریداری، طبق پیشبینیها نگهداری یا فروخته شود، بازده یا سود خاصی نصیب دارنده سهام میشود. این سود یا بازده شامل تغییر قیمت و درنتیجه تغییر ارزش سهام میشود. امروزه اکثر صاحبنظران بازار بورس ریسک سرمایهگذاری را با انحراف معیار نرخ بازده مرتبط میدانند، یعنی هرچقدر بازده سرمایهگذاری بیشتر دستخوش تغییر قرار گیرد، ریسک سرمایهگذاری نیز بیشتر خواهد بود. ریسک سرمایهگذاری به دو دسته سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشود.(در ادامه مقاله بازار دو طرفه در فارکس را هم بخوانید)
ریسک غیر سیستماتیک یا قابلاجتناب به قسمتی از ریسک گفته میشود که میتوان احتمال آن را با افزایش تنوع سهام کاهش داد و همانطور که از نامش پیدا است قابل پیشبینی است، اما ریسک سیستماتیک بخشی از ریسک است که با تنوعبخشی قابل کاهش نیست و تحت تأثیر عوامل غیرقابلاجتنابی مانند تحولات سیاسی، تحولات اقتصادی، تورم و بیکاری قرار دارد.(در ادامه مقاله مقایسه کارگزاری مفید و آگاه را هم بخوانید و اگر میخواهید بدانید کدام شرکت ها افزايش سرمايه دارند هم خواندن این مقاله به شما کمک خواهد کرد.)
دیدگاه شما