در هنگامی که فدرال رزرو نرخ بهره را به هر دلیل ثابت نگه می دارد و یا آنرا کاهش می دهد، انتظار رشد قیمت طلا را داشته باشید
دلار چند؟
مناقشه بر سر نرخ برابری ریال با ارزهای خارجی، چند دهه است که هر از چندگاهی، اقتصاد ایران را دستخوش تلاطمات اقتصادی و مناقشات کلامی میان سیاستمداران و اقتصاددانان میکند. بدون آنکه وارد جزئیات دلایل اهمیت نرخ ارز در اقتصاد ایران شویم، تنها اشاره به این نکته را ضروری میدانم که یادآور شویم به ویژه طی پنج دهه گذشته که درآمدهای نفتی نقش اصلی را در ساختار مالی و بودجهای دولت بر عهده گرفته است، تغییرات نرخ ارز و اصرار دولتها در تعیین تکلیف آن، هزینههای گزافی را بر ما تحمیل کرده و فرصتهای فراوانی را به جهت برونرفت از آنچه محصول این چنبره خودساخته است، از ما گرفته است.
تعیین نرخ برابری ارزها، از آن دست مناقشاتی است که بدون ورود به مبحث نظامهای پولی، رسیدن به پاسخ قابل قبول برای آن، دشوار است. در این مقاله، ابتدا نگاهی خواهیم داشته به نظامهای پولی و سپس سعی میشود به استناد نوع نظام پولی موجود در ایران، به پاسخ این پرسش که دلار چند؟ نزدیک شویم. در این مسیر، از مقاله بسیار خوب دکتر فرخ قبادی در شماره 4317 روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ 10 اردیبهشت 1397، بهره گرفته شده است.
نظامهای نرخ واقعی دلار چند است؟ پولی را به طور کلی در چهار دسته طبقهبندی میکنند.
نظام پولی پایه طلا
در نظام پولی پایه طلا، بانک مرکزی هر کشوری (یا هر بانکی که از طرف دولت معرفی شود)، تضمین میکند که دارنده هر واحد پول، هر وقت اراده کند میتواند با مراجعه به سیستم بانکی، میزان طلای اعلامشده از سوی دولت را مطالبه کند. در این سیستم، دولت خود را مکلف میداند به ازای هر واحد پولی که منتشر میکند، معادل آن، طلا در خزانه خود داشته باشد تا هر زمان که دارندگان اسکناس اراده کنند، قادر باشد به کل درخواستهای آنها پاسخ دهد.
یک نتیجه روشن این سیستم پولی، تعیین بسیار راحت نرخ برابری ارزهاست. هر دولتی مجاز است نرخ برابری پول خود را به هر میزانی که تمایل داشته باشد در مقابل طلا اعلام کند. وقتی کشور X نرخ برابری هر واحد پولی خود را A واحد طلا و کشور Y پول خود را B واحد طلا اعلام کرد، با یک ضرب و تقسیم ساده، نرخ برابری هر واحد پولی هم قابل محاسبه است. بنابراین، در نظام پولی پایه طلا، محل مناقشه نرخ برابری ارزها، در زمان تعیین نرخ برابری پول داخلی با طلا، حل میشود. در این نظام پولی، نرخ برابری ارزها همیشه یکسان خواهد بود و طی زمان هیچ تغییری نخواهد کرد مگر آنکه یکی از دولتها، به تعهد خود مبنی ذخیره طلا معادل میزان انتشار پول، عمل نکند یا عیار طلای ذخیرهشده را کاهش دهد؛ یعنی درست همان کاری که کشورهای اروپایی در دوره جنگ جهانی اول انجام دادند و منجر به فروپاشی این نظام پولی شد. تورم در نظام پولی پایه طلا، از مسیر عدم تعهد دولتها به پشتوانه طلا یا کاهش عیار طلا ایجاد میشود.
نظام پولی پایه طلا-دلار یا برتون وودز
شکست نظام پولی پایه طلا، که حتی برخی تلاش برای احیای آن پس از جنگ جهانی اول را حداقل یکی از عوامل بروز جنگ جهانی دوم میدانند، به تولد نظام پولی برتون وودز منتهی شد. در نظام پولی برتون وودز مقرر شد که طلا همچنان به عنوان پایه پول شناخته شود و بانکهای مرکزی کشورهای مختلف، بر اساس میزان ذخایر طلای خود، اسکناس چاپ کنند اما در کنار آن، توافق شد که علاوه بر طلا، میتوان از ارزهایی که پشتوانه طلای قوی دارند، برای تسویهحسابهای بینالمللی استفاده کرد. در نظام پولی پایه طلا، کسری موازنه تجاری، با طلا تسویه میشد که برای کشورهایی که کسری موازنه داشتند، دردسرساز بود و عملاً به تعمیق رکود دامن میزد. در نظام برتون وودز، اما کشورها علاوه بر طلا، میتوانستند ذخیره ارزهای قدرتمند را نیز به مجموعه منابع خود، اضافه کنند. نتیجه کنفرانس برتون وودز، انتخاب دلار آمریکا به عنوان ارز جایگزین بود چرا که در آن تاریخ، یعنی 1944، ایالات متحده آمریکا، قریب به 70 درصد از ذخایر طلای دنیا را در اختیار داشت.
توافق برتون وودز، هر اونس طلا را معادل 35 دلار تعیین کرد که در نتیجه، تبدیل ارزهای مختلف، به راحتی ممکن میشد. پول هر کشوری ابتدا به طلا ارزشگذاری شد و سپس با توجه به رابطه بین دلار و طلا (هر اونس 35 دلار)، امکان تبدیل هر ارزی به دیگری میسر بود. ذیل این نظام، توافق شده بود که هر کشوری با نوسان دودرصدی (یک درصد بالا و یک درصد پایین) رقم تعیینشده، نرخ برابری پول خود را حفظ کند. در نتیجه، اینجا هم یک قید برای میزان انتشار پول ایجاد شد؛ میزان ذخایر طلا بهعلاوه میزان ذخایر دلار!
از آنجا که عرضه و تقاضای پول ملی هر کشور روی نرخ برابری آن تاثیرگذار بود، کشورها متعهد شدند که در دورههایی که با افزایش تقاضا مواجه میشوند برای جلوگیری از افزایش نرخ برابری پول داخلی، حجم پول را منبسط و در دورههایی که با کاهش تقاضا روبهرو بودند، حجم پول خود را منقبض کنند. راهکار هم این بود که در دوره افزایش تقاضا، اسکناس بیشتر منتشر کنند و در دوره کاهش، با فروش مازاد ذخایر طلا و دلار، این اسکناسها را از بازار جمع کنند که به نوعی میتوان آن را یک عملیات بازار باز ابتدایی بر مبنای مبادله پول داخلی با طلا و دلار عنوان کرد.
اشکال بنیادی این نظام پولی، بروز اخلال در موازنه پرداختها در دورههایی بود که نرخ تورم کشورهای مختلف، به یک میزان نبود. بروز نرخهای تورم بیشتر در یک کشور، منجر به ایجاد عدم تعادل در موازنه پرداختها و برنده شدن سمت صادرات کشوری میشد که تورم آن کمتر بود. این یک اخلال آشکار بود که اغلب هم به آخرین راهحلی که صندوق بینالمللی پول اجازه آن را صادر میکرد، منتهی میشد؛ کاهش رسمی ارزش پول یک کشور.
اما این تنها اشکال این نظام پولی نبود. نظام پولی برتون وودز، وابسته به اعتماد به دلار آمریکا بود. طبق این معاهده، هرگاه هر کشوری اراده میکرد میتوانست با مراجعه به دولت آمریکا، هر میزان طلا را در مقابل استرداد معادل دلاری آن (هر اونس 35 دلار) مطالبه کند. اما با پایان یافتن برنامه بازسازی اروپا و ژاپن و گسترش امکانات تولید و صادرات کشورهای اروپایی، عطش تقاضای دلار هم دچار افول شد. این در حالی بود که آمریکاییها نرخ واقعی دلار چند است؟ هم از فرصت به دست آمده، نهایت استفاده را با انتشار بیمحابای دلار، بردند. بانکدار جهانی بودن، آمریکاییها را هم از دایره اعتماد به بیرون پرتاب کرد، وسوسهای که انحصار به آن دامن میزند و امروز ما شاهد اثرات مخرب آن در نظام پولی خود هستیم که بانک مرکزی ایران هم بیمحابا، اقتصاد را زیر انبوه پول کاغذی، مدفون کرده است.
نظام برتون وودز هم به دلیل همان وسوسه بانکداری انحصاری، عوارض خودش را اواخر دهه 60 میلادی نشان داد. کشورهای مختلف که از یک طرف تماشاگر جریان یک طرفه طلا به آمریکا بودند و از طرف دیگر با افزایش امکانات تولید و صادرات مواجه و نیز سوءاستفاده ایالات متحده از این وضعیت انحصاری، سرانجام آخرین میخهای تابوت برتون وودز را با درخواست استرداد طلا در مقابل دلارهای کاغذی، کوبیدند. برتون وودز با خروج یکطرفه نیکسون در سال 1971 فروپاشید.
نظام ارز شناور
نظام ارز شناور، نظامی است که در آن نرخ برابری پول داخلی و ارز خارجی، به نیروهای بازار سپرده میشود. در این نظام، قیچی مارشالی عرضه و تقاضا، قیمت را در هر لحظه تعیین میکند. عرضه ارز خارجی در این نظام، معادل ارزش دلاری صادرات و تقاضای آن، معادل ارزش دلاری واردات یک کشور است. حال اگر به هر دلیلی یکی از این دو منحنی جابهجا شوند، مثلاً به هر دلیلی تقاضای شهروندان یک کشور برای خرید کالا و خدمات کشورهای دیگر افزایش یابد، نقطه تعادل جدید، نرخ برابری پول داخلی و ارز خارجی است. در نظام ارزی شناور، دولت در این فرآیند مداخله نمیکند و همه چیز را به دست نامرئی بازار میسپارد.
نظامی شناور مدیریتشده
در این نظام ارزی، دولت همه چیز بازار ارز را به دست نامرئی بازار نمیسپارد و به صورتهای مختلف در بازار ارز دخالت میکند؛ گاهی با اعلام دامنه نوسان مجاز، گاه بدون اعلام آن و بسته به شرایطی که سیاستهای پولی و مالی آن ایجاب میکند. فروش و تزریق ارز یا خرید آن در مواقعی که دولتها احساس کنند نرخ برابری از محدوده مورد نظرشان خارج شده، از جمله راهکارهای اجرایی این نظام ارزی است. نکته قابل توجه در این نظام ارزی، وجود امکانات کافی برای دولت در مدیریت به موقع آن است، بدین مفهوم که مثلاً در دورههای افزایش نرخ ارز، دولت باید ذخایر ارزی کافی برای پاسخگویی به تقاضای بازار را داشته باشد که آن نیز مستلزم یک اقتصاد صادراتمحور است.
آنچه در ایران طی چند دهه گذشته اجرا شده است، روی کاغذ در حوزه نظام ارزی شناور مدیریتشده قرار میگیرد اما مشکل آنجاست که میزان دخالت دولت در این نظام ارزی، برای دورههایی موجب ایجاد یک شکاف عمیق میان عملکرد نیروهای بازار و خواست دولت شده است که در واقع به جای نظام ارزی شناور مدیریتشده، به سمت نظام سرکوب ارزی حرکت کرده است.
دیدیم که در نظام پولی پایه طلا، هرگاه دولتها به ضمانت خود مبنی بر انتشار پول معادل ذخیره طلا یا حفظ عیار طلا، پایبند نباشند، نرخ برابری اولیه ارزها هم با اخلال مواجه میشود که ناشی از تورمی است که نقض تعهدات دولت، مسبب اصلی آن است. حتی در نظام برتون وودز هم دیدیم که چطور نقض تعهد از سوی آمریکا، اعتبار دلار کاغذی را فروریخت و مسبب فروپاشی آن شد. پس به نوعی میتوانیم این فرضیه را مطرح کنیم که: نرخ برابری ارزهای مختلف، در هر نظام ارزی، با تفاضل نرخ تورم کشورهای مختلف نسبت مستقیم دارد. این یعنی، اگر سیاستهای پولی کشوری به نحوی تدوین و اجرا شوند که به ایجاد یک تفاضل مثبت (منفی) در نرخ تورم با کشور دیگری منجر شود، نرخ برابری پول کشور دارای تورم بیشتر (کمتر) هم به ناچار باید کمتر (بیشتر) شود.
این فرضیه یکی از مهمترین روابط قابل استناد برای تعیین برابری نرخ پول کشورهای مختلف است. در نظام نرخ ارز شناور، گفته شد که اگر به هر دلیلی عرضه یا تقاضای ارز خارجی تغییر کند، نرخ برابری آن هم تغییر خواهد کرد. اما اینجا ما نرخ برابری را به تفاضل تورم دو کشور وابسته دانستیم که ظاهراً ممکن است چنین تصور شود که میان این دو گزاره، تباین وجود دارد. اما اگر دقت کنیم که افزایش تقاضا، ناشی از افزایش حجم پول در عدم تناسب با نرخ رشد تولید ناخالص داخلی است، یعنی بدون گسترش حجم پول داخلی یک کشور، امکان افزایش تقاضا در یک میزان عرضه دادهشده وجود ندارد، آنگاه چنین تناقضی رفع خواهد شد.
به عبارت دیگر، وقتی دولتها حجم پول داخلی را بیش از رشد امکانات تولید در بخش واقعی اقتصاد افزایش دهند، پول منتشرشده منجر به قدرت خرید برای دارندگان آن میشود که مجموعهای از دولت تا پایینترین سطوح جامعه را دربر میگیرد. این افزایش قدرت خرید، روی امکانات تولید که به همان اندازه گسترده نشدهاند فشار وارد میکند که اغلب با افزایش قیمت یا همان تورم، خنثی میشود. پس در واقع، افزایش تقاضا در نظام ارزی شناور هم دقیقاً به همان شکل نظام ارزی پایه طلا موجب بروز عدم تعادل در نرخ برابری ارز میشود که میبایست با تغییر نرخ ارز، تعدیل و خنثی شود. در نتیجه، در کلیه نظامهای ارزی، فرضیه تعدیل نرخ ارز با تفاضل تورم داخلی و خارجی، صادق است.
تصریح ریاضی این فرضیه به صورت رابطه 1 است. سمت چپ این معادله، نرخی است که در بازار توسط نیروهای بازار تعیین میشود و سمت راست آن، به سیاستهای پولی داخلی و کشوری که قصد تعیین برابری نرخ ارز آن را داریم و نیز، یک نقطه مبنا به عنوان قیمت واقعی ارز، وابسته است. در این رابطه، مهمترین مساله هم تعیین همین قیمت واقعی است که محل مناقشه است. در نظام ارزی پایه طلا، آن نرخ اعلامی ابتدایی را میتوان ملاک قرار داد اما در نظام ارزی شناور، بر سر تعیین آن مناقشه درمیگیرد.
ما سمت چپ معادله و شاخص قیمت دو کشور را میدانیم؛ نرخ ارزی که در بازار معامله میشود و شاخص تورم ماهانه اعلامشده دو کشور. در نتیجه، با یک عملیات ریاضی ساده، میتوانیم نرخ واقعی ارز را محاسبه کنیم (نمودار 1). در این رابطه، اشکال زمانی بروز میکند که نظام نرخ واقعی دلار چند است؟ ارزی شناور مدیریتشده، در مقاطعی به شکلی عمل کرده که عملاً به نظام سرکوب ارزی بدل شده که در نمودار 1 هم قابل مشاهده است. حال محل مناقشه اینجاست؛ در این سری زمانی، کدام نقطه را باید به عنوان نقطه مبنا یا پایه انتخاب کنیم که نشاندهنده عملکرد واقعی نیروهای بازار باشد که به کمک آن بتوان نرخ ارزی را که در بازار مبادله میشود ناشی از عملکرد نیروهای اقتصادی دانست یا سایر نیروها از جمله مثلاً برای شرایط فعلی ایران، تحریم یا مانند آن.
میانگین نرخ برابری دلار در مقابل ریال، در شهریور گذشته، به حدود 27 هزار تومان بالغ شد. در واقع پرسش این است، آیا این نرخ یک نرخ صرفاً اقتصادی است؛ یعنی ناشی از عملکرد رابطه بالاست یا اثرات غیراقتصادی مانند تحریم، لیست سیاه FATF و تنگنای ورود ارز به کشور و. هم در آن دخیل است.
پاسخ به این پرسش، مستلزم آن است که کدام نقطه یا بازه روی نمودار 1 را به عنوان قیمت پایه دلار در نظر بگیریم. سه سناریو اصلی را میتوان برای این نقطه در نظر گرفت که از قضا، محل مناقشه گروههای مختلف است.
سناریو اول؛ نقطه بین سالهای 1364 تا 1378؛ این دوره شامل سه وضعیت سیاسی مختلف است: جنگ، دولت سازندگی و ابتدای دولت اصلاحات. تنگنای عرضه، فشار تقاضا، سیاستهای تعدیل، اصلاحات و تحریمهای معمول در آن دیده میشود. این سناریو، رقمی بین 16 تا 17 هزار تومان، بازه سبز رنگ را تشکیل میدهد.
سناریو دوم؛ بازه زمانی 1388 تا 1390 که در آن، نرخ واقعی ارز، در کمترین مقدار خود قرار گرفته است. اگر نمودار را از سال 1352 شروع میکردیم، نقطهای که نمودار در اوایل سال 1390 در آن قرار میگیرد، حتی پایینتر از نقطه سال 1352 یعنی سالی است که توانستم به دورترین ارقام لازم برای محاسبه این نمودار دست پیدا کنم! این یعنی، در ابتدای سال 1390، قدرت برابری یک ریال در مقابل دلار، بیش از سال 1352 بوده است! رقمی بین 8 تا 9 هزار تومان.
سناریو سوم؛ دوره زمانی 1393 تا اواخر 1396. این دورهای است که پس از روی کار آمدن حسن روحانی، با تزریق خوشبینی به بازار و سپس امضای برجام، سیاست سرکوب ارزی دولت مجدداً از سر گرفته شد. رقم این بازه بین 10 تا 11 هزار تومان است.
با این تفاصیل؛ بر مبنای سناریو اول، قیمت دلار ناشی از نیروهای اقتصادی رقمی بین 19 تا 20 هزار تومان؛ سناریو دوم؛ رقمی بین 12 تا 13 هزار تومان و سناریو سوم، رقمی بین 9 تا 10 هزار تومان برای شهریور امسال تخمین زده میشود. این بدان مفهوم است که اگر؛ کلیه تحریمها اعم از تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه ایالات متحده آمریکا برداشته شوند، ایران از لیست سیاه FATF خارج شود، مناسبات تجاری به وضعیت نرخ واقعی دلار چند است؟ عادی بازگردد و ایضاً، دولت سیاست سرکوب ارزی را اعمال نکند، بسته به هر سناریو، این ارقام، کف سختی است که دلار ناشی از متغیرهای اقتصادی، نمیتواند پایینتر از آنها قرار گیرد.
به عنوان نظر شخصی، نگارنده بنابر دلایلی که در سناریو اول آمد، بر این باور است که این بازه (سبزرنگ)، بازهای است که معرف نرخ واقعی دلار است.
قیمت دلار امروز به صورت زنده در بازار تهران 1400
دلار آمریکا (به انگلیسی: United States 129,800) واحد پول رسمی ایالات متحده است. کنگره آمریکا در ۶ ژوئیه ۱۷۸۵ (که در آن زمان، تنها یک مجلس بود) به اتفاق آرا دلار را واحد پول آن کشور قرار داد.
پیش از استقلال، یعنی در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶، پول انگلستان (لیره) در ۱۳ مهاجر نشین انگلیسی آمریکای شمالی رایج بود. در جریان انقلاب، سکه نقرهای اسپانیا به نام «دلار» را که در مکزیک رایج بود وسیله داد و ستد قرار داده شد و به همین دلیل نام پول ملی خود را «دلار آمریکا» گذاشتند.
جدول نوسانات قیمت دلار
عنوان | قیمت زنده | تغییر | کمترین | بیشترین | زمان |
---|---|---|---|---|---|
دلار | 312520 | 2760 | 309750 | 312520 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۸:۰۰:۴۶ |
یورو | 317350 | 3520 | 313840 | 317480 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۳۰:۰۳ |
پوند انگلستان | 366280 | 3510 | 362880 | 366740 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۳۰:۰۳ |
درهم امارات | 85090 | 740 | 84320 | 85110 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۲۹:۵۲ |
لیر ترکیه | 17100 | 100 | 17000 | 17100 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۲:۱۷:۱۹ |
یوان چین | 45100 | 400 | 44700 | 45100 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۲:۳۴:۴۹ |
ین ژاپن | 220700 | 2060 | 218500 | 220740 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۳۰:۰۳ |
دلار کانادا | 241200 | 2200 | 238900 | 241300 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۲۹:۱۶ |
دلار استرالیا | 215500 | 2200 | 213000 | 215500 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۲۹:۱۶ |
دلار نیوزیلند | 191900 | 1300 | 189900 | 191900 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۲۹:۱۶ |
فرانک سوئیس | 329800 | 2900 | 326800 | 330200 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۳۰:۰۳ |
افغانی | 3520 | 10 | 3490 | 3550 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۲۹:۴۲ |
کرون سوئد | 29900 | 300 | 29600 | 29900 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۱۲:۳۴ |
روبل روسیه | 5200 | 10 | 5120 | 5220 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۱۱:۴۶ |
منات آذربایجان | 184600 | 1600 | 182900 | 184600 | ۱۴۰۱/۶/۲۲ ۱۳:۲۹:۱۶ |
درام ارمنستان | 770 | 0 | 760 | 770 | ۱۴۰۱/۶/۲۱ ۰۰:۰۰:۰۰ |
نماد و واحد قیمت دلار
بروزترین قیمت دلار امروز آمریکا شامل واحد کوچکتری به نام سنت است هر 100 سنت برابر است با یک دلار
«اس با خط عمودی $» که علامت بین المللی دلار است نیز از اسپانیایی ها اقتباس شده که پول خود را با علامت (پی P) مشخص می کردند و این «P» در آمریکای شمالی به تدریج و در جریان نوشتن به شکل «$» درآمد.
بعضی اوقات در محاوره، به جای لفظ دلار، واژه «باک Buck» را بکار می برند. از دوران جنگ داخلی، اسکناس دلار (دلار کاغذی) به تدریج جای دلار طلا را گرفت.
در این کشور شورای پول (مستقل از دولت) است که بر سیستم بانکی و ذخایر فدرال حکومت می کند، کنترل نرخ واقعی قیمت دلار امروز را به دست دارد و سیاست مالی کشور از جمله تغییر نرخ بهره را تعیین می کند و در صورت لزوم تغییر می دهد.
کشور آمریکا برخلاف سایر کشورها، دارای ۱۲ بانک مرکزی است که تعیین قیمت دلار تهران نیز از ان اقتباس میشود
طلاکار
آرشیو و تاریخچه قیمت دلار
چاپ اسکناس دلار توسط اداره «گراور و چاپ فدرال رزرو» انجام می گیرد که از کاغذ و مرکب خاص استفاده می کند که فرمول تهیه آنها باید محرمانه بماند.
ارز این کشور USD برخلاف اسکناس سایر کشورها دارای یک اندازه و یک رنگ است که در خارج از این کشور به «پشت سبز» معروف است. از سال ۲۰۰۵ رنگ اسکناس های ده دلاری اندکی تغییر کرده است که احتمالا، هدف جلوگیری از جعل آن بوده است. بروزترین قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد قیمتی حدود 10 هزار و 600 تومان دارد.
در حال حاضر واحد پول ایالات متحده، دلار میباشد و پولهای غیر مسکوک آن در اسکناسهای ۱ ، ۲ ، ۵ ، ۱۰ ، ۲۰ ، ۵۰ و ۱۰۰ دلاری به مرحلهٔ چاپ میرسد، البته اسکناسهای با ارزش پولی بیشتر نیز در گذشته در این مجموعه قرار میگرفتند.
اسکناسهای درشت ایالات متحده در دولتهای نخستین این کشور کاربرد داشتند. اسکناسهای با ارزش پولی ۵۰۰ ، ۱۰۰۰ ، ۵۰۰۰ ، ۱۰،۰۰۰ و ۱۰۰،۰۰۰ گروه اسکناسهای درشت ایالات متحده را تشکیل میدهند.
اسکناس های کنونی آمریکا
اسکناس یک 1$ که اولین بار در سال 1963 چاپ و روانه بازار گردید دارای تصویر پس زمینه سبز رنگ بدون رنگ نوار فلوروسنت میباشد تصویر روی اسکناس جورج واشنگتون
عکس روی دلار
تصویر پشت اسکناس یک دلاری نشان بزرگ ایالت متحده به همراه چشم بر روی هرمی ناتمام قرار گرفته که از سیزده طبقه تشکیل شده که نشانگر سیزده ایالات اولیهای است که سنگبنای ایالات متحده را گذاردند و ناتمام ماندن هرم به توسعهٔ آتی (هماکنون رسیدن به پنجاه ایالت) اشاره دارد.
بر روی طبقهٔ زیرین هرم عدد ۱۷۷۶ به شیوهٔ رومی نوشته شدهاست. مفهوم تلویحی آن این است که چشم (یا همان خدا) به کامیابی و موفقیت ایالات متحده کمک میکند. به کار رفتن چشم ایزدی بر روی نشان ایالات متحده باعث شده این نماد در بسیاری از نشانهای دیگر نظیر نشان کلرادو یا … به کار رود.
اسکناس 500 دلار آمریکا
اسکناس ۵۰۰ تایی با شمایل ویلیام مک کلینی بر روی آن و عبارت ۵۰۰ دلار بر پشت اسکناس، در سال ۱۹۲۸ و ۱۹۳۴ به عنوان اسکناسی در ابعاد اندازه کوچک و نوع فدرال ریزرو نوت عرضه شد. این اسکناس در سال ۱۹۲۸ نیز از نوع گلد سرتیفیکیشن و در ابعاد کوچک انتشار یافت.
اسکناس ۱۰۰۰ دلاری با شمایل گروور کلولند بر روی آن و عبارت ۱۰۰۰ دلار بر پشت اسکناس، در سال ۱۹۲۸ و ۱۹۳۴ به عنوان اسکناسی در ابعاد اندازه کوچک و نوع فدرال ریزرو نوت عرضه شد. این اسکناس در سال ۱۹۲۸ و ۱۹۳۴ نیز از نوع گلد سرتیفیکیشن و در ابعاد کوچک انتشار یافت. در ۳۰ می۲۰۰۹ هنوز ۱۶۵،۳۷۲ قطعه اسکناس ۱۰۰۰ دلاری در چرخه اقتصادیدر جریان میباشد.
اسکناس ۱۰۰۰۰ دلاری که تصویر سالمون پی چیس در روی ان است دیگر چاپ نمیشود .تا تاریخ 2009 may 30 فقط ۳۳۶ عدد در دست افراد شخصی بود.
اسکناس ۱۰۰۰۰۰ دلاری در نوع گلد سرتیفیکیت در سال ۱۹۳۴ عرضه شد که هرگز در دسترس عموم قرار نگرفت.این اسکناسها قبل از ابداع سیستم انتقالات الکترونیکی پول به منظور آسان تر کردن انتقالات بانکی بین بانکهای فدرال رزرو ( فقط دوازده بانک) به عنوان پشتوانه طلا مورد استفاده قرار کرفت و در سال ۲۰۱۰ میلادی ارزشی بالغ بر ۱۶۰۰۰۰۰ دارد.
یک قطعه از این اسکناس جهت نمایش عموم در موزه اسمیتسونین که مربوط به رخدادهای تاریخی ایالات متحده میباشد، نگهداری میشود. حق مالکیت خصوصی اسکناس ۱۰۰،۰۰۰ در این کشور ممنوع میباشد و تا به حال گزارشی مبنی بر نگهداری و مالکیت خصوصی این اسکناس مخابره نشدهاست. بروزترین قیمت دلار آمریکا بسیار، بر اقتصاد ایران موثر است.
نیکسون دلار را از استاندارد طلا هم خارج ساخت زیرا این واحد ارز، «ذخیره ارزی» بسیاری از کشورها قرار گرفته بود و حجم آن از میزان طلا در آمریکا بیشتر شده بود.
دلار آمریکا US$ در چند دهه اخیر واحد استاندارد محاسبه در بازارهای بین المللی برای کالاهایی چون نفت و طلا قرار گرفته است. حتی بسیاری از کشورها که با آمریکا ارتباط ندارند محصولات خود را بر حسب دلار بها گذاری می کنند.
پیدایش یورو (پول واحد اروپایی) ارزش برابری را پایین آورده و در نتیجه ارزش ذخایر ارزی کشورها کمتر شده است. نرخ واقعی دلار با نرخ کنونی آن، متفاوت است.
بیش از دو سوم دلارهای چاپ شده در ایالات متحده در خارج از این کشور رایج هستند و افزایش روز افزون آنها است که ان را مدیون و دچار کسری کرده است زیرا ضامن دلارهای معامله شده است.
قیمت خرید و فروش دلار آمریکا یکی از ارزهای بین اللملی می باشد که در اکثر کشورها از ارز کشور، به عنوان ارز مرجع استفاده می شود، کشور ایران نیز برای فروش کالاهای خود اقدام به تبدیل ریال به ارز کشور آمریکا می نماید.
اخیرا چند کشور تصمیم به ایجاد ارزی معادل دلار نموده اند که تا کنون نتوانسته جایگاه را از آن خود نماید. تاثیر نرخ واقعی قیمت دلار آمریکا و کشورهایی که از این ارز استفاده میکنند
واحد دلار دو نوع تاثیر، در واحد پول کشورهای دنیا دارد: مستقیم : واحد پول این کشورها همان واحد پول آمریکا یعنی «دلار» است. در ادامه لیست تعدادی از کشورهای جهان، که یکای پول آنها دلار است را مشاهده می کنید:
غیر مستقیم: واحد پول این کشورها برگرفته از واحد پول «دلار» است و نام آن واحد پول آن ها دو بخش است، بخش اول آن کلمه دلار است و بخش دوم آن نام کشور است. در ادامه لیست کشورهایی که این واحد پول را مبنای پول خود قرار دادند، مشاهده می کنید:
قیمت دلار امروز آمریکا در بازار آزاد ایران چگونه تعیین می شود؟
قیمت دلار در ایران امروز چنده؟
- در ایران برای هر واحد دلار، 2 نوع تعرفه وجود دارد:
- ارز دولتی: با توجه به ارزش پول ملی، قیمت آن تعیین نرخ واقعی دلار چند است؟ می شود و اکنون بروزترین قیمت دلار حدود 4210 تومان است.
- ارز آزاد: با توجه به بازار آزاد و میزان عرضه و تقاضا مشخص می شود و بروزترین قیمت دلار در بازار آزاد چیزی حدود 27.250 تومان می باشد.
هر دلار امروز آمریکا شامل چند سنت میباشد؟
در اوایل دهه ۱۳۹۰ جریان بازار ارز روزهای ملتهبی را تجربه کرد؛ بهگونهای که نوسان سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ برای خود معروف شد و همواره از آن یاد میَشود. دورهای که دلار به یکباره از متوسط نرخی حدود ۱۰۵۰ تومان در سال ۱۳۸۹ تا ۲۶۰۰ تومان در سال ۱۳۹۰ رسید و در ادامه در سال ۱۳۹۲ تا بیش از ۳۲۰۰ پیش رفت و کانالهای جدید دلار در این سالها باز شد.
البته مخاطبان بازار ارز فراموش نکردهاند که در آن زمان حتی رکورد ۴۰۰۰ تومانی حتی برای یک روز هم که شده در تاریخ ایران ثبت شد.
در سال ۱۳۹۱ با توجه به التهابات ارزی بود که مرکز مبادلات ارزی از سوی بانک مرکزی راهاندازی شد و هر روز قیمت حدود ۳۹ ارز بر مبنای دولتی تعیین و به گروههای مشمول عرضه میشد و همچنان نیز به فعالیت خود ادامه میدهد، هر چند که اکنون لیست دریافتکنندگان ارز مبادلهای خالیتر از گذشته است.
نرخ واقعی دلار همزمان در کنار فروش دلار در بازار آزار نرخی از سوی بانک مرکزی برای کالاهای اساسی اعلام شد که همان ۱۲۲۶ معروف است. این نرخ نیز به مرور از صحنه ارزی محو شد و اکنون دلار با دو نرخ آزاد و مبادلهای عرضه میشود.
اما دلار در نیمه دوم سال قبل وارد دور تازهای از نوسان و بیثباتی در بازار ارزی ایران شد و تکرار جریان سالهای ابتدایی دهه ۱۳۹۰ بود و شدت نوسان در مواقعی بیشتر شد و نرخهای عجیبتری به بازار آمد. دلار از حدود ۳۷۰۰ تومان در شهریور ماه سال ۱۳۹۶ نرخ واقعی دلار چند است؟ تا پایان ۲۰ روز ابتدایی سال ۱۳۹۷ حدود ۲۰۰۰ تومان گران شده و تا ۵۷۰۰ تومان پیش رفته است.
از نگاه مسئولان اقتصادی اوضاع فعلی بازار ارز عمدتا ناشی از تقاضای غیرواقعی و عوامل غیراقتصادی است و نمی تواند در بلند مدت دوام داشته باشد. این در حالی است که مروری بر تغییرات نرخ ارز در سی سال قبل تا کنون نشان میدهد که دلار از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۳ نوسان چندانی نداشته و در کانال ۲۰۰ تومان بوده اما به تدریج وارد کانالهای بالاتری شده است.
این ارز حتی تا سال ۱۳۸۷ نرخ ۱۰۰۰ تومان را هم تجربه نکرده اما نرخ واقعی دلار بیش از این میزان است و از این سال به بعد است که وارد دورتازه قیمتی میشود و نرخ آن چهار رقمی شده است. این ارز در سی سال گذشته اقتصاد ایران رشد تا بیش از ۵۷ برابری را تجربه است.
نرخ واقعی قیمت دلار امروز آمریکا
قبل از سال 1971 ارزش دلار بر اساس واحد وزن طلا بود که به آن “نظام استاندارد طلا” می گفتند. تحت این نظام، دلار و طلا با نسبت ثابتی قابل تبدیل به یکدیگر بودند.
ولی این نظام در آگوست 1971 پایان یافت. اگر با همان نظام به ارزش دلار بنگریم، از آن تاریخ تا کنون بیش از 90% قدرت خرید خود را از دست داده است. بروزترین قیمت دلار در بازار امروز تهران، همانطور که عنوان شد، تاثیر گرفته از میزان طلا است.
افزایش گاه به گاه نرخ بهره نیز با هدف جذابتر کردن آن برای سرمایه گذار و تقویت آن در رقابت با طلا است. ولی دقت کنید که این “نرخ بهره حقیقی” است که اهمیت دارد. نرخ بهره حقیقی یک پول بعد از محاسبه تورم (از ارزش افتادن آن) و اعمال این تعدیل بر نرخ بهره به دست می آید.
مثلا اگر نرخ بهره یک پول 15 % در سال باشد و نرخ تورم 20% در این صورت با نگهداری سرمایه خود به فرم این ارز، نه تنها سود نکرده بلکه بخشی از سرمایه خود را هم از دست داده اید! درست است که در پایان سال 15% به پولتان اضافه شده (که احتمالا این بهره را ماهانه دریافت کرده و خرج کرده اید) ولی ارزش و قدرت خرید پولی که در بانک گذاشته اید 20% کمتر شده است که از سود دریافت شده بزرگتر است.
در هنگامی که فدرال رزرو نرخ بهره را به هر دلیل ثابت نگه می دارد و یا آنرا کاهش می دهد، انتظار رشد قیمت طلا را داشته باشید
قیمت واقعی دلار در بازار چند؟
برخی فاکتورها مانند تورم پول داخلی، تورم پول خارجی، تعداد سالهایی که تعدیل نشده، عرضه و تقاضا، حجم نقدینگی که اقتصاد را تحت تأثیر قرار می دهد را باید در محاسبه قیمت دلار در نظر گرفت.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری آنا،نرخ دلار در حالی در سقف کانال ۲۵ هزار تومان قرار دارد که محاسبات نشان میدهد قیمت این ارز در بازار تحت تأثیر عوامل سیاسی بالاتر از نرخ واقعی است.
«بهاءالدین حسینی هاشمی»، کارشناس اقتصادی و مقام اسبق بانکی، درباره نرخ واقعی دلار گفت: در مجموع برخی فاکتورها مانند تورم پول داخلی، تورم پول خارجی، تعداد سالهایی که تعدیل نشده، عرضه و تقاضا، حجم نقدینگی که اقتصاد را تحت تأثیر قرار می دهد را باید در محاسبه قیمت دلار در نظر گرفت.
وی ادامه داد: در نهایت کارشناسان قیمت ارز را زیر ۲۰ هزار تومان در نظر می گیرند که به اعتقاده بنده این عدد بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان خواهد بود .
وی در توضیح این مطلب که چه زمانی ممکن است قیمت دلار در بازار واقعی شود؟ گفت: اگر ایران با پیوستن به افایتیاف شرایط عادی بانکی را پیدا کند و تحریم نیز در دور جدید مذاکرات رفع شود چنین اتفاقی رخ خواهد داد.
نرخ واقعی دلار چند است؟
دلار در آزادترین بازار ارز دنیا به 3300 تومان رسید تا پول ملی سختترین روزها را تجربه کند. اگر دلار همچنان با این نرخ خرید و فروش شود بدان معناست که ارزش دلار 33 هزار برابر پول ما است! طبیعی است که از این جمله تعجب کرده باشید چراکه این نرخ و این ارقام واقعی نیستند. در چنین شرایطی سوالات بسیاری به وجود میآید که پاسخ دادن به آنها فرصتی مفصل میطلبد اما مهمترین سوالی که قصد داریم پاسخ آن را بررسی کنیم این است که نرخ «واقعی» دلار چند تومان است و برای هر دلار باید چند ریال بپردازیم؟ برای پاسخ به این سوال باید ابعاد گوناگونی را مدنظر قرار دهیم اما معمولترین روشهای محاسبه نرخ دلار را بررسی میکنیم.
یکی از سادهترین روشهای محاسبه نرخ ارز مقایسه قیمت یک یا چند کالا در کشورهای مختلف است. از مقایسههای رایج اين روش، مقایسه قیمت یک ساندویچ همبرگر است و برای اینکه این روش علمی محاسبه شود باید نرخ ساندویچ همبرگر با یک نوع کیفیت محاسبه شود. در آمریکا بهترین نوع ساندویچ همبرگر مکدونالد 5 دلار است و بهترین ساندویچ همبرگر در ایران 5هزار تومان؛ یعنی اینکه نرخ برابری هر دلار با این روش باید 1000 تومان باشد. اگر کسی ایراد بگیرد و بگوید در نرخ واقعی دلار چند است؟ صورت وجود مکدونالد در ایران هر ساندویچ همبرگر آن به قیمت 7 هزار تومان فروخته میشد، باز هم نرخ دلار 1400 تومان خواهد بود نه 3300 تومان.
یکی از روشهای محاسبه نرخ ارز حقیقی، تعدیل نرخ ارز اسمی بر اساس مابهالتفاوت تورم داخلی و خارجی است. در این استدلال انتخاب سال مبنا از اهمیت راهبردی برخوردار است.
بهترین زمان برای تعیین سال مبنا، سالی است که عرضه و تقاضای ارز بدون دخالت دلارهای نفتی نرخ واقعی دلار چند است؟ تعیین شده باشد. بنابراین با انتخاب سال 1340 و با فرض محاسبه مابهالتفاوت تورم داخل ایران با آمریکا طی 50 سال گذشته، نرخ حقیقی دلار در سال جاری حدود 820 تومان برآورد میشود. به عنوان مثال سطح عمومی قیمتها در ایران از سال 1340 تا ابتدای سال 1390 در یک دوره 50 ساله، 780 برابر شده و سطح قیمتها در کشور آمریکا با ارز خارجی دلار، 7/42 برابر شده است. بنابراین نسبت قیمتهای آمریکا به ایران طی دوره مورد نظر 105 برابر کاهش داشته است. چنانچه سال 40 را که در آن نرخ ارز اسمی معادل76 ریال بوده، به عنوان سال مبنا انتخاب کنیم، یک محاسبه ساده نشان میدهد میزان نرخ ارز اسمی در سال 90 که نرخ ارز حقیقی در این سال را معادل سال مبنا قرار میدهد، معادل 8190 ریال خواهد بود. به عبارت دیگر با لحاظ سال 40 به عنوان سال مبنا، قیمت 8190 ریالی ارز در سال 90، اثرات تورم در 2 کشور را زدوده و نرخ ارز حقیقی را ثابت نگاه میدارد. از طرف ديگر اگر سال 1380 به عنوان سال پايه مبنا قرار گيرد، تا ابتداي سال 1390 سطح عمومي قيمتها در ايران 3/61 و در آمريكا تنها 1/24 برابر شده است. با توجه به اينكه نرخ دلار در سال 1380 برابر با 7925 ريال بوده است، نرخ دلار در سال 1390، معادل 2 هزار و 300 تومان تعيين ميشود. البته در محاسبه اين سال نيز برخي كارشناسان معتقدند بانك مركزي در سال 80 كه يكسانسازي ارز اتفاق افتاد نرخي از بازار چند نرخي را انتخاب كرد كه بالاتر از ميزان واقعي بود. به گفته كارشناسان در آن زمان محاسبات نشان ميداد نرخ برابري واقعي دلار و ريال در محدوده 500 تومان بود اما پرش بانك مركزي براي يكسانسازي نرخ بيش از رقم واقعي بود. این ارقام در حالی محاسبه میشود که آنچه واقعا در بازار قابل دسترسی است ارقام دیگری است؛ در 6 ماه نخست سال جاری قیمت هر دلار به طور متوسط به رقمی معادل 2500 تومان رسیده و نرخ رسمی بین بانکی معادل 1226 تومان است. برای روشن شدن موضوع مثالی دیگر میآوریم. به طور مشخص در بين سالهاي 1356 تا 1363، نرخ دلار بيش از 8 برابر افزايش داشته و از 71 ريال در سال 1356 به 580 ريال در سال 1363 رسيده است که نشان از شيب تند تغييرات نرخ دلار طي اين سالها دارد. اگر سال مبنا سال 1356 باشد، نرخ دلار در ابتداي سال 1390، معادل 500 تومان ميشود. برخي اشاره کردهاند که بهترين زمان براي تعيين سال مبنا، سالي است که در آن، درآمدهاي نفتي و سرريز شدن دلارهاي نفتي به اقتصاد وجود نداشته باشد و عرضه و تقاضاي ارز بدون دخالت دلارهاي نفتي تعيين شده باشد. اين دسته از کارشناسان معتقدند هرقدر دوره محاسبه طولانيتر باشد، بهتر است زيرا تحولات بيشتري را در خود جاي ميدهد. با توجه به متغیر بودن نرخهایی که با محاسبات متعدد فوق به دست میآید به نظر میرسد نرخ دلار در هر صورت نباید از 2000 تومان فراتر رود.
روشهای معمول و طبیعی محاسبه نرخ دلار در سطور بالا گفته شد اما در ایران یک عامل بسیار تاثیرگذار در تعیین نرخ ارز وجود دارد؛ دولت. با توجه به حجم در اختیار داشتن نرخ واقعی دلار چند است؟ ارز، دولت تنها منبع عرضه ارز به شمار میرود و این یعنی دولت نقش بسیار مهمی در تعیین نرخ ارز دارد. یعنی با توجه به سهم بالای دولت از اقتصاد در عمل ظرف عرضه و تقاضا در انحصار دولت است. سهم صادرات غیرنفتی را اگر تصور کنیم همه توسط بخش غیردولتی صورت میگیرد که در نقطه اوج خود در سال 90 معادل 30 میلیارد دلار بوده و صادرات نفتی معادل 113 میلیارد دلار، بر این اساس سهم بخش غیردولتی در عرضه زیر 20 درصد خواهد بود، آن هم عرضهای که با ضوابط بانکی به طور کامل در اختیار بانک مرکزی است. از طرفی در قانون هیچ نامی از ارز مرجع برده نشده و هر نرخی که بانک مرکزی به عنوان ارز مرجع استفاده کند در اصل ابزار، رانت و یارانهای است برای کنترل صادرات و واردات. البته دولت این توانایی را دارد که با استفاده از این رانت، درآمدزایی غیرقانونی را نیز انجام دهد که در صورت انجام آن شرایط اقتصادی آینده به سود دولت نخواهد بود و فقط میتواند بهرهبرداری مقطعی کند. با این شرایط دولت این توانایی را دارد که با عرضه گسترده ارز، نرخ آن را تعدیل کرده و حتی قیمت دلار را به کمتر از 2000 تومان برساند. البته رساندن نرخ دلار به یکماه گذشته یعنی 1800 تومان انتظاری شگفتانگیز نخواهد بود اگر همتی باشد و برنامهای.
بهترین زمان برای تعیین سال مبنا، سالی است که عرضه و تقاضای ارز بدون دخالت دلارهای نفتی تعیین شده باشد. بنابراین با انتخاب سال 1340 و با فرض محاسبه مابهالتفاوت تورم داخل ایران با آمریکا طی 50 سال گذشته، نرخ حقیقی دلار در سال جاری حدود 820 تومان برآورد میشود. به عنوان مثال سطح عمومی قیمتها در ایران از سال 1340 تا ابتدای سال 1390 در یک دوره 50 ساله، 780 برابر شده و سطح قیمتها در کشور آمریکا با ارز خارجی دلار، 7/42 برابر شده است. بنابراین نسبت قیمتهای آمریکا به ایران طی دوره مورد نظر 105 برابر کاهش داشته است. چنانچه سال 40 را که در آن نرخ ارز اسمی معادل76 ریال بوده، به عنوان سال مبنا انتخاب کنیم، یک محاسبه ساده نشان میدهد میزان نرخ ارز اسمی در سال 90 که نرخ ارز حقیقی در این سال را معادل سال مبنا قرار میدهد، معادل 8190 ریال خواهد بود. به عبارت دیگر با لحاظ سال 40 به عنوان سال مبنا، قیمت 8190 ریالی ارز در سال 90، اثرات تورم در 2 کشور را زدوده و نرخ ارز حقیقی را ثابت نگاه میدارد. از طرف ديگر اگر سال 1380 به عنوان سال پايه مبنا قرار گيرد، تا ابتداي سال 1390 سطح عمومي قيمتها در ايران 3/61 و در آمريكا تنها 1/24 برابر شده است. با توجه به اينكه نرخ دلار در سال 1380 برابر با 7925 ريال بوده است، نرخ دلار در سال 1390، معادل 2 هزار و 300 تومان تعيين ميشود. البته در محاسبه اين سال نيز برخي كارشناسان معتقدند بانك مركزي در سال 80 كه يكسانسازي ارز اتفاق افتاد نرخي از بازار چند نرخي را انتخاب كرد كه بالاتر از ميزان واقعي بود. به گفته كارشناسان در آن زمان محاسبات نشان ميداد نرخ برابري واقعي دلار و ريال در محدوده 500 تومان بود اما پرش بانك مركزي براي يكسانسازي نرخ بيش از رقم واقعي بود. این ارقام در حالی محاسبه میشود که آنچه واقعا در بازار قابل دسترسی است ارقام دیگری است؛ در 6 ماه نخست سال جاری قیمت هر دلار به طور متوسط به رقمی معادل 2500 تومان رسیده و نرخ رسمی بین بانکی معادل 1226 تومان است. برای روشن شدن موضوع مثالی دیگر میآوریم. به طور مشخص در بين سالهاي 1356 تا 1363، نرخ دلار بيش از 8 برابر افزايش داشته و از 71 ريال در سال 1356 به 580 ريال در سال 1363 رسيده است که نشان از شيب تند تغييرات نرخ دلار طي اين سالها دارد. اگر سال مبنا سال 1356 باشد، نرخ دلار در ابتداي سال 1390، معادل 500 تومان ميشود. برخي اشاره کردهاند که بهترين زمان براي تعيين سال مبنا، سالي است که در آن، درآمدهاي نفتي و سرريز شدن دلارهاي نفتي به اقتصاد وجود نداشته باشد و عرضه و تقاضاي ارز بدون دخالت دلارهاي نفتي تعيين شده باشد. اين دسته از کارشناسان معتقدند هرقدر دوره محاسبه طولانيتر باشد، بهتر است زيرا تحولات بيشتري را در خود جاي ميدهد. با توجه به متغیر بودن نرخهایی که با محاسبات متعدد فوق به دست میآید به نظر میرسد نرخ دلار در هر صورت نباید از 2000 تومان فراتر رود.
روشهای معمول و طبیعی محاسبه نرخ دلار در سطور بالا گفته شد اما در ایران یک عامل بسیار تاثیرگذار در تعیین نرخ ارز وجود دارد؛ دولت. با توجه به حجم در اختیار داشتن ارز، دولت تنها منبع عرضه ارز به شمار میرود و این یعنی دولت نقش بسیار مهمی در تعیین نرخ ارز دارد. یعنی با توجه به سهم بالای دولت از اقتصاد در عمل ظرف عرضه و تقاضا در انحصار دولت است. سهم صادرات غیرنفتی را اگر تصور کنیم همه توسط بخش غیردولتی صورت میگیرد که در نقطه اوج خود در سال 90 معادل 30 میلیارد دلار بوده و صادرات نفتی معادل 113 میلیارد دلار، بر این اساس سهم بخش غیردولتی در عرضه زیر 20 درصد خواهد بود، آن هم عرضهای که با ضوابط بانکی به طور کامل در اختیار بانک مرکزی است. از طرفی در قانون هیچ نامی از ارز مرجع برده نشده و هر نرخی که بانک مرکزی به عنوان ارز مرجع استفاده کند در اصل ابزار، رانت و یارانهای است برای کنترل صادرات و واردات. البته دولت این توانایی را دارد که با استفاده از این رانت، درآمدزایی غیرقانونی را نیز انجام دهد که در صورت انجام آن شرایط اقتصادی آینده به سود دولت نخواهد بود و فقط میتواند بهرهبرداری مقطعی کند. با این شرایط دولت این توانایی را دارد که با عرضه گسترده ارز، نرخ آن را تعدیل کرده و حتی قیمت دلار را به کمتر از 2000 تومان برساند. البته رساندن نرخ دلار به یکماه گذشته یعنی 1800 تومان انتظاری شگفتانگیز نخواهد بود اگر همتی باشد و برنامهای.
قیمت دلار : کی میگه چند؟
برای دریافت مشاوره، دمو رایگان و دانلود لیست قیمت لطفا اطلاعات فرم ذیل را وارد نمایید.
این سئوال را نه امروز که دلار در بازار قیمت مشخصی ندارد و خرید و فروش بر بستری روان صورت نمیگیرد، که در سالیان قبل نیز بارها و بارها کارشناسان اقتصادی پاسخ دادند اما نتیجه هنوز روشن نیست. بر مبنای فرمولهای متعدد قیمت دلار بین ۱۸۵۰ تا ۱۲.۰۰۰ تومان برآورد میشود.
به گزارش خبرآنلاین، عباس شاکری، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، دیروز دوشنبه در حالی نرخ واقعی دلار را ۱۸۵۰ تومان اعلام کرده است که قیمت دلار تا پیش از ریزش های اخیر روی ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان را نیز دیده بود.
در هفت روز گذشته تحت تاثیر دو اتفاق مهم، یعنی اجرای بسته سیاستی ارزی جدید از سوی بانک مرکزی و همچنین تصویب لایحه CFT در مجلس شورای اسلامی ، قیمت ارز با ریزشی قابل توجه روبرو شده است. برخی خبرها حکایت از آن دارد که قیمت دلار در کانال ۱۱ هزار تومان قرار گرفته و برخی ارقامی کمتر از این را نیز مورد اشاره قرار می دهند .
زیربسته ارزی سازه حساب
عدد ۱۸۵۰تومان از کجا آمده است؟
عباس شاکری ، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ، مبنای محاسبه قیمت ۱۸۵۰تومان برای هر دلار را این گونه شرح داده است. وی میگوید: در این برآورد تفاوت تورم ایران و آمریکا را لحاظ کرده و سال پایه را زمانی که دلار هفت تومان بود تعیین کردهایم.
سئوال اینجاست که در نظر گرفتن این مولفه برای محاسبه دلار کفایت می کند؟
عملیات بازار قیمت واقعی را روشن میکند
سیدکمال سیدعلی، مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات و معاون ارزی اسبق بانک مرکزی به این سئوال جور دیگری پاسخ داده است. وی به خبرآنلاین گفت: فرمول تعیین نرخ ارز ، فرمول ساده و یگانهای نیست.
به گفته وی تشخیص نرخ درست برای هر دلارباید با توجه به این مولفهها روشن شود.اینکه تولید رونق بگیرد، سرمایهگذاری افزایش یابد و صادرات و واردات به درستی انجام شود. اگر مجموعه اینها هماهنگی داشت یعنی نرخ درست انتخاب شده است اما اگر قیمتی گذاشتیم که صف طویل در برابر صرافی شکل گرفت و واردات بر تولید برتری یافت و … بدان معنی است که راه را اشتباه رفتهایم.
بر مبنای یک فرمول ۲۰۰۰، برمبنای فرمول دیگر …
محمدرضا جهانبیگلری، کارشناس اقتصادی اما روایتی دیگر از تعیین نرخ ارز دارد. وی البته یکی از معترضان به عدم اعلام شفاف فرمول تعیین نرخ ارز است اما می گوید در محاسباتی که داشته است ، فرمولی را در نظر گرفته که بر مبنای آن قیمت ارز بین ۲۰۰۰ تا ۲۲۰۰ تومان است.
وی درباره این فرمول گفت: میزان ذخایر ارزی به علاوه صادرات و GDP تقسیم بر واردات میتواند قیمت ارز را نشان دهد. بر پایه این فرمول قیمت ارز باید حدود ۲۰۰۰ تا ۲۲۰۰ تومان باشد.
بر مبنای محاسبات سیاسی و اقتصادی ؛ ۷۰۰۰ تومان
یحیی آل اسحاق نیز قیمت واقعی دلار را اما بسیار بالاتر از دیگر کارشناسان ارزیابی می کند، وی می گوید : قیمت واقعی دلار هفت هزار تومان است.
وزیر اسبق بازرگانی و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی هر چند ، فرمول دقیق و مشخصی را برای تعیین نرخ واقعی دلار چند است؟ این نرخ ارائه نمی دهد اما مولفه هایی را بیان می کند که برمبنای آن قیمت ۷ هزار تومان تعیین شده است.
وی تنها به مولفه های اقتصادی بسنده نمی کند و ماجرای تحریم، انتظارات بازیگران متعدد در داخل و مسائل بینالمللی را در کنار خرابکاری عمدی در بازار ارز می گذارد تا این نرخ را استخراج نماید.
قیمت واقعی دلار، ۱۲.۰۰۰ تومان
ابراهیم رزاقی، کارشناس اقتصادی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران اما عقیده دیگری دارد. وی می گوید: سه سیاست در خصوص دلار وجود دارد. یک سیاست تعیین قیمت دلار متناسب با اختلاف تورم داخلی و خارجی است. سیاست دوم، سیاستی که است چینیها بکار میگیرند و قبلاً ژاپنیها انجام میدادند و بعضی کشورهای دیگر نیز هم اکنون بصورت غیر آشکار با ظرافتهایی انجام میدهند و آن این است که دلار را بسیار گران تعیین میکنند.
وی افزود: صادرات کالا به کشوری که دلار را بیشتر از قیمت نرخ واقعی دلار چند است؟ واقعی تعیین میکند، امکان ندارد که این کشورها خود صادر کننده میشوند. البته باید گفت تدابیر دیگری را نیز به عنوان مکمل در پی میگیرند و سیاست آخر اینکه قیمت دلار را به گونهای تنظیم میکنند که پایین باشد و دولت به شیوههای مختلف در بازار دخالت میکند که قیمت دلار پایین نگه داشته شود. دولت با عرضه زیاد دلار در بازار در زمانی که تقاضا بالا رفته است، قیمت آن را پایین نگه میدارد. این کشورها که ایران نیز یکی از آنها میباشد، به کشورهایی تبدیل میشوند که به آنها وارد کننده کالا می گویند.
وی معتقد است با مولفه روان سازی تولید در ایران نرخ ارز اتفاقا در ایران همواره کمتر از رقم واقعی تعیین شده است . او پیش از بحران ارزی اخیر قیمت واقعی دلار را ۱۲ هزار تومان اعلام کرده بود.
فرمول محاسبه نرخ دلار بازار
اکبر کمیجانی، قائم مقام بانک مرکزی، نیز پیش از این توضیحاتی دقیقی درباره فرمول محاسبه ارز پیش از این ارائه کرده و گفته است: روشهای مختلفی برای محاسبه نرخ ارز به کار گرفته میشود که یکی از متداولترین آنها «روش برابری قدرت خرید» است. وی افزود: در این روش ضمن اینکه متغیرهای اقتصاد کلان مانند تولید، تورم، بهرهوری و تراز پرداختها دیده میشود، در نهایت دو متغیر اصلی «تورم داخلی» و «میانگین وزنی تورم کشورهای طرف تجاری ایران» ملاک محاسبه در آن است. معاون اقتصادی بانک مرکزی ادامه داد: با مبنا قرار دادن «تفاضل تورم داخل و خارج» در این روش و با استفاده از فرمول گفته شده، تعدد نرخ دلار بازار با توجه به تفاوت تورم تعدیل میشود.
کمیجانی افزود: به عنوان مثال در سال ۸۱ محاسباتی را انجام دادیم و با وجود اختلالات اقتصادی آن زمان، بعد از یکسانسازی نرخ دلار در بازار حدود ۷۹۵ تومان تعیین شد و این نرخ را آن زمان بازار دیکته میکرد.
دیدگاه شما