در مطالب بعدی حرکات اصلاحی و انگیزشی به صورت کامل به شما آموزش داده می شود.
تصویر زیر کانال صعودی رسم شده بر روی نمودار قیمت سهام قشرین را نشان می دهد. در این تصویر، محدوده قیمت در یک کانال مشخص کانالیزه شده است.
کانالیزه کردن نمودار درک مفهوم کانال قیمت
کانالیزه کردن نمودار یکی از پرکاربردترین و در عین حال ابتداییترین کارهایی است که توسط تحلیلگران تکنیکال انجام میشود. اگر با کانالیزه کردن آشنا نیستید حتما در دروه آموزش پرایس اکشن شرکت کنید.
کانالهای قیمتی زمانی شکل میگیرند که قیمت سهم به دلیل کشمکش بین نیروهای عرضه و تقاضا بین دو خط موازی با یکدیگر در حرکت باشند در این حالتها میتوان با رسم کانال از آنها در تحلیلهای خود استفاده برد.
تحلیلگران تکنیکال همیشه بهدنبال الگوها، تعیین روند و خطوط حمایت و مقاومت در چارتهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها بتوانند آینده سهمها را پیشبینی کرده و بر مبنای آن اقدام به معامله کنند.
یکی از استفادههایی که از این کانالهای قیمتی صورت میگیرد تعیین نقاط شکست و مشخص کردن نقاط ورود و خروج به سهم میباشد.
ترسیم کانالهای قیمتی
کانالهای قیمتی به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند ولی نحوه رسم آنها با یکدیگر تفاوتی ندارد.
برای رسم این کانالها ما به دو خط تقریبا موازی نیاز داریم. یک خط همان خط روند ما میباشد که برای رسم آن نیاز به حداقل دو نقطه داریم ولی برای رسم خط موازی با خط روند تنها وجود یک نقطه به شرح زیر کافی است.
هر چه تعداد برخورد قیمت با این درک مفهوم کانال قیمت خطوط بیشتر شود اعتبار خط و در نتیجه اعتبار کانال افزایش پیدا میکند. برای رسم کانالهای موازی در ایزیچارت ابزار رسمی به همین نام وجود دارد که میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
خط روند چیست؟
کانال واقعی
زمانی که قیمت در محدوده دو خط موازی به گونه ای نوسان کند که دو تماس در بالای نمودار و دو تماس در پایین نمودار داشته باشیم میتوان گفت درک مفهوم کانال قیمت که کانال واقعی تشکیل شده است.
در این کانال می توانیم در محدوده کف کانال خریدار سهم و در محدوده سقف کانال فروشنده سهم باشیم.
ساختار کانالیزه صعودی
در ساختار کانالیزه صعودی استراتژی باید خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال باشد. پس از رسم خط روند، نقطهای که در آن بازه نشاندهنده بیشترین قیمت است را در نظر گرفته و خطی موازی خط روند رسم کرده که آن نقطه را نیز در بر بگیرد.
اما باید توجه داشت که چون روند صعودی است امکان بالا رفتن قیمت در بازه میان مدت نیز وجود دارد پس بهتر است حجم های فروش در این محدوده بالا نباشد.
نمودار زیر مربوط به کانال صعودی است.
ساختار کانالیزه نزولی
در ساختار کانالیزه نزولی بهترین استراتژی فروش در سقف کانال می باشد. البته در بازار سرمایه ایران فعلا امکان موقعیت فروش با قصد کسب سود وجود ندارد ولی در سایر بازارهای مالی که دو طرفه هست میتوان اینگونه معاملات را انجام داد.
ا برای رسم آنها ابتدا باید خط روند را رسم کرده و سپس پایینترین نقطه در آن بازه را در نظر گرفته تا خط کانال را رسم کنیم.
در ساختار کانالیزه نزولی بهتر است با احتیاط فراوان به خرید اقدام کنیم هر چند توجیهی برای این کار نیز وجود ندارد.
نمودار زیر مربوط به کانال نزولی است.
ساختار کانالیزه خنثی
در ساختار کانالیزه خنثی بهترین استرانژی برای معامله خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد تا زمانی که نمودار پرقدرت کانال خود را رو به بالا بشکند که پس از آن میتوان به موقعیت معاملاتی جدید در بازار فکر کرد.
در یک کانال خنثی قیمت بین دو خط افقی موازی در نوسان است و استراتژی خرید در کف و فروش در سقف میتواند ایده خوبی باشد تا زمانیکه قیمت، کانال را در یکی از دو طرف شکسته و از حالت خنثی به حالت صعودی و یا نزولی تبدیل شود.
نمودار زیر مربوط به کانال خنثی است.
نکات مربوط به انواع کانالها
در تمامی سه مدل کانال ذکر شده، خط پایین کانال حکم یک حمایت و خط بالایی آن نقش یک مقاومت را برای قیمت بازی میکند.
هیچ کانال یا روندی قرار نیست برای همیشه ادامه داشته باشد و سرانجام در یکی از برخوردهای قیمت با کف یا سقف کانال آن ها شکسته میشوند و قیمت از کانال خارج میگردد.
در هنگام شکست این خطوط ما انتظار حرکت قیمت در مسیر شکست را از سهم داریم پس شکست این کانالها هم میتواند یک استراتژی معاملاتی برای ما باشد و در هنگام شکست با توجه به اینکه خط حمایت شکسته شده یا خط مقاومت در موقعیت معاملاتی صحیح قرار بگیریم.
در یک کانال یکی از حرکتهایی که نشاندهنده شکست آن است عدم نوسان کامل قیمت میباشد، به این معنا که قیمت در نوسانهای خود به صورت کامل به سمت یکی از خطهای کانال حرکت نمیکند و در میانه راه باز میگردد.
این حرکت زنگ هشداری برای شکست خط مقابل خطی میباشد که قیمت در نوسانهای خود آن را لمس نمیکند.
در هنگام شکست کانال انتظار میرود کانال در جهت شکست به اندازه پهنای آن حرکت کند. به شکل زیر توجه کنید:
استفاده از کانالهای قیمتی در کنار سادگی و کارایی، مانند سایر تحلیلها نتیجه قطعی نمیدهند. به این دلیل که در حرکت یک قیمت عوامل متعددی تاثیرگذار هستند.
پس استفاده از چند الگو و یا اندیکاتور همیشه بهتر از استفاده از یک الگو میباشد و ریسک معاملات ما را کاهش و در نتیجه میانگین سودآوری معاملات را بهبود میبخشد.
آموزش نحوه ترسیم یک کانال در پلتفرم تریدینگ ویو
پلتفرم تریدینگ ویو یکی از پلتفرمهای معروف برای مشاهده و تحلیل نمودارهای قیمتی است که تمامی ابزار تحلیل تکنیکال را در خود جای داده است.
برای مشاهده نمودار قیمت سهام بورس ایران میتوانید به سایت رهاورد مراجعه کنید. شما در نرم افزارهای مختلف، کانالها را صرفا با دو خط موازی میتوانید ترسیم کنید و اینکار بسیار راحت است.
اما ابزاری در تریدینگ ویو است که به کمک آن به راحتی میتوانید کانالها را بر روی چارت قیمت رسم کنید. برای این منظور به منوی ابزار سمت چپ مراجعه کنید و گزینه Parallel Channel را انتخاب کنید.
سپس نشانگر موس را در نقطه اول (پیوت ۱) بگذارید و کلیک کنید و آن را از نقطه دوم امتداد دهید و دوباره کلیک کنید و سپس به سمت بالا بکشید تا کانال باز شود. با کمی دستکاری خطوط کانال، میتوانید به راحتی آن را روی نمودار فیکس کنید.پ
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
- هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر درک مفهوم کانال قیمت باشند.
- به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
- همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
- اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
- وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است.
- با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که ۱۰۰٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
- یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
- آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
سوالی که در رسم کانال در تحلیل تکنیکال پیش میآید این است که به چند نقطه برای انجام این کار نیازمندیم. زمانی که میخواهیم کانالی معتبر ترسیم کنیم، به پنج نقطه نیاز داریم. به این ترتیب میتوانیم استراتژیهای مختلفی را بر اساس کانال ترسیمی پیاده کنیم.
ا لبته بهتر است به این مطلب هم اشاره کنیم که برخی معتقدند با در دست داشتن چهار نقطه نیز میتوان کانال را ترسیم کرد. اما نکته اینجاست که هر چه تعداد نقاط بیشتر باشد، به اعتبار کانال ترسیمی نیز افزوده خواهد شد.
به عنوان یک نکته دیگر باید به این مسئله هم اشاره کرد که کانالهایی که شیب کمتری دارند معتبرتر از سایر کانالها هستند. همچنین به طور کلی هرچه سهم در مدت طولانیتری در کانال حرکت کند، این امر خبر از معتبرتر بودن کانال میدهد. در نتیجه میتوان تثبیت روند سهم را از این مسئله برداشت کرد.
روند کانال قیمت به چه صورتی تشخیص داده میشود؟
آنچه که نشاندهنده صعودی یا نزولی بودن روند کانال است، شیب نمودار قیمت است. زمانی که کانال قیمت صعودی است این امر نشاندهنده وجود خط روندی با شیب مثبت و روبه بالاست. این مسئله نشان میدهد که روند قیمت به گونهای است که شاهد افزایش قیمت در سهام هستیم.
اما زمانی که قیمت سهام روند نزولی را تجربه میکند، کانال نزولی خواهد بود. یعنی نمودار سهم با هر تغییر با افت قیمت مواجه میشود و از میزان ارزش دارایی کاسته میشود.
با این تفاسیر میتوان دریافت که فایده استفاده از کانال در تحلیل تکنیکال چیست. خطوط حمایت و مقاومت که محدوده کانال را مشخص میکنند، میتوانند سیگنالهایی صادر کنند.
به این ترتیب معاملهگر میتواند از این سیگنالها استفاده کند و سرمایهگذاریهای سودآوری را بر این اساس انجام دهد. معاملهگران علاوه بر توجه به شکست کانال، میتوانند داخل کانال نیز به معامله بپردازند.
با خروج سهم از کانال چه اتفاقی میافتد؟
در چنین شرایطی دو حالت پدید میآید. سهم یا سقف کانال را میشکند یا کف آن را. اگر نمودار از سمت بالای کانال خارج شود، نشاندهنده حرکت صعودی است. به این ترتیب هدف قیمتی به اندازه عرض کانال خواهد بود.
اما زمانی که نمودار قیمت از کف کانال خارج شود، مشخص است که هدف قیمت به سمت پایین حرکت خواهد کرد. میزان آن مجددا به اندازه عرض کانال خواهد بود.
درک مفهوم کانال قیمت در تحلیل تکنیکال کانالیزه
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال با وجود دو نیروی عرضه و تقاضا شکل میگیرد. میزان عرضه و تقاضاست که میتواند موجب ایجاد روند نزولی، صعودی یا خنثی شود. این دو نیرو میتوانند کانال را در بلندمدت تشکیل دهند. زمانی که عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد، کانال نزولی خواهد بود.
اما اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، کانال یک روند صعودی را طی میکند. کانالها در بازههای زمانی متفاوتی پدید میآیند. کانال قیمت میتواند در اوراق بهاداری نظیر معاملات آتی، صندوق سرمایهگذاری، صندوق قابل معامله و سایر موارد نیز ایجاد شود.
تکنیکالیستها از الگوهای نموداری بسیار استقبال میکنند. آنها از این الگوها بهره میبرند تا بتوانند در معاملات تصمیمگیری بهتری انجام دهند.
زمانی که پرایس اکشن در یک سهام، چند کف و سقف ایجاد کند که بتوان یک الگوی مشخص را به این روش تشخیص داد، با ترسیم این سقفها و کفها، کانال قیمت ایجاد میشود.
کاربردهای کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
شکسته شدن یکی از دو خط اصلی کانال، نشانه تغییرات مهم در سهام است.
خط روند اصلی در کانالهای صعودی خط کف کانال و در کانالهای نزولی، خط سقف کانال است. اگر کانال صعودی در جهت نزولی شکسته شود، مفهوم آن ادامه روند قیمت در جهت مخالف کانال (یعنی نزولی) است. کانالیزه
به این ترتیب برخی از معاملهگران پس از برخورد نمودار قیمت با سقف کانال صعودی، اقدام به فروش میکنند. البته این احتمال نیز وجود دارد که کانال همسو با روند فعلی خود نیز شکسته شود و با شتاب بیشتر به روند کنونیاش ادامه دهد.
یکی دیگر از کاربردهای کانال این است که میتوان بر اساس آن به ضعیف بودن روند پی برد. گاهی نمیتوان کانال را به درک مفهوم کانال قیمت وسیله نقطههایی که در سهم وجود دارد، ترسیم کرد . به این ترتیب این مسئله اخطاری است که خبر از ضعف روند میدهد.
تحلیل کانال قیمت کانالیزه
سرمایهگذاران معمولا بیشتر سود خود را از سهامی دریافت میکنند که مسیر قیمتی مشخصی را در کانال دنبال میکند. در روندهای صعودی با تشخیص موقعیت خرید صحیح میتوان به سودهای فراوانی دسترسی پیدا کرد.
زمانی که کانال قیمت ترسیم میشود، سرمایهگذار چنین انتظار دارد که سهام با نزدیک شدن به محدوده پایین کانال، مجددا روندی صعودی را تجربه کند. چنین مسئلهای به سرمایهگذار کمک میکند تا سهام را در قیمت پایین خریداری و از این مسئله کسب سود کند.
در یک کانال صعودی، سرمایهگذاری که پیشبینی میکند سقف کانال شکسته خواهد شد، اقداماتی را با توجه به این امر در نظر میگیرد. شکست سقف کانال موجب افزایش قیمت دارایی میشود. به این ترتیب سهامدار داراییهای خود را نگهداری میکند تا بتواند سود بیشتری کسب کند.
اما زمانی که سهام در محدوده کانال نوسان کند و نتواند سقف را بشکند، میتوان دارایی را فروخت. همچنین میتوان یک معامله شورت را هنگامی که قیمت در سقف کانال قرار دارد، انجام داد و به سود رسید.
منظور از شورت کردن آن است که معاملهگر دارایی را در قیمتی مناسب بفروشد؛ به آن امید که بتواند در آینده و با ریزش سهم، آن را در قیمتی پایینتر خریداری کند.
آیا از کانال قیمت نزولی هم میتوان سودآوری کرد؟
قطعا بله. هنر یک معاملهگر آن است که دقیقا در شرایطی سودآوری کند که باقی افراد از آن عاجزند. در یک کانال نزولی، معامهگر مترصد آن است که به محض رسیدن قیمت به محدوده سقف کانال، معامله را شورت کند. کانالیزه
چنانچه قیمت به پایین درک مفهوم کانال قیمت کانال برسد و کمتر شود، سهامدار میتواند با خرید مجدد همان سهم در قیمت پایینتر به سود برسد.
به علاوه سهامدار میتواند در یک کانال نزولی، با پیشبینی شکست کانال در جهت صعودی، سهامی را خریداری کند. سپس با رشد قیمت، آن را به فروش برساند و کسب سود کند. کانالیزه
برخی از معاملهگرانی که ریسکپذیرتر هستند، با استفاده از تحلیل تکنیکال در جهت مخالف روند حرکت میکنند. این امر بسیار خطرناک است و میتواند سهامدار را متضرر کند. طبیعی است که در صورت سودآوری، میزان سود نیز در این روش بسیار بالا خواهد بود. کانالیزه
شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟
حتما برایتان اتفاق افتاده که وقتی دارید به یک نمودار قیمتی نگاه میکنید، یک شکاف یا ناپیوستگی ببینید. این شکاف یا ناپیوستگی در واقع همان شکاف قیمتی (Price Gap) است. در این مقاله میخواهیم شما را به طور کامل با این مفهوم آشنا کنیم و بگوییم چطور باید استراتژیهای خود را با این موضوع تنظیم کنید. با مدرسه تحلیل همراه باشید.
شکاف قیمتی(Price Gap) در تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که گفتیم در این مقاله سعی داریم شما را با مفهوم شکاف قیمتی آشنا کنیم. همچنین انواع شکافهای قیمتی در نمودارها را به تفصیل توضیح میدهیم.
شکاف چیست؟
زمانی شکاف اتفاق میافتد که قیمت یک سهم یا ابزار معاملاتی دیگر، بالاتر یا پایینتر از قیمت بسته شدن روز قبل باز میشود و هیچ فعالیت تجاری در بین آنها وجود ندارد.
شکل زیر بیانگر شکاف قیمتی در نمودار سهام شرکت بانک ملت با نماد وبملت است.
در ادامه با انواع شکافها آشنا میشویم.
شکاف معمولی چیست؟
شکاف معمولی، شکاف قیمتی است که در نمودار قیمت یک دارایی یافت میشود. این شکافهای گاه به گاه توسط جریانهای عادی بازار ایجاد میشوند و همانطور که از نام آن پیداست بسیار معمولی هستند. آنها به صورت گرافیکی با یک پرش یا افت غیر خطی از یک نقطه در نمودار به نقطه دیگر نشان میدهند.
مفهوم شکاف معمولی
این شکاف وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست ( اخبار، رویداهای سیاسی، اجتماعی)، به طور کلی، هیچ رویداد مهمی پیش از این نوع شکاف وجود ندارد. شکافهای معمولی، معمولاً نسبتاً سریع (معمولاً ظرف چند روز) در مقایسه با سایر انواع شکاف پر میشوند. شکاف های معمولی به عنوان «شکاف منطقه» یا «شکاف معاملاتی» نیز شناخته میشوند و معمولاً با میانگین حجم معاملات همراه هستند.
از آنجایی که شکافهای معمولی رویدادهای نسبتاً کوچک، عادی و تا حدی منظم در قیمت یک دارایی هستند، هیچ بینش تحلیلی واقعی برای آنها وجود ندارد. این شکافها اغلب در داراییهایی بین قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت باز شدن روز بعد مشاهده میشوند. در موارد خاص به دلیل وقوع اتفاقات مهم در آخر هفته که بازار بسته است، شکاف معمولی نسبتا بزرگ در ابتدای هفته جدید رویت میشود. این شکافها تاثیر چندانی در تحلیل جاری ما نخواهد داشت.
یکی از نشانههای این شکاف پر شدن شکاف است، به این معنی که قیمت در ادامه به جایی که شکاف در ابتدا شروع میشود باز میگردد. به عنوان مثال، اگر سهامی در فلان روز در قیمت X بسته شود، و سپس روز بعد با قیمتی بالاتر باز گردد، قیمت روز سوم شامل سطح قیمت روز اول یا همان X خواهد بود.
شکل زیر نمایش شکاف معمولی مربوط به سهام شرکت بانک ملت با نماد وبملت است. در ادامه شاهد پر شدن شکاف هستیم.
شکافهای معمولی در مقابل انواع دیگر شکافها
شکاف دیگری نیز به نام شکاف شکست میتوان بیان کرد. هنگامی که قیمت پر شتاب و همراه با شکاف از سطوح حمایت و مقاومت عبور کند، شکاف را شکاف شکست مینامند.
شکاف شکست
شکافهای شکست نیز معمولاً با تأیید یک روند جدید مرتبط هستند. به عنوان مثال، روند قبلی ممکن است نزولی باشد، سپس قیمت با تشکیل الگوی قیمتی، همراه با شکاف به سمت بالا حرکت میکند.در اینصورت میتوان تاییدی بر اتمام روند نزولی و شروع روند صعودی داشت. در این حالت شکاف شکست، نشان دهنده قدرت خریداران است، که علاوه بر شکست الگوی نمودار، به صعود بیشتر نیز اشاره دارد.
زمانیکه شکاف شکست همراه با حجم بالا صورت گیرد، حاکی از حرکت قیمت در جهت شکاف است. اما در صورتیکه شکاف قیمت بالاتر از مقاومت یا پایینتر از سطح حمایت باشد ولی نتواند قیمت را حفظ کند و به محدوده معاملات قبلی بازگردد، سناریو حرکت قیمت در جهت شکاف نقض میشود.
شکل زیر نمایش شکاف شکست پس از تشکیل الگوی مثلث، همراه با افزایش حجم معاملات در سهام شرکت ایران خودرو(خودرو) است. در ادامه شاهد رشد قیمت در جهت شکاف هستیم.
درک مفهوم شکاف شکست
همانطور که گفتیم شکاف شکست زمانی اتفاق میافتد که شکاف قیمت بالاتر از ناحیه حمایت یا مقاومت باشد، مانند شکافهایی که در طول یک محدوده معاملاتی ایجاد میشوند. هنگامی که قیمت از طریق یک شکاف از محدوده معاملاتی معتبر خارج میشود، این یک شکاف شکست است. یک شکاف شکست همچنین میتواند از نوع دیگری از الگوی نمودار، مانند مثلث، گوه، فنجان و دسته، یا الگوی سر و شانهها رخ دهد.
شکافها میتوانند در هر زمانی رخ دهند، اما به احتمال زیاد پس از اطلاعیههای سود یا سایر اعلامیههای شرکت بزرگ رخ میدهند.
روند و چرخه قیمت
در حالی که هر روندی دارای شکاف شکست نیست، برخی از روندها دارای شکاف شکست هستند و اغلب در اوایل روند زمانی که قیمت حرکت قابل توجهی خارج از الگوی نمودار انجام میدهد، دیده میشود. هر زمان که یک الگوی نمودار قابل توجه با شکاف دنبال میشود، میتوان آن را شکاف شکست نامید.
شکاف فراری
همانطور که روند شتاب میگیرد، نوع دیگری از شکاف به نام شکاف فراری مشاهده میشود. شکاف فرار زمانی است که قیمت به طور قابل توجهی بالاتر از بسته شدن قبلی در یک روند صعودی ایجاد شده باز میشود. در طول یک روند نزولی، شکاف فرار زمانی است که قیمت به طور قابل توجهی کمتر از بسته شدن قبلی باز میشود. به طور معمول قیمت در طی چند هفته و گاهی در عرض چند روز یا حتی روز بعد به حرکت در جهت شکاف فرار ادامه می دهد. یک شکاف فرار نیازی به شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت اصلی (مانند شکاف شکست) ندارد، اما باید در جهت روند فعلی رخ دهد.
در ادامه شکاف شکست و شکاف فراری در سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) را میبینیم.
شکاف خستگی
همانطور که یک روند به پایان خود نزدیک میشود، ممکن است شکاف فرسودگی را تجربه کند. شکاف فرسودگی در نزدیکی پایان یک روند رخ میدهد و توسط گروه نهایی خریداران، که از عدم خرید قبلی پشیمان هستند، ایجاد میشود. در یک روند نزولی، شکاف فرسودگی شکافی است که توسط فروشندگان ایجاد میشود. شکاف خستگی شبیه شکاف فرار است، با این تفاوت که شکاف خستگی معمولاً با حجم بسیار زیاد همراه است. برخی از شکافهای فرار نیز همینطور هستند، اما معاملهگران همچنین میتوانند مراقب باشند که شکاف های فرسودگی به سرعت پر شوند. از آنجایی که شکاف فرسودگی معمولاً در نزدیکی پایان روند رخ میدهد، هر پیشرفتی که ایجاد میشود معمولاً طی چند هفته و اغلب در طی چند روز پاک میشود (شکاف پر میشود).
همچنین شکافهای رایجی وجود دارد که زمانی رخ میدهد که تفاوت کمی بین قیمت باز و بسته شدن وجود داشته باشد. این نوع شکافها اغلب اتفاق میافتند و از نظر بیشتر معاملهگران ،نسبت به شکافهای فراری و خستگی از اهمیت کمتری برخوردار هستند.
در شکل زیر شکاف خستگی در انتهای روند صعودی را مشاهده میکنید.
نمایش شکافها در بازار سهام
شکل زیر مربوط به نمودار سهام ایران خودرو است. در ابتداقیمت پس از یک روند صعودی، یک الگوی مثلثی را تشکیل می دهد. سپس قیمت به بالای مثلث، در حجم بالا شکاف میدهد و سپس به صعود ادامه میدهد، این یک شکاف شکست است. شکاف مشاهده شده بعدی نمونه یک شکاف فراری و در جهت روند قبلی است.
پر کردن یا پر نکردن شکاف
وقتی کسی میگوید شکاف پر شده است، یعنی این که قیمت به سطح اولیه قبل از شکاف برگشته است. این رفتار بسیار رایج است.
در شکل زیر پر شدن شکاف قیمتی در سهام شرکت پالایش نفت تهران (شتران) را مشاهده میبینید.
- هیجان غیرمنطقی: افزایش و یا کاهش اولیه قیمت ممکن است بیش از حد خوش بینانه یا بدبینانه باشد، بنابراین قیمت نیاز به اصلاح دارد.
از دلایل پر شدن شکاف قیمت میتوان موارد زیر را ذکر کرد:
- مقاومت تحلیلی: زمانی که قیمت به شدت بالا یا پایین میرود، هیچ حمایت یا مقاومتی از خود بر جای نمیگذارد.
- الگوی قیمت: الگوهای قیمت برای طبقه بندی شکافها استفاده میشود و میتواند به شما بگوید که آیا شکاف پر میشود یا خیر. شکافهای خستگی معمولاً بیشترین احتمال پر شدن را دارند زیرا نشانگر پایان یک روند قیمتی هستند، در حالی که شکافهای معمولی و شکست به طور قابل توجهی کمتر پر میشوند زیرا برای تأیید جهت روند فعلی استفاده میشوند.
هنگامی که شکافها در همان روز معاملاتی که در آن رخ میدهند پر میشوند، به آن محو شدن میگویند. به عنوان مثال، فرض کنید شرکتی سود هر سهم زیادی را برای این سه ماهه اعلام میکند و در بازه زمانی باز افزایش مییابد (به این معنی که به طور قابل توجهی بالاتر از بسته شدن قبلی خود باز شد). حال فرض کنید با گذشت روز، مردم متوجه میشوند که صورت جریان نقدی نقاط ضعفی را نشان میدهد، بنابراین شروع به فروش میکنند. در نهایت، قیمت به قیمت بسته شدن دیروز میرسد و شکاف پر میشود. بسیاری از معامله گران روزانه از این استراتژی در طول فصل سود یا در زمان های دیگر که هیجان غیرمنطقی در اوج است استفاده میکنند. شایان ذکر است این موارد شامل بازار فارکس و ارزهای دیجیتال میشود.
جمعبندی: خلاصه تعاریف شکاف قیمتی
در این قسمت یکبار دیگر تمام تعاریف را به طور خلاصه با هم مرور میکنیم:
شکست عبارت است از حرکت قیمت یک دارایی از طریق سطح مشخصی از حمایت یا مقاومت. شکستها فرصت خرید و فروش برای برخی از معاملهگران محسوب میشوند.
شکاف معمولی یک شکاف قیمتی است که در نمودار قیمت یک دارایی یافت میشود. این شکاف ها توسط نیروهای عادی بازار ایجاد می شوند و بسیار رایج هستند.
معمولا شکاف فراری زمانی در نمودارها رویت میشود که فعالیت معاملاتی از قیمتهای متوالی عبور میکند که معمولا ناشی از علاقه شدید سرمایهگذاران میباشد.
در صورتیکه پس از افزایش سریع قیمت، سهام شروع به کاهش میکند، شکاف خستگی شکل میگیرد.
زمانی شکاف شکست اتفاق میافتد که شکاف قیمت بالاتر از ناحیه حمایت یا مقاومت باشد، مانند شکافهایی که در طول یک محدوده معاملاتی ایجاد میشوند.
شکاف در بازار بورس ایران
شکافهای قیمتی در بازار بورس ایران میتوان به دو دسته شکاف واقعی و شکاف غیرواقعی دستهبندی کرد. شکاف واقعی ناشی از عرضه و تقاضا در بازارهای معاملاتی است که شامل شکافهای ذکر شده در بالا هستند. شکافهای غیر واقعی درک مفهوم کانال قیمت ناشی از افزایش سرمایه، و پرداخت DPS هستند که ناشی از عرضه و تقاضا نیست. در صورت تمایل به اطلاعات بیشتر مقاله مربوط به نمودارهای تعدیل شده و تعدیل نشده را مطالعه کنید.
جمع بندی
در این مقاله در مورد مفهوم شکاف قیمتی صحبت کردیم و گفتیم زمانیکه قیمت یک سهام یا دارایی بدون هیچ فعالیت تجاری، بالاتر و یا پایینتر از قیمت روز قبل باز شود، ایجاد شکاف قیمتی در نمودار میکند. شکافهای قیمتی را میتوان به شکاف معمولی، شکاف فراری، شکاف خستگی و شکاف شکست دستهبندی کرد که هر کدام به اختصار توضیح دادیم. همچنین مفهوم شکاف واقعی و غیر واقعی را توضیح دادیم. شما هم میتوانید تجربیات خود را در این زمینه در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
زمانی شکاف اتفاق میافتد که قیمت یک سهم یا ابزار معاملاتی دیگر، بالاتر یا پایینتر از قیمت بسته شدن روز قبل باز میشود و هیچ فعالیت تجاری در بین آنها وجود ندارد.
وقتی کسی میگوید شکاف پر شده است، یعنی این که قیمت به سطح اولیه قبل از شکاف برگشته است. این رفتار بسیار رایج است.
آموزش ترسیم کانال صعودی در تحلیل تکنیکال
از ملزومات رسم کانال صعودی، آشنایی کامل با ترسیم خطوط روند صعودی در تحلیل تکنیکال و پیوت در تحلیل تکنیکال است.
بدون آشنایی با کامل با موارد ذکر شده، امکان رسم کانال صعودی وجود ندارد.
پس در صورتی که آموزش های مربوط به خط روند صعودی و پیوت در تحلیل تکنیکال را مشاهده ننموده اید، توصیه می کنیم قبل از شروع این آموزش، به این مطالب مراجعه کرده و آنها را به طور کامل یاد بگیرید.
روش ترسیم کانال صعودی
برای رسم کانال صعودی، ابتدا لازم است خط روند صعودی را رسم کنید.
پس از رسم خط روند صعودی، بین دو پیوتی که با استفاده از آنها خط روند صعودی را رسم کردید (پیوت هایی که در تصویر زیر با رنگ قرمز مشخص شده اند)، پیوت های سقفی (پیوت هایی که در تصویر زیر با رنگ زدر مشخص شده اند) را مشاهده می کنید.
از آن پیوت های سقف، بلندترین پیوت را انتخاب کرده و خط روند صعودی را بر روی آن کپی کنید.
بدین شکل دو خط موازی شکل میگیرد که این دو خط، کانال صعودی را تشکیل می دهند.
برای درک بهتر این فرایند به تصاویر زیر توجه کنید.
در کانال صعودی، خط بالایی کانال، سقف کانال صعودی یا سطح مقاومت و خط پایینی کانال، کف کانال صعودی یا سطح حمایت نامیده می شوند.
ابزار مخصوص رسم کانال
برای رسم کانال صعودی، به جای استفاده از ابزار خط و کپی کردن آن، شما می توانید از ابزار مخصوص رسم کانال استفاده کنید.
این ابزار شبیه به ابزار خط عمل می کند. تفاوت این است که هنگام استفاده از آن برای رسم خط کانال، خطی موازی با خطی که شما رسم می کنید، به صورت خودکار در پایین خط شما رسم می شود و نیاز به کپی کردن خط روند صعودی توسط شما را از بین می برد.
در تصویر زیر آیکون مربوط به این ابزار با رنگ قرمز مشخص شده است.
برای استفاده از این ابزار، بر روی آیکون مربوط به آن در نوار بالا کلیک کنید تا فعال شود.
پس از آن، بر روی پیوت اولی که برای رسم خط روند صعودی انتخاب کرده اید، کلیک کنید. در این حالت کلیک خود را نگه داشته و نشانگر ماوس خود را تا پیوت دوم بکشید.
این عمل همانند رسم خط روند صعودی است و تنها تفاوت آن، استفاده از ابزار کانال به جای استفاده از ابزار خط برای انجام آن است.
در تصویر زیر، خطوط شکل گرفته پس از استفاده از ابزار کانال کشی را مشاهده می کنید.
پس از انجام این مراحل، برای ترسیم کانال صعودی، لازم است که خط پایینی را گرفته و بر روی بالاترین پیوت سقف قرار دهید.
در تصویر زیر، درک مفهوم کانال قیمت خطوط تصویر بالا پس از انتقال خط کف کانال (خط شماره 2) به موقعیت مناسب را مشاهده می کنید.
پس از انجام این اعمال، خطوط کانال را امتداد دهید تا طول مورد نیاز از نمودار قیمت – زمان را پوشش بدهند.
برای امتداد خط، کافیست در حالی که کلید شیف را نگه داشته اید بر روی نقطه انتهایی خط کلیک کنید و بکشید.
پیوت های مناسب برای رسم کانال درک مفهوم کانال قیمت صعودی
همانطور که در مطالب قبل گفتیم، در هنگام تحلیل تکنیکال، حرکات و واکنش های آخر بازار مهم تر هستند.
در هنگام رسم کانال صعودی نیز این قاعده صدق می کند؛ یعنی پیوت های آخر بازار برای رسم کانال مناسب تر هستند.
دلیل این امر آن است که حرکت و واکنش های انتهایی بازار به روند فعلی بازار نزدیک تر بوده و تأثیر بیشتری بر روند فعلی بازار دارند.
موارد استفاده و عدم استفاده از کانال صعودی
توجه داشته باشید که هر کانال صعودی رسم شده قابل استفاده نیست؛ بدین معنی که کانال رسم شده، باید شروطی را رعایت کرده باشد. در زیر به بررسی این مورد می پردازیم.
از مواردی که کانال صعودی باید رعایت کرده باشد این است که نمودار قیمت – زمان، نباید خطوط سقف یا کف کانال را شکسته باشد.
در صورتی که نمودار قیمت – زمان، کانال صعودی را در یک یا چند نقطه شکسته باشد، اصطلاحاً گفته می شود که نمودار قیمت نسبت به کانال واکنش مناسب نداشته است.
در تصویر زیر، کانال رسم شده بر روی سهم قشرین را مشاهده می کنید. در این تصویر، نمودار قیمت در نقاط مشخص شده، سقف کانال صعودی را شکسته است. بنابراین می توان گفت نمودار نسبت به کانال واکنش خوبی نداشته و این کانال قابل استفاده نیست.
نمونه اصلاح خط سقف کانال صعودی

در چنین مواردی باید از پیوت سقفی برای رسم خط سقف کانال صعودی استفاده کنید، که بالاتر از پیوت های سقف دیگر باشد.
در تصویر زیر، خط سقف کانال را بعد از اصلاح مشاهده می کنید. همانطور که می بینید برای اصلاح خط سقف، مجبور شده ایم این خط را از روی پیوت مشخص شده با رنگ فرمز، به پیوت مشخص شده با رنگ زرد انتقال دهیم.
نمونه اصلاح خط کف کانال صعودی
در تصویر زیر مورد بالا را در نمودار قیمت – زمان انس جهانی مشاهده می کنید.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، در این سهم نیز نمودار قیمت واکنش مناسبی به کانال نداشته است.
اما در این مورد شکستن کانال توسط نمودار سهم زیاد شدید نیست. در این مواقع، شما می توانید خط روند خود را اندکی اصلاح کنید.
در تصویر زیر، خط روند اصلاح شده را مشاهده می کنید.
توجه داشته باشید که امکان اصلاح خط روند در سهم هایی که شکستن خط روند شدید است وجود ندارد و شما نمی توانید خط روند را برای تشکیل کانال اصلاح کنید.
در صورت انجام این عمل در نمودارهایی که شکستن خط روند توسط نمودار قیمت فاحش است، خط روند اعتبار خود را از دست داده و امکان استفاده از آن برای تحلیل روند قیمت از بین می رود.
کاربرد کانال های صعودی
در سهام هایی که قیمت آنها به صورت اصلاحی حرکت می کند، قیمت تمایل دارد که در کانال مشخصی حرکت کند.
در مطالب بعدی حرکات اصلاحی و انگیزشی به صورت کامل به شما آموزش داده می شود.
تصویر زیر کانال صعودی رسم شده بر روی نمودار قیمت سهام قشرین را نشان می دهد. در این تصویر، محدوده قیمت در یک کانال مشخص کانالیزه شده است.
در تصویر زیر، در صورتی که قسمت مشخص شده با رنگ قرمز از نمودار شکل نگرفته باشد، ما انتظار داریم نمودار روند اصلاحی به خود بگیرد و قیمت ریزش داشته باشد و در مسیری که با رنگ زرد مشخص شده است حرکت کند.
و یا در صورتی که سقف کانال شکسته شود، این نمودار به روند افزایشی خود ادامه داده و در مسیر مشخص شده با رنگ قرمز حرکت کند.
نحوه تشخیص شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت در ویدیوی مفهوم شکست در تحلیل تکنیکال به طور کامل آموزش داده شده است.
مفهوم و تسلط به چرخه های بازار
قیمت بر اساس الگو های تکرار شونده پیشروی می کند و گذشته را دوباره تکرار می کند.اما فقط 4 نوع چرخه بازار رفتاری دارد.
- اسپایک (Spike)
- کانال (Channel)
- تریدینگ رنج (Trading Range)
- الگوی وی (V patern)
مفهوم و تسلط به چرخه بازار
1_ مرحله اسپایک (Spike) :
- به حرکت سریع و با مومنتوم بالای قیمت در یک جهت با کندل های بزرگ و یا کاملا همرنگ اسپایک گفته می شود.
- اسپایک زمانی رخ می دهد که قیمت به هر دلیلی با عرضه و تقاضای بالایی رو به رو می شود و یک طرف از معامله گران بر طرف دیگر با حجم ورودی بالا غلبه می کند.
- در حرکت اسپایک قیمت بیشتر از توان حرکتی خود حرکت میکند و ما باید در جهت کندل های اسپایک وارد معامله شویم و معامله خلاف آن انجام ندهیم.
- معمولا حرکت اسپایک سود خوبی را به ما میدهد و برعکس، اگر بدون استاپ لاس (SL) معامله نماییم ضرر بسیاری را به ما متحمل می کند.
- اسپایک ها بر اساس فرکتالی بودن بازار از تایم 1 ثانیه الی سالانه امکان وقوع دارد.
- اسپایک ها عامل اصلی ایجاد گپ در بازار ها هستند.
- اخبار مهم معمولا ایجاد اسپایک می کنند.
- معمولا حجم معاملات بسیار بالا می رود.
- معمولا اسپایک در تایم کمی رخ می دهد.
از کجا بفهمیم به انتهای اسپایک رسیده ایم ؟
ابتدا باید تایم فریم حرکت اسپایک را تشخیص دهیم سپس باید عامل ایجاد کننده آن را بدانیم
- اگر عامل آن خبر باشد قیمت تا تخلیه شدن هیجان و از بین رفتن اثر آن پیش روی میکند. گاهی این اثر پایان می یابد اما به این دلیل که اخبار خاصی بوده است روند بلند مدتی قیمت تغییر می کند.
- اگر عامل آن برتری فروشندگان (seller) و یا خریداران (buyers) باشد قیمت تا پیووت های اصلی و نقاط مهم پیشروی میکند. دلیل این اتفاق دیدگاه عمومی می باشد. وقتی کسی وارد معامله می شود حد ضرر و حد سودی برای خود انتخاب نموده، در حرکت اسپایک معمولا گره های ریز و به خصوص گره هایی که در تایم پایین تر هستند به راحتی اینگولف می شود اما چون حد سود و حد ضرر وجود دارد، در نقطه ای که اکثر معامله گران آنجا را می بینند، قیمت مومنتوم خود را از دست می دهد.
- وقتی قیمت از موینگ 20 (متعلق به تایم فریم حرکت) فاصله زیادی می گیرد معمولا بعد از وقوع کندل داجی و یا پین بار تا موینگ و یا FL اصلاح خواهد داشت؛ که ما پیشنهاد میکنیم در این حرکت وارد پوزیشنی نشوید زیرا فعلا بازار احتمال ادامه روند را دارد.
- یکی از نشانه های کم شدن قدرت اسپایک وقوع کندل های ضعف و کندل پولبک می باشد.
اکنون به حرکت بعد از اسپایک میرسیم: وقتی قیمت در حرکت اسپایک به سطح مهمی میرسد، باید ببینیم آیا آن سطح را اینگولف کرده است و یا خیر؟ در هردو صورت ما با 5 نوع الگو سر و کار خواهیم داشت که به اسم الگو های so4 شناخته می شود(تلفیقی از 3 نوع چرخه اسپایک،تریدینگ رنج و کانال می باشد). که در مقاله ای دیگر به معرفی این الگو ها می پردازیم.
کانال (Channel) :
معمولا بعد از اولین اصلاح اسپایک وارد فاز کانال می شویم. دلیل این اتفاق این است که قیمت هنوز در حال تلاش برای رسیدن به سطح مهم می باشد یا با اسپایک به سطح مهم برخورد کرده است و سپس کانال نزولی ساخته است.
به الگو هایی که بعد از اسپایک رخ می دهند(3drive، پرچم، اندینگ دیاگونال،انوع مثلث و . ) نیز کانال گفته می شود
کانال دارای سه جز اصلی می باشد:
- پیوت رالی: همان اسپایک یا روند پر قدرت اولیه می باشد
- پیووت تصویه: حرکتی است که به گره فرعی بیسی که در گذشته وجود دارد برخورد می کند
- پیووت اصلی : حرکتی که قیمت را به بیس اصلی می رساند
کانال ها صعودی و نزولی به دنبال افزایش شیب و بریک اوت هستند تا زمانی که به یک محدوده حمایتی و مقاومتی مهم برسند.
نحوه ترید در کانال ها:
ابتدا باید ببینیم که قیمت در حرکت اسپایک آیا سطح مهمی (در همان تایم فریم) را اینگولف نموده و به دنبال آن ایجاد کانال نموده است و یا اسپایک سطح مهمی را اینگولف نکرده است و کانال ایجاد شده قصد رسید به آن سطح را دارد.
در صورتی که اسپایک سطح مهمی را اینگولف نموده باشد،تماما در جهت اسپایک وارد معامله می شویم.اگر اینگولف نکرده باشد معمولا قیمت در قالب کانال، در جهت حرکت اسپایک حرکت می کند تا به سطح مهم برسد، بعد از رسیدن و تاچ هدف،وارد فاز مخالف خواهد می شود. در این صورت هدف لگ شروع پیووت تصویه می باشد.
تریدینگ رنج (Trading Range) :
معمولا بعد از اسپایک و کانال، تریدینگ رنج رخ می دهد.
اکستند شدن (گسترده شدن) کانال ها یکی از آلارم های ورود به تریدینگ رنج ها می باشد.
در تریدینگ رنج ها باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
تریدینگ رنج ها معمولا در سطوح مهم رخ می دهند: برای مثال وقتی به خط روند روزانه برسیم، احتمال ایجاد تریدینگ رنج در تایم فریم پایین تر بسیار بالا می باشد.
الگوی V:
این الگو بعد از وقوع اسپایک (معمولا در تایم های پایین) رخ درک مفهوم کانال قیمت می دهد و دقیقا به اندازه اسپایک، در جهت مخالف اسپایک حرکت میکند.
اگر چند تایم از تایمی که الگوی V در آن تشکیل شده است بالاتر برویم، شاهد یک کندل دارای شدوی بلند خواهیم بود.
هنگام اتمام این الگو (در منشاء حرکتی اسپایک به اتمام می رسد) بازار برای مدتی (وابسته به تایم فریم اتفاق) تبدیل به تریدینگ رنج کوتاه می شود
در تصویر زیر شاهد یک رویه اسپایک ( SP) کانال (CH) تریدینگ رنج ( TR) هستیم
این 4 چرخه برای همیشه در بازار تکرار می شوند و بازار روندی غیر از این 3 ندارد. پس ما ابتدا باید این 3 رویه را به خوبی درک نماییم تا بتوانیم تریدر ماهری شویم
شاخص قیمت مصرفکننده CPI چیست؟
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) مقیاسی است که میانگین وزنی قیمتهای سبدی از کالاها و خدمات مانند حمل و نقل، غذا و هزینههای درمانی را بررسی میکند. نحوه محاسبه این شاخص به این صورت است که برای سبدی تعریفشده از کالاها و خدمات، تغییرات قیمت هر مورد را مشخص میکنند و سپس از آنها میانگین میگیرند. از تغییرات CPI به منظور بررسی تغییرات قیمت مربوط به هزینه زندگی استفاده میشود.
CPI از جمله دادههای آماری است که غالبا از آن برای شناسایی دورههای تورم یا تورم منفی استفاده میشود. بعضی اوقات ممکن است این شاخص با شاخص قیمت تولیدکننده مقایسه شود که در آن به جای در نظر گرفتن قیمتهای پرداخت شده توسط مصرفکنندگان، به قیمتهایی که توسط شرکتها و کسبوکارها پرداخت میشود، توجه میکند.
درک مفهوم شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
تورم به معنای افت قدرت خرید یک ارز یا بطور کلی، افزایش قیمتها در طول زمان است. یک برآورد کمّی از نرخ تورمی که در آن کاهش قدرت خرید رخ میدهد، میتواند در افزایش میانگین قیمتی سبدی از کالاها و خدمات در طول یک دوره زمانی، منعکس شود. افزایش کلی قیمتها که معمولا بصورت درصدی بیان میشود، به این معنی است که امروز یک واحد ارزی نسبت به دوره گذشته، توان خرید کمتری دارد.
CPI در واقع شاخصی است که از آن برای سنجش این میانگین تغییرات قیمتی که مصرفکنندگان برای کالاها و خدمات در طول زمان میپردازند، استفاده میشود. به درک مفهوم کانال قیمت عبارتی دیگر، با محاسبه این شاخص سعی میشود سطح کلی قیمت در اقتصاد یک کشور بصورت کمّی مشخص شود و سپس با استفاده از آن، قدرت خرید یک واحد از ارز کشور تعیین میشود. جهت محاسبه CPI، از میانگین وزنی قیمتهای کالاها و خدماتی که بطور تقریبی الگوی مصرفی یک فرد از جامعه را تشکیل میدهد، استفاده میکنند مانند مواد غذایی و نوشیدنی، نرخ اجاره خانه، وسایل و درک مفهوم کانال قیمت مبلمان خانه، لباس، هزینه حملونقل، هزینه درمان، بیمه، آموزش و … .
اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) شاخص CPI را از سال ۱۹۱۳ میلادی بطور ماهانه منتشر میکند. در گزارش CPI امریکا یک دوره زمانی را به عنوان دوره پایه در نظر میگیرند. یعنی میانگین ماهانه شاخص CPI برای دوره ۳۶ ماهه سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۴ (دوره پایه) را برابر ۱۰۰ در نظر میگیرند. به عبارتی دیگر، این شاخص تغییرات قیمت در طول زمان نسبت به دوره پایه را نشان میدهد. برای مثال، اگر شاخص CPI برابر ۱۰۰ باشد، به این معنی است که میزان تورم به سطح دوره پایه (۱۹۸۴) رسیده و اگر شاخص CPI به اندازه ۱۷۵ و ۲۲۵ باشد، یعنی میزان تورم به ترتیب به اندازه ۷۵ درصد و ۱۲۵ درصد نسبت به دوره پایه افزایش یافته است.
اگرچه شاخص CPI تغییرات قیمت کالاها و خدماتی که مردم برای آنها هزینه میکنند را میسنجد، اما بعضی موارد مانند ارزش سهام شرکتها و سرمایهگذاریها در محاسبه آن لحاظ نمیشود.
نحوه محاسبه CPI
اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) هر ماه قیمت یا هزینه حدود ۸۰ هزار مورد کالا و خدمات را از طریق مراجعه به فروشگاهها، شرکتهای تأمینکننده انرژی، خطوط هوایی و … در سراسر کشور ثبت میکند تا بتواند شاخص CPI را تا حد ممکن دقیق محاسبه کند.
فرمولی که از آن برای محاسبه شاخص قیمت مصرفکننده برای یک قلم کالا یا سرویس مورد استفاده قرار میگیرد، بصورت زیر است:
سال پایه توسط اداره آمار کار امریکا (BLS) تعیین میشود.
شاخص CPI چه کاربردی دارد؟
CPI یک شاخص اقتصادی است. این شاخص یکی از گستردهترین روشهای محاسبه تورم و همچنین سنجش میزان مؤثر بودن سیاستهای اقتصادی دولت است. این شاخص در واقع یک دیدگاه کلی درباره تغییرات قیمت در اختیار دولت، صاحبان کسبوکارها و مردم قرار میدهد و لذا میتواند به عنوان یک راهنما به هنگام اتخاذ تصمیمات اقتصادی عمل کند.
بعلاوه از این شاخص به منظور ارزشگذاری پول مردم یک کشور و تعیین قدرت خرید آنها نیز استفاده میشود. بطور کلی، قدرت خرید یک واحد از ارز یک کشور با افزایش کلی سطح قیمتها، کاهش پیدا میکند و برعکس.جدایی از اینکه شما در بازار فارکس تحلیل گر تکنیکال هستید یا فاندامنتال بهتر است از شاخص های اقتصادی مهم و زمان اعلام آن ها مطلع باشید CPI یکی از شاخص های مهم اقتصادی است که بهتر است در ابتدای حرفه معامله گر خود در زمان اعلام آن در تایم فریم های کوتاه مدت ترید نزنید چرا که ممکن است به صورت کوتاه مدت و هیجانی در حرکات جفت ارزها تاثیرگذار باشد .
دیدگاه شما