روند کلی بازار های مالی


در همه این سال‌ها دیدم افرادی که استراتژی ساده‌تری دارند، سود بیشتری از بازار می‌گیرند.

استراتژی تشخیص شروع روند صعودی

سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.

بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)

به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.

زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.

برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.

روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.

بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.

در یک روند صعودی :

  • برآیند حرکت به سمت بالا است.
  • روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
  • در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود

سمازن

در یک روند نزولی:

  • برآیند حرکت به سمت پایین است.
  • روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
  • در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.

فولاد

در یک روند خنثی:

  • برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
  • روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
  • در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود

بانک

با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟

ابزار تشخیص روند صعودی سهم

1)خطوط روند

خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.

برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.

خط روندها از وصل کردن پایین‌ترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست می‌آیند.روند کلی بازار های مالی

خط روند نزولی از وصل کردن سقف‌های قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کف‌های قیمت بدست می‌آید.

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :

1.شیب خط روند:

هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.

شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:

هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:

در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.

برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

4. بازه زمانی بررسی سهم:

شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی روند کلی بازار های مالی دارد.

2)کانال ها و الگوهای قیمتی

معامله‌گران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی

خط روندی برای اتصال قیمت‌های بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمت‌های پایین رسم می‌کنند.

کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.

مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند

تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.

نقطه شکست کانال و الگو می‌تواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.

3)خطوط میانگین متحرک

میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند

طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد

میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد

همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد

به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.

میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.

از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.

4)اندیکاتورها

یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.

  • اندیکاتور Bollinger Band

5)سیستم ایچیموکو

سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قوی‌ترین استراتژی‌های معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.

این اندیکاتور دارای ویژگی‌های منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،

سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.

ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B می‌شود،

تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده می‌شود.

این عنوان در بسیاری از موارد می‌تواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.

تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .

اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟

استراتژی تشخیص شروع روند صعودی

ابزار مورد استفاده در این استراتژی

  • مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
  • سیستم ایچیموکو
  • خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
  • خطوط فیبوناچی

دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.

یک روند نزولی پیدا کنید.

همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.

در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.

نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.

سیگنال اول صادر شد.

وغدیر

مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.

نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته

به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته

سیگنال دوم صادر شد.

وغدیر

سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.

نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.

منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.

سیگنال سوم صادر شد.

چند رشته ای

مووینگ اوریج 200 روند کلی بازار های مالی روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.

با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.

چرا باید استراتژیک معامله کنید؟

استراتژی از کلمه یونانی Strategos گرفته شده است؛ در یونان باستان گروه‌های کوچکی که ارتش را تشکیل می‌دادند توسط افرادی با همین نام یعنی Strategos رهبری می‌شدند. پس استراتژی به معنی داشتن برنامه‌ای از پیش تعیین شده است که برای خنثی کردن و مقابله با نقشه‌های شوم دشمن طراحی می‌شود. دنیای معامله‌گری خیلی شبیه به میدان جنگ است؛ شما فرمانده‌اید و معاملاتی که انجام می‌دهید مانند سربازهای شما هستند.

قوانین دقیق یک استراتژی معاملاتی کمک می‌کند تا از یک روش ثابت و از پیش تعیین شده نقاطی از بازار را برای ورود انتخاب کنید که احتمال برد در آن معاملات را افزایش دهد؛ زمانی که یک استراتژی طراحی می‌کنید، می‌‌‌دانید که حد ضرر و حد سود کجا باید باشد. داشتن یک استراتژی مناسب در روند کلی بازار های مالی کنترل احساسات برای معاملات آتی به شما کمک می‌کند.

معامله نکن!

جورج سوروس ( George Soros) سرمایه‌گذار و معامله‌گر بازارهای مالی در ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۲ با باز کردن معامله فروش (پوزیشن short) در نماد پوند انگلستان توانست یک میلیارد دلار سود خالص بدست بیاورد. وی در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفت:

من با ورود به هر معامله به ۳ تا سوال دقیق پاسخ می‌دهم و اگر پاسخی برای آن نداشتم، وارد معامله نمی‌شوم .

  1. اینکه کجا و بر چه اساسی باید وارد معامله شوم؟
  2. اگر این معامله وارد سود شد، کجا باید خارج شوم؟
  3. اگر معامله خلاف تحلیل من پیش رفت، کجا باید با استفاده از حد ضرر از آن خارج شوم؟

این‌ها سوالاتی هستند که یک معامله‌گر استراتژیک باید از خودش بپرسد و تا زمانی که به پاسخ کامل و منطقی نرسیده وارد هیچگونه معامله‌ای نشود.

احتیاط در معامله

این را به خاطر بسپارید که تحلیل تکنیکال مثل شناخت خطوط حمایت و مقاومت، خط روند، الگوهای هارمونیک، پرایس اکشن، امواج الیوت، سطوح عرضه و تقاضا، فیبوناچی، مناطق اشباع خرید و فروش آر اس آی (RSI)، انواع واگرایی ها و ایچیموکو به معنای داشتن یک استراتژی نخواهد بود، بلکه یادگرفتن تحلیل تکنیکال فقط پایه و پیش‌نیاز برای ساخت یک استراتژی است. شاید برایتان سوال باشد که پس استراتژی معاملاتی اگر تحلیل تکنیکال نیست پس چیست؟

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی یک روش ثابت برای برنامه‌ریزی و انجام معاملات تلقی می‌شود و یکی از رکن‌های مهم، پایبند بودن به روند کلی بازار های مالی آن است؛ استراتژی‌های معاملاتی معمولاً مشخص می‌کنند که چه معاملاتی در چه زمانی باید انجام شود، چه زمانی باید از آن‌ها خارج شوید و چه میزان سرمایه باید در هر معامله ریسک کنید. یک استراتژی معاملاتی باید از تعدادی ویژگی‌های اساسی پیروی کند تا برای تمام معامله‌گران قابل درک شود؛ شما نیز برای طراحی یک استراتژی نیاز به دانستن این ویژگی‌ها دارید.

ویژگی‌های استراتژی معاملاتی

ا ستراتژی معاملاتی باید واضح، شفاف و قابل فهم برای تمام معامله‌گران باشد؛ طوری که اگر استراتژی شما در اختیار دیگران قرار گیرد، بتوانند با استفاده از آن در یک نقطه مشخص وارد شوند. یک استراتژی معاملاتی ساده و روان باید ۳ ویژگی اساسی داشته باشد:

۱. شرایط ورود به معامله

برای ورود به معامله، باید یک یا چند دلیل منطقی داشته باشید.

۲. داشتن حد سود

پیش از ورود به معامله، حد سود را مشخص کنید.

۳. داشتن حد ضرر

یکی از مهم‌ترین نکات در تعیین استراتژی، مشخص کردن حد ضرر است؛ بنابراین پیش از ورود به معامله حد ضرر خود را تعیین کنید.

توجه به حدضرر - حدسود در معامله

حال با داشتن این ۳ ویژگی دارای یک استراتژی هستید. البته قابل ذکر است که حفظ سرمایه در کنار این نکات می‌تواند در معاملات به شما کمک کند.

حفظ سرمایه

وقتی وارد حوزه معامله گری می‌شوید اولین نکته ای که باید در پروسه معامله گری به آن توجه کنید حفظ سرمایه اولیه است. یک معامله‌گر باید توجه کامل به این موضوع داشته باشد که ممکن است هر لحظه سرمایه اولیه خود را به خطر بی‌اندازد، رعایت درست مدیریت سرمایه می‌تواند احتمال وقوع این رخداد را کاهش دهد.

نکته قابل توجه دیگر این است که باید به واقعیت‌ها توجه کنید و از خیال و توهم خارج شوید، هیچ استراتژی وجود ندارد که در این بازار بدون ضرر دهی باشد. در بازار هم سود داریم و هم ضرر و اصلا کسی وجود ندارد که ضرر نکند.

محافظت از سرمایه خود

وارن بافت در یکی از مصاحبه های خود گفت: در بازارهای مالی ۲ تا قانون وجود دارد؛ اولی حفظ سرمایه است و دومی توجه به قانون اول.

نکته : بهترین استراتژی های حال حاضر در دنیا در صورتی خوب کار میکنند و سوده هستند، که مدیریت سرمایه در آن‌ها رعایت شده باشد، مدیریت سرمایه در یک استراتژی می‌تواند به داشتن یک سیستم معاملاتی طی شود. در ادامه نظریه جالبی برای درک بهتر این موضوع ارائه شده است.

نظریه قوی سیاه چیست؟

چرا باید به این نظریه برای حفظ سرمایه‌ خود توجه کنید؟ نظریه قوی سیاه استعاره ای است از پیشامدهایی که احتمال رخ دادن آن‌ها شگفت انگیز و بسیار نادر است که معمولا هیچکس انتظار وقوع آن‌ها را ندارد، وقتی اتفاق می‌افتد مردم به دنبال دلایل غیر منطقی و دور از عقل می‌گردند و حتی روی به خرافات هم می‌آورند.

سادگی در استراتژی معاملات

هر چه یک استراتژی ساده‌تر باشد، از موفقیت بیشتری برخوردار است. کورتیس ام‌فیس (Curtis M.Faith) در کتاب شیوه لاک‌پشت‌ها می‌گوید:

در همه این سال‌ها دیدم افرادی که استراتژی ساده‌تری دارند، سود بیشتری از بازار می‌گیرند.

استفاده کردن از تمامی سبک های تکنیکال، یا چندین سبک معاملاتی برای طراحی استراتژی کاملا اشتباه است و شما را از هدفتان دور می‌کند. سعی کنید از یک سبک استفاده کنید، چون خیلی از سبک‌ها و ابزارها با یکدیگر همسو و هم‌جهت نیستند، یکی سیگنال خرید میدهد و دیگری سیگنال فروش.

انواع استراتژی در خرید و فروش ارز دیجیتال

هر استراتژی ممکن است در برهه‌ای از زمان ضررده باشد، این موضوع، قطعی و اجتناب ناپذیر است. بطور کلی ۲ نوع استراتژی وجود دارد:

۱-استراتژی که به دنبال تعقیب یک روند در بازار است.

در روندهای صعودی استراتژی‌هایی کاربردی است که سقف‌ها و کف‌های بالاتری نسبت به یکدیگر شکل دهد؛ طراحی استراتژی در روند نزولی برعکس روند صعودی است.

استراتژی در روند صعودی

۲-استراتژی که در بازار رنج یا خنثی کاربردی است.

طراحی یک استرات ژی در این بازار باید به گونه‌ای باشد که با سود های بسیار کوچک از بازار خارج شوید زیرا سقف‌ها و کف‌ها یکسانی شکل گرفته است.

استراتژی در بازار رنج

به عنوان مثال: شما یک استراتژی ترند (خط روند) محور دارید و قیمت در یک بازار خنثی قرار دارد، شما مجبور می‌شوید با حد ضررهای کوچک از بازار خارج شوید؛ اما زمانی که قیمت در حال طی کردن یک روند است شما سود بزرگی خواهید کرد.

نکته : سعی کنید یک استراتژی را از تمامی حالات بررسی کنید، همچنین پایبند بودن به ستاپ معاملاتی باعث موفقیت بیشتری در معاملات می‌شود.

انتخاب تایم فریم مناسب

قبل از طراحی یک استراتژی باید تایم فریم معاملات خود را انتخاب کنید. تایم فریم پایین مثل یک دقیقه و پنج دقیقه سرعت عمل بیشتری می‌خواهد، استرس بیشتری دارد، دائم باید چارت قیمتی را چک کنید و تسلط بیشتری به تحلیل تکنیکال داشته باشید. الگوهای تکنیکال در تایم فریم پایین، از اعتبار کمتری برخوردار هستند؛ البته از مزایای تایم فریم پایین این است که مدت کوتاهی در بازار هستید. مثلا ۳ ساعت در روز معامله می‌کنید و پس از آن روند کلی بازار های مالی دیگر نگران معاملات باز نیستید.

اگر تایم فریم بالا مثل چهار ساعته و یک روزه انتخاب کنید، همه‌ی حالت‌ها عکس حالت قبل خواهد بود. انتخاب تایم فریم، کاملا یک موضوع شخصی است و به موارد زیادی بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر شخصیت عجولی دارید، انتخاب تایم فریم هفتگی کاملا کاری اشتباه است و ممکن است شما را به چالش بکشاند.

نتیجه‌گیری

استراتژی به زبان دیگر قوانینی از پیش تعیین شده و مطمئنی هستند که معامله‌گران با استفاده از آن‌ها چارچوبی برای حفظ معاملات خود دارند. لازم به ذکر است برای دوام آوردن در بازارهای مالی و معامله کردن؛ نیازمند پایبند بودن به ستاپ معاملاتی است.

استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

تبدیل‌ شدن به یک معامله‌گر موفق هدف همه سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام می‌دهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و می‌تواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایه‌گذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایه‌گذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیب‌شان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایه‌گذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روش‌های تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده می‌شود. با استفاده از این روش‌ها سرمایه‌گذار می‌تواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکت‌ها و … تصمیم بگیرد.

بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر

همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معامله‌گر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسک‌پذیری معامله‌گر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصی‌ترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامه‌ای که برای شخص معامله‌گر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسک‌های بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری، خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش‌بینی آن را مدیریت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی‌های معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌گر از طریق آن به خرید و فروش سهام می‌پردازد.

یک معامله‌گر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت‌های معامله‌گر نظم می‌دهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌گذار جلوگیری کرده و به او کمک می‌کند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.

نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران

بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده روند کلی بازار های مالی مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معامله‌گرانی می‌توانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث می‌شود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آن‌ها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمی‌توان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنند.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که می‌توان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار طراحی می‌شود.

اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی می‌توان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی می‌شوند. البته هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت می‌گیرد را شرح داده‌ایم.

  1. معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیت‌های خرید در همان روز بسته می‌شوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفه‌ای یا بازارسازان انجام می‌شود.
  2. معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آن‌ها با روش‌های دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده می‌شود.
  3. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر وارد بازی می‌شوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.
  4. معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده می‌کنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی می‌شوند.

در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود می‌توانید در سایت کدال مشاهده کنید.

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به ‌صورت زیر است:

۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت میان سرمایه‌گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه‌گذار است. برای موفقیت در معامله‌گری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. به‌ کارگیری عوامل روان‌ شناختی می‌تواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی

یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبک‌های معاملاتی می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، برخی بازه زمانی میان ‌مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین می‌بایست سرمایه‌گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به ‌عنوان ‌مثال اگر معامله در بازار بورس به ‌عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمی‌تواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. از آنجایی ‌که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایه‌گذاران مشخص‌تر می‌شود.

۳/ توانایی یافتن شاخص‌های مناسب جهت شناسایی یک روند

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه‌گذاران تنها با به‌ کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه می‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به‌ عنوان ‌مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقف‌ها بالاتر و کف‌ها بالاتر و در روند نزولی سقف‌ها پایین‌تر و کف‌ها پایین‌تر می‌شود.

به ‌طور کلی دیدگاه سرمایه‌گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل‌گیری معاملات موفق‌تری در بازار می‌شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم

تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به‌ عنوان‌ مثال یک تحلیل‌گر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می‌کند. این تحلیل‌گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را می‌خرد.

به نظر می‌رسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. هم‌چنین برای تعیین قیمت فروش هم می‌توان از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر

این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدوده‌ای از قیمت گفته می‌شود که سرمایه‌گذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می‌دهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش‌بینی می‌کند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌بینی‌های معامله‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله‌گر برای خروج از سهم پیش‌بینی کرده را حد ضرر می‌گویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به ‌صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن

در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم‌های تحلیلی، نرم‌افزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به ‌واسطه آن می‌توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که می‌توان به عقب برگشته و یک‌بار شمع را در یک‌زمان حرکت داد. هنگامی‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌کند، می‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده روند کلی بازار های مالی و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصل‌شده از آن را مشاهده کرد.

۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایه‌گذاری که سیستم معاملاتی پیچیده‌تری دارد موفق نمی‌شود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.

سخن آخر

تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایه‌گذار به ‌عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه‌گذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می‌شود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.

پیش بینی آینده بازار بورس در سال 1401

بورس سال 1401

بازار بورس ایران که ابتدای سال 99 رشد بی سابقه‌ای را تجربه کرد امروز و در زمان نگارش این مقاله (29 دی 1400) در رکود عمیقی فرو رفته است و بسیاری از افراد عادی و حتی برخی از کارشناسان از این بازار نامید شده‌اند. در این مقاله قصد نداریم به چرایی این رکود و دلسردی عمیق در بازار بپردازیم، بلکه می‌خواهیم با بررسی واقعیت‌ها و اتفاقاتی که تاکنون رخ داده است مسیر آینده احتمالی بازار بورس را در سال پیش رو (سال 1401) پیش بینی کنیم. اصولا پیش بینی کردن بازارهای مالی با قطعیت امکان پذیر نمی باشد و احتمال پیش بینی صد در صدی بازار به صفر میل میکند. بنابراین این مقاله صرفا یک پیش بینی “احتمالی” است که سعی میکند دید بهتر و روشن‌تری از شرایط کلی بازار بورس ایران ارائه کند. با ما همراه باشید.

ورود و خروج نقدینگی حقیقی از بازار

ابتدا نظر شما را به یک آمار مهم جلب میکنم. از ابتدای سال 99 تا مرداد ماه همان سال که ریزش بزرگ بورس آغاز شد، نزدیک 110 هزار میلیارد نقدینگی حقیقی وارد بازار شد. در آن برهه زمانی 4 ماه و نیمه شاخص کل بورس از 500 هزار واحد به 2 میلیون و 100 هزار واحد رسید. توجه کنید ورود پول حقیقی به بازار مترادف است با خروج پول حقوقی و برعکس.

اگر تفاوت معامله‌گران حقیقی و حقوقی را نمی‌دانید مقاله سهامدار حقیقی و حقوقی چه کسانی هستند و چه تفاوتی با یکدیگر دارند را مطالعه کنید.

از زمان ریزش بازار (مرداد 99) تا به امروز (29 دی 1400) حدود 100 هزار میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شده است. به عبارتی 91 درصد پولی که توسط افراد حقیقی در سال 99 وارد بازار شد، تاکنون خارج شده است. این نکته مهمی است. چراکه اکثر افراد تازه وارد به بازار که به صورت هیجانی وارد بازار شدن مربوط به کدهایی است که بعد از نوروز 99 ثبت شده است که به گفته مسئولان بورس چیزی حدود 6 میلیون نفر می‌باشد.

میتوان گفت تقریبا همه کسانی که امروز در ضرر سنگینی هستند (از اصل سرمایه) در سال 99 وارد بازار شده‌اند که تعداد قابل توجهی هم هستند. اما باتوجه به آمار بالا میتوان گفت آن تقریبا پولی که در سال 99 توسط حقیقی ها وارد بازار شد در طی این یک سال و نیم از بازار خارج شد. باز هم توجه کنید که خروج پول حقیقی به معنی ورود پول حقوقی است.

یک تفسیر شخصی

خب تا اینجا آمار ورود و خروج پول حقیقی در طی این دو سال را بررسی کردیم که به نکته جالبی رسیدیم. تفسیر شخصی نگارنده این مقاله نسبت به این آمار این است که بازار در طی این یک سال و نیم اخیر در حال هضم و جذب پولی بود که در سال 99 وارد بازار شد و بیشتر از ظرفیت آن بود. در واقع بازار نتوانست آن پول را هضم کند و آن را بالا آورد! بازار امروز مثل یک مستی است که بیش از حد خورده است و هرچقدر زودتر آن را بالا بیاورد زودتر حالش خوب می‌شود.

نظر شما را به یک پست اینستاگرامی که در بهار 99 در پیج سهم شناس منتشر شد جلب میکنم که درباره همین مسئله بود که بازار بیش از ظرفیت خود در حال بلعیدن نقدینگی است.

اما اکنون به نظر میرسد بازار بورس ایران نقدینگی مازاد ظرفیت خود را بالا آورده است و کم کم میتوان امیدوار بود حالت طبیعی خود را بدست بیاورد. بیایید نگاهی به ترند کلمه “بورس” در گوگل بیاندازیم که به زیبایی همین نکته را معکس میکند.

ترند کلمه “بورس” در گوگل

گوگل ترند میزان محبوبیت جستجوی یک کلید واژه را در موتور جستجوی گوگل به روند کلی بازار های مالی نمایش می‌گذارد. واژه‌ی Trend به معنای روند است. از طریق این سرویس شرکت گوگل، می‌توانیم روند جستجوی واژه‌های مختلف در موتور جستجوی گوگل را مشاهده کنیم که در تصویر زیر ترند کلمه “بورس” را در 5 سال گذشته مشاهده میکنید.

ترند کلمه بورس در گوگل

ترند کلمه بورس در گوگل در 5 سال اخیر

همان طور که در تصویر بالا میبینید ترند کلمه بورس بعد از یک جهش “غیر عادی” در اوج بازار در سال 99 دوباره به حالت “عادی” قبل از آن برگشته است. به عبارتی این مطلب منعکس کننده همان مطلب بالا است که در مورد ورود و خروج نقدینگی حقیقی عرض کردیم.

وقتی که افراد کلمه “بورس” را بیشتر در گوگل جستجو میکنند یعنی بیشتر به آن توجه دارند و این توجه همراه خواهد بود با ورود نقدینگی حقیقی به بازار و برعکس.

پیش بینی مسیر آینده بورس در سال 1401

در این قسمت سعی میکنیم باتوجه به آنچه در گذشته اتفاق افتاده دید بهتری در مورد آینده بازار بورس ایران روند کلی بازار های مالی بدست آوریم. نکات بسیاری زیادی در این زمینه وجود دارد.

آنچه در گذشته اتفاق افتاده است

به نمودار شاخص کل در این 30 سال گذشته نگاه کنید. دوره های 8 ساله رونق و رکود بورس که متقارن است با دوره های هشت ساله ریاست جمهوری در ایران به وضوح در تصویر مشخص است. سیاست های اقتصادی مشابه در دولت های مختلف باعث ایجاد این تقارن معنی‌دار شده است. به این مطلب در گذشته و در تاریخ 3 تیر 99 نیز اشاره کردیم که برای دیدن جزئیات آن میتوانید به مقاله آموزش شروع به کار در بورس در 15 دقیقه مراجعه کنید.

بورس در سی سال گذشته

شاخص کل بورس در 30 سال گذشته (تایم فریم هفتگی)

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

نتیجه کلی مشخص است. معمولا در دو سال ابتدایی ریاست جمهوری‌ها بورس روند نزولی و رکودی دارد و کم کم متعادل میشود و در چند سال آخر دور دوم دولت‌ها بازار رشد میکند و اوج می‌گیرد. این فرمول تا امروز ادامه داشته است. البته ممکن است 6 الی 10 ماه دیرتر یا زودتر این اتفاق بیافتد.

دلار و بورس

همان طور که احتمالا می‌دانید و بارها به آن اشاره شده است بورس ایران وابستگی زیادی به نرخ دلار دارد. برای اطلاعات بیشتر در این خصوص بد نیست ابتدا مقالات زیر را مشاهده کنید و بعد به ادامه این مطلب بپردازید.

در تصویر پایین نمودار نسبتی دلار به شاخص کل را مشاهده میکنید که در چه وضعیتی است.

دلار به شاخص کل بورس

آنچه در آینده میتواند اتفاق بیافتد

در دولت آقای رئیسی تا به امروز همان رویه دولت های گذشته اتفاق افتاده است، سیاست های انقباضی که نتیجه آن کاهش تورم و رکود تمام بازارهای داخلی از جمله دلار، طلا، مسکن و بورس است. البته شرایط و روابط بین المللی در هر دوره می‌تواند تغییراتی را در خلال این روند ایجاد کند.

به هرحال از این منظر، بازار مانند سیر طبیعی خود در دوره های گذشته پیش می‌روند و این وضعیت بازار چیز تازه و عجیب غریبی نیست. با این فرمول احتمالا در طی یک سال آینده (تا انتهای 1401) نیز بازار بورس در یک حالت فرسایشی خواهد ماند.

اما باتوجه به آنچه در مورد ورود و خروج نقدینگی حقیقی و البته ورود و خروج افراد هیجانی که در سال 99 وارد بازار شدن و تقریبا تاکنون 91 درصد آنها از بازار خارج شدن، میتوان نتیجه گرفت بازار بورس ایران در حال حاضر به “حالت عادی” گذشته خود برگشته است.

حالت عادی” الزاما به معنی صعود کلی بازار نیست. منظور از حالت عادی این است که بازار کمتر دچار هیجانات بدون پشتوانه مسائل بنیادی خواهد شد. هیجان در بازار همیشه هست اما اینکه این هیجان کاذب باشد یا بر اساس یک واقعیت خارجی مسئله‌ی متفاوتی است.

نتیجه‌گیری مهم

به اعتقاد نگارنده این مقاله بازار بورس ایران در سال 99 بد مستی کرد ولی الان به حالت طبیعی و نرمال خود نزدیک شده است. از اینجا به بعد بازار واکنش‌های منطقی‌تری نسبت به واقعیت‌های تاثیر گذار بر بنیاد و روند سودآوری شرکت‌ها خواهد داشت.

باتوجه به انچه در مورد ثبات دلار و سیاست‌های انقباضی دولت‌ها در دوره اول ریاست جمهوری عنوان شد، نمیتوان انتظار رشد شارپ ادامه‌دار داشته باشیم (مانند رشد سال 98 و نیمه 99) ولی می‌توانیم کم کم شاهد کف‌هایی باشیم که دیگر سهم‌ها به آنها باز نمی‌گردند و این یعنی آغاز یک روند صعودی کُندِ بلند مدت. بنابراین باتوجه به همه این مسائل سرمایه گذاری در این برهه زمانی در بازار کاملا منطقی است و احتمالا در بلندمدت بازدهی قابل قبولی خواهد داشت. (نگاه کنید به سرمایه گذاری بلند مدت در بورس). اما هرگونه رشد شارپ محکوم به “موقتی بودن” است. پیش بینی ما از بورس در سال 1401 یک بازار صعودی-فرسایشی است. در روند صعودی-فرسایشی کف و سقف های بالاتر ایجاد میشود ولی فواصل انها بسیار کم است. به تصویر زیر توجه کنید.

روند احتمالی بورس در سال 1401

به عبارتی یک روند صعودی ملایم همراه با نوسانات اعصاب خرد کن و بازاری حوصله سر بر، چیزی مانند سالهای 95 و 96 که بازار بعد از ریزش سال 92 به شرایط عادی برگشته بود. به تصویر پایین توجه کنید که شاخص بازار از اوایل سال 95 تا اواسط سال 96 چه وضعی را داشت.

شاخص بورس

حال به نمودار شاخص در حال حاضر توجه کنید (تصویر زیر).

شاخص بورس سال 1401

تفسیر این مطلب را به خود خواننده واگذار خواهیم کرد. فراموش نکنید قرار نیست هر آنچه در گذشته اتفاق افتاده است عینا تکرار شود. اما مسیری که در آن قرار داریم مسیر تازه ای نیست. در بازار بورس چرخه‌ها و دوره‌های مشابه زیادی داریم و تا زمانی که پارامترهای بنیادی کلان تغییر شدیدی نکنند، آن چرخه‌ها می‌توانند تکرار شود. مثلا تا زمانی که تغییرات سیاسی حکومتی مهمی مانند آنچه در سال 57 رخ داد اتفاق نیافتد، یا تغییرات اقتصادی بسیار مهمی در سطح کلان رخ ندهد یا جنگ و تنش غیر قابل پیش بینی خاصی صورت نگیرد، این چرخه‌هایی که در 30 سال گذشته اتفاق افتاده است میتواند با کمی تفاوت تکرار شود. بر این اساس آینده بورس در سال 1401 تقریبا قابل پیش بینی است.

قابل ذکر است قرار نیست همه سهم‌ها در طی سال بعد بازدهی مناسبی داشته باشند (بر خلاف سال 98 و ابتدای 99 که تقریبا همه سهم‌ها رشد خوبی داشتند)، از این رو در این برهه زمانی افراد با سطوح مختلف تجربه و دانش بورسی بازدهی بسیار متفاوتی خواهند داشت.

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.

خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند

اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل می‌گیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه می‌شود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سه‌گانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمت‌ها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.

سرفصل آموزشی

خط روند

خط روند چیست؟

تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل می‌گیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمت‌ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظاره‌گر باشید و شعر بخوانید 🙂

انواع خط روند

انواع خط روند

با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.

روند صعودی

با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود می‌آید که به آن خط روند صعودی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!

شکل‌های زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده می‌کنید.

روند صعودی

نحوه ترسیم trendline

روند نزولی

با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود می‌آید که به آن خط روند نزولی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایین‌تر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایین‌تر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX می‌توانید پوزیشن Short بگیرید.

نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطه‌گری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر می‌برد!

روند نزولی

روند خنثی (ساید)

در روند خنثی، قیمت‌ها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمت‌ها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمت‌ها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایین‌تر از سقف و کف قیمت‌های قبلی شکل نمی‌گیرد.

آموزش نحوه ترسیم خط روند

همان‌طور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کف‌های قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقف‌های قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:

  1. در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتمل‌تر است.
  2. در روند نزولی هر سقف جدید باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایین‌تر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
  3. اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده می‌کنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا می‌تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
  4. ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکان‌پذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
  5. هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!

اعتبار روند

اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.

زاویه خط روند

هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر می‌شود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود می‌گیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.

گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد می‌شود که می‌توان این افزایش شیب را نشانه‌ای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین می‌توان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمت‌ها به خطوط روند نزدیک‌تر باشند می‌توان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا می‌توان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!

تحلیل نمودار 10 ساله سکه

تعداد دفعات برخورد کندل‌ها

هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر می‌شود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود می‌توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.

اهمیت تایم فریم

در تمام دوره‌های زمانی مختلف (1 دقیقه‌ای تا هفتگی و ماهانه) می‌توان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریم‌های بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دوره‌های زمانی پایین‌تر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسان‌گیری دارید قطعا تایم فریم‌های پایین‌تر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال می‌کنید بایستی دوره‌های زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایم‌فریم‌های مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه می‌شود.

برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده می‌کنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همان‌طور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر می‌برد.

نمودار شاخص کل بورس در 25 سال اخیر

حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دوره‌های زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهره‌گیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!

روند نزولی شاخص کل بورس

شکست خط روند

هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنال‌هایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم می‌کنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، می‌توان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمت‌ها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده می‌گیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند می‌توان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.

شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده می‌کنید.

شکست خط روند

نحوه تایید شکست

گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندل‌ها از خط روند عبور می‌کنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل می‌تواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده می‌کنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید می‌شود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) می‌توان شکست را تایید کرد! برای تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده می‌شود. وقتی صحبت از نفوذ کندل می‌کنیم منظور نفوذ کامل همه قیمت‌ها است نه صرفا سایه شمع!

فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته می‌شود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمت‌های پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.

نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.