چرا امروز سهام مدرنا 5% ریزش کرد؟
امروز سه شنبه 11 ژانویه 2020، سهام مدرنا در حال تثبیت خود زیر قیمت 221 دلار برای هر سهم می باشد. بعد از رالی افزایشی دیروز، سهامداران مدرنا ساعاتی پیش، مقداری از سهام های خود را فروخته و به نسبت P/E فوروارد اصطلاح نقد کردند.
کمپانی مدرنا اخیرا پیش بینی کرده که درآمدش از فروش واکسن کووید و قراردادهای امسال، به رکورد بالای 18.5 میلیارد دلار خواهد رسید. این شرکت حتی اگر تمام قراردادهای آپشنش درست اجرا شود، 3.5 میلیارد دلار بیشتر افزایش درآمد خواهد داشت.
فروش مدرنا از سال 2021، 17.5 میلیارد دلار بوده است. این کمپانی علاوه بر فروش و گسترش واکسن مدرنا، 40 برنامه دیگر در دست اجرا دارد که 23 تای آن، در رابطه با مطالعات کلینیکی می باشد.
در نشستی که اعضای هئیت مدیره مدرنا برگزار کردند، صحبت از واکسن های غیر کرونایی و وابسته به دیگر درمان ها به میان کشیده شد. این مسئله برای موفقیت کمپانی مدرنا حتی بعد از پایان کووید نیز، مسرت بخش و حیاتی است.
ولی باید صبر کرد و دید که آیا مارکت بعد از کرونا به توانمندی های شرکت مدرنا توجه خواهد کرد یا خیر؟
تحلیلگران پیش بینی کرده اند که شرکت مدرنا برای هر سهم در سال 2022، 27.85 دلار سود در نظر گرفته است. این به این معنی است که P/E فوروارد مدرنا تقریبا 8 است. این رقم، یقینا برای مارکت حال حاضر ارزان خواهد بود.
فراموش نکنید که مارکت نسبت به عملکرد و توانمندی مدرنا در حفظ و حراست از درآمدش در سال بعد یعنی 2023 و بعد از آن شک دارد. سهام دیگر شرکت های تولید کننده واکسن مثل Novavax و BioNTech در هفته های گذشته عملکرد ضعیفی داشتند.
باید منتظر ماند و دید که آیا در گزارش پیش بینی امسال مدرنا جایی برای افزایش درآمدها در سال دیگر وجود دارد یا خیر! تنها در آن صورت است که تحلیلگران می توانند مجددا پیش بینی های خودشان را تجدید کنند.
شایان ذکر است که این پیش بینی ها در هفته های اخیر بهتر بوده اند اما، این بهتر بودن نتوانست از سهام مدرنا حمایت کافی را داشته باشد.
در حال حاضر سهام مدرنا نیازمند یک جهش قدرتمند است تا بتواند از سطح موجود خود، بالاتر برود. ولی، مادامیکه درآمد سال 2023 این شرکت در پرده ای از ابهام است، نمی توان حدس زد که آیا مارکت آمادگی جهش قیمتهای بیشتر را داشته باشد یا خیر؟
بازار سرمایه در نقطه جذاب؛ چرا و چگونه؟
بازارسرمایه در ماههای اخیر دچار افت و خیزهای زیادی بوده و برآیند آن شرایط کنونی را رقم زده که به گمان کارشناسان در نقطه جذابی قرار دارد. موضوعی که نه به «گمان» بلکه با استناد بر آمار و مستندات موجود قابل پیگیری و اثبات بوده و بارقههای امید را در دل سهامداران روشن نگه داشته نسبت P/E فوروارد است.
به گزارش خبرنگار ایراسین به نقل از پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)، «روند سودآوری شرکتهای تحت پوشش بورس تا پایان سال ادامه دارد و با توجه به رویکرد و تصمیمات اخیر دولت، این روند در سال آینده هم ادامه خواهد داشت. بنابر آمار موجود در سایت کدال، گزارش هشت ماه اخیر شرکتهای بورسی مثبت بوده و تمام شرکتها در وضعیت بسیار مناسبی قرار دارند، به این معنی که حتی خیلی از شرکتها، ۱۰۰ درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل فروش داشته و سودآوری خوبی دارند. براین اساس، نسبت P/E بازار بسیار کاهش یافته و عددها برای خرید بسیار جذاب هستند.» این صحبتهای اخیر دکتر مجید عشقی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار است که به تازگی در جمع خبرنگاران مطرح کرده است. در حال حاضر، موضوع ارزندگی در بازارسرمایه به دنبال افت قیمت ها در این بازار و افزایش نرخ سود در بازار پول بیش از گذشته مورد توجه کارشناسان و فعالان بازارسرمایه است.
صبوران؛ شایسته سود بیشتر
در همین راستا، رییس هیات مدیره سبدگردان «کارا» پیشتر به (سنا) گفته بود که این کاهش قیمت ها در بازارسهام سبب ارزندگی بیش از پیش بسیاری از سهام شرکتها شده است. به نظر من سرمایهگذارانی که تاکنون حوصله به خرج داده و سهام ارزشمند خود را حفظ کردهاند، در قیمتهای فعلی فقط سهام بنیادین و سودآور خود را نگه دارند.
علی خسروشاهی بر این باور است که، با وجود اینکه شاخص کل به اعداد ابتدای سال نزدیک شده است، اما بسیاری از سهام اصلاح بیشتری نسبت به شاخص داشتهاند و قیمتهایی پایین تر از قیمتهای سال گذشته را تجربه میکنند.
توجه؛ همه سهمها ارزنده نیستند
آراد پورکار، کارشناس ارشد بازارسرمایه نیز در گفت و گویی با (سنا) ضمن اشاره به ارزندگی سهام تصریح کرده بود که سهام دلار محور و سهم هایی که ازP/E مناسبی برخوردارند، می توانند بازدهی معقولی را به شرط سرمایه گذاری میان مدت و بلندمدت در اختیار سهامداران قرار دهند.
به گفته وی، سرمایهگذاری در این دست شرکتها از ریسک چندانی برخوردار نیست و سهامداران می توانند بازدهی بیشتری را از بازار سرمایه نسبت به دیگر بازارها کسب کنند.
این کارشناس بازارسرمایه تاکید کرد: سهامداران باید این موضوع را مدنظر قرار دهند که همه سهمها ارزنده نیست، بلکه نمادهایی که تولید و فروش خوبی داشتند و سود معقولی را شناسایی کرده اند به عنوان سهام مناسب برای سرمایه گذاری باید انتخاب شوندد؛ بنابراین ضروری است سهامداران با مطالعه و تحلیل مناسب به خرید و فروش بپردازند.
بازارسرمایه در حال تطبیق خود با شرایط تورمی است
قائم مقام مدیر عامل «هلدینگ آتیه خواهان» نیز در گفت و گو با پایگاه خبری بازارسرمایه گفت، بازارسرمایه در حال تطبیق خود با فضای تورمی کنونی است و براین اساس، به نظر میرسد در دو سه ماه پایانی سال جاری همزمان با کاهش فروش اوراق دولتی با شرایط خوبی در بازارسرمایه رو به رو خواهیم بود.
رضا نازی با بیان این مطلب، گفت: با توجه به نرخ دلار نیمایی و دلار بازار آزاد، هنوز گزارشهای بازار کاملاً با قیمتهای فعلی ارز تطبیق داده نشده است؛ در حال حاضر بورس دچار بیش واکنشی نسبت به اخبار منفی است که به زودی مرتفع خواهد شد.
وی افزود: در نظر داشته باشید که از یکی دو ماه آینده برآورد سود سال مالی آتی شرکتها انجام میشود، بنابراین تا دو ماه آینده P/E بازار با سود سال آینده شرکتها سنجیده می شود و عملا p/E های فوروارد به P/E نرمال و فعلی بازار تبدیل می شود که در آن مقطع هم تعدیل P/E خواهیم داشت.
نازی تصریح کرد: از طرفی در ماههای پیش رو DPS حقوقیها از جانب ناشران به آن ها پرداخت میشود؛ موضوعی که می تواند به تقویت سمت تقاضا در بازار منجر شود، زیرا شرکت ها بعد از دریافت سود مجامع، اغلب آن را به بازار سرمایه وارد میکنند. از طرفی دیگر با روانه شدن گزارشهای ۹ ماهه به بازار، ttm P/E بازار باز هم بهبود پیدا میکند.
ارزندگی بازارسهام به روایت آمار
در این شرایط بد نیست اشارهای به آمار موجود در خصوص میانگین فروش صنایع بورسی در آبان امسال نسبت به آبان سال گذشته داشته باشیم؛ موضوعی که با وجود نوسانات بورس در چند ماه اخیر از رشد ۵۹ درصدی صنایع حکایت می کند.
براساس این گزارش، مقایسه فروش ۱۴ شرکت صنعتی بورسی در دوره یک ماهه مبتنی به ۳۰ آبان ۱۴۰۰ نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، میانگین رشد ۵۹ درصدی در این صنایع را نشان میدهد.
گروه پالایشی با ۱۰۳ درصد و گروه سیمان با ۱۰۰ درصد افزایش نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، در فروش در صدر گروههای بورسی آبان ماه قرار گرفتند.
این در حالی است که بانکها و موسسات اعتباری، بیمه و صندوق بازنشستگی به جز تامین اجتماعی و مخابرات به ترتیب با ۱۶، ۱۹ و ۲۵ درصد رشد کمترین میزان رشد فروش را به خود اختصاص دادند.
صنایع بورسی در حالی رشد فروش ثبت کردند که به عقیده کارشناسان نیز بازار سرمایه بسیار ارزنده است، P/E سهمها پایین بوده و بیشتر گزارش های ماهانه شرکتها نیز مطلوبیت دارند.
ریزش متفاوت بورس تهران
دنیای اقتصاد- محمدامین خدابخش : بورس تهران طی معاملات روز سهشنبه سنگینترین افت از ۵ شهریورماه را تجربه کرد و به قعر ابرکانال ۴/ ۱ میلیون واحد نزول کرد. این کاهش ۸/ ۳ درصدی ماحصل افت ۹۰ درصد از نمادهای معاملاتی و صفنشینی ۴۵۰۰ میلیارد تومانی در سمت فروش سهام بود. ضمن آنکه سهامداران حقیقی سومین خروج سنگین در تاریخ بازار سهام را رقم زدند. احتمال بازگشت به برجام با قطعی شدن انتخاب جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور منتخب آمریکا و در کنار آن چراغ سبز به بررسی مجدد لوایح مربوط به FATF سبب شکلگیری انتظار برای تقلیل ریسکهای سیستماتیک شده است. موضوعی که هرچند برای کل اقتصاد نکتهای مثبت قلمداد میشود، اما بورس تهران که عمدتا چشم به انتظارات تورمی دوخته بود، واکنشی عکس به آن نشان میدهد. از اینرو بورسبازانی که بعضا در اوج قیمت سهام و P/ E حدود ۲۵ واحد وارد این بازار شدهاند، هراسان بهانه لازم را برای فروش داراییهای خود پیدا کردهاند؛ سرمایهگذارانی که واقفند در صورت تعدیل نرخ دلار، P/ E فعلی سهام همچنان سطوح بالایی را نشان میدهد.
روز سهشنبه، روزی غیر معمول در بورس تهران بود. در حالی که هیچ هیجان نامحتملی به این بازار وارد نشده بود، نسبت P/E فوروارد فشار فروش آغاز شده در روز دوشنبه به این روز نیز انتقال یافت و میانگین وزنی قیمتها در بورس را پس از حدود ۱۱۰ روز با افت بیسابقه ۸/ ۳درصدی روبهرو کرد. همین امر سبب شد تا نماگر اصلی بازار یاد شده تنها در یک روز ۵۵ هزار و ۷۸۲ واحد افت کند و به سطح یک میلیون و ۴۲۸ هزار واحدی برسد. آنطور که به نظر میآید در وزنکشی احتمالات، آنهایی که نقش افت احتمالی ارزش سهام را در آینه تقلیل ریسکهای سیستماتیک در سپهر سیاسی ایران پررنگتر میبینند، در حال نسبت P/E فوروارد حاضر نسبت به آنها که تاثیر رشد قیمتها در بازارهای جهانی و بازتاب آن در قیمت سهام را محتملتر میدانند؛ دستی بالاتر را اختیار کردهاند. بازار سهام چند روزی است که مجددا بر مدار ضعف افتاده و با خبر یا بیخبر سرمایهگذاران بهانه لازم را برای صف فروش کردن داراییهای خود پیدا میکنند. بر همین اساس بود که روز گذشته نیز شاخص کل بورس تهران همانند روزهای پیشین عملکردی منفی را به ثبت رساند. با این حال افت قیمتها در این روز رویدادی چندان عادی نبود. بررسیهای «دنیای اقتصاد» حکایت از آن دارد که نماگر اصلی بازار سهام برای اولین بار از تاریخ پنجم شهریورماه است که چنین ریزش سنگینی را پیش روی فعالان بازار سرمایه میگذارد. افت ۸/ ۳ درصدی دماسنج مهمترین بازار مالی ایران در حالی اتفاق افتاده که نه خبر منفی از فضای اقتصادی کشور را فرا گرفته است و نه شوکی از جانب رسانهها به سمت بازار آمده؛ با این حال ریزش ۵۵ هزار و ۷۸۲ واحدی نماگر یاد شده سبب شده است تا شاهد رسیدن این شاخص به اوایل ابرکانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی باشیم.
آن روی نسبت P/E فوروارد سکه خوشبختی
اما آیا دلیلی برای احتمالی این چنینی وجود دارد؟ همانطور که در گزارشهای پیشین اشاره شد، در شرایط کنونی وضعیت بازارهای جهانی آنقدری خوب هست که سهام کامودیتیمحور بازار دستکم، در ماههای پیش رو به لطف چشمانداز ترمیم آثار همهگیری کرونا بر اقتصاد جهانی با رشد ارزش دلاری فروش خود مواجه شوند. از طرفی در ایران نیز خبرها حکایت از آن دارند که مهلت بازنگری درخصوص پیوستن ایران به دو لایحه از چهار لایحه FATF تمدید شده و اگرچه تصویب آنها در مجمع تشخیص مصلحت نظام قطعی نیست، اما وزن مثبتی به آن داده میشود. وزنی که ماحصل تغییر فضای سیاسی در ایالات متحده و عزم دولت دوازدهم برای شکست حصر تحریمهای وضع شده بر اقتصاد رنجور ایران است.
آنچه مسلم است تمامی احتمالات در صورت وقوع به معنای آن است که اقتصاد ایران روزهای بهتری را شاهد خواهد بود. به این معنا که عبور از سد تمامی محدودیتهای یادشده چه تحریم باشند چه حضور در لیست سیاه FATF میتواند هم هزینه مبادله را برای فعالان اقتصادی کاهش دهد و هم ارزش از دست رفته پول ملی در سالهای گذشته را تا حد قابل توجهی تقویت کند. دقیقا به همین دلیل است که پس از انتخاب جو بایدن به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده راه رفته دلار تا کانال ۳۲ هزار تومانی کمکم به آرامش در کانال ۲۵ هزار تومان منتهی شد و حصول این مهم بر بازارهای سرمایهپذیری نظیر طلا، سکه، خودرو و مسکن نیز اثری آشکار گذاشت. اثری که بازار سهام نیز تا حدودی تحت تاثیر آن قرار گرفت و پیش از آنکه سایر بازارها گام به سوی عقلانیت بگذارند، مسیر کاهشی را پیش گرفت. داستان از این قرار بود که در زمان شروع ریزش قیمتها در بورس تهران که در کمال ناباوری چهار ماه به طول انجامید و قیمت دلار آمریکا در حال افزایش بود و بسیاری بر همین اساس فکر میکردند که بازار سهام بر خلاف سالهای گذشته راه خود را از تغییرات ارزش پول ملی (رشد قیمت دلار) جدا کرده است.
اما در واقع داستان از این قرار بود که کاهش نرخ بهره در ماههای ابتدایی سال سبب شده بود تا تنها در طول چهار ماه معاملاتی ابتدایی سال جاری بازار سرمایه رشدی غیر معمول را به نمایش بگذارد؛ رشدی که P/ E فوروارد را تا محدوده ۲۵ واحد نیز افزایش داده بود. اگر آمار رشد قیمت در سایر بازارهای موازی را در دوره یادشده با افزایش قیمتها در بورس تهران مقایسه کنیم، در مییابیم که به هر اندازه که پول ملی در مقابل ارزهای خارجی کوچکتر شده است، بورستهران واکنشی چندبرابری را به افت ارزش ریال نشان داده؛ عاملی که به خوبی نشان میداد که چرا قبل از آنکه دلار در بازار ارز ۵۰ درصد دیگر رشد قیمت را شاهد باشد، ریزش قیمتهای سهام در بازار مربوطه منطقی به نظر میآمد. اما دلیل این فراز و فرود نابهنگام هرچه که باشد اغلب فعالان بازار سرمایه بر این نکته اتفاق نظر دارند که در محدوده هفته پایانی آبانماه همزمان با شروع دور تازه صعود قیمتها که بهای بسیاری از سهام را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد در سه هفته متمادی افزایش داد، P/ E FORWARD یا همان نسبت قیمت به سود آینده نگر هر سهم در محدودهای بود که وجود ضریب حدودا ۱۰ واحدی را در این بازار توجیه میکرده است. در این شرایط اگر فرض کنیم که در حال حاضر میانگین این نسبت یا آنچه که آن را در ادبیات مالی به معنای سود تحلیلی در سال مالی پیش رو میدانیم در حدود ۵/ ۱۱واحد باشد غیرمعمول نخواهد بود که در مواجهه با تغییر مولفههای مشرف بر ریسکهای سیستماتیک در داخل کشور، شاهد افت بیشتر قیمتها در بازار سهام باشیم؛ حتی با این فرض که بهای کالاهای اساسی نظیر محصولات فولادی و شیمیایی در بازارهای جهانی رشد کند و درآمدزایی دلاری شرکتها در یک سال آتی افزایش یابد.
داستان پرابهام ریسک
اگر بخواهیم نگاهی منصفانه به عملکرد بازارها داشته باشیم؛ این تصور بیراه نخواهد بود که فرض کنیم تمامی بازارها فارغ از آنچه که در آنها معامله میشود محل تلاقی دیدگاههای متعدد درخصوص ارزندگی و در نتیجه قیمت فعلی یک دارایی خواهند بود. دقیقا همین عامل است که سبب میشود تا تخصیص بهینه قیمتها در تمامی بازارها، نه بر اساس یک الگوی خطی بلکه براساس بینظمی قابل تبیین اتفاق بیفتد که ما آن را نوسان مینامیم.
دقیقا همین نوسانهاست که باعث میشود در بلندمدت ارزش یک دارایی در بازارهای مالی به ارزش ذاتی آن نزدیک شود. اما آنچه خود این ارزش ذاتی را مشخص میکند به جز آنچه در قامت عوامل بنیادین نظیر مقدار تولید، میزان فروش، قیمت و تمامی متغیرهای اثرگذار بهعنوان عوامل بنیادی در تخمین ارزش یک دارایی در نظر بگیریم، مقوله «ریسک» است. در واقع این متغیر ریسک است که به ما میگوید یک دارایی با توجه به تمامی عوامل یاد شده در پایان یک دوره زمانی معین چقدر میارزد. از این رو رابطه تنگاتنگی میان ریسک و بازده در بازارهای مالی برای تمامی تحلیلگران بهعنوان امری بدیهی برقرار است. بر همین مبنا است که ما با تحلیل ریسک میتوانیم ارزش تقریبی یک دارایی را در بلندمدت محاسبه کنیم. زمانی که این ریسک افزایش یابد نرخ بازده مورد انتظار بیشتر شده و زمانی که کاهش یابد ما با دارایی روبهرو خواهیم بود که با قیمتی متفاوت از آنچه در زمان بالا بودن ریسک وجود داشت معامله میشود.
به نظر میرسد همین دلیل است که سبب شده تا در زمان وفور اخبار خوب، سکه ارزشگذاری قیمتها در بازار سهام به روی منفی آن بیفتاد. در حالی که انتظار میرود با روی کار آمدن بایدن فضا برای مصالحه در جهت بازگشتن این کشور ناقض برجام به این توافق بینالدولی تسهیل شود، این شائبه نیز پیش میآید که بازتر شدن حلقه تحریمها تا چه حد میتواند به نفع کاهش ریسکهای سیستماتیک در اقتصاد ایران بدل شود؟
این عامل دقیقا همان مسالهای است که میتواند در ماههای پیش رو نرخ برابری ارزها در بازار داخلی را به نفع ریال تقویت کند و در نتیجه با کاهش ریسک تورم در ماههای آتی استنباط بازار از P/ E فوروارد را در بازار سرمایه کاهش دهد. از آنجا که در زمان نبود ریسکهای قابل توجه سیستماتیک نرخ بازده بازار بهعنوان مهمترین عامل در تعیین ارزندگی یک سهم نزدیک به محدوده نرخ بازده بدون ریسک یعنی سود بانکی است؛ کاهش ریسکهای سیستماتیک در شرایط فعلی میانگین P/ E آیندهنگر بازار را که از نظر برخی تحلیلگران در بالای ۱۲ واحد نیز ارزندگی دارد به سمت این نرخ بازده یعنی چیزی در حدود ۵ واحد سوق خواهد داد. این در حالی است که انتظار میرود در صورت حصول چنین وضعیتی نرخ ارز نیز به ارزش ذاتی آنکه گفته میشود چیزی بین ۱۸ تا ۲۰ هزار تومان است نزدیک شود. تمام این گفتهها به این معناست که ما باید در مواجهه با تمامی این حدس و گمانها در صورتی که به وقوع بپیوندند، اولا نرخ ارز مورد انتظار برای سال مالی ۱۴۰۰ را چیزی در حدود ۲۰ هزار تومان در نظر بگیریم و ثانیا نسبت قیمت به درآمد تحلیلی آیندهنگر (P/ E FORWARD) را نزدیک به بازده مورد انتظار تحلیلهای خود با این نرخ ارز در محدوده نرخ بازده بدون ریسک برآورد کنیم؛ عاملی که در صورت وقوع میتواند هر نوع کاهش مداومی را در قیمتها توجیه کند. چنین فرضیههایی در حالی مطرح میشود که در طرف مقابل بسیاری نیز وجود دارند که بازگشت ایران به شرایط قبل از تحریمها را امری دشوار قلمداد میکنند و بازگشت دولت بایدن به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام را به این سادگیها سهلالوصول نمیدانند. دقیقا نیز به همین دلیل است که ما در بازاری معامله میکنیم که در آن واحد دارایی که از نظر بخشی از فعالان بازار فراتر از ارزش تحلیلی قلمداد میشود ممکن است به زعم عدهای دیگر ارزنده باشد.
بررسی آمار و ارقام به ثبت رسیده در بورس و فرابورس طی روز گذشته حکایت از آن دارد که «اثر برجستگی» (saliency effect) که طی روزهای قبل سرمایهگذاران خرد نسبت P/E فوروارد را برای فروش سهام خود مجاب کرده بود، طی روز گذشته حسابی از خجالت بازار درآمد و سبب شد در این روز شاهد بیشترین خروج پول حقیقی در چند ماه اخیر، از بازار سهام باشیم. بر این اساس طی معاملات روز سهشنبه ۲هزار و ۲۸۸ میلیارد تومان از سهام اشخاص حقیقی به حقوقیها فروخته شده که از سوم شهریورماه تاکنون بیسابقه بوده است و در ضمن سومین خروج سنگین پول حقیقی در تاریخ بازار سهام نیز قلمداد میشود.
نسبت P/E فوروارد
این روزها با هجوم گسترده نقدینگی به بورس شاهد عبور نسبت قیمت به سود پیش نگر (P/ E فوروارد) شرکت ها از رکوردهای تاریخی آن هستیم. عملا در بسیاری از ارزش گذاری ها بر خروجی روش «مبتنی بر دارایی ها» (به ویژه نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/ B) و بهره مندی شرکت از تجدید ارزیابی دارایی ها بیشتر از نتایج روش های «تنزیل جریانات نقدی» و «ضرایب بازار» اتکا می شود.
برخی نمودهای دیگر این تغییر رویکرد عبارتند از:
الف- سرمایه گذاران در انتخاب سهام ارزنده فراتر از توان سودسازی و نسبت تقسیم سود، بر دارایی های موجود در ترازنامه شرکت و ارزش جایگزینی یا قابل بازیابی از فروش آن ها تمرکز می کنند. مطالبات
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
کل ارزش بورس معادل چند سکه است؟
ارزش کل بورس معادل قیمت چند سکه است؟ هرچند اخیرا نرخ سکه به دلار وابستهتر شده، اما، چون سیاستگذار کمتر در آن مداخله میکند، بهتازگی در تحلیل وضع بورس مورد توجه برخی محافل قرار گرفته است.
بررسیهای آماری نشان میدهد ارزش کل بازار سهام، شامل بورس و فرابورس که در اوج خود، ۱۹ مردادماه، به ۸۸۷ میلیون سکه تمام رسیده بود، درحالحاضر ۵۸۲ میلیون سکه برآورد میشود. این متغیر در ۱۸ شهریورماه یعنی تنها یک ماه پس از آغاز روند اصلاح بورس، به سقف قبلی در سال ۹۲ رسید.
عقبنشینی قیمت سهام از اواسط مردادماه پس از صعود ۳۰۰ درصدی این نماگر از ابتدای سال ۹۹، فضای متفاوتی را میان تحلیلگران و البته فعالان بازار ایجاد کرد. در این شرایط برخی سهامداران، با مشاهده نخستین نشانههای اصلاح، سرمایه خود را از بازار خارج کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. این گروه احتمالا در انتظار افت هر چه بیشتر قیمتها و ورود مجدد به گردونه معاملات سهام با بروز نشانههای مجدد رونق هستند. برخی، اما این اصلاح قیمتی را لازمه بازار و طبیعی قلمداد کردند و صبورانه به نسبت P/E فوروارد انتظار نشستهاند. در میان اهالی بازار، اما بحث مقایسه بورس ۹۹ با بورس سال ۹۲ و احتمال تجربه مجدد یک اصلاح طولانیمدت داغ است.
هر چند جهش سودآوری ناشی از رشد نرخ ارز و تورم در کنار ورود پرشتاب پولهای تازه در هر دو دوره سبب رشد افسارگسیخته قیمت سهام شده، اما وضعیت نامتوازن نسبت قیمت به درآمد، شرایط بازارهای رقیب، اوضاع و احوال سیاسی کشور و قیمتهای جهانی وجه تمایز بازار در دو بازه مورد بررسی است.
افول ارزش سکهای بورس به اوج ۹۲
قیمت سکه از آنجا که کمتر مورد مداخله نسبت P/E فوروارد سیاستگذار قرار میگیرد، نسبت به قیمت ارز از نرخ واقعیتری برخوردار است. هر چند در ماههای گذشته جهتگیری عمومی در بازار سکه نیز بیشتر از آنکه از اونس طلا تاثیرپذیر باشد به نرخ دلار وابسته بوده است. همانطور که در نمودار نیز مشاهده میشود ارزش کل بازار سهام (بوری و فرابورس) که در اوج ۱۹ مردادماه به ۸۸۷ میلیون سکه تمام نیز رسیده بود، درحالحاضر ۵۸۲ میلیون سکه تمام برآورد میشود.
نکته جالب توجه آن که متغیر مورد بررسی در ۱۸ شهریورماه یعنی تنها یک ماه پس از آغاز اصلاح به سقف نسبت P/E فوروارد قبلی در سال ۹۲ رسید و در روزهای گذشته نزول بیشتری داشته است. در این میان پرسش این است که آیا بازار سهام بیش از سطوح فعلی ارزش دارد یا مانند سال ۹۲، اصلاح بلندمدتی را تجربه میکند و هفت سال طول میکشد تا قله پیشین را تجربه کند؟
شباهتهای دو دوره بورسی
در اینجا قصد نداریم ارزندگی یا گران بودن سهام را مورد بررسی قرار دهیم. آنچه پیداست جهش قابلتوجه قیمت سهام در هر دو دوره عمدتا به دلیل جهش نرخ ارز و تورم در کنار ورود پرشتاب پولهای تازهای رخ داده است و به شباهت انکارنشدنی بازار سهام در دو سال گذشته با سال ۹۲ تبدیل شده است. جهش نرخ دلار و به دنبال آن تورم عمومی قیمت محصولات شرکتهای بورس در هر دو دوره سبب رشد اسمی سودآوری بنگاههای اقتصادی شد و در نهایت به دلیل سیل خروشان پولهای ورودی به گردونه معاملات سهام، قیمتها را بیش از آنچه باید صعودی کرد. صفکشی برای دریافت کدهای معاملاتی در هر دو بازه زمانی به «تیتر یک» بسیاری از مراجع خبری تبدیل شد و هیجان حرف اول را میزد. اما پس از اوجگیری بورس در دی ۹۲، اصلاح طولانیمدت بر بازار سهام تحمیل شد و در سال ۹۳ شاهد افت بیش ۸۶/ ۲۰ درصدی نماگر اصلی بورس تهران بودیم تا عنوان منفیترین سال تاریخ بورس تهران به سال ۹۲ اختصاص پیدا کند. اما آیا چنین وضعیتی پس از رشد ۹۰۰ درصد شاخص سهام در یک سال و نیم گذشته بار دیگر تکرار میشود؟
P/ E نامتوازن گروهها
یکی از مشخصههای بورس در سال ۹۲، رشد عمومی قیمتها بود. در آن سال نسبت قیمت به درآمد یا همان P/ E از رقم تاریخی ۶ مرتبه به ارقامی بیش از ۵/ ۸ مرتبه رسید. نکته قابلتوجه، اما P/ E یکدست تمامی صنایع و اختلاف ناچیز این رقم در گروههای کوچک و بزرگ بازار بود.
درحالحاضر، اما هر چند P/ E فوروارد بازار به ۶/ ۱۹ مرتبه رسیده است، اما شرکتهای کوچک بازار دارای نسبت قیمت به درآمد ۲۷ مرتبه و شرکتهای بزرگ P/ E فوروارد ۹/ ۱۷ مرتبه را به خود اختصاص دادهاند که نشان از رشد بیشتر قیمت این شرکتها دارد. در این میان برخی گروهها حتی از نسبت قیمت به درآمدهای چهار رقمی نیز برخوردارند. (نسبت قیمت به درآمد یا همان P/ E نشان میدهد برای هر ریال سرمایهگذاری، سهم مزبور چقدر سود میسازد.
مثلا نسبت ۵ بیان میکند برای کسب یک ریال سود باید ۵ ریال سرمایهگذاری کرد.) این توزیع غیریکنواخت میتواند نویددهنده ظرفیت بزرگان بازار برای حمایت از شاخص کل باشد.
بازارهای جهانی در کف
یکی دیگر از تفاوتهای مهم دو دوره سال ۹۲ و سالهای ۹۸ و ۹۹، وضعیت قیمت نفت و فلزات در بازار جهانی است. اواخر سال ۹۲ قیمتهای جهانی کالاها در اوج خود قرار داشتند. بهعنوان نمونه هر بشکه نفت خام بیش از ۱۰۰ دلار دادوستد میشد.
مس نیز سال ۹۲ از ۷ هزار دلار در هر تن عبور کرده بود. سایر فلزات نیز وضعیتی مشابه داشتند. در ادامه، اما از تابستان ۹۳ شاهد آغاز دوران ریزش قیمت کامودیتیها بودیم؛ بهطوری که در فاصله کمتر از یک سال هر بشکه نفت به کمتر از ۳۰ دلار نیز رسید. مس نیز به میانه کانال ۵ هزار دلاری به ازای هر تن سقوط کرد.
از این رو بورس کالامحور تهران با سهم بیش از ۵۰ درصدی شرکتهای کالایی، به شدت تحتتاثیر افت قیمتهای جهانی قرار گرفت که طبیعی نیز به نظر میرسید. درحالحاضر، اما قیمتها در بازار جهانی به دلیل تنشهای بیپایان دو قدرت اقتصادی جهان یعنی چین و امریکا و البته پاندمی کووید-۱۹ در سراسر دنیا در سطوح نازلی قرار دارد و اثر آن بر بازار سهام نیز تا حد زیادی پیشخور شده است. از این رو وضعیتی بدتر از وضعیت فعلی پیشبینی نمیشود و نمیتوان اثر بیشتری بر شرکتهای کالامحور که شاخصساز نیز هستند، در نظر گرفت.
محرکهایی در بازارهای رقیب
یکی از عوامل تشدیدکننده افت قیمت سهام پس از دیماه ۹۲، اما بالارفتن نرخ سود بانکی و جذاب شدن بازار پول برای صاحبان نقدینگی بود؛ جایی که بعضا بانکها نرخهای سود فراتر از ۲۵ درصد نیز به سپردهها اختصاص میدادند. درحالحاضر، اما نرخ سود سپردههای کوتاهمدت بانکی در محدوده ۱۰ درصد قرار دارد و ارادهای نیز برای افزایش این نرخ دیده نمیشود. در بازار ارز نیز رفتار بازارساز در روزهای اخیر نشان داد تصمیمی قاطع برای مدیریت اصولی بازار ارز وجود دارد. در عین حال میتوان به نرخ ارز اشاره کرد.
درحالحاضر نرخ دلار نیما حدود ۲۱ هزار تومان و ارز آزاد حدود ۲۷ هزار تومان است. نرخ نیما مبنای فروش و سودآوری شرکتهای بورسی است و نزدیک شدن این نرخ به دلار آزاد پس از برداشته شدن سقف قیمتی در این سامانه میتواند محرک رشد قیمت سهام باشد.
تفاوت محسوس دو دوره از منظر سیاسی
در حوزه سیاسی نیز شرایط با سال ۹۲ کاملا متفاوت است. در آذرماه ۹۲، توافق موقت ژنو موجی از خوشبینی سیاسی مبنی بر رفع تحریمها میان فعالان اقتصادی ایجاد کرده بود.
در ادامه، اما با طولانی شدن مذاکرات هستهای، تاثیر مثبت خود را از دست داد و بالعکس سیگنالی نزولی به بازار سهام ارسال کرد.
درحالحاضر، اما شدیدترین تحریمها علیه ایران اعمال شده و در نتیجه بدترین سناریوی ممکن در حوزه سیاسی مدنظر صاحبان نقدینگی قرار گرفته است. در نتیجه در حوزه سیاسی تنها مخابره یک سیگنال مثبت است که میتواند بازار سهام را دستخوش تغییراتی کند که آن نیز به جذابتر شدن این بازار برای سرمایهگذاران میانجامد.
دیدگاه شما