آموزش امواج الیوت و الگوهای هارمونیک
نظریه امواج الیوت یکی از پیشروترین و جدیدترین نظریههای موجود در بازارهای مالی است که توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 مطرح شد.
الیوت پس از بازنشستگی به دلیل بیماری، به منظور پر کردن وقت خود شروع به مطالعه نمودارهای ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و 30 دقیقهای شاخصهای مختلف برای 75 سال کرد و پس از انجام تحقیقات بسیار، نظریه خود را ارائه داد.
این نظریه یک روش تحلیل تکنیکال است که به دنبال کشف الگوهای قیمت بلندمدت مربوط به تغییرات احساسات سرمایهگذاران و روانشناسی آنان و استفاده از آن جهت پیشبینی جهت حرکت قیمتی در بازارهای مالی از جمله بازار سهام و آتی است.
نظریه امواج الیوت هارمونیک در سال 1935 زمانی مشهور شد که الیوت پیشبینی اعجاب انگیز خود را درباره اتمام روند نزولی بازار سهام که مخالف با نظر دیگر فعالین بازار بود، اعلام کرد.
پس از آن این نظریه تبدیل به یکی از مهمترین اصول سرمایهگذاری برای هزاران مدیر سهام، بازرگان و سرمایهگذار خصوصی شده است به طوری که شرکت Elliott Wave International بزرگترین شرکت تجزیه و تحلیل مالی و پیشبینی بازار مستقل در جهان است که تجزیه و تحلیل و پیشبینی بازار را بر اساس اندیکاتور امواج الیوت انجام میدهد.
الیوت قوانین حاکم بر نمودارهای قیمتی را پیدا کرده و نحوه شناسایی، پیشبینی و استفاده از این الگوهای موجی را توصیف کرد. این نتایج در کتاب "R.N. Elliott's Masterworks" ، که در سال 1994 منتشر شده است، پوشش داده شده است. الیوت همچنین یادآوری میکند که این الگوها اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده را ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک به پیشبینی احتمالی حرکات بعدی در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
این الگوها میتوانند همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخصهای تکنیکالی، برای شناسایی فرصتهای ویژه مورد استفاده قرار گیرند و به همین دلیل است که معاملهگران ممکن است برداشتهای متفاوتی از ساختار امواج الیوت هارمونیک بازار در یک زمان مشخص داشته باشند.همچنین باید توجه داشت که مهمترین مزیت الگوهای امواج الیوتی پیشبینی دقیق تراز قیمتی در آینده بازار است که به نوعی نقص سیستمهای تحلیل کلاسیک به شمار میآید.
یکی دیگر از روشهای تحلیلی که در واقع نشات گرفته از سیستم معاملاتی الیوت است، الگوهای هارمونیک میباشد. نظریه اصلی الگوهای هارمونیک بر اساس حرکات قیمت-زمان شکل گرفته است که بر پایه روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها میباشد که با ارائه الگوهای قیمتی بر اساس نسبتهای فیبوناتچی سعی بر پیشبینی اتمام روند اصلاحی بازار دارد.
در این دوره از آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته که نیازمند تسلط بر تحلیل تکنیکال کلاسیک و آموزش حرفه ای ایچیموکو میباشد، ابتدا قوانین و اصول پایهای امواج الیوت به صورت مفصل بسط و شرح داده شده و در هر مرحله با بیان مثالهای مفصل، به تفهیم و آموزش اصول و قوانین امواج الیوت و الگوهای هارمونیک پرداخته شده است.
در این دوره پس از یادگیری اصول و قوانین امواج الیوت، به بررسی و آموزش تمامی الگوهای هارمونیک ساده و پیشرفته به همراه مثال پرداخته می شود و در انتها نیز به منظور جمعبندی و ایجاد سیستم معاملاتی مناسب برای معاملهگران به بررسی چند مثال و ترکیب سیستم معاملاتی الیوت، ایچیموکو و کلاسیک پرداخته شده تا معاملهگر به خوبی توانایی تنظیم و به کارگیری سیستمهای معاملاتی مختلف را پیدا کند.
در نهایت به منظور صرفهجویی در وقت معاملهگران برای پیدا کردن سهام مناسب، به بیان اهمیت و آموزش فیلترنویسی در بورس ایران و آموزش بورس پرداخته شده است.بطور کلی در آموزش امواج الیوت مکتبخونه به بیان فیلترنویسی امواج الیوت، قوانین امواج الیوت، موج شمار الیوت،اندیکاتور امواج الیوت، الگوهای امواج الیوت، نحوه شمارش امواج الیوت با اندیکاتور و. میپردازیم. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا بیشتر درباره امواج الیوت دانش کسب کنید و با ذهن بازتری دوره آموزشی را شروع کنید.
الگوهای امواج الیوت و اندیکاتورهای شمارش امواج آن
موج الیوت ترکیبی از تکنیکهای مختلف است. نزدیک به ۶۰ درصد از این تکنیکها ساده و روشن هستند و فقط ۴۰ درصد از آنها بخصوص برای افراد مبتدی مشکل میباشند. زمانی که آنالیز روشن و واضح نمیباشد چرا نباید به دنبال بازار دیگری باشیم که با الگوی موج الیوت تطابق داشته و سادهتر میباشد .
برای مدتهای زیاد این مسئله وجود داشت و من به دنبال این نگرش برای استفاده عملی از موج الیوت در تردیدهایم بودم. همه تئوری موج الیوت به دو بخش تقسیمبندی میشود که شامل الگوی حرکت ( Impulse) و الگوی اصلاح (Corrective) میباشد در این مبحث ما در مورد موج حرکت بحث میکنیم و چگونگی شناسایی موج فوق را بهوسیله نوساننمای الیوت (Elliot Oscillator) توضیح میدهیم.
الگوهای حرکت امواج الیوت
الگوی حرکت از پنج موج تشکیلشده است . این پنج موج میتواند دارای حرکت صعودی یا نزولی باشند . تعدادی مثال در زیر نشان دادهشده است.
موج اول دارای رالی ضعیفی بوده و درصد کمی از تریدرها در این موج دست به ترید میزنند. بعد از اتمام موج اول، موج دوم آغاز میشود که Sell در یک ۵ موج صعودی کار خطرناکی میباشد. موج دوم بدون آنکه قیمت Low جدیدی بسازد، به اتمام میرسد و بازار از حولوحوش همان نقطه آماده رالی دیگری میشود.
مراحل اولیه موج ۳ آهسته بوده و درنهایت به نقطه Top رالی موج قبلی میرسد (بالاترین قسمت موج ۱). در این زمان Stop های زیادی بالای این قسمت وجود دارد.
تریدرها از ادامه این رالی مطمئن نبوده و آن را کوتاهمدت در نظر میگیرند. برای اینکه این آنالیز صحیح باشد بازار نباید از بالای موج قبلی بالاتر برود. بنابراین بالای موج ۱ Stop های زیادی وجود خواهد داشت. رالی موج۳ Top موج اول را رد میکند. در این زمان بازار از Top موج اول رد شده و Stop های زیادی عمل خواهد کرد. بر اساس میزان Stop ها گپ ایجاد خواهد شد. گپ علامت خوبی دال بر در جریان بودن موج سوم است.
اتفاقات زیر به دنبال هم رخ خواهد داد: تریدرهایی که زودتر و در پایینتر Buy کرده بودند خوشحال خواهند بود. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن های خود را افزایش دهند. تریدرهایی که Stop آنها عمل کرده است متقاعد میشوند که ترند صعودی بوده و تصمیم به انجام Buy در رالی صعودی میگیرند. تمام این اتفاقات جالب در رالی موج سوم رخ میدهد.
این زمان، زمانی است که اکثر تریدرها معتقدند که ترند بازار صعودی میباشد. درنهایت نیز همه التهابهای ناشی از Buy خاموش خواهند شد و موج سوم متوقف میشود. در این زمان تریدرهایی که به طولانی بودن حرکت صعودی اعتقاد داشتند تصمیم به حصول سود خود میگیرند. آنها ترید خوبی داشتهاند و تصمیم میگیرند که سود خود را دریافت کنند. به این دلیل قیمت افت میکند و موج ۴ ساخته میشود. موج ۲ محل Sell های خطرناک و موج ۴ محل عمل کردن Take Profit میباشد. زمانی که Take Profit فوق عمل میکند عده زیادی از تریدرها معتقدند که روند صعودی هم چنان ادامه دارد. این افراد یا دیر وارد بازار شدهاند یا در قسمت Side وارد بازار شدهاند. این افراد باور دارند که این Take Profit فرصت عالی برای Buy فراهم آورده است. در پایان موج چهارم بیشتر Buy ها قرار دادهشده و بازار شروع به حرکت میکند.
موج ۵ در مقایسه با موج ۳ از قدرت و تداوم لازم برخوردار نیست. توسعه موج ۵ به خاطر گروه کوچکی از تریدرها میباشد. زمانی که موج ۵ High بالاتری از موج ۳ میسازد برای توسعه یافتن از قدرت و تداوم لازم در مقایسه با موج ۳ برخوردار نیست. درنهایت زمانی که این آخرین Buy ها نیز خاتمه یافت نقاط پایانی بازار خاتمه یافته و وارد فاز جدیدی میشویم.
اندیکاتوری برای شمارش امواج الیوت
مثالهایی که از ۵ موج حرکت در صفحات قبلی نشان داده شدند بسیار روشن و قطعی بودند. بههرحال بازار همیشه ساده نبوده است. در بعضی مواقع فقط بهتنهایی با نگاه کردن به نمودار قیمت تقریباً غیرممکن است که موج ۳ و ۵ را از هم تشخیص داد. نمودار قیمتها قادر نیست که قدرتهای متفاوت موجها را نشان دهد. ابزارهایی که در ادامه توضیح داده میشوند جهت بحث در این زمینه استفاده میشوند. دو راننده را در نظر بگیرید که در یکزمان از یک نقطه ولی با دو وسیله نقلیه متفاوت شروع به حرکت میکنند. راننده A باسرعت ثابتی تماممسیر را طی میکند درحالیکه راننده B با سرعت بیشتری طی مسیر میکند.
بههرحال دو راننده استراتژی متفاوتی را جهت رسیدن به مقصد خود استفاده میکنند. درحالیکه راننده A با سرعت معمولی حرکت میکند راننده B باسرعت متغیری مانند bat-out-of-Hades مانند صحبت کردن در حال حرکت است. یک بیننده در پایان حرکت قادر نخواهد بود که بین الگوی رانندگی دو راننده تفاوت را تشخیص دهد. برای یک بیننده بیتوجه هر دو راننده در یکزمان حرکت کردهاند و در زمان برابری به یک نقطه رسیدهاند. این مسئله مشابه مشکل ما، زمانی که سعی میکنیم موج ۳ را از ۵ افتراق دهیم میباشد. موج ۵ High جدیدی میسازد؛ یک تریدر به نمودار نگاه میکند و قادر نیست که موج ۳ را از ۵ افتراق دهد. بههرحال الگوی سازنده موج ۳ در مقایسه با موج ۵ بسیار بزرگتر است. بنابراین ما نیازمند استفاده از یک اندیکاتور اندازهگیری قدرت موج سازنده میباشیم تا تفاوت را بیان کند.
جهت شناسایی امواج الیوت ما نیازمند اندیکاتوری هستیم که نسبت تغییرات قیمت را در یک موج در مقابل موج دیگر اندازهگیری کند. اندیکاتورهای رایج قادر به اجرای این مقایسه نیستند. آنها صرفاً قیمت را در مقابل قیمت مقایسه میکنند و قادر به مقایسه نسبت تغییرات قیمت نیستند. بعد از سالها تحقیق نوساننمای الیوت به دست آمد. ایده نوساننما در زیر شرح دادهشده است. یک نوساننمای الیوت بهطور اولیه و پایهای از تفاوت بین دو میانگین متحرک محاسبه میشود. اگر ما یک میانگین متحرک کوتاهمدت را با یک میانگین متحرک بلندمدت به کار ببریم تفاوت بین این دو، میزان افزایش در قیمت را نشان میدهد.
میانگین متحرک کوتاهمدت نشاندهنده تغییرات قیمت فعلی میباشد درحالیکه میانگین متحرک بلندمدتتر نشاندهنده تغییرات کلی قیمت است. زمانی که قیمت موج ۳ را میسازد قیمت جاری سریعتر حرکت میکند و تفاوت بین میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت زیاد میشود و یکمیزان نوساننمای بزرگ را ایجاد میکند .
در موج ۵ قیمت جاری حرکتی به میزان سرعت قبلی دارد و بنابراین تفاوت بین میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت کم آموزش تئوری موج الیوت است. این موضوع میزان کوچکی از نوساننما را ایجاد میکند.
علت شناسی این مسئله مشابه دو راننده میباشد . موج ۳ مانند راننده B میباشد که سرعتش افزایش مییابد و سرعت بالاتری دارد درحالیکه موج ۵ آهسته بوده و آهسته شدن تغییرات قیمت را نشان میدهد.
الگوهای امواج الیوت و اندیکاتورهای شمارش امواج آن
موج الیوت ترکیبی از تکنیکهای مختلف است. نزدیک به ۶۰ درصد از این تکنیکها ساده و روشن هستند و فقط ۴۰ درصد از آنها بخصوص برای افراد مبتدی مشکل میباشند. زمانی که آنالیز روشن و واضح نمیباشد چرا نباید به دنبال بازار دیگری باشیم که با الگوی موج الیوت تطابق داشته و سادهتر میباشد .
برای مدتهای زیاد این مسئله وجود داشت و من به دنبال این نگرش برای استفاده عملی از موج الیوت در تردیدهایم بودم. همه تئوری موج الیوت به دو بخش تقسیمبندی میشود که شامل الگوی حرکت ( Impulse) و الگوی اصلاح (Corrective) میباشد در این مبحث ما در مورد موج حرکت بحث میکنیم و چگونگی شناسایی موج فوق را بهوسیله نوساننمای الیوت (Elliot Oscillator) توضیح میدهیم.
الگوهای حرکت امواج الیوت
الگوی حرکت از پنج موج تشکیلشده است . این پنج موج میتواند دارای حرکت صعودی یا نزولی باشند . تعدادی مثال در زیر نشان دادهشده است.
موج اول دارای رالی ضعیفی بوده و درصد کمی از تریدرها در این موج دست به ترید میزنند. بعد از اتمام موج اول، موج دوم آغاز میشود که Sell در یک ۵ موج صعودی کار خطرناکی میباشد. موج دوم بدون آنکه قیمت Low جدیدی بسازد، به اتمام میرسد و بازار از حولوحوش همان نقطه آماده رالی دیگری میشود.
مراحل اولیه موج ۳ آهسته بوده و درنهایت به نقطه Top رالی موج قبلی میرسد (بالاترین قسمت موج ۱). در این زمان Stop های زیادی بالای این قسمت وجود دارد.
تریدرها از ادامه این رالی مطمئن نبوده و آن را کوتاهمدت در نظر میگیرند. برای اینکه این آنالیز صحیح باشد بازار نباید از بالای موج قبلی بالاتر برود. بنابراین بالای موج ۱ Stop های زیادی وجود خواهد داشت. رالی موج۳ Top موج اول را رد میکند. در این زمان بازار از Top موج اول رد شده و Stop های زیادی عمل خواهد کرد. بر اساس میزان Stop ها گپ ایجاد خواهد شد. گپ علامت خوبی دال بر در جریان بودن موج سوم است.
اتفاقات زیر به دنبال هم رخ خواهد داد: تریدرهایی که زودتر و در پایینتر Buy کرده بودند خوشحال خواهند بود. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن های خود را افزایش دهند. تریدرهایی که Stop آنها عمل کرده است متقاعد میشوند که ترند صعودی بوده و تصمیم به انجام Buy در رالی صعودی میگیرند. تمام این اتفاقات جالب در رالی موج سوم رخ میدهد.
این زمان، زمانی است که اکثر تریدرها معتقدند که ترند بازار صعودی میباشد. درنهایت نیز همه التهابهای ناشی از Buy خاموش خواهند شد و موج سوم متوقف میشود. در این زمان تریدرهایی که به طولانی بودن حرکت صعودی اعتقاد داشتند تصمیم به حصول سود خود میگیرند. آنها ترید خوبی داشتهاند و تصمیم میگیرند که سود خود را دریافت کنند. به این دلیل قیمت افت میکند و موج ۴ ساخته میشود. موج ۲ محل Sell های خطرناک و موج ۴ محل عمل کردن Take Profit میباشد. زمانی که Take Profit فوق عمل میکند عده زیادی از تریدرها معتقدند که روند صعودی هم چنان ادامه دارد. این افراد یا دیر وارد بازار شدهاند یا در قسمت Side وارد بازار شدهاند. این افراد باور دارند که این Take Profit فرصت عالی برای Buy فراهم آورده است. در پایان موج چهارم بیشتر Buy ها قرار دادهشده و بازار شروع به حرکت میکند.
موج ۵ در مقایسه با موج ۳ از قدرت و تداوم لازم برخوردار نیست. توسعه موج ۵ به خاطر گروه کوچکی از تریدرها میباشد. زمانی که موج ۵ High بالاتری از موج ۳ میسازد برای توسعه یافتن از قدرت و تداوم لازم در مقایسه با موج ۳ برخوردار نیست. درنهایت زمانی که این آخرین Buy ها نیز خاتمه یافت نقاط پایانی بازار خاتمه یافته و وارد فاز جدیدی میشویم.
اندیکاتوری برای شمارش امواج الیوت
مثالهایی که از ۵ موج حرکت در صفحات قبلی نشان داده شدند بسیار روشن و قطعی بودند. بههرحال بازار همیشه ساده نبوده است. در بعضی مواقع فقط بهتنهایی با نگاه کردن به نمودار قیمت تقریباً غیرممکن است که موج ۳ و ۵ را از هم تشخیص داد. نمودار قیمتها قادر نیست که قدرتهای متفاوت موجها را نشان دهد. ابزارهایی که در ادامه توضیح داده میشوند جهت بحث در این زمینه استفاده میشوند. دو راننده را در نظر بگیرید که در یکزمان از یک نقطه ولی با دو وسیله نقلیه متفاوت شروع به حرکت میکنند. راننده A باسرعت ثابتی تماممسیر را طی میکند درحالیکه راننده B با سرعت بیشتری طی مسیر میکند.
بههرحال دو راننده استراتژی متفاوتی را جهت رسیدن به مقصد خود استفاده میکنند. درحالیکه راننده A با سرعت معمولی حرکت میکند راننده B باسرعت متغیری مانند bat-out-of-Hades مانند صحبت کردن در حال حرکت است. یک بیننده در پایان حرکت قادر نخواهد بود که بین الگوی رانندگی دو راننده تفاوت را تشخیص دهد. برای یک بیننده بیتوجه هر دو راننده در یکزمان حرکت کردهاند و در زمان برابری به یک نقطه رسیدهاند. این مسئله مشابه مشکل ما، زمانی که سعی میکنیم موج ۳ را از ۵ افتراق دهیم میباشد. موج ۵ High جدیدی میسازد؛ یک تریدر به نمودار نگاه میکند و قادر نیست که موج ۳ را از ۵ افتراق دهد. بههرحال الگوی سازنده موج ۳ در مقایسه با موج ۵ بسیار بزرگتر است. بنابراین ما نیازمند استفاده از یک اندیکاتور اندازهگیری قدرت موج سازنده میباشیم تا تفاوت را بیان کند.
جهت شناسایی امواج الیوت ما نیازمند اندیکاتوری هستیم که نسبت تغییرات قیمت را در یک موج در مقابل موج دیگر اندازهگیری کند. اندیکاتورهای رایج قادر به اجرای این مقایسه نیستند. آنها صرفاً قیمت را در مقابل قیمت مقایسه میکنند و قادر به مقایسه نسبت تغییرات قیمت نیستند. بعد از سالها تحقیق نوساننمای الیوت به دست آمد. ایده نوساننما در زیر شرح دادهشده است. یک نوساننمای الیوت بهطور اولیه و پایهای از تفاوت بین دو میانگین متحرک محاسبه میشود. اگر ما یک میانگین متحرک کوتاهمدت را با یک میانگین متحرک بلندمدت به کار ببریم تفاوت بین این دو، میزان افزایش در قیمت را نشان میدهد.
میانگین متحرک کوتاهمدت نشاندهنده تغییرات قیمت فعلی میباشد درحالیکه میانگین متحرک بلندمدتتر نشاندهنده تغییرات کلی قیمت است. زمانی که قیمت موج ۳ را میسازد قیمت جاری سریعتر حرکت میکند و تفاوت بین میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت زیاد میشود و یکمیزان نوساننمای بزرگ را ایجاد میکند .
در موج ۵ قیمت جاری حرکتی به میزان سرعت قبلی دارد و بنابراین تفاوت بین میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت کم است. این موضوع میزان کوچکی از نوساننما را ایجاد میکند.
علت شناسی این مسئله مشابه دو راننده میباشد . موج ۳ مانند راننده B میباشد که سرعتش افزایش مییابد و سرعت بالاتری دارد درحالیکه موج ۵ آهسته بوده و آهسته شدن تغییرات قیمت را نشان میدهد.
آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
اساس تفکر سنتی در تحلیل تکنیکال از آموزش تئوری موج الیوت گذشته تا به امروز تغییرات زیادی داشته است. مردم دیگر مثل قدیم فکر و رفتار نمیکنند؛ پس نوع و سبک تحلیل رفتاری معاملهگران نیز باید در طول زمان تغییر کند. اکثر روشهای تحلیل تکنیکال بر اساس دو مولفه قیمت و الگوها بنا شدهاند. اما مولفه سومی نیز وجود دارد که بسیار مهم است و آن مولفه زمان است. موج شماری به روش الیوت یا همان امواج الیوت یکی از سبکهای تحلیل تکنیکال است که طرفداران بسیار زیادی نیز دارد. این سبک تحلیلی بر هر سه مولفه قیمت، زمان و الگوها تمرکز دارد و میتواند دید خوبی را از نمودارها به ما بدهد.
چگونه باید موج شماری کنیم؟ تاریخچه امواج الیوت از کجا و چگونه شکل گرفته است؟ در این مقاله قصد داریم تئوری تحلیل بر اساس امواج الیوت را باهم مرور کرده و یاد بگیریم.
تاریخچه نظریه الیوت
نظریه امواج الیوت توسط شخصی به نام «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) و در دهه 1930 میلادی شکل گرفت. تا قبل از آن تصور میشد که بازار بورس رفتاری غیر قابل درک و تصادفی دارد. اما الیوت معتقد بود که بازار در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند، زیرا عواطف و احساسات مردم تکراری هستند. برای مثال در مقابل ترس از ضرر، همه مردم فروشنده هستند.
این عامل احساسی، رفتاری را در بازارهای مالی شکل میدهد که در طول تاریخ و در همه انسانها یکسان است. تاثیر این احساسات نیز بر نمودارهای قیمتی به یک شکل نمایان میشود. پس میتواند این الگوها را شناسایی کرد و با استفاده از این شناخت، بازار را تحلیل کرد.
نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است. سرمایهگذاران برای سودآوری از روندهای بازار به نوعی سوار بر یک موج حرکتی هستند. پس در بازارهای مالی هر آموزش تئوری موج الیوت حرکت، صرف نظر از جهت آن (صعود یا نزول)، یک موج حرکتی را شکل میدهد.
الیوت در 75 سالگی، زمانی که به علت بیماری بازنشسته شد، تحقیقات خود را برای تحلیل بازار شروع کرد. او روی نمودارهای شاخص سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه موجود و نمودارهای ساعتی که خودش آنها را ساخته بود، تحقیقات خود را ادامه داد. بعد از آن الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری در الگوهای خودش را تشریح کرد و نام آن را امواج الیوت گذاشت. نتایج این تحقیقات گسترده در مجموعهای به نام “R.N. Elliott’s Masterworks” و در سال 1944 چاپ شد که طرفداران بسیار زیادی پیدا کرد. الیوت ویو اینترنشنال (Elliott Wave International) یکی از بزرگترین شرکتها در زمینه تجزیه و تحلیل بازارهای مالی دنیا است که تحلیل آنها به سبک امواج الیوت انجام میشود.
آیا امواج الیوت بدون خطا است؟
در جواب باید بگوییم که خیر. حتی خود الیوت نیز در این باره گفته است که این الگوها هیچ قطعیت کاملی برای پیشبینی در مورد حرکات قیمتی آینده ندارند، بلکه تنها به تحلیل ما کمک میکنند. درواقع از امواج الیوت میتوان در ارتباط با سایر روشهای تحلیل تکنیکال از جمله پرایس اکشن و یا اندیکاتورها برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در بازار استفاده کرد. این درحالی است که معاملهگران ممکن است همزمان، تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
تفسیر روش موج شماری الیوت
در گذشته الیوت پیشبینیهای دقیقی از بازار سهام را مبتنی بر ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای خود انجام داد. طبق نظریه الیوت، ما دونوع موج کلی داریم که از نظر جهت حرکتی از هم متمایز میشوند. موجهای صعودی یا جنبشی (Motive Wave) و موجهای ریزشی یا اصلاحی (Corrective Wave).
در حالت کلی موجهای جنبشی در بازار که در جهت یک روند بزرگتر حرکت میکنند، همیشه در الگوی خود پنج (5) موج دارند. این پنج موج از تحلیل رفتاری و روانشناسی معاملهگران بدست آمده است که پیشنهاد میکنم برای درک بهتر حتما آنها را مطالعه کنید.
در مقابل امواج اصلاحی را داریم که این امواج همیشه در جهت مخالف روند اصلی هستند و در طول مسیر اصلاح خود، سه (3) موج دارند. همچنین این الگوها خود را در مقیاسهای کوچکتری نیز تکرار میکنند که اینفینیتیوم (Infinitum) نام دارند.
در بازارهای مالی، یک روند صعودی سالم همیشه از مجموع موجهای جنبشی و اصلاحی تشکیل شده است. یعنی هر بالا رفتنی یک پایین آمدن هم دارد که در مجموع یک موج صعودی از درجه بزرگ را تشکیل میدهد. موجهای جنبشی، حرکات صعودی را تشکیل میدهند؛ درحالی که موجهای اصلاحی در خلاف جهت حرکت اصلی قرار دارند.
قاعده کلی الیوت
رفتار انبوه مردم در الگوهای و روندها در بازار شناختپذیر هستند. الیوت این شناخت را قانون موجها نامگذاری کرد. طبق این قانون گفتیم که هر موج جنبشی در نمودار از 5 موج تشکیل میشود که ناشی از تحلیل رفتاری معاملهگران مختلف در بازار است. حرکتهای اصلاحی نیز معمولا از 3 موج تشکیل میشوند که در جهت مخالف حرکت بازار هستند.
در نشانهگذاری این امواج، موجهای 1 تا 5 یا (A,B,C,D,E) برای حرکات صعودی و حروف A,B,C یا (W,X,Y) برای نشان دادن موجهای اصلاحی بهکار میروند.
در حرکات جنبشی نیز موجهای اصلاحی کوچکی داریم. موج2، موج 1 صعودی را اصلاح میکند و به همین ترتیب موج 4، موج 3 صعودی را اصلاح میکند.
درجهبندی امواج الیوت
باید بدانیم که نمودار با توجه به تایم فریمهای مختلف، از درجات مختلفی برخوردار است. بهعنوان مثال موج 2 اصلاحی در یک حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر خود بهصورت یک موج اصلاحی ABC ظاهر شود. و یا موج 3 در حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر از یه حرکت 5 موجی دیگر تشکیل شده باشد.
مقیاس زمان الگوها در مقابل شکل ظاهری الگوها از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند. ممکن است امواج توسعه داده و یا فشرده شوند اما شکل امواج همیشه ثابت باقی میماند.
قواعدی که نمیتوانند شکسته شوند
بهطور کلی در روش الیوت سه قاعده وجود دارد که غیر قابل شکست محصوب میشوند. این قواعد تحت هر شرایطی پابرجا میمانند
- موج 2 هرگز به موج 1 نخواهد رسید. به عبارتی دیگر اگر موج اصلی درحال صعود باشد، موج 2 نمیتواند به قیمتهای زیر موج 1 تجاوز کند.
- در یک حرکت جنبشی 5 موجی، موج 3 هرگز نمیتواند کوتاهترین موج باشد. این که میگویند موج 3 بلندترین موج است نیز همیشگی نیست اما در اغلب مواقع موج 3 بلندتر از موجهای 1 و 5 است.
- در مجموع یک حرکت جنبشی (5 موجی)، موج 4 اصلاحی هرگز نمیتواند به داخل موج 1 همپوشانی داشته باشد.
اگر در شمارش امواج، یکی از شرایط فوق نقض شوند، زنجیره خاصی که درنظر داریم، موج اصلی نیست و باید شمارش امواج را مجددا اصلاح کنیم.
امواج اصلی در الیوت
موج انبساطی یا توسعه یافته
- معمولا در یک حرکت جنبشی، یکی از امواج 1، 3 یا 5 دچار انبساط میشوند. انبساطها نوسانات اغراقی و کشیدهای هستند که در مقایسه با سایر امواج، کاملا خارج از مقیاس هستند. این موج انبساطی معمولا در موج 3 ظاهر میشود. خاصیت آنها این است که در درجات پایینتر از ریز موجهای دیگری تشکیل میشوند که میتوانند ما را در موج شماری به اشتباه بیاندازند.
مثلث قطری
- مثلث قطری یا مثلث دیاگونال یکی دیگر از امواج اصلی در الیوت محسوب میشوند. این الگو شبیه یک مثلث است که توسط دو خط همگرا تشکیل شده باشد. مثلث قطری سه گوش دارد و معمولا در پنجمین موج از یک حرکت جنبشی (پس از اتمام موج انبساطی سوم) رخ میدهند. ساختار این موجها هم میتواند 3 تایی باشد و هم 5 تایی. اما عموما این نوع ساختارها بهصورت سه موجی و در موجهای کوتاه تشکیل میشوند.
نکته: قانون همپوشانی موج 1 و 4 در مثلث قطری صدق نمیکند و این یک استثنا محسوب میشود.
نکته: وقتی یک مثلث در انتهای یکی از موجهای 1 یا 3 یا 5 تشکیل میشود، به این معنی است که آن موج از درجه بزرگتر در حال خاتمه است و بهزودی موج 2 یا 4 (فاز اصلاحی) از درجه بزرگتر آغاز میشود.
امواج شکسته
- گاهی اوقات پیش میآید که موج 5 موفق به عبور از سقف موج 3 نمیشود. در الیوت این ناتوانی در عدم عبور را موج شکسته یا ارتدکس مینامند. باید درنظر داشته باشیم که موج شکسته یک الگوی بازگشتی محسوب میشود.
امواج اصلاحی در الیوت
پس از اتمام یک حرکت جنبشی 5 موجی، حرکت اصلاحی در 3 موج کاهشی آغاز میشود. به یاد داشته باشیم که شناسایی امواج اصلاحی و ارتباط بین آنها و الگوهای خاص از قبل، کار بسیار دشواری است که با تمرین و تجربه بدست میآید. دلیل این امر هم پیچیدهتر بودن الگوهای اصلاحی و تغییرات زیاد آنها نسبت به امواج جنبشی است.
بهطور کلی امواج اصلاحی به دو صورت شکل میگیرند:
امواج اصلاحی در شکل ساده بهصورت الگوهای زیگزاگ (A,B,C)، مثلثها و اشکال بیقاعده تشکیل میشوند.
ساختار اصلاحی زیگزاگ
در شکل زیر نمونه یک اصلاح با ساختار زیگزاگ را مشاهده میکنید. معمولا در اصلاح زیگزاگ، موج A و C بهصورت 5 موجی و موج B نیز بهصورت 3 موجی ظاهر میشوند.
از نکات مهم دیگری که باید درباره زیگزاگ بدانیم این است که زیگزاگ میتواند در حالت افقی نیز شکل بگیرد که این معنی که الگو در جهت افقی حرکت کند تا این که عمق داشته باشد. به این نوع حرکات اصلاحی به اصطلاح flat فلت میگوییم.
در بعضی از مواقع موج B میتواند از موج 5 نیز فراتر رود. این امر موجب میشود که در بعضی از مواقع که شمارهگذاری انجام میدهیم، چون موج B قلهای فراتر از موج 5 را ایجاد کرده، ما به اشتباه موج B را یک موج جنبشی تشخیص میدهیم و انتهای موج 5 را شناسایی میکنیم که باید در این موارد بسیار دقت کنیم. در شکل زیر نحوه موج شماری این اصلاح را نشان میدهد. با این ساختار اصلاحی اصطلاحا ایرگولار (Irregular) میگویند.
در مورد بالا میبینیم که موج C بهصورت کامل موج A را اصلاح میکند و حتی فراتر از آن نیز میرود. در امواج اصلاحی اینچنینی مهمترین عامل پیدا کردن پایان موج C است که میتوان متوجه پایان یک موج اصلاحی شد. که معمولا بعد از آن (درصورت پایان اصلاح) منتظر یک 5 موجی صعودی باشیم.
الگوی اصلاحی مثلث نیز یکی دیگر از ساختارهای اصلاحی ساده هستند که همانند قوانین مثلثهای قطری عمل میکنند. در این مثلثها هر سقف از سقف قبلی خود کوتاهتر و هر کرف نیز از کف قبلی خود بالاتر هستند. به این ترتیب ساختار اصلاحی مثلث، بین دو خط همگرا شکل میگیرد که میتواند حالت فلت نیز باشد.
در نمودار فوق موج 4 اصلاحی بهصورت یک مثلث فلت ظاهر شده است. در این الگوی اصلاحی، معمولا ریز موجها بهصورت 3 موجی تشکلیل میشوند. و شکستن خط روند بالای مثلث میتواند نشانهای برای پایان اصلاح و شروع قوی موج 5 صعودی باشد.
امواج اصلاحی پیچیده
تا اینجا برخی از ساختارهای ساده در امواج اصلاحی را باهم مرور کردیم. اما همیشه بازار به همین راحتی اصلاح نمیکند. در اغلب اوقات خصوصا در روندهای نزولی بلند مدت، شاهد تشکیل ساختارهای پیچیده الیوتی هستیم. این امر ریشه در روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران دارد. ساختار اصلاحهای پیچیده درواقع از ترکیب همان اصلاحهای ساده شکل گرفتهاند که بین آنها یک موج x قرار میگیرد. در ادامه به ترکیب چند اصلاح پیچیده در امواج اصلاحی الیوت اشاره میکنیم.
آموزش امواج الیوت
رالف نلسون الیوت را پدر نظریه موجی میدانند.الیوت در 28 ژوئیه 1871 در مرسیویل کانزاس در آمریکا متولد شد.او در اواخر عمر خود بود که توانست تئوری موجی خود را به سرانجام برساند و عملا در طول زندگی خود نتوانست موفقیت های مالی چشمگیری کسب کند.
الیوت در سن 58 سالگی به علت بیماری از شغل خود (حسابداری) انصراف داد و باقی عمر خود را صرف مطالعه رفتار بازار کرد.او نمودار شاخص های مختلف را در تایم فریم های مختلف از سالیانه تا نیم ساعته مورد بررسی قرار داد.
در نوامبر 1934 اعتماد الیوت به یافته های خود تا حدی افزایش پیدا کرد که تصمیم گرفت آنها را با موسسات و شرکت های سرمایه گذاری در میان بگذارد. در آن زمان نمودار ها به شکل دستی تهیه میشده است لذا این اقدام الیوت پشت کار عجیبی را میطلبید.
در اوایل سال 1940 (6 سال بعد از ارائه به دنیا) نظریه موجی مورد استقبال ویژه ای قرار گرفت لذا الیوت مریدان زیادی پیدا کرد که یافته های او را با عنوان آموزش امواج الیوت ارائه میدادند.
جالب است بدانید که برای اولین بار این الیوت بود که الگوهای رفتاری جمعی را به نسبت های فیبوناچی گره زد و برخی تراز های خاص را نسبت های طلایی نامید.
الیوت کلاسیک
اقدامات بولتون:
در سالهای 1950 تا 1960 ( پس از مرگ الیوت ) این همیلتون بولتون بود که دست نوشته های نیلی را جمع بندی و در قالب کتاب اصل امواج الیوت بهانتشار رساند.
رابرت پریچر :
اصل امواج الیوت در مسیر تکامل خود به دوران رابرت پریچر رسید.
او تحقیقات گشترده ای روی این سبک انجام داد.از زمان آغاز پیدایش الیوت تا آن زمان تعداد معامله گران کمتری در بازارهای مالی حضور داشتند.لذا بیشتر تحرکات معامله گران و به پیرو آن نمودار قیمت بیشتر تحرکات ایمپالس گونه داشتته و الیوت بیشتر تمرکز خود را حول کشف قوانین مربوط به شتابدار ها معطوف کرده بود. رفته رفته که بر تعداد معامله گران و فعالان بازارهای مالی افزوده شد الگوی جدیدی روی چارت قیمت نقش بستند که امروزه میدانیم آنها کارکشن ها هستند.
رابرت پریچر که یک روانشناس بنامی نیز بود توانسته بود مجموعه ای از نظریات خود را تحت عنوان «راهنما»
گلن نیلی تحولی در آموزش امواج الیوت (Glenn Neely)
از اساتید و نوابغ دنیای الیوت که از سال 1980 شروع به مطالعه روی تئوری موجی الیوت کرده است.در واقع آموزش امواج الیوت پیشرفته امروزی را وامدار این مرد هستیم.
او در طول سالهای کاری خود توانست قوانین شفاف و روشنی درباره تمیز دادن ایمپالس ها و کارکشن ها از هم و همینطور دسته بندی کارکشن ها به انواع کلی استاندارد و پیچیده ارائه داد.
گلن نیلی در مسیر پیشرفت آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال به مرور الگوهای کارکشن جدیدی را تحت عنوان فعالیت های مثلثی به بدنه امواج الیوت اضافه نموده است.
از شاهکار های نیلی در کنار همه پیش بینی های قیمتی و زمانی خود از شاخص های گوناگون، پیش بینی افت قیمت طلای جهانی از محدوده 1900 دلار تا محدوده های 1000 دلار بوده است که همه تحلیلگران دنیا را مبهوت خود ساخت.
- از اقدامات بسیار بسیار جذاب وی در گسترش الیوت تبیین قوانین دقیق زمانی بین امواج و الگوها بوده.قوانین دقیقی که به راحتی تایید یا عدم تایید یک الگو را سرسختانه و مطمئن تعیین میکند.
- همچنین او قوانینی را تحت عنوان قوانین منطق ارائه داد که در تعارض شدیدی با نگاه مکانیکی و ریاضی محور به نمودار قیمت-زمان بوده است.
- در ضمن با قوانین سخت گیرانه و دقیقی که ارائه داد اثبات کرد که همه بازار ها اکثر عمر خود را در کارکشن ها (اصلاحی ها) سپری میکنند و نمیتوان هر حرکت شارپ و ممتدی را شتابدار با امواج 1 2 3 4 5 تلقی کرد.
بنابر این موج شماری الگوها با فرمت شکل روبرو در قالب موج شماری الیوت به روش کلاسیک دسته بندی میشود.
گلن نیلی با اینکه انقلابی عظیم در تئوری موجی و آموزش امواج الیوت ایجاد کرد ولی خود را دنباله رو تکمیل کننده سبک نلسون الیوت میداند. این مهم را در نام گذاری سبک خود نیز رعایت کرده است.
NEoWave = N eele E xtentions O f Wave theory
به معنی الحاقات نیلی به تئوری موجی الیوت
ما در این مقاله قصد داریم مبانی پایه ای و اصلی امواج الیوت را که آقای نلسون الیوت تبیین کرده است را کامل شرح دهیم.قوانینی که به عنوان ویژگی های حداقلی یک گروه موجی پنج تایی (ایمپالس) در نئوویو نیز شمرده میشود.
البته که در آموزش نئوویو به طور کامل و عملی به نئوویو پرداخته شده ولی شناختن خاستگاه و مسیر تکامل این سبک خالی از لطف نیست.
آیا تئوری الیوت همیشه نمودار قیمت را به درستی تفسیر میکند؟
قطعا خیر.تمام سیستم های تحلیل و تریدی در دنیا یک درصد موفقیت (Wining Rate) قابل اندازه گیری دارند که همواره کمتر از 100 است.لذا این سبک نیز درصد خطای اجتناب ناپذیری دارد.هرچند که در سیستم نئوویو این خطاها و اشتباهات تفسیری چارت به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده ولی نباید این حقیقت بزرگ را کتمان کرد که هیچ سیستم تحلیلی و معاملاتی در دنیا کامل و بی نقص نیست.
و اما آموزش تئوری امواج الیوت .
اولین اصلی که در تئوری امواج باید مدنظر قرار داد ایسن است که قیمت در بعد زمان طی یک سیکل (چرخه) منظم در حال پیشروی است.بطوریکه الگوهای ایمپالس (شتابدار یا جنبشی) و الگوهای کارکشن (اصلاحی ها یا کاهشی) پشت سر هم و در یک توالی منظم تکرار میشوند.( البته این موضوع ایمپالسها و کارکشنها پشت سر هم تشکیل یک سیکل میدهند در مبانی آموزش نئوویو تائید نمیشود و به گونه ای دیگر بیان میشود.)
سیکل امواج الیوت.آموزش توسط پویا ابراهیمی
ایمپالس چیست؟
ایمپالس یا امواج شتابدار به آن قسمت از حرکت نمودار آموزش تئوری موج الیوت اطلاق میشود که نمایانگر شتاب بالا و حرکت هر چه واضح تر قیمت در یک جهت خاص و همچنین طی کردن مسافت قابل توجهی از قیمت در مدت زمان نسبتا کوتاهی باشد. در واقع مواقع ی یک موج ایمپالس رخ میدهد که اصطلاحا مشارکت عمومی بالا در یک فرایند خاص (خرید، فروش و …) رخ دهد.منظور آموزش تئوری موج الیوت از مشارکت عمومی حضور هرچه بیشتر انسانها در یک پدیده و رخداد انسانی میباش.توجه شود که بر خلاف تصور، تاثیر گذاری یک نفر یا یک تشکل کوچک با حجم چشم گیر و بسیار بالا ملاک نیست. حجم بالا لزوما به معنای مشارکت بالا نیست
در الیوت امواج شتابدار با لیبل های 1 2 3 4 5 آموزش تئوری موج الیوت نشانه گذاری میشوند
کارکشن چیست؟
کارکشن ها یا امواج اصلاحی به آن قسمت از حرکت قیمت میگویند که وظیفه اصلاح و رقیق کردن قیمت بعد از یک حرکت جنبشی و پر شتاب را برعهده دارد.این اصلاح هم میتواند از نظر قیمتی باشد و هم از نظر زمانی.
آموزش امواج الیوت.اصلاح در دوبعد قیمت و زمان.توسط پویا ابراهیمی
دیدگاه شما