نرخ خروج کارکنان چیست و چگونه محاسبه میشود؟
نرخ خروج کارکنان به شرکتها کمک میکند تا حوزههایی را که میتوانند برای حفظ بهره وری کارکنان و افزایش پایگاه مشتری بهبود دهند، شناسایی کنند. یادگیری نحوهی محاسبهی نرخ خروج (Attrition Rate)، به شرکتها کمک میکند تا بر طول عمر استخدام ، هزینههای استخدام و مشتریان خود نظارت داشتهباشند.
نرخ خروج شکست قیمت چیست؟ کارکنان میتواند برای پیگیری پیشرفت به صورت ماهانه، سهماهه یا سالانه محاسبه شود. در این مطلب، نرخ خروج یا نرخ ریزش را تعریف میکنیم و نحوهی محاسبه آن را آموزش میدهیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
نرخ خروج چیست؟
نرخ خروج معیاری است که برای ارزیابی میزان از دست دادن کارکنان یا مشتریانی که در بازهی زمانی مشخصی جایگزین نشدند، استفاده میشود.
این نرخ به صورت درصدی از نیروی کار کلی یا پایگاه مشتری نمایش داده میشود. واحد منابع انسانی اغلب از نرخ خروج کارکنان برای تعیین تعداد جایگاههای خالی یا حذفشده استفاده میکند. کارکنان واحد فروش و بازاریابی نیز میتوانند از نرخ خروج برای یافتن حوزههایی استفاده کنند که با بهبود آنها میتوانند کمپینهای تبلیغاتی یا بازاریابی خود را بهبود دهند.
نرخ خروج کارکنان چیست؟
همانند نرخ ریزش (Churn Rate)، نرخ خروج کارکنان موقعیتی را توصیف میکند که در آن فردی از شغلش استعفا میدهد یا بازنشسته میشود و شرکت قصد ندارد آن موقعیت شغلی را پُر کند.
بر خلاف نرخ گردش کارکنان (Turnover Rate)، نرخ خروج بر از دست دادن دائمی و نیمهدائمی کارکنان، شکست قیمت چیست؟ جایگاههای شغلی در طول زمان و چگونگی تأثیر آنها بر عملکرد شرکت متمرکز است.
نرخ خروج کارکنان میتواند تأثیرات منفی و مثبتی بر شرکت داشتهباشد. وقتی کارمندی شرکت را ترک میکند و شرکت آن موقعیت شغلی را حذف میکند، ممکن است هزینهی کارکنان کاهش یابد؛ با این حال، مدیر کارمندی که شرکت را ترک کردهاست معمولا وظایف او را به اعضای دیگر تیم محول میکند و در نتیجه، بار کاری آنها را افزایش میدهد.
نرخ خروج مشتری چیست؟
علاوه بر نرخ خروج کارکنان، ممکن است شرکتها نرخ خروج مشتریان را نیز حساب کنند. پیدا کردن و حفظ مشتریان وفادار برای بقای شرکت ضروری است.
نرخ خروج مشتری به موقعیتی اشاره دارد که در آن مشتریان خرید محصولات یا استفاده از خدمات شرکت مذکور را متوقف میکنند.
ممکن است محاسبهی نرخ خروج مشتری دشوار باشد. در حالی که شرکتهایی مثل فروشگاههای ماشین میتوانند پیگیری کنند که کدامیک از مشتریان برای تعمیر و نگهداری وسیلهی خود، دوباره به آنها مراجعه میکنند و کدامیک از آنها مراجعه نمیکنند؛ ممکن است کسبوکارهایی مثل خردهفروشیها در پیدا کردن جواب این سؤال مشکل داشتهباشند.
بر خلاف خروج کارکنان، از دست دادن مشتری هیچ مزیتی برای شرکت ندارد؛ بنابراین، نرخ خروج مشتریِ کمتر برای هر شرکتی ایدئال است.
دلایل نرخ خروج
یافتن علل ریزش میتواند به شرکتها کمک کند تا راههایی را برای بهبود مشارکت کارکنان یا جذابیت بیشتر برای مشتریان پیدا کنند. در ادامه، برخی از دلایل رایج خروج کارکنان و مشتریان را آوردهایم.
دلایل خروج کارکنان
رایجترین دلایل نرخ خروج عبارتاند از:
- استعفا؛
- ترفیع؛
- بازنشستگی؛
- دلایل شخصی؛
- اتمام مدت قرارداد.
دلایل خروج مشتری
رایجترین دلایل خروج مشتری عبارتاند از:
- روابط مشتریان؛
- خدمات مشتریان؛
- دسترسی محصول؛
- مشکلات محصول.
انواع خروج کارکنان
آشنایی با انواع خروج کارکنان میتواند به شما کمک کند تا جاهایی را شناسایی کنید که در آنها کارکنان خود را از دست میدهید و در صورت نیاز، قدمهایی را برای افزایش مشارکت و محاسبهی نرخ خروج بردارید. در ادامه، انواع خروج کارکنان را بیان کردهایم:
اختیاری
زمانی که یکی از کارکنان تصمیم میگیرد شرکت را ترک کند، نوع ریزش اختیاری است. آنها ممکن است به دلایل شخصی، مثل مراقبت از یکی از اعضای خانواده، استعفا دهند. استعفا برای پذیرش پیشنهاد شغلی بهتر در شرکتی دیگر نیز نوع دیگری از ریزش اختیاری است.
غیراختیاری
ریزش غیراختیاری زمانی رخ میدهد که شرکت استخدام را خاتمه میدهد. کسبوکارها میتوانند موقعیتهای شغلیای را برای کاهش هزینهی کارکنان حذف کنند یا مشاغلی را که دیگر به آنها نیاز ندارند، تعیین کنند. بررسی نرخ خروج غیراختیاری روش رایجی برای کنترل هزینهها از طرف سازمان است.
بیرونی
این نوع ریزش زمانی اتفاق میافتد که کارمندی شرکت را برای کار در شرکت دیگری ترک میکند. ممکن است آنان استعفا بدهند تا در موقعیت شغلی دیگری مشغول شوند که هماهنگی بیشتری با مسیر شغلی دارد یا برای رفتوآمد زمان کمتری از آنها میگیرد.
درونی
کارکنانی که موقعیت شغلی دیگری را در همان شرکت میپذیرند، ریزش درونی محسوب میشوند. ممکن است آنها در واحد دیگری مشغول به کار شوند یا ترفیع بگیرند.
نحوه محاسبه نرخ خروج
بیشتر شرکتها از نرمافزارهای خاصی برای محاسبهی نرخ خروج کارکنان استفاده میکنند، اما یاد گرفتن فرمول آن میتواند به درک بهتر ارقام و درصدهای مربوط به آن کمک کند. کسبوکارها معمولا این نرخ را به صورت ماهانه، سهماهه یا سالانه محاسبه میکنند.
هنگام تعیین نرخ خروج کارکنان، احتمالا میتوانید از اعداد دقیق استفاده کنید. ممکن است نرخ خروج مشتری به تحقیق و تخمینهای بیشتری نیاز داشتهباشد. در ادامه، نحوهی محاسبهی نرخ خروج کارکنان را بیان کردهایم:
- با تعداد کارکنان در آغاز بازهی زمانی مشخصشده شروع کنید؛
- مشخص کنید که چه تعداد از کارکنان در این بازهی زمانی شرکت را ترک کردهاند؛
- مشخص کنید که چه تعداد از کارکنان در این بازهی زمانی استخدام شدهاند؛
- تعداد کارکنانی که شرکت را ترک کردهاند، کم کنید و تعداد کارکنانی که بهتازگی استخدام شدهاند را اضافه کنید تا ببینید در انتهای بازهی زمانی چند کارمند داشتهاید؛
- میانگین کارمندان را با جمع اعداد ابتدایی و انتهایی تعداد کارکنان و تقسیم آن بر ۲ به دست آورید؛
- تعداد کارکنانی که شرکت را ترک کردهاند را بر میانگین کارکنان تقسیم کنید تا نرخ اعشاری ریزش را به دست آورید؛
- نرخ اعشاری را در ۱۰۰ ضرب کنید تا درصد نرخ خروج را به دست آورید.
برای مثال، متخصص منابع انسانی میخواهد نرخ خروج سالانه کارکنان را محاسبه کند. شرکت سال را با تعداد ۱۰۰ نفر از کارکنان آغاز کردهاست. در طول سال، ۹ کارمند شرکت را ترک کردهاند و ۵ نفر استخدام شدهاند. این متخصص نرخ خروج کارکنان را به صورت زیر به دست میآورد:
تعیین نرخ خروج کارکنان به صورت منظم میتواند به شناسایی ترندها کمک کند. اگر نرخ خروج کارکنان در دورههای یکماهه و سهماهه را محاسبه میکنید، میتوانید متوجه شوید که این نرخ در حال افزایش یا کاهش است.
عموما، درصد خروجِ کمتر به معنای این است که مشتریان یا کارکنان خود را حفظ کردهاید. اگر این نرخ را با نظرسنجیهای کارکنان و مشتریان انطباق دهید، میتوانید ارتباطات بین آنها را شناسایی کنید و از آنها در ارتقای عملکرد شرکت بهره ببرید.
برای مثال، ممکن است نتایج مثبت نظرسنجی از کارکنان را دربارهی سیاست جدید ساعات کاری شناور دریافت کنید. در طول ماههای بعدی، نرخ خروج کارکنان از همیشه کمتر است. با توجه به نتایج نظرسنجی و نرخ خروج کارکنان میتوانید نتیجهگیری کنید که ساعات کاری شناور به حفظ کارکنان کمک کردهاست.
کاهش نرخ دلار دلیل اصلی کاهش قیمت طلا و سکه است
احمد وفادار در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در خصوص دلایل کاهش قیمت طلا و سکه در بازار داخلی، اظهار داشت: طی روزهای اخیر قیمت دلار در بازار ایران کاهش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت طلا و سکه شده است.
وی کاهش قیمت طلا و سکه را بی ارتباط با ماه مبارک رمضان و کسادی بازار خواند و گفت: قیمت طلا وابسته به طلای جهانی و ارز است و هر زمان این دو عامل تغییر کنند قیمت طلا در بازار داخلی نیز تغییر خواهد کرد.
رئیس اتحادیه طلا و جواهر استان تهران درباره ادامه روند کاهشی قیمت طلا و سکه طی روزهای آینده تصریح کرد: کاهش قیمت طلا و سکه قابل پیش بینی نیست و نمی توان گفت که این قیمتها تا چه زمانی کاهش خواهد یافت.
به گزارش تسنیم، هر اونس طلا در بازارهای جهانی امروز (یکشنبه 30 تیرماه) نسبت به روز گذشته بدون تغییر و با ارزش 1297 دلار در قیمت گذاری طلا و سکه بازار داخلی بکار گرفته شده است.
بر همین اساس امروز هر گرم طلای 18 عیار در بازار طلافروشان با ارزش 98 هزار و 500 تومان و هر مثقال طلا با ارزش 427 هزار تومان قیمت گذاری و مورد مبادله قرار می گیرد.
در بازار سکه فروشان هم اکنون هر قطعه سکه تمام بهار آزادی با ارزش 970 هزار تومان، سکه تمام بهار آزادی طرح جدید با ارزش یک میلیون و 14 هزار تومان، نیم سکه بهار آزادی با ارزش 540 هزار تومان، ربع سکه بهار آزادی با ارزش 340 هزار تومان و هر قطعه سکه یک گرمی 232 هزار تومان قیمت گذاری و فروخته می شود.
صرافهای خیابان فردوسی از تشدید نوسانات ارزی طی دو روز گذشته خبر می دهند و می گویند هم اکنون بازار در انتظار کاهش قیمتهاست؛ روز گذشته دلار برای ساعتی به نرخ فروش 3050 تومان و نرخ خرید 3000 تومان رسید و بعد از ساعتی این نرخ تغییر کرد. هم اکنون دلار با قیمت 3090 تومان در خیابان فردوسی فروخته و با قیمت 3020 تومان از مردم خریداری می شود.
مهمترین دلایل در شکست سازمان ها چیست؟
راه های رسیدن به موفقیت همیشه هم آن قدرها که میباید هموار نیست. در واقع شکست نیز یکی از راههای رسیدن به موفقیت است. احتمالا شما هم در طول دوران کاری خود شاهد شکست کسب و کارهای مختلفی بودهاید یا خودتان این تجربه را داشته اید.
به نظر شما دلایل شکست سازمان ها چیست؟ چه عواملی باعث میشود کسب و کارها شکست خورده و میدان رقابت را خالی کنند؟
هر از گاهی شرایطی ایجاد میشود که ما از شنیدن خبر شکست سازمان ها متعجب شده و نمیتوانیم آن را باور کنیم، چون از نظر ما آن سازمان ها به قدری قدرتمند بودند که احتمال شکست خوردنشان بسیار پایین بود.
اما اگر پای درد و دل مدیران این سازمان ها بنشینید، متوجه می شوید هزار و یک دلیل و منطق برای شکست این کسبوکارها وجود شکست قیمت چیست؟ داشته است که به احتمال زیاد افراد خارج از سازمان از این دلایل بیاطلاع بودهاند. البته بماند که در برخی از موارد نادر، حتی مدیران هم از دلایل شکست شرکت ها اطلاع ندارند!
حقیقت این است که هیچ شکستی یک شبه رخ نمی دهد. فضای رقابتی موجود، عدم توجه به مزیت رقابتی، تصمیمهای نادرست و … همگی دست به دست هم میدهند و باعث شکست یک کسب و کار میشوند.
به عبارت دیگر دلایل شکست سازمان ها بیشتر به عوامل داخلی سازمانی بستگی دارد تا دلایلی که به بیرون از سازمان مرتبط باشد، هر چند ممکن است تاثیرات محیطی و فضای رقابتی موجود نیز در برخی از مواقع روند شکست سازمان ها را تسریع بخشد، اما به تنهایی در این مسئله دخیل نیستند.
در ادامه این مقاله به بررسی دلایل شکست سازمان ها و کسب و کارهای کوچک پرداخته و راهحلهایی را برای مقابله با آنها ارائه می دهیم.
مهمترین دلایل در شکست سازمان ها چیست؟
ضعف در مدیریت
هر چند ممکن است این موضوع کلیشهای به نظر برسد، اما ضعف مدیریتی یکی از مهمترین دلایل شکست سازمان ها است.
مدیری که در برخورد با کارکنان و مشتریان ضعیف عمل کند، برنامه مشخصی تعیین نکند و از مهارتهای مدیریتی بهره مند نباشد، باعث شکست سازمان می شود.
نبود یا کمبود سرمایه مالی
مشکلات مالی و عدم سرمایه گذاری یکی دیگر از عواملی است که میتوانند منجر به شکست کسبوکارها شوند. عدم توجه به ظرفیت شرکت و بازار و عدم تحلیل بازار و تقاضای مشتریان اصلیترین فاکتورهای دخیل در مشکل کمبود سرمایه است.
بسیاری از سازمان ها به گردش مالی و نقدینگی موجود در حساب مالی و اولویتبندی هزینهها توجه نمیکنند. همین امر نیز باعث میشود که در طولانی مدت با مشکل کمبود سرمایه مواجه شوند.
عدم بهره گیری از نیروی کار مختصص
عدم بهرهگیری از نیروهای متخصص یکی دیگر از دلایل شکست سازمان ها است. متاسفانه در بسیاری از مواقع، صاحبان کسب و کارها به جای توجه به تخصص و تواناییهای کارکنان، به نرخ پایین دستمزد توجه میکنند. همین امر هم باعث میشود کارهای مهم به افراد غیر متخصص واگذار شود. به این ترتیب با هر اقدام سازمان یک قدم به سمت شکست نزدیکتر میشود.
عدم یا ضعف در تدوین و پیاده سازی برنامه های استراتژیک و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت
در بسیاری از مواقع سازمان و تمامی کارکنان آن در تلاش برای ارائه بهترین قابلیتهای خود هستند، اما مسئله اینجاست که برنامه استراتژیکی برای همسو کردن این تلاشها وجود ندارد. بنابراین برآیند تلاش اعضای سازمان هیچ سودی برای شرکت به ارمغان نمیآورد.
چه بسا در برخی از مواقع کارکنان به جای این که هم جهت با هم برای رسیدن به یک هدف مشخص تلاش کنند، نتایج کار یکدیگر را با اهمال کاری از بین میبرند. دیر یا زود عواقب این بیبرنامگی دامن گیر سازمان خواهد شد.
عدم توجه به بازاریابی دیجیتال از طریق فضای مجازی (دیجیتال مارکتینگ)
یکی از دلایل شکست سازمان ها در فضای رقابتی کسب و کارهای امروزی غوطه ور شدن در روشهای سنتی بازاریابی و عدم توجه به دیجیتال مارکتینگ است.
حقیقت این است که دنیای بازاریابی دیجیتال با روی کار آمدن و توسعه شبکههای اجتماعی رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته و لازمه موفقیت در کسب و کارهای امروزی بهرهگیری از ابزارهای بازاریابی دیجیتال مانند رسانههای اجتماعی و دیجیتال مارکتینگ است.
ارتباط با مخاطب، تحت تاثیر قرار دادن او، اعتماد سازی در مشتریان و افزایش مشتری در مقیاس بزرگتری از بازار، از جمله نکات مثبت استفاده از رسانههای اجتماعی برای بازاریابی کسبوکارها است.
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟ معرفی بهترین اسیلاتورها برای معامله رمزارز
در دنیای معاملاتی پی بردن به روند بازار و کشف نقاط مناسب ورود و خروج، برای تریدرها از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما به راستی با توجه به مارکت بزرگ و پرنوسان کریپتو کارنسی، تمام معاملهگران از خرید ارز دیجیتال خود سود میبرند؟ قطعاْ این طور نیست. به همین دلیل افراد با تجربه از ابزارهایی کمکی جهت شناخت بهتر شرایط بازار کمک میگیرند. یک نمونه از این ابزارها، اسیلاتور یا نوسان ساز نام دارد که در این مقاله قصد داریم به معرفی و نحوه استفاده از آن در بازار رمزارزها بپردازیم.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور (Oscillator) یا نوسان ساز، شاخصی نموداریست که در تشخیص شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی در بازارهای مالی به ما کمک میکند. امروزه اکثر کاربران حوزه کریپتو اسیلاتورها را در مواردی همچون: تشخیص حداکثر دامنه نوسانات، واگرایی و نقاط ورود و خروج به کار میگیرند. اسیلاتورها به نوبه خود از درجه اطمینان بالایی برخوردارند، اما نباید فراموش کنیم که در معاملات هیچ ابزاری ۱۰۰٪ تضمینی و کارآمد نیست. به طور کلی هر اسیلاتور دارای دو باند (کرانه بالا و کرانه پایین) است که یک شاخص روند (اندیکاتور) بین این محدوده نوسان میکند. با تحلیل نوسانات این شاخص، معاملهگر متوجه شرایط بازار خواهد شد. برخی از رایجترین انواع اسیلاتور عبارتند از:
- استوکاستیک (stochastic)
- قدرت نسبی (RSI)
- شاخص کانال کالا (CCI)
- اسیلاتور AO
- اسیلاتور مومنتوم (Momentum)
سرمایهگذاران، نوسان سازها را یکی از مهمترین ابزارها برای درک بازار میپندارند، اما ابزارهای تکنیکال دیگری هم وجود دارد که به آنها در بررسی معاملات کمک میکند، مانند مهارت چارت خوانی و اندیکاتورهای تکنیکال. در ادامه به نحوه استفاده از اسیلاتور و معرفی شناختهشدهترین آنها در معاملات ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.
نحوه استفاده شکست قیمت چیست؟ از اسیلاتور
برای استفاده از هر اسیلاتور (نوسان ساز)، ابتدا باید دو محدوده را برای آن تعریف کنیم. سپس، با قرار دادن این ابزار بین این دو بازه، اسیلاتور نوسان کرده و یک شاخص روند ایجاد میکند. معاملهگران با بررسی نوع نوسانات این شاخص، به شرایط بازار پی خواهند برد. به زبان ساده هنگامی که معاملهگر ببیند اسیلاتور به سمت مقادیر بالاتر حرکت میکند، متوجه میشود دارایی او در حالت اشباع خرید است. در طرف مقابل، زمانی که اسیلاتور به سمت مقادیر پایینتر حرکت کند، او دارایی خود را در حالت اشباع فروش در نظر میگیرد. عموماً تحلیلگران از نوسان ساز زمانی استفاده میکنند که قادر به تشخیص روند قیمت نباشند. (برای مثال زمانی که چارت قیمتی یک ارز به صورت افقی است).
تحلیل نوسانات اسیلاتور
تریدرها در تحلیل تکنیکال، یک Oscillator را در مقیاسی بین۰ تا ۱۰۰ درصد اندازهگیری میکنند؛ جایی که قیمت پایانی نسبت به محدوده قیمت کل برای تعداد مشخصی از کندلها در چارت نمایان است. هنگامی که بازار در یک محدوده خاص معامله میشود، اسیلاتور نوسانات قیمت را دنبال میکند. در این حالت اگر دامنه نوسانات از ۷۰ تا ۸۰ درصد محدوده قیمت کل تعیین شده فراتر رود، شرایط اشباع خرید را به ما نشان میدهد که به معنای فرصت فروش است. در مقابل از رسیدن نوسانات به زیر ۳۰ تا ۲۰ درصد، به معنای اشباع فروش و فرصتی برای خرید یاد میشود.
تا زمانی که قیمت یک ارز در محدوده تعیین شده اسیلاتور باقی بماند، سیگنالهای دریافتی معتبر هستند. اما هنگامی که یک شکست قیمتی (بریک اوت) رخ دهد، این سیگنالها ممکن است گمراهکننده شوند. تحلیلگران بریک اوت و پولبک را عامل یک سویه شدن بازار یا شروع یک روند جدید قلمداد میکنند و در این شرایط نوسان ساز ممکن است برای مدت طولانی در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی بماند.
معرفی برخی اسیلاتورهای بازار کریپتو
از مهمترین انواع اسیلاتورها در بازار کریپتو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اسیلاتور یا نوسان ساز استوکاستیک (Stochastics)
این اسیلاتور مبتنی بر مقایسه بهای یک دارایی در محدوده قیمتی و زمانی خاص است. این ابزار با سیگنالهایی که بر اساس همگرایی و واگرایی در نقاط بینهایت ایجاد میکند، در تعیین نقاط برگشت احتمالی قیمت موثر است. این همگرایی/واگرایی توسط ۲ خط (بین سطوح ۰ تا ۱۰۰) تشکیل میشود که بیانگر تحرکات قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. بنابراین عبور از هر دو این خط چیزیست که ما از آن به عنوان سیگنال خرید یا فروش یاد میکنیم.
هرچند هر معاملهگر باتجربهای حرکت بازار را میتواند تنها با نگاه کردن به نمودار دریابد. با این حال، اسیلاتور Stochastic تحلیل قیمت را برای ما بسیار آسانتر کرده است. همانطور که در تصویر بالا ملاحظه میکنید، EURUSD در یک روند صعودی پایدار باقی مانده است. اما از هفته دوم ژوئن ۲۰۲۰ روند صعودی تحلیل رفته و قیمت به تدریج به سمت خط روند در حال کاهش است. در همان زمان، اسیلاتور استوکاستیک هم در حال کاهش بوده و تا پایان ژوئن به عدد ۲۲ رسید. این یک واگرایی صعودی و یک فرصت خرید قلمداد میشود.
۲. اسیلاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نوسان ساز شاخص قدرت نسبی یکی از شناختهشدهترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که روند حرکت یک دارایی را به ما نشان میدهد. این Oscillator با تشخیص نیروی افزایشی یا کاهشی در پس قیمت یک دارایی (در یک زمان معین) برای تشخیص رشد یا سقوط بهای یک ارز بهکار میرود. RSI درست مانند استوکاستیک بین مقادیر ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است. با این حال، سطح اشباع خرید و فروش در روندهای صعودی روی ۷۰ و در روندهای نزولی روی ۳۰ تعیین میشود.
بهترین راه استفاده از RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه باشیم و بعداً فرصتهای ورود به بازار را بیابیم. برای انجام این کار، به جای تمرکز روی سطح ۵۰، میتوانیم دو خط اضافی ۴۰ و ۶۰ را (مطابق شکل بالا) در پنجره RSI ترسیم کنیم. بنابراین زمانی که RSI به سطوح ۴۰ و ۶۰ رسید، سطوح حمایت و مقاومت پیدا میشود.
۳. اسیلاتور شاخص کانال کالا (CCI)
اسیلاتور شاخص کانال در اصل نیروی پشت هر حرکت قیمت را اندازهگیری و بر اساس آن روندهای صعودی یا نزولی را مشخص میکند. این ابزار با مقایسه قیمت فعلی و قیمتهای قبلی یک ارز، میزان قدرت یک روند را مشخص میکند. CCI برای این کار از اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان نقطه مرجع خود استفاده میکند. به این صورت که اگر CCI بالای آن قرار گرفت، قیمت بیشتر از حد متوسط بوده و این یک نیروی رو به رشد است. از طرفی اگر CCI پایینتر از میانگین متحرک بود، حاکی از پایین بودن قیمت از حد متوسط و وجود ضعف در روند صعودیست.
CCI برخلاف RSI که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، هیچ حد بالا یا پایینی ندارد. در عوض، این نوسان ساز در شرایط عادی بازار بین سطوح ۱۰۰- تا ۱۰۰+ در نوسان است. بنابراین زمانی که در این محدوده نرمال باقی بماند، نشان دهنده عدم وجود یک روند قوی در بازار و تثبیت قیمت است. در مقابل، رسیدن آن به بالای ۱۰۰+ نشاندهنده یک روند صعودی قوی و کاهش آن از سطح ۱۰۰- از یک روند نزولی قوی خبر میدهد.
۴. اسیلاتور AO
اسیلاتور AO توسط معاملهگر معروف بیل ویلیامز (Bill Williams) برای سنجش اختلاف بین سیکل ۵ام و ۳۴ام میانگین متحرک ساده (SMA) خلق شده است. AO درست مانند MACD به صورت هیستوگرام رسم میشود. به بیان ساده، زمانی که هیستوگرام بالای خط صفر و در حال افزایش باشد، سیگنالی صعودی و قیمت در حال افزایش است. همچنین هنگامی که هیستوگرام زیر خط صفر قرار گرفت، نشانگر حرکت نزولی قیمت است.
بهترین راه برای استفاده از AO، استراتژی Twin Peak (قلههای دوقلو) است که اساساً واگرایی معاملات را توصیف میکند. نکته مهمی که در این حالت باید به خاطر بسپارید این است که قلههای دوقلوی نزولی در بالای خط ۰ و قلههای دوقلوی صعودی در زیر خط ۰ رخ میدهند.
مطابق تصویر بالا شما برای ورود به بازار در کف قیمت، باید منتظر تشکیل دو قله متوالی بالای خط صفر بمانید (جایی که قله دوم پایینتر از قله اول است). در مقابل برای خروج از بازار در سقف، باید منتظر دو قله متوالی زیر خط صفر بمانید (جایی که قله دوم بالاتر از قله اول است). سپس میتوانید با ظاهر شدن اولین نوار سبز رنگ روی خط هیستوگرام، با یک سفارش خرید (لانگ) وارد بازار شوید.
۵. اسیلاتور شکست قیمت چیست؟ مومنتوم
این اسیلاتور به ما امکان پی بردن به سرعت حرکت قیمت و در نتیجه روند آن را میدهد. مومنتوم در اصل رابطه بین قیمت فعلی با قیمت چند روز قبل است. بنابراین نحوه تفسیر آن اهمیت زیادی دارد. مطابق تصویر بالا، منفی شدن این شاخص بیانگر یک روند نزولی و مثبت شدن آن از یک روند صعودی حکایت دارد.
اگر اسیلاتور مومنتوم به مقادیر بسیار بالا یا پایین (نسبت به مقادیر تاریخی آن) برسد، به عنوان تداوم روند فعلی استنباط میشود. از آنجایی که این ابزار حد بالا و پایین ندارد، شما باید تاریخچه خط مومنتوم را به صورت بصری بررسی و خطوط افقی را در امتداد مرزهای بالا و پایین آن ترسیم کنید. هنگامی که خط مومنتوم به این سطوح رسید، نشان دهنده شرایط اشباع خرید (کاهش قیمت) یا اشباع فروش (افزایش قیمت) است.
تفاوت اسیلاتور با اندیکاتور چیست؟
اجازه دهید همین ابتدا یک نکته مهم را درخصوص اسیلاتور و اندیکاتور بیان کنیم. تمامی این ابزارها به منظور شناسایی روند بازار و پیشبینی قیمت طراحی شدهاند. بنابراین به تعبیری اسیلاتور زیرمجموعهای از اندیکاتورهاست. همچنین معاملهگران از اسیلاتورها همزمان با سایر اندیکاتورهای تکنیکال برای تصمیمگیری بهتر در بازارهای معاملاتی استفاده میکنند. اما با این وجود تفاوتهایی هم در نحوه عملکرد این دو ابزار وجود دارد که عبارتند از:
- اسیلاتورها عماماً به عنوان یک پنجره جدید در کنار سیگنال اصلی نمایش داده میشوند، در حالی که اندیکاتورها دقیقاً روی چارت قیمت سوار میشوند.
- اسیلاتورها فقط دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش را بر اساس محاسبات خود مشخص میکنند. به عنوان مثال در اسیلاتور RSI سطوح بالاتر از ۷۰ به عنوان اشباع خرید و سطوح پایین تر از ۳۰ به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
- اسیلاتورها عموما برای تشخیص واگرایی بکار میروند در حالی که اندیکاتورها در تشخیص روند بازار موثرند.
در پایان باید اشاره کنیم این ابزارها در سایر بازارهای مالی مانند، کالا، فلزات گرانبها و غیره نیز به کار میروند و موارد استفاده از آنها تنها محدود به بازار کریپتو نمیشود. امیدواریم مطالعه این مقاله جوابگوی نیازهای شما درخصوص اسیلاتورها بوده باشد. بی صبرانه منتظر دریافت نظرات شما همراهان عزیز هستیم.
پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟
پرایس اکشن، به بیان ساده، یک استراتژی معاملاتی است که به تریدرها در بازارهای مالی، مخصوصا مارکت ارزهای دیجیتال، اجازه میدهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات تجاری ذهنی خود را بر اساس حرکتهای اخیر و واقعی قیمت و نه بر اساس شاخصهای فنی اتخاذ کنند. در این مقاله از وبسایت ارز تودی قصد داریم معاملات پرایس اکشن را به بیان ساده برای شما بازگو کنیم.
پرایس اکشن چیست؟ (Price action)
پرایس اکشن قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال است. این نوع تحلیل برای تریدرهایی که انتخابهای خود را بر اساس قیمت داراییها قرار میدهند، مناسب است. به هر حال، نوسانات قیمت در بازارهای مالی باعث سود یا زیان میشود، بنابراین پیشبینی درست قیمت ارزهای دیجیتال و اوراق بهادار یکی از نشانههای موفقیت است.
نحوه خواندن پرایس اکشن
امواج روند و امواج پولبک که بهعنوان امواج ایمپالس یا پیشرو و امواج اصلاحی نیز شناخته میشوند، هنگام معامله بر اساس حرکت قیمت تحلیل میشوند. هنگامی که تعداد امواج روند از امواج اصلاحی بیشتر باشد، روند پیشرفت میکند. تریدرها به جهت تعیین روند، به سوئینگ بالا، سوئینگ پایین و یا مدت زمان موجهای روند و پولبک نگاه میکنند. با توجه به این معیارها، قیمت در طول یک صعود، سوئینگهای بالاتر وسوئینگهای پایینتری ایجاد میکند. عکس آن نیز برای قیمت نزولی صادق است. خطوط روند بین خطوط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت شناور میشوند و قلهها بین آنها قرار میگیرند.
به تصویر زیر که خطوط نمودار کندل استیک آمازون (AMZN) است نگاه کنید، این تصویر امواج اصلی بالا و پایین و تغییر روند نزولی و معکوس شدن به روند صعودی را نشان میدهد.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند محدوده (امواج با اندازه مساوی در حال افزایش و کاهش)، مثلث (امواج قیمت در حال کوچک شدن و کوچک شدن) و دامنه افزایش (سوئینگ بالاتر و سوئینگ پایینتر) ایجاد کنند.
در واقع روندها و الگوها عضو اصلی در پرایس اکشن هستند. تریدرها همچنین به نمودارهای کندل استیک برای سطوح و الگوهای عرضه و تقاضا توجه میکنند.
پرایس اکشن در فارکس
معاملات پرایس اکشن در همه بازارها از یک قانون پیروی میکند. با این حال، نکاتی وجود دارد که دانستن آنها مهم است. نکته اول این است که با وجود اینکه ارزهای دیجیتالی ۲۴ ساعته در حال معامله هستند، اما بعضی از جفتهای فارکس زمانی که بازر آنها بسته است، حرکت کمتری دارند. در ادامهی مقاله نحوه کار پرایس اکشن در بازارهای مختلف مانند بازارهای فارکس، سهام، شاخص و کالا را به شما آموزش میدهیم.
نحوه ترید عرضه و تقاضا به کمک پرایس اکشن
زمانی که فروشندگان زیادی وارد بازار میشوند، کاهش شدید قیمت و عدم بازگشت آن رخ میدهد که در آن مناطق عرضه قابل توجه است. تریدرها باید مراقب این موارد باشند، زیرا ممکن است فروشندگان هنوز در اطراف باشند و در صورت افزایش قیمت آماده فروش باشند و قیمت را دوباره به پایین بکشند. در جایی که خریداران زیادی به بازار میپیوندند، مناطق تقاضا شکل میگیرد. قیمت بالا رفته و از آن به بعد کاهش نمییابد. تریدرها به دنبال این هستند که ببینند اگر قیمت به آن سطح بازگردد، آیا بعد از خرید مجدداً افزایش مییابد یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
الگوهای ادامه دهنده
این الگوها در طول یک روند ظاهر میشوند. فرض کنید روند صعودی است و یک مثلث تشکیل شده است. قیمت به دلیل روند صعودی به طور قابل توجهی و به صورت صعود به سمت بالا میرود؛ زیرا روند صعودی است. همین موضوع در روند نزولی نیز صدق میکند. تکنیک این است که منتظر بمانید تا یک روند توسعه یابد، سپس منتظر بمانید تا یک الگو ظاهر شود، و در نهایت تنها در صورتی معامله کنید که قیمت در جهت روند از الگو خارج شود.
به مثال زیر توجه کنید:
الگوهای ریورسال
زمانی که قوانین یک روند صعودی یا نزولی شکسته میشود، ریورسال پرایس اکشن رخ میدهد. وقتی یکی از این اصول اساسی نقض شود، روند دچار مشکل میشود. اگر هر دو معیار نقض شوند، بسته به اینکه کدام امواج مشاهده میشود، روند برمی گردد.
به یاد داشته باشید که یک روند صعودی با سوئینگ بالا و پایینتر، نشان دهنده یک خطر است. زمانی که یک سوئینگ پایین را پایین میآورد، اگر قیمت پس از آن به سوئینگ پایینتری نیز رسید، یک ریورسال اتفاق خواهد افتاد. البته این امر احتمال برگشت را رد نمیکند و باعث میشود روند صعودی از سر گرفته شود. دادهها فقط نشان میدهند که یک ریورسال ممکن است رخ دهد. نمودار بالا یک تغییر قیمت از یک روند صعودی به یک روند نزولی و سپس بازگشت به یک روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژیهای پیشرفته پرایس اکشن
استراتژی معاملاتی ریجکشن قیمت
زمانی که قیمت سعی میکند از یک سطح کلیدی عبور کند اما به دلیل اینکه نیروی کافی برای ادامه حرکت وجود ندارد، موفق به انجام این کار نمیشود، این موضوع به عنوان ریجکشن قیمت یا رد قیمت شناخته میشود. زمانی که این اتفاق رخ میدهد ممکن است حرکت خلافی انجام دهید. به همین دلیل در زمان ریجکشن قیمت به نکات زیر دقت کنید:
- قیمت به یک سطح بحرانی (عرضه، تقاضا، یا منطقه شکست الگو) نزدیک میشود.
- قیمت در حال نزدیک شدن است یا ممکن است در منطقه شکسته شود.
- هنگامی که حرکت قیمت شکسته میشود، قیمت به سمت دیگری میرود.
- کندل معمولاً لانگ تیل (long tail) دارد.
- فرصت برای ورود با حرکت قیمت به سمت دیگر فراهم میشود.
به پرایس ریجکشن در نمودار عرضه و تقاضای EUR/USD دقت کنید. کندلها دارای لانگ تیل هستند، که نشاندهنده تلاشهای شکستخورده قبلی است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجر تشکیل شدهاند که هر آجر زمانی ظاهر میشود که قیمت مقدار مشخصی افزایش یافته باشد. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه ظاهر میشوند و تا زمانی که برعکس شوند به همان رنگ باقی میمانند. هنگامی که قیمت دو آجر در جهت دیگر حرکت میکند، به این حالت ریورسال گفته میشود و جالب است بدانید که در بازارهای پرطرفدار، نمودارهای رنکو مؤثر هستند.
نکته: اگر نمودار رنکو همان رنگ را حفظ کرد و روند ادامه داشت، تریدرها باید در معامله باقی بمانند. اما اگر معکوس شود، ممکن است زمان ترک معامله فرا رسیده باشد. بلوکهای رنکوی بالا شکست قیمت چیست؟ که برای ساختن نمودار تسلا ایجاد شدهاند را در نظر بگیرید. این نمودار تریدرها را در طول روند صعودی در ماه مارس نگه داشته است.
استراتژی پرایس اکشن اسکالپینگ
روش معاملاتی که در آن سود و زیان به سرعت انجام میشود و معاملات فقط چند دقیقه یا کمتر طول میکشند، اسکالپینگ گفته میشود. این روش مستلزم استفاده از ۳ تا ۵ پیپ حد ضرر و هدف ۵ تا ۱۰ پیپ در اسکالپینگ فارکس است. در بازار سهام، ممکن است برای به دست آوردن یا ریسک کردن چند سنت باشد. اسکالپینگ عبارت است از ورود و خروج سریع یک موقعیت به منظور سود بردن از نوسانات جزئی قیمت. نمودارهای یک دقیقهای معمولاً توسط اسکالپرها استفاده میشود.
تکنیک اسکالپینگ به این صورت است که در جهت روند معامله کنید و در طی یک پولبک زمانی که قیمت شروع به حرکت به سمت عقب در جهت روند میکند، وارد شوید. تریدرها معمولاً در این مواقع به دنبال الگوهایی مانند یک شمع در جهت روند، یک شمع را در جهت عقب نشینی هستند تا ورود کنند. در نمودار ۱ دقیقهای Alcoa [AA]، فلشها الگوهای فراگیر را نشان میدهند که نشاندهنده ورود احتمالی است. در حالی که این یکی از نمونههای تکنیک اسکالپینگ است، ممکن است از هر یک از تاکتیکها و اصول توصیف شده در پرایس اکشن استفاده شود.
استراتژی پرایس اکشن برای معاملات سوئینگ
یک استراتژی معاملاتی سوئینگ میتواند هر یک از تاکتیکهای پرایس اکشن ذکر شده در بالا را در بر بگیرد. تریدرهای سوئینگ، اغلب به دنبال تنظیمات معاملاتی در نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته و روزانه هستند، در حالی که ممکن است ورودی بازار خود را در نمودارهای ۱۵ دقیقه یا ۵ دقیقه تنظیم کنند.
بیایید به نمونهای از عرضه و تقاضا و همچنین معامله با روند نگاه کنیم. در این نمودار ۴ ساعته USD/CAD، یک رکود کلی وجود دارد. همانطور که میبینید، قیمت افزایش مییابد، در یک سوئینگ بالا قرار میگیرد، قبل از اینکه به بالاترین حد قبلی برسد، به یک روند نزولی کوتاه مدت سقوط میکند. از آنجایی که روند نزولی است، قیمت وارد منطقه عرضه میشود. در صورتی که قیمت وارد منطقه عرضه شود، از قیمت قبلی خود بالاتر میرود. اگر قصد خرید یک سهام را دارید، قبل از شکستن تثبیت به سمت نزولی، منتظر یک الگوی نزولی باشید تا قیمت تثبیت شود. فلش نشان دهنده شکست تثبیت است که در این مورد به سمت نزول پیش میرود.
حد ضرر و حد سود در معاملات پرایس اکشن
برای کنترل ریسک میتوانید از گزینه حد ضرر استفاده کنید. زمان معاملات لانگ، یک حد ضرر یا استاپ لاس زیر آخرین سوئینگ پایین قرار میگیرد. برای معاملات شورت میتوانید آن را در آخرین شکست قیمت چیست؟ سوئینگ بالا قرار دهید. این امر از کاهش بیش از حد قیمت یا بالا رفتن بیش از حد در هر دو مورد جلوگیری میکند. هنگامی که آجرها در نمودارهای رنکو جهت معکوس و تغییر رنگ میدهند، میتوانید از آن خارج شوید.
تریدرهای پرایس اکش، باید سود خود را قفل کنند. این کار به چند روش امکانپذیر است. استفاده از نسبت ریسک به پاداش یکی از سادهترین تکنیکها است. اگر در معاملات اسکالپ ۰. ۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید، ۰. ۱۰ دلار سود خواهید داشت.؛ یعنی نسبت ریسک به پاداش ۲: ۱ است. اسکالپینگ معمولاً با نسبت ۱. ۵: ۱ یا ۲: ۱ انجام میشود. تریدرهای سوئینگ معمولاً از نسبت ۱: ۳ یا بیشتر استفاده میکنند. اگرچه هر تریدر خود میتواند این نسبت را تعیین کند.
یک روش دیگر خروج با استفاده از خود پرایس اکشن است. به این صورت که اگر معاملهای را به این دلیل شروع میکنید که بازار در حال کاهش است، تا زمانی که روند معکوس شود در آن بمانید. پس پرایس اکشن به نشانههایی مبنی بر تغییر بازار، زمان خروج را مشخص میکند. اگر در زمان عرضه وارد میشوید، با تقاضا خارج شوید؛ و اگر نزدیک یک تقاضا وارد میشوید، نزدیک عرضه معامله را ترک کنید.
بهترین اندیکاتورها برای معاملات پرایس اکشن
معمولاً تریدرهای پاریس اکشن از اندیکاتورها استفاده نمیکنند، مگر برای شناسایی حد ضرر، حد سود و سطوح ورود. اندیکاتورها میتوانند به عنوان تأییدی برای آنچه تریدرها در بازار مشاهدده میکند، عمل کنند.
اصلاحات فیبوناچی
در نمودار، اصلاح فیبوناچی از پایین به یک بالا (در یک روند صعودی) یا از بالا به یک پایین (در یک روند نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده نشان دهنده مکانهایی هستند که قیمت میتواند مجدداً افزایش یابد. سطوح ۲۳.۶ درصد، ۳۸.۲ درصد، ۵۰ درصد، ۶۱.۸ درصد و ۱۰۰ درصد هستند. پولبکها در یک روند قوی معمولاً کم عمق هستند و در اکثر مواقع به ۳۸.۲ درصد میرسند. پولبک بیش از ۵۰ درصد و ۶۱.۸ درصد در اکثر روندها رایج است.
نمودار بالا روند صعودی را نشان میدهد. ابزار اصلاح با استفاده از آخرین موج بالا ترسیم میشود. از آنجایی که قیمت در حال افزایش است، ۱۰۰ درصد در پایین حرکت و ۰ درصد در بالا قرار میگیرد. اگر قیمت در حال کاهش است، میتوانید از استراتژی مخالف استفاده کنید و انتظار سقوط بیش از ۵۰ درصدی را داشته باشید. سپس، همانطور که قبلاً گفته شد، منتظر یک سیگنال ارز دیجیتال باشید. پس از سقوط قیمت به زیر سد ۶۱.۸ درصد، افزایش قابل توجهی به سمت صعود وجود دارد. این موضوع ممکن است، سیگنالی برای خرید باشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) موقعیت قیمت را در محدوده قیمتی ۱۴ دوره محاسبه میکند. قیمت زمانی که RSI در بالای ۷۰% قرار دارد، در محدوده بالا است. قیمت در محدوده پایینتر از جایی است که معاملات در ۱۴ بار قبلی زیر ۳۰٪ است. در طول روندها، تریدرها منتظر خروج قیمت از این مناطق برای تأیید معاملات هستند.
اگر RSI به زیر ۳۰ رسید و سپس از آن بالاتر رفت، تریدرها سعی میکنند در طول یک صعود خرید کنند. هنگامی که RSI از ۷۰ بالاتر میرود و در طول یک رکود به پایین میآید، معامله گران به سمت معاملات شورت میروند. نمودار نفت در مثال را در نظر بگیرید. در همان زمان که حرکت قیمت و اصلاح فیبوناچی نشانه ورود بود، RSI به شکست قیمت چیست؟ زیر ۳۰ رفت و سپس دوباره به بالای صفحه بازگشت.
اسیلاتور تصادفی (اسکوکاستیک)
استوکاستیک جهت شناسایی نقاط عطف و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده میشوند. تقریباً مشابه با RSI است. دو خط دراندیکاتور تصادفی وجود دارد: استوکاستیک و خط سیگنال. از آنجایی که خط سیگنال یک میانگین متحرک تصادفی است، کندتر حرکت میکند.
تریدرهایی که به دنبال معامله سیگنال پرایس اکشن هستند، باید به دنبال تصادفی برای عبور از خط سیگنال باشد. آنها باید منتظر بمانند تا سیگنال حرکت قیمت و استوکاستیک از خط سیگنال قبل از ورود به یک معامله لانگ افزایش یابد. در نمودار بالا، استوکاستیک اطلاعات قابل مقایسهای را به RSI ارائه میدهد.
نتیجه پایانی
آیا معاملات پرایس اکشن سودآور است؟ سود، مانند هر روش یا ابزار معاملاتی دیگری، با نحوه استفاده از آن تعیین میشود. معاملات پرایس اکشن نشان داده است که برای بسیاری از سرمایهگذاران و معامله گران موفق سودآور بوده است. اما برای تریدهایی که تنها به نمودارها نگاه میکنند و عناصر اساسی مانند شاخصهای اقتصادی و اخبار مهم را نادیده میگیرند، ممکن است تأثیرات مثبت یا منفی را در معاملات خود تجربه کنند. با این حال به یاد داشته باشید که تریدهای موفق در پرایس اکشن وجود دارند، اما برای تبدیل شدن به یکی از این افراد موفق یادگیری تاکتیکهای پرایس اکشن و شناسایی روندها، الگوها و ریورسالها الزامی است.
سوالات متداول
آنالیز Price Action چیست؟
پرایس اکشن، نوعی از تحلیل تکنیکال است که به دنبال دلیل رخ دادن اتفاقات مختلف در بازار است و به پیشبینی قیمتها در بازار شکست قیمت چیست؟ کمک میکند.
در تحلیل پرایس اکشن از چه ابزارهایی استفاده میشود؟
بیشتر تحلیلگران در آنالیز پرایش اکشن از ابزاری همچون میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی استفاده میکنند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی شما با پرایس اکشن نوشته شده است و ارز تودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات یا عواقب مالی آن برای افراد ندارد.
دیدگاه شما