اهمیت مدیریت نقدینگی


در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها متناسب باشد. در این گونه موارد نمی‌توان برای هر معامله گر نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.

مدیریت ریسک مالی و نقدینگی در کسب و کار

دوره مدیریت ریسک مالی و نقدینگی / شرکت بدون سود زنده می‌ماند اما بدون پول هرگز! صرف‌نظر از اینکه آیا این جمله درست است یا خیر، بایستی به این نکته توجه نمود که به واقع اهمیت وجه نقد و گردش وجه نقد در سازمان چقدر است. این دوره به مهمترین ریسک کسب و کارها یعنی ریسک نقدینگی براساس استاندارد ایزو ۳۱۰۰۰ می‌پردازد و بدنبال ارائه ابزارهای عملی جهت مدیریت ریسک نقدینگی می‌باشد.

مخاطبان دوره

  • مدیران و کارشناسان شرکت‌های تولیدی، خدماتی و بازرگانی
  • مدیران و کارشناسان شرکت‌های هلدینگ و مادر تخصصی
  • مهندسین و دانشجویان واحدهای فنی و عملیاتی شرکت‌های بورسی
  • مدیران و اعضای کانون‌ها و انجمن‌های تخصصی و صنفی
  • مدیران و موسسین شرکت‌های دانش‌بنیان و فناوری
  • کلیه اصناف و فعالین اقتصادی بخش خصوصی
  • سازمان‌ها و موسسات دولتی

سرفصل‌های دوره

  1. تعریف نقد، نقدینگی و نقد شوندگی
  2. چارچوب ریسک نقدینگی براساس تعارف استاندارد
  3. منابع و مصارف نقدینگی سازمان
  4. محاسبه سررسید زمانی منابع و مصارف نقدینگی
  5. منشاء ایجاد ریسک نقدینگی
  6. عواقب ریسک نقدینگی در کسب و کار
  7. تعریف جریان نقد آزاد FREE CASHFLOW
  8. کاربردهای جریان نقد آزاد در چرخه نقدینگی
  9. سیاست مدیریت ریسک نقدینگی

مدرس دوره

گروه مالی و مدیریت سرمایه‌گذاری شریف همواره مفتخر به همکاری با بهترین اساتید و متخصصین در ایران می‌باشد.

null

محمدمهدی سمواتی

دانشجوی دکتری
حقوق مالی دانشگاه تهران
مدیرعامل و مؤسس
گروه صنعتی بازرگانی آماده پخت
کاندیدای سطح نهایی آزمون CFA
کاندیدای سطح نهایی آزمون FRM

چگونگی ثبت‌نام

آیا می‌دانستید این دوره به صورت درون‌سازمانی هم برگزار می‌شود؟

میزان سرمایه‌گذاری در دوره ۳/۲۰۰/۰۰۰ ریال – خالص (پس از کسر کلیه کسورات قانونی) می‌باشد.

نکته: ۹% مالیات بر ارزش‌افزوده بر مبلغ ثبت‌نام اضافه می‌گردد.

جهت رزرو و ثبت‌نام در این دوره آموزشی با دبیرخانه تماس حاصل فرمایید: ۴ – ۶۶۰۸۶۷۷۱

شرایط انصراف و عودت وجه:

تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبت‌نام و پس از آن، تنها با معرفی فرد جایگزین امکان‌پذیر خواهد بود.

دانلود برشورهای دوره

پرسش و پاسخ

مدیریت ریسک مالی چیست؟

هر سازمانی به تبع فعالیتی که پیش رو دارد، طبیعتا با چالش ها و ریسک هایی نیز مواجه است. یکی از زیرشاخه های مدیریت ریسک در کسب و کار، توجه و تمرکز بر ریسک های نقدینگی و مالی است. در همین راستا سالهاست که مفهوم بین المللی مدیریت ریسک مالی و نقدینگی به یکی از مهارت ها و تخصص های لازم در سازمان ها و شرکت ها تبدیل شده است. مدیریت ریسک مالی در واقع به حداقل رساندن اثرات ریسک هایی است که سازمان یا شرکت توان برآورد دقیق و روشنی از آنها ندارد.

اهمیت آشنایی با چگونگی مدیریت ریسک مالی و نقدینگی در ایران چیست؟

در بین انواع مختلف تحلیل و مدیریت ریسک، مدیریت ریسک مالی در کشور ما با توجه به حساسیت میزان نقدینگی در بازار کسب و کار اهمیت ویژه ای یافته است. یکی از دغدغه های اصلی صاحبان کسب و کار در ایران همواره بحث مدیریت منابع نقدینگی است. این دغدغه همواره از این جنس است که وجود وجوه نقد مازاد و یا کسری این وجوه در کسب و کار چالش هایی را به همراه می آورد که گاها شرکت ها، سازمان ها و حتی کارگاه های تولیدی و صنعتی را در معرض خطر جدی قرار میدهد.

به طور ساده میتوان این طور قلمداد کرد که ازدیاد منابع نقدینگی میتواند فرصت سرمایه گذاری را از مدیران کسب و کار بگیرد و از آن طرف کمبود منایع نقدینگی میتواند ریسک کسری منابع مالی را در پی داشته باشد.

محاسبه ریسک مالی و نقدینگی چه اهمیتی دارد؟

با توجه به مفاهیم عنوان شده، مهارت محاسبه ریسک مالی و نقدینگی تنها راه برنامه ریزی نقدینگی برای کسب و کارهاست. تنها در این صورت است که برآوردها و برنامه ریزیهای مالی و نقدینگی پایین ترین میزان ریسک را در پی خواهند داشت. در این صورت است که واحدهای خزانه در شرکت میتوانند آنقدر که پیش بینی میشود منابع را صرف سرمایه گذاری کرده و با احتمال کمتری دچار ریسک های مالی در کسب و کار شوند.

اهمیت مدیریت نقدینگی

ترجمه این مقاله با کیفیت عالی آماده خرید اینترنتی میباشد. بلافاصله اهمیت مدیریت نقدینگی پس از خرید، دکمه دانلود ظاهر خواهد شد. ترجمه به ایمیل شما نیز ارسال خواهد گردید.

حقایق تجربی و زمینه ی نظارتی

ادبیات و چارچوب تجربی

برآورد داده ها و تجربی

بررسی ثبات و پایداری

تفاوت در اثر نقدینگی بانک های کانادایی نسبت به بانک های آمریکایی

نتیجه گیری و پیامدهای سیاسی

The recent crisis has underlined the importance of sound bank liquidity management. In response, regulators are devising new liquidity standards with the aim of making the financial system more stable and resilient. In this paper, the authors analyse the impact of liquid asset holdings on bank profitability for a sample of large U.S. and Canadian banks. Results suggest that profitability is improved for banks that hold some liquid assets, however, there is a point at which holding further liquid assets diminishes a banks’ profitability, all else equal. Moreover, empirical evidence also suggests that this relationship varies depending on a bank’s business model and the state of the economy. These results are particularly relevant as policymakers devise new standards establishing an appropriate level of liquidity for banks. While it is generally agreed upon that banks undervalued liquidity prior to the recent financial crisis, one must also consider the tradeoff between resilience to liquidity shocks and the cost of holding lower-yielding liquid assets as the latter may impact banks’ ability to generate revenues, increase capital and extend credit.

بحران اخیر بر اهمیت مدیریت دقیق نقدینگی بانک افزوده است. در پاسخ، قانون گذاران در حال تدبیر استانداردهای نقدینگی جدید با هدف ایجاد سیستم مالی با ثبات تر و انعطاف پذیر تر می باشند. در این مقاله، نویسندگان به تجزیه و تحلیل اثر دارایی های نقد بر سودآوری بانک برای نمونه ای از بانک های بزرگ آمریکایی و کانادایی می پردازند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که سودآوری برای بانک هایی که دارایی های نقد دارند بهبود یافته است ، با این حال ، در یک مرحله داشتن دارایی های نقد بیش از یک حد معین از سودآوری بانک می کاهد. علاوه بر این، شواهد تجربی نشان می دهند که این رابطه بسته به مدل تجارت بانک و وضعیت اقتصادی متغیر است. از آنجایی که سیاستگذاران استاندارد های جدیدی اهمیت مدیریت نقدینگی را تدبیر می کنند و سطح مناسبی از نقدینگی را برای بانک ها ایجاد می کنند ، این نتایج نسبی می باشند. در حالی که بانک ها پیش از بحران مالی اخیر ، نقدینگی را کم تر از ارزش واقعی خود تخمین می زدند، مواردی از قبیل تعادل میان انعطاف پذیری در بحران های نقدینگی و هزینه ی نگهداری دارایی های نقد با بازده ی پایین باید در نظر گرفته شوند ، چنانکه مورد دوم ممکن است بر توانایی بانک ها برای تولید درآمد ، افزایش سرمایه و افزایش اعتبار تاثیر گذار باشد.

کنترل ریسک نقدینگی در بانک ها

بانک مرکزی با ابلاغ یک دستورالعمل، بر ضرورت مدیریت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری مطابق با آخرین استانداردهای بین المللی تاکید کرد.

پایگاه خبری بانک مسکن

به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن، بانک مرکزی در آخرین ابلاغیه خود به شبکه بانکی، ایجاد واحدی مجزا برای مدیریت ریسک نقدینگی را الزامی کرد. واحدی که باید به‌ طور مستمر ریسک نقدینگی بانک یا موسسه اعتباری را رصد کند. با اجرای دستورالعمل جدید، بانک‌ها در مقابل شوک‌های مالی مقاوم‌تر خواهند شد و در مواقع بحران از قدرت نقدینگی بیشتری برخوردار خواهند بود. ساز و کارهای پیش‌ بینی شده در این دستورالعمل قابلیت کنترل شوک‌های مالی در بازار پول را افزایش می‌دهد. با این اوصاف، سرایت شوک‌ها به خارج از این دایره و مبتلا کردن دیگر بخش‌های اقتصاد به حداقل خواهد رسید. دستورالعمل «حداقل الزامات مدیریت ریسک نقدینگی مؤسسات اعتباری» به تصویب شورای پول و اعتبار رسیده و اجرای آن از سال بعد الزامی است .

این دستورالعمل با هدف مدیریت «ریسک نقدینگی» تهیه شده است. ریسک نقدینگی، احتمالی است که در آن موسسه اعتباری، در تامین دارایی‌های نقد برای پرداخت بدهی‌ها و ایفای تعهدات به مشکل می‌خورد. در اینجا منظور از دارایی‌های نقد، وجه نقد و سایر دارایی‌هایی است که به سرعت و با حداقل هزینه ممکن، قابل‌ تبدیل به وجه نقد باشند؛ به این نوع دارایی‌ها، «دارایی نقد باکیفیت» گفته می‌شود. عدم مدیریت صحیح ریسک نقدینگی، می‌تواند بانک را وارد بحران کند، حتی توقف فعالیت بانک و ورشکستگی نیز دور از ذهن نیست. بانک مرکزی نیز با توجه به اهمیت موضوع، برای اولین بار اقدام به تعریف ساز و کاری معین برای پوشش ریسک نقدینگی کرده است. کنترل مستمر ریسک نقدینگی می‌تواند بانک را در شرایط بحرانی احتمالی، بیمه کند. تجارب جهانی حاکی از این است که برخی بانک‌ها با وجود سرمایهکافی، به دلیل ضعف در مدیریت ریسک نقدینگی با مشکل مواجه شدند. در نتیجه اهمیت مدیریت نقدینگی مدیریت مجزا و متمرکز این موضوع، حیاتی است .

بانک مرکزی در دستورالعمل حاضر، آخرین ضوابط و استانداردهای بین‌المللی را لحاظ کرده است. اسناد کمیته نظارت بانکی بال و اسناد مربوط به هیات خدمات مالی اسلامی در تهیه دستورالعمل مورد توجه بوده است. در سند بال ۳، دو استاندارد در خصوص کیفیت نقدینگی معرفی شده است. هدف غایی این دو استاندارد، افزایش توانایی شبکه بانکی در جذب شوک‌های ناشی از تنش‌های مالی و اقتصادی و کاهش ریسک سرایت بحران از بخش مالی به بخش واقعی اقتصاد است. استاندارد اول نسبت پوشش نقدینگی است که بهبود وضعیت نقدینگی موسسه اعتباری را در کوتاه‌ مدت، هدف گرفته است. استاندارد دوم، نسبت تامین مالی پایدار خالص نام دارد. این نسبت به پایداری نسبت‌های نقدینگی در بازه یکساله می‌پردازد. زمان لازم‌ الاجرا شدن استاندارد دوم، به سال بعد میلادی موکول شده است؛ به همین علت بانک مرکزی در دستورالعمل فعلی استاندارد اول را در نظر گرفته است .

بانک‌ها و موسسات اعتباری موظفند ۵ اقدام برای انجام کامل مدیریت ریسک نقدینگی انجام دهند . در گام اول باید یک راهبرد برای مدیریت ریسک نقدینگی خود تهیه کنند. بانک‌ها در مرحله اول که تدوین راهبرد مدیریت ریسک نقدینگی است، باید روش‌های اندازه‌گیری ریسک را مشخص کنند. پیش‌ بینی سناریوهای مختلف نیز در همین مرحله انجام می‌شود. این مرحله باید هر سال حداکثر دو ماه پس از شروع دوره مالی به بانک مرکزی گزارش شود. پایش ریسک نقدینگی باید به صورت روزانه صورت گیرد. بانک‌‌‌ها علاوه‌ بر اینکه باید روش‌های مناسبی برای اندازه‌گیری سطح نقدینگی پول رایج کشور داشته باشد، باید برای ارزهای مهم نیز این روال را رعایت کنند .

ایجاد ساختار سازمانی گام دوم در این فرآیند است. بانک‌ها در قدم بعدی باید ساختار اهمیت مدیریت نقدینگی اهمیت مدیریت نقدینگی سازمانی لازم را برای تحقق هدف ایجاد کنند. در حقیقت بانک‌ها برای مدیریت کارآمد ریسک، باید ساختار سازمانی مناسب آن را پیش‌ بینی کنند. در این ساختار باید وظایف سیاست‌گذاری، اجرایی و نظارتی کاملا از یکدیگر مجزا شده باشند. برای این منظور «کمیته فرعی ریسک نقدینگی» زیرمجموعه «کمیته ریسک» تشکیل می‌شود که وظیفه سیاست‌گذاری ریسک نقدینگی را بر عهده می‌گیرد. واحد مدیریت ریسک نقدینگی در بانک‌ها باید حداقل دارای ۶ عضو باشد؛ رئیس واحد اجرایی مدیریک ریسک، رئیس واحد خزانه‌داری، رئیس واحد امور مالی، رئیس واحد مرتبط با تجهیز منابع، رئیس واحد اعتبارات و رئیس واحد سرمایه‌گذاری. کمیته فرعی ریسک نقدینگی علاوه‌ بر مدیریت و سیاست‌گذاری، وظیفه نظارت بر وضعیت نقدینگی در تمامی سطوح موسسه اعتباری را نیز دارد. جهت اجرای امور نیز «واحد اجرایی مدیریت ریسک نقدینگی» زیرمجموعه «واحد اجرایی مدیریت ریسک» ایجاد می‌شود. ارزیابی شاخص‌های اندازه‌گیری ریسک نقدینگی و طراحی و اجرای آزمون بحران و تحلیل نتایج آن، دو نمونه از وظایفی است که این واحد جدید مسوول آن است .

قدم سوم بانک‌ها، تدوین مقررات داخلی برای مدیریت ریسک نقدینگی است. این مقررات باید به تصویب هیات‌ مدیره موسسه اعتباری برسد. ساختار سازمانی نیز در قالب این مقررات تعریف می‌شود. در این مقررات، رویه‌های اصلاحی در موارد تخطی از حدود مقرر نقدینگی نیز پیش‌ بینی می‌شود. مقررات داخلی باید دارای یک ساز و کار کنترلی به منظور حصول اطمینان از عملکرد صحیح مدیریت ریسک نقدینگی باشند .

تنوع‌ بخشی به منابع وجوه، نیز گام چهارم بانک‌ها در مسیر ریسک‌زدایی نقدینگی، تنوع بخشی به منابع است. این هدف با مدیریت دسترسی به بازار صورت می‌گیرد. در دستورالعمل مورد بحث، راهکارهایی در این راستا ارائه شده است. در وهله اول بانک‌ها باید به جذب و حفظ طیف اهمیت مدیریت نقدینگی وسیعی از انواع سپرده‌گذاران و سایر تامین‌کنندگان منابع مالی و ارزیابی رفتار آنها مبادرت کنند. بانک‌ها باید میزان قابلیت اتکا به هر یک از منابع خود را بررسی و از اطمینان بیش از اندازه به یک منبع خودداری کنند. شبکه بانکی کشور باید میزان سهولت دسترسی به بازار را متناسب با ترکیب منابع خود در نظر گیرد؛ با این کار بانک مطمئن خواهد بود که می‌تواند منابع خود را به موقع به فروش برساند. نوسانات فصلی بازار نیز باید در محاسبه جریان‌های ورودی و خروجی وجوه نقد در نظر گرفته شوند .

در نهایت، پنجمین مرحله نیز ایجاد یک سامانه اطلاعاتی برای مدیریت ریسک نقدینگی است. سامانه اطلاعاتی با این هدف ایجاد می‌شود که پایش اطلاعات با سهولت و شفافیت بیشتر انجام گیرد. با استفاده از سامانه اطلاعاتی مقایسه وضعیت نقدینگی محقق شده با سناریوی مربوطه نیز به سهولت صورت می‌گیرد .

عوامل موثر بر کاهش نقدینگی

عوامل موثر بر کاهش نقدینگی

اصلاح و بهبود ساختار بودجه دولت از حیث درآمد و مخارج، اصلاح سیستم بانکی، هماهنگی و اصلاح قوانین و مقررات، کنترل نرخ ارز، کنترل تورم، استقلال بیشتر سیاست‌گذار پولی و بهبود فضای کسب و کار از جمله عواملی است که می‌تواند در کنترل رشد نقدینگی موثر واقع شود. رشد 8 برابری اهمیت مدیریت نقدینگی نقدینگی دردولت‌های یازدهم و دوازدهم، نگرانی‌های جدی در رابطه با نرخ تورم به وجود آورده، به‌طوری‌که بیش از هر موضوع دیگری یافتن راه‌حلی برای مدیریت آن در اولویت برنامه‌های دولت قرار گرفته است. نقدینگی به تنهایی معنای خاصی ندارد، مگر آنکه در کنار دیگر شاخص‌های اقتصادی بررسی شود. یکی از شاخص‌هایی که ارتباط مستقیم با آن دارد، نرخ تورم است. علی صالح‌آبادی؛ رییس کل بانک مرکزی در آستانه سال ۱۴۰۱ در جمع نمایندگان مجلس با اشاره به اهمیت این نکته، گفت: کنترل پایه پولی، نقدینگی و تورم از محورهای اقتصادی سال آینده کشور است. بر همین مبنا برنامه‌های مفصلی برای دستیابی به این اهداف تدارک دیده شده و امیدواریم در سال آینده با تلاش مجدانه، به مرحله اجرا درآید. امیدواریم در آینده، در حوزه اقتصادی کشور قدم‌های مثبت و موثری را‌برداریم. بانک مرکزی در اواسط تیرماه آماری را منتشر کرد که از عزم دولت و بانک مرکزی در به کار بردن سیاست‌های ضد تورمی خبر می‌دهد. کاهش ۰.۲ درصدی حجم نقدینگی در فروردین ماه امسال از نشانه‌های کنترل متغیرهای پولی است که در صورت ادامه می‌توان امیدوارتر از گذشته برای آینده برنامه‌ریزی کرد. رشد نقدینگی از فعل و انفعالات درونی متغیرهای اقتصادی پیروی می‌کند که از جمله می‌توان به رشد پایه پولی به عنوان مهم‌ترین عامل اشاره کرد. پایه پولی هم تحت تاثیر خالص دارایی‌های داخلی و خارجی بانک مرکزی است که از قیمت و درآمدهای نفتی و غیر نفتی، بودجه دولت و منابع تامین کسری بودجه ناشی می‌شود. نرخ ارز و نحوه تبدیل درآمدهای ارزی در بودجه و سرعت گردش پول و اعتبارات اعطایی بخش بانکی از جمله عوامل دیگری است که در رشد نقدینگی می‌تواند اثر گذار باشد . سرعت گردش پول و تقاضا برای دریافت تسهیلات معمولا در شرایط تورمی تشدید شده و رشد نقدینگی را متاثر می‌سازد. در کنار عوامل مورد اشاره، در درون نظام بانکی ناترازی بانک‌ها و کفایت اندک سرمایه و اهرم‌سازی بالا در سیستم بانکی شرایط را برای تسهیل قدرت خلق نقدینگی می‌تواند ایجاد کند که این عوامل نیز در شرایط تورمی هم اثرگذار و هم اثرپذیر است. اصلاح و بهبود ساختار بودجه دولت از حیث درآمد و مخارج، اصلاح سیستم بانکی، هماهنگی و اصلاح قوانین و مقررات اهمیت مدیریت نقدینگی پولی و مالی، کنترل نرخ ارز، استقلال بیشتر سیاست‌گذار پولی و بهبود فضای کسب و کار از جمله عواملی است که می‌توان برای کنترل رشد نقدینگی موثر واقع شود.

اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی

مدیریت سرمایه

جهت یک سرمایه‌گذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزش‌های تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر می‌گردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.

قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع اهمیت مدیریت نقدینگی این است که با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های موجود اقدام به سرمایه‌گذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر می‌کنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونه‌ای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایه‌گذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها متناسب باشد. در این گونه موارد نمی‌توان برای هر معامله گر نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.

رویای یک شبه ثروت مند شدن

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین اهمیت مدیریت نقدینگی تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال می‌کشاند. به جد می‌توان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران را تعیین می‌نماید.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟

هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های معین و مرسومی موجود است که مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

  • ریسک
  • بازده
  • نسبت بازده به ریسک
  • حجم معاملات
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین می‌گردد. آشکارا مشاهده می‌کنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی می‌کند.

چگونه می‌توان ریسک را کنترل نمود؟

برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه می‌کنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.

من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.

نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند

برخی از قواعد مرسوم بازار

  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمی‌گردد.
  • در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر قرار دهید.
  • آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.

بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه می‌اندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪؜ قیمتش کاهش پیدا کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.

شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل می‌کنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.

اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد

شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه می‌کنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار می‌پذیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.