سهم دولت در شرایط امروز بورس چقدر است؟
با شروع روند نزولی در بازار سهام، بازار مقصریابی و انداختن تقصیرها به گردن این و آن نیز در این بازار داغ شد.
به گزارش بیداربورس به نقل از دنیایاقتصاد، عدهای مردم را مقصر دانستند و عدهای هم مساله را معطوف به رفتار غلط مسوولان دولت قبلی دانستند. برخی هم بر این باور بودند که مسوولان بازار سرمایه مسوولیت اصلی را در مصاف با غول شاخص دومیلیونی و عقبگرد سریع آن بر عهده دارند.
این در حالی است که حالا پس از گذشت بیش از یک سال بهنظر میرسد ساختار تصمیمسازی اقتصاد کشور در حوزه بازار سرمایه نیز ناکارآمد عمل کرده و با تصمیمات خود به ریسکهای موجود در بازار یادشده دامن زده است. «تجارت فردا» به این بهانه برای بررسی شرایط موجود و ارائه تحلیلی در مورد مسائل پیرامون این بحث گفتوگوی با علی اسلامیبیدگلی، کارشناس ارشد بازار سرمایه ترتیب داد که خلاصهای از آن را ملاحظه میفرمایید.
در سالهای اخیر شاهد آن بودیم که هم در دوره رونق بورس و هم در دوره کاهش قیمتها برخی از تصمیمات دولت و سازمان بورس که با اسم حمایت از این بازار گرفته شد در عمل به پیچیدهتر شدن اوضاع در بورس و فرابورس انجامید. فکر میکنید شرایط امروز بازار سهام در ایران ناشی از چه عواملی است و ریسک تحمیلشده به بازار از جانب دولت چقدر است؟
بخش زیادی از مشکلاتی که این روزها در بازار سرمایه رخ میدهد ناشی از اتفاقهای رخداده در سالهای ۹۸ و ۹۹ است. در آن سالها با رشد قابلتوجه حجم نقدینگی و توزیع نامناسب آن و پساندازهای مردم روبهرو بودیم. همین امر سبب شد تا صاحبان پساندازهای موجود به حضور در بازار سرمایه تشویق شوند.
در آن زمان مردم بهدنبال آن بودند تا با حضور در بازار سرمایه و استفاده از موقعیتهای مفروض در آن، اثر تورم بر داراییهای خود را کاهش دهند. این مساله تنها محدود به ایران نبوده و در بسیاری از کشورها رخ داده است.
برای مثال در کشوری نظیر آمریکا خلق پول و تصمیمات تورمزا سبب شده تورم به ۶درصد برسد. این رقم از سال ۱۹۷۰ در این کشور بیسابقه بوده؛ در اروپا نیز هماکنون شاهد شکلگیری تورم قابلتوجهی هستیم بهطوری که تورم مصرفکننده به حدود ۲۴درصد رسیده است.
احتمالا تجربه چنین رقمی از بعد از جنگجهانی دوم در آنجا بیسابقه است. همین امر باعث شده به غیر از ایران در بازارهای سهام کشورهای دیگر نیز شاهد افزایش قابلتوجه ارزش سهام باشیم. طبیعتا چنین موقعیتهای نادری را سخت میتوان مدیریت کرد، بنابراین تصمیمات گرفتهشده در این شرایط خالی از اشکال نیست، از اینرو آنچه هماکنون در اقتصاد و بازار سرمایه ایران رخ میدهد با شدت کمتر در سایر کشورها نیز قابلمشاهده است.
اما در مورد ریسک؛ بهطور کلی در ادبیات مالی دو نوع ریسک وجود دارد؛ ریسکهای سیستماتیک و ریسکهای غیرسیستماتیک. در این میان ریسکهای سیستماتیک ریسکهایی هستند که نمیتوان در چارچوب فعالیت شرکت آن را کنترل کرد زیرا مربوط به محیط کلان فعالیتهای اقتصادی هستند.
با این حال ریسکهای غیرسیستماتیک این قابلیت را دارند که در چارچوب یک کسبوکار کاهش پیدا کنند. این روزها در بازار شاهد بروز ریسکهایی هستیم که از کنترل خارج هستند. بخشی از آنها در محیط جهانی اتفاق میافتند و قاعدتا حتی در چارچوب فعالیتهای کشور نیز نمیتوان بر روی آنها احاطه داشت.
از جمله این ریسکها به تغییرات ناشی از بیماری کرونا یا تغییر قیمتهای جهانی میتوان اشاره کرد. با این حال بخشی از این ریسکها هم در داخل کشور بروز میکنند که میتوان از آن جمله به مقررات تصویبشده در مجلس شورای اسلامی یا تصمیمات هیاتدولت اشاره کرد. این ریسکها نیز تاثیر بسیاری بر روند بازار سرمایه دارند و در بسیاری از موارد به کاهش اعتماد عمومی منجر میشوند.
چرایی این کاهش اعتماد را میتوان در اتفاقات ناخوشایندی که به موجب چنین رویدادهایی رخ میدهند مشاهده کرد. باید توجه کرد که در بازار سرمایه بهندرت پیشمیآید که تصمیمات کلان بیرونی به رضایتخاطر فعالان بازار منجر شوند، چراکه عموما این تصمیمها به شکلی گرفته میشوند که تاثیر منفی بر روند فعالیت بورس دارند.
برای مثال در هفتههای اخیر شاهد آن بودیم که تغییر در مسائلی نظیر نرخ خوراک پتروشیمی و افزایش واهمهها از تغییر نرخ بورس چقدر درامد دارد بهره مالکانه معادن و مسائلی نظیر احتمال اعمال تعرفه و مالیات بر صادرات محصولات پتروشیمی توانسته ریسک بازار سهام را افزایش دهد.
طبیعتا تمامی این مسائل چیزی نیست که به نفع بازار سرمایه باشد، از اینرو بهمنظور برونرفت از شرایط شرح دادهشده باید به سمتی در بازار سرمایه حرکت شود که در آن ریسک فعالیت شرکتها کاهش پیدا کند و شرایط به نحوی مقرر شود که امکان پایداری درآمد شرکتها وجود داشته باشد.
آنچه در هفتههای گذشته طی اخباری که به آن اشاره شد در بازار افزایش یافت، ابهام در مسیر پیشروی فعالیت شرکتها بود که طبیعتا به کاهش پیشبینیپذیری فضای کسبوکار منجر میشود و پایداری درآمد آنها را کاهش میدهد. چیزی که در مورد این رویداد حائزاهمیت است، این است که هنگامی که ریسک فعالیت شرکتها افزایش پیدا میکند، سرمایهگذار صرف ریسک را در محاسبات خود بیشتر میکند.
این وضعیت سهام شرکتها را کاهش داده و باعث میشود قیمت سهام نیز با افت بیشتری روبهرو شود.
نگاهی به آنچه از سال ۹۷ تا به امروز در بازار سرمایه روی داد نشان میدهد که نقش دولت در شکلگیری روند افزایشی سریع در بعضی از مقاطع و بهتبع آن کاهش قیمتها که به سبب برخی از قوانین یا اظهارنظرها روی داد پررنگ است. این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
حقیقت امر این است که این مساله تنها محدود به عمر دولت فعلی نیست. در سالهای گذشته همواره شاهد تصمیماتی بودهایم که هرکدام به نحوی از انحا بر بازار سرمایه اثر میگذاشتند.
البته نمیتوان به دولتها گفت که شما هیچ تصمیمی نگیرید، چراکه در هر صورت تصمیمات دولتها که دارای ابعاد مختلف اقتصادی است میتواند بر بازار سهام نیز اثر بگذارد، از اینرو هر تصمیمی متناسب با ماهیت خود میتواند بر سودآوری بنگاهها اثر داشته باشد.
برای مثال در سالهای گذشته مساله تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها نیز جزو مسائلی بوده که بارها مطرحشده و توانسته نوسانهایی را در قیمت سهام پتروشیمی ایجاد کند. طبیعتا این دسته از اتفاقها میتواند اعتماد عمومی را در بازار سرمایه با مخاطره مواجه کند.
مسالهای که باید به آن توجه شود این است که حتی اگر ریسکهای سیستماتیکی در محیط کلان ایجاد شود که اثرات آن برای درآمد شرکتها مثبت باشد باز در بلندمدت این امکان وجود دارد که در صورت عدمایجاد پایداری در درآمد شرکتها اثرات سوء آن بر اثرات مثبت آن برتری داشته باشد، بههمیندلیل باید تلاش شود تا در هنگام تصمیمگیری تمامی جوانب در نظر گرفته شود.
در این روزها که سهم مشارکت مردم و سرمایههای آنها در بورس نسبت به گذشته بیشتر بورس چقدر درامد دارد شده است، هنگام تصمیمگیریها باید به این نکته توجه شود که اقتصاد ایران در سالهای گذشته بسیار بانکپایه بوده و بخش مهمی از پساندازهای مردم در سیستم بانکی جای گرفته بود. با این حال در سالهای اخیر این رویه تا حدودی تغییر کرد و به سبب دعوتی که از مردم برای حضور در بازار سرمایه بهعمل آمد، فعالیت آنها نسبت به گذشته بیشتر شد، از اینرو بسیار اهمیت بورس چقدر درامد دارد دارد.
به جز این مساله واگذاری سهام عدالت و ورود آن به بورس نیز عاملی است که حساسیت مردم نسبت به بازار یادشده را افزایش میدهد. تمامی این عوامل سبب میشود اثر بسیاری از تصمیماتی که بنا بر رویههای قبلی گرفته میشوند از لحاظ روانی بسیار بیشتر شود و نسبت به گذشته تاثیر بسیار زیادتری بر بازار سهام بگذارد.
البته باید به این مساله هم توجه داشت که مسائل مربوط به تصمیمگیری چیزی نیست که تنها محدود به بازار سرمایه ایران باشد، در آمریکا نیز شاهد آن هستیم که هنگام نیاز به برخی از شرایط، فدرالرزرو تصمیماتی در مورد کاهش و افزایش نرخ بهره میگیرد که در بازار سرمایه و سایر بازارهای دارایی هم اثر میگذارد.
به هر ترتیب تصمیمات اقتصادی بر ریسک بازارها هم اثر میگذارد و آنها نباید انتظار داشته باشند که چنین تصمیماتی در اقتصاد گرفته نشود. آنچه در این میان حائزاهمیت است این است که تواتر چنین تصمیمهایی کاهش پیدا کند و تلاش شود زمانی که چنین تصمیماتی گرفته میشود جوانب مختلف آن هم موردتوجه سیاستگذاران باشد.
برای مثال فرض کنید زمانی که دولت میخواهد نرخ خوراک پتروشیمیها را افزایش دهد باید به این نکته نیز توجه داشته باشد که اگرچه هنگام محاسبه اولیه، درآمدها از این منبع افزایش پیدا میکند با این حال به دلیل اینکه درآمد شرکتهای پتروشیمی کمتر میشود ممکن است شاهد کاهش درآمد خود یا حتی بیاثربودن چنین تصمیمی باشد.
در این شرایط به سبب آنکه قیمت سهام کاهش پیدا میکند طبیعتا اثر جانبی چنین تصمیمی بسیار بیشتر از شرایط اولیه خواهد بود چراکه بازار سهام را دستخوش تغییر کرده و کاهش درآمد شرکتها، هم دولت و هم مردم را با کاهش ارزش دارایی مواجه میکند.
یکی از اتفاقاتی که طی سالهای اخیر در بازار سرمایه بسیار روی داده تاثیرپذیری از حرفها و صحبتهای برخی از مقامات و مسوولان این است که بهطور مستقیم در حوزه بورس دخل و تصرفی ندارند، با این حال اظهارنظرهای ایرادشده از سوی آنها میتواند بازار را با مخاطره مواجه کند. فکر میکنید برای حل این مساله چه باید کرد؟
در حوزه بازار سرمایه تاکنون تاکید بسیاری بر افزایش سواد مالی شده است، با این حال مسالهای که چندان موردتوجه قرار نگرفته بهبود سطح این سواد در میان تصمیمگیران و سیاستگذاران است. یکی از مسائل دیگری که میتواند اثرپذیری منفی بازار از حرفها و اظهارنظرهای مختلف را کاهش دهد محدودشدن گفتهها به یک سخنگوی واحد است. برای مثال میتوان برای بازار سرمایه فرد واحدی را در نظر گرفت. طبیعتا در چنین حالتی نسبت به آنچه میگوید و آثار آن اشراف و آگاهی بیشتری دارد.
طبیعتا ایجاد چنین آگاهیای تا حد زیادی وظیفه سازمان بورس، نظام دانشگاهی و صداوسیما خواهد بود. در بسیاری از موارد طی سالهای گذشته با کارشناسیهایی مواجه بودیم که به هنگام رشد قیمتها در بازار سهام به صداوسیما دعوت شدهاند اما چندان از لحاظ آگاهی و اطلاعات در شرایطی نبودهاند که در رسانه جامع و مهمی مانند صداوسیما صحبت کند، اینرو باید حتی در بحث رسانه نیز این بلوغ و آگاهی شکل بگیرد که از چه کارشناسانی در چه مواقعی باید استفاده شود.
برای مثال فرض کنید که یک کارشناس دارای مواضع جسورانه در تحلیلهای قبلی خود بوده است. طبیعتا بهتر است که از او هنگام شکلگیری حباب در بازار سرمایه در برنامههای تلویزیونی که مخاطبان بسیاری دارد استفاده نشود.
همانطور که پیشتر گفتم چنین اتفاقی در سالیان گذشته به کرات رخ داده است. باید این بینش در میان رسانهها شکل بگیرد که برای مثال هنگامی که بازار با سرعت زیاد و غیرمعمول در حال رشدکردن است از مردم دعوت به حضور مستقیم در بازار سرمایه نشود. حداقل اگر قرار است دعوتی صورت بگیرد به سمت روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم رهنمون شوند تا ریسک نقدشوندگی در سایر ریسکها برای آنها به حداقل برسد.
اگر در سالهای اخیر بخش مهمی از سرمایهگذاران تازهوارد به سمت ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم سوق داده میشدند، اگرچه به هنگام ریزش بازار بازهم امکان کاهش ارزش دارایی آنها وجود داشت با این حال زیان آنها احتمالا نسبت به شرایط کنونی کمتر بود.
در دو سال گذشته شاهد آن بودیم که بسیاری از مردم عادی به سبب آنکه بهطور مستقیم اقدام به سرمایهگذاری کرده بودند در دام صفهای فروش افتادند و نتوانستند منابع خود را از بازار خارج کنند. این در حالی است که صندوقهای سرمایهگذاری چنین مخاطراتی را برای فعالان عادی بازار به همراه نداشتند.
در سال۹۹ شاهد آن بودیم که پس از شروع ریزش بازار سازمان بورس اقدام به الزام صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت به افزایش کف و سقف و خرید سهام به ۱۵ و ۲۵درصد کرد.
این در حالی است که در همان زمان چنین تصمیمی از سوی برخی از کارشناسان با انتقاد روبهرو شد و گفته شد تصمیم یادشده به افزایش ریسک در این صندوقها منجر میشود. حالا شاهد آن هستیم که در سالجاری بازده بخش مهمی از این صندوقها کاهش یافته است. نظر شما در مورد چنین الزامی چیست؟
سابقه تاریخی صندوقهای درآمد ثابت نشان داده که این صندوقها میتوانند بازدهی به اندازه یا حتی بالاتر از بازار پول را برای مردم به ارمغان بیاورند.
این صندوق از آن جهت که پورتفوی متشکل از سپردههای بانکی و اوراق بدهی دارند نسبت به بازار پول دارای مزیت نسبی هستند. یکی دیگر از مزایای این صندوقها این است که سرمایهگذاران در آنها میتوانند افق سرمایهگذاری کوتاهمدتی داشته باشند و اینطور نیست که مانند سپردههای بانکی مجبور باشند پول خود را برای مدتطولانی در این ابزارها نگه دارند.
با این حال این مساله نیز درست است که نباید هنگامی که ابزارهای کمریسک را به اهالی بازار معرفی کنیم تصمیماتی بگیریم که پس از آن به ریسکهای آن افزوده شود. نکته مهم در مورد این صندوقها این است که آنها بهعنوان ابزارهای کمریسک به سرمایهگذاران ریسکگریز معرفی شدهاند و افزایش ریسک آنها با الزام آنها به خرید سهام میتواند وضعیت را برای این بخش از سرمایهگذاران سخت کند.
بازار سرمایه باید این قابلیت را داشته باشد که برای تمامی افراد با توجه به درجه ریسکگریزی آنها ابزارهای مختلفی ارائه دهد. بخش مهمی از سرمایهگذاران در بازار سرمایه ایران، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند و نسبت به ازدستدادن سرمایه خود حساسیت بسیار بالاتری دارند.
آنها باید این اختیار را داشته باشند که خودشان بخشی از منابع خود را در صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و بخش دیگری را که حاضر به ریسک بیشتر بر روی آن هستند در ابزارهای پرریسک نظیر سهام بگذارند.
وقتی خود سرمایهگذار میتواند تصمیم بگیرد که مثلا ۱۰درصد از دارایی خود را در سهام و ۹۰درصد دیگر را در اوراق با درآمد ثابت بگذارد هیچ لزومی ندارد آنها را با تصمیماتی که اشاره شد در موقعیتی قرار دهیم که مجبور باشند در صندوقهایی سرمایهگذاری کنند که بخشی از دارایی آن ریسک بالایی دارد.
مسائلی نظیر آنچه درخصوص صندوقهای سرمایهگذاری گفته شد و تغییرات گاه و بیگاه در مسائل مختلفی مانند آنچه در ماههای ابتدایی روند نزولی بازار در سال گذشته در مورد تغییر سقف اعتبار کارگزاریها رخ داد بسیاری را به این باور رساند که برای تصمیمگیریهای کلان بازار سرمایه نیاز به چارچوبهای از پیشتعیینشده و رویههای مطالعهشده برای کنترل ریسک است تا هنگام نیاز سیاستگذاران به سمت تصمیمات غیرکارشناسی و شتابزده رهنمون نشوند. نظر شما در اینباره چیست؟
همانطور که ما فعالان بازار سرمایه از دولت انتظار داریم با در نظر گرفتن منافع بازار و اعمال تصمیمات اصولی و منطقی از ایجاد ریسکهای بیمورد در بازار خودداری کند، باید این توقع را از مسوولان بازار سهام نیز داشته باشیم.
تغییر دائمی قوانین و مقررات از سوی ارکان بازار سرمایه میتواند ریسکهایی را برای فعالان این بازار به همراه داشته باشد که شکلگیری آنها از ابتدا بیمورد بوده است، از اینرو باید در زمینه اعمال قوانین و مقررات، اصلاحاتی در خود سازمان و ارکان تابعه صورت گیرد و تلاش شود قوانین تعیینشده برای بازار سهام جامع باشد و بهنحوی نباشد که در بازه زمانی کوتاهمدتی آنها را تغییر دهیم، چون این امر از آن جهت حائزاهمیت است که تغییر کوتاهمدت قوانین و مقررات میتواند رویکرد بلندمدت نسبت به بازار سرمایه را تضعیف کند و باعث شود افراد نتوانند استراتژی بلندمدتی را برای حضور در بازار یادشده ترسیم کنند.
سهم بورس و اجارهبها در درآمد خانوارهای شهری چقدر است؟
تهران- ایرنا- بررسی آمارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان میدهد ۵۱.۴ درصد درآمد خانوار شهری در سال ۹۸ از محل درآمدهای متفرقه ناشی از افزایش اجاره بهای مسکن و تحولات بازار بورس بوده است.
به گزارش روز پنجشنبه ایرنا، متوسط درآمد اظهار شده سالیانه یک خانوار شهری در سال گذشته برابر ۵۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل از آن (۱۳۹۷) ۲۴.۴ درصد رشد داشته است.
درآمد خانوار از سه بخش درآمد حاصل از مشاغل مزد و حقوقبگیری، مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و درآمدهای متفرقه تشکیل شده است.
منظور از درآمد متفرقه خانوار حقوق بازنشستگی، یارانه نقدی خانوار، برآورد اجارهبهای مسکن شخصی، درآمدهای بورسی، حساب سپرده بانکی، ارث و نظایر آن است.
بررسی آخرین آمار اعلامی مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال گذشته نشان میدهد که ۳۲.۵ درصد درآمد سالیانه از مشاغل حقوقبگیری به دست آمده است. همچنین ۱۶.۱ درصد درآمدهای سالیانه از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ۵۱.۴ درصد از محل درآمدهای متفرقه تامین شده است.
براساس این گزارش در سال گذشته درآمد حاصل از مشاغل مزد و حقوق بگیری ۲۱.۲ درصد، درآمد مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی ۱۷.۸ درصد و درآمد متفرقه ۲۸.۸ درصد در سطح شهری افزایش داشته است. طبق این آمار بیشترین افزایش درآمد، در بخش درآمدهای متفرقه بوده است که میتوان آن را ناشی از افزایش اجارهبهای مسکن و تحولات بازار بورس در سال گذشته دانست.
متوسط درآمد سالیانه پولی دهکهای درآمدی
خانوادهها بر اساس مجموع درآمد و هزینه سالیانه در ۱۰ گروه دستهبندی میشوند. دهک نخست، کم درآمدترین گروه و دهک دهم پردرآمدترین گروه از خانوادهها را تشکیل میدهند.
مجموع درآمد پولی سالیانه دهک نخست ۹ میلیون و ۳۵۱ هزار و ۷۰۰ تومان، دهک دوم ۱۷ میلیون و ۸۸۴ هزار تومان، دهک سوم ۲۲ میلیون و ۴۳۷ هزار تومان، دهک چهارم ۲۶ میلیون و ۸۴۶ هزار تومان بورس چقدر درامد دارد و دهک پنجم ۳۱ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان است.
درآمد پولی سالیانه دهکهای ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم نیز به ترتیب ۳۶ میلیون و ۷۳۴ هزار تومان، ۴۲ میلیون و ۵۰۹ هزار تومان، ۴۹ میلیون و ۴۶۱ هزار تومان، ۶۰ میلیون و ۶۸۷ هزار تومان و ۹۶ میلیون و ۷۰۸ هزار تومان است.
طبق آخرین دادههای آماری مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، در سال ۹۸ در چهار دهک نخست درآمدی، بیشترین درآمد پولی سالیانه خانوار شهری از محل حقوقبگیری بخش خصوصی و تعاونی است. از دهک پنجم به بعد، بیشترین درآمد پولی از درآمدهای متفرقه بدون احتساب یارانه و کمک هزینه از جمله حقوق بازنشستگی، اجارهبهای مسکن شخصی و درآمدهای بورسی، سپرده بانکی، ارث و موارد دیگر است.
با توجه به این اطلاعات اهمیت معاملات بورس، سود حاصل از سپردههای بانکی و بورس چقدر درامد دارد درآمد حاصل از اجارهبهای مسکن در زندگی افراد در دهکهای مختلف آشکار میشود و باید این نکته را خاطرنشان کرد که با حذف این منابع درآمدی از زندگی، افراد تا چه میزان در دهکهای درآمدی جابهجا خواهند شد.
تاثیر یارانه و کمک هزینه در درآمدهای دهکهای مختلف
براساس این گزارش ۱۴.۶ درصد درآمد خانوار شهری واقع در دهک نخست و ۹ درصد درآمد خانوار شهری دهک دوم از محل یارانههای دولتی است.
همچنین ۱۹.۶ درصد درآمد خانوار شهری دهک اول و ۷.۱ درصد درآمد خانوار دهک دوم از محل کمک هزینه است.
مطابق این دادهها، هر فرد در دهک سوم سالیانه به طور متوسط از محل یارانهها ۵۱۸ هزار تومان درآمد دارد که بیشترین درآمد یارانهای است و در مقابل فردی که در دهک دهم قرار دارد، فقط ۳۲۱ هزار تومان درآمد از یارانهها کسب میکند.
نکته جالب در این دادهها این است که در سال گذشته هر فرد در دهک اول و دوم به عنوان نیازمندترین افراد جامعه از نظر مالی در بین دهکهای مختلف درآمد به ترتیب ۴۹۵ و ۵۰۲ هزار تومان درآمد داشته است.
حداقل سرمایه برای ورود به بورس در سال 1401 ✔چقدر است؟
یکی از بازارهای مالی پرطرفدار در ایران بازار بورس است که در این مقاله قصد داریم راجع به حداقل سرمایه برای ورود به بورس ایران صحبت کنیم. این مبلغ در مقایسه با بازارهای جهانی مبلغ ناچیزی است. این ویژگی به شما این امکان را میدهد که با مبلغ خیلی کم در این بازار سرمایهگذاری کنید و اگر در این بازار مبتدی هستید برای کسب تجربه ضرر زیادی متحمل نشوید. این مبلغ تحت شرایطی متفاوت خواهد بود ولی در اکثر موارد یکی است که در این مقاله که جزویی از سرفصل های مهم در دوره آموزش آنلاین بورس آکادمی پارسیان بورس بشمار می آید، بیشتر به این موضوع پرداختیم.
حداقل سرمایه برای ورود به بورس چقدر است؟
بورس بازاری است که به سرمایه زیادی برای شروع نیاز ندارد. حداقل سرمایه برای ورود به بورس ایران 500 هزار تومان است. البته این موضوع در خصوص عرضه اولیه صدق نمیکند. زمانی که یک عرضه اولیه منتشر میشود بسته به بزرگ یا کوچک بودن شرکت میزان این عرضه اولیه متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال در این مبلغ ممکن است برای برخی از عرضه اولیهها در حد پنجاه هزار تومان باشد و در برخی دیگر در حد سه میلیون تومان باشد.
در بورس ایران موضوع حداقل سرمایه به جز عرضه اولیه در رابطه با صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نیز متفاوت است. میزان این هزینه به بورس چقدر درامد دارد امید نامه شرکت مربوط است که این میزان میتواند بسته به میزانی که در امید نامه درج شده است؛ متفاوت باشد. به طور خلاصه به جز عرضه اولیهها و صندوقهای سرمایهگذاری حداقل سرمایه برای ورود به بورس ایران 500 هزار تومان است.
سود و ضرر در بورس به چه صورت است؟
سود و ضرر در بورس بهصورت درصد نمایش داده میشود. البته در این بازار محدودیت نوسان 5 درصد وجود دارد یعنی شما در هر روز بیشتر از 5 درصد سود یا 5 درصد ضرر متحمل نمیشوید. برای مثال اگر سرمایه شما در یک سهم یک میلیون تومان باشد شما نهایت در یک روز میتوانید پنجاه هزار تومان سود یا ضرر کنید و اگر سرمایه شما بیشتر باشد میزان سود و ضرر شما هم بیشتر خواهد شد.
برخی این تصور را دارند که میزان سودی که یک شخص با سرمایه زیاد از یک سهم دریافت میکند خیلی بیشتر از شخص دیگر با سرمایه کمتر است. اما اینطور نیست و میزان سود این دو سرمایهگذار به درصد به یک اندازه است. حتی اگر حداقل سرمایه برای ورود به بورس ایران را به همراه داشته باشید سود شما با دیگر سرمایهگذاران یکی است زیرا درصد سود شما مشابه است.
اهمیت آموزش قبل از ورود به بورس
قبل از ورود به بورس یا هر بازار مالی دیگر کسب دانش ضروری است. معامله بدون دانش همانند قمار میماند و ضررهای کلانی به سرمایهگذاران وارد میکند. اگرچه در بازار بورس ایران محدودیت نوسان وجود دارد اما سرمایهگذاری در طولانی مدت و صفهای خرید و فروش باعث ضرر کلان میشوند.
پس قبل از ورود به بازار بورس ایران باید راجع به تحلیل تکنیکال و بنیادی (فاندامنتال) و تابلوخوانی اطلاعات کسب کنیم. برای افراد مبتدی توصیه میشود با حداقل سرمایه برای ورود به بورس ایران به این بازار وارد شوند تا سرمایه زیادی حین کسب تجربه از دست ندهند.
همیشه باید بخشی از سرمایه که نگرانی راجع به آن ندارید؛ وارد بورس یا هر بازار مالی دیگر کنید. زیرا ممکن است این پول طی شرایط بازار ارزش خود را از دست بدهد. به همین علت توصیه میشود کل سرمایه خود را وارد بازار مالی نکنید مخصوصاً زمانی که مبتدی هستید. پس از یادگیری و کسب دانش میتوان سرمایه بیشتری وارد این بازار کرد. مهارت کسب درآمد در بورس با تمرین و تکرار به دست میآید و بهتر است این مهارت را با سرمایه اندک کسب کنید که ضرر مالی شما در حین یادگیری زیاد نباشد.
اگر قصد سرمایهگذاری طولانی مدت بر روی سهمی دارید بهتر است تحلیل بنیادی را یاد بگیرید زیرا این نوع تحلیل شما را با چهره واقعی یک سهم روبهرو میکند. شما با استفاده از این نوع تحلیل قادر خواهید بود روند توسعه یک شرکت را پیشبینی کنید. برای تحلیل کوتاهمدت یک سهم میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد و با استفاده از نمودار تغییرات قیمت در طول زمان، قیمت آینده را تخمین زد. پس داشتن دانش برای کسب سود در این بازار ضروری است و برای کسب تجربه در این تحلیلها میتوان با حداقل سرمایه برای ورود به بورس ایران شروع کرد.
معرفی دوره آموزش آنلاین بورس آکادمی پارسیان بورس
آکادمی پارسیان بورس مشهد دورههای آموزش بورس خدمت شما علاقهمندان ارائه میدهد. شما با فراگیری این آموزشها که به صورت حضوری و آنلاین خدمت شما ارائه میشود؛ میتوانید به راحتی و با در اختیار داشتن دانش کافی در بورس ایران بورس چقدر درامد دارد سرمایهگذاری کنید. در این دورهها آموزش تابلوخوانی تحلیل تکنیکال از مبتدی تا پیشرفته و اسنزاتژی های ورود به بورس و حداقل سرمایه برای ورود به بورس خدمت شما ارائه میشود.
سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده است که بورس چیست و چگونه باید سرمایه گذاری در بورس را آموخت؟ باید بگوییم اندیشه ی ایجاد بورس زمانی شکل گرفت که عده ای از بازرگانان اروپایی از فعالیت های تجاری خود ضرر کردند، بنابراین به فکر راه حلی افتادند تا به وسیله ی آن بتوانند جلوی این ضرر را بگیرند و یا آن را به حداقل برسانند. نتیجه ان شد که تعدادی از بازرگانان عده ای را در فعالیت های خود شریک کردند تا با این روش سود و زیان احتمالی را با آنها تقسیم کنند.
این تجربه موفقیت امیز بود لذا به تدریج هر تاجری سعی می کرد تا فعالیت های تجاری خود را با این روش ادامه دهد؛ به خصوص که این روش برای افرادی که فعالیت های بزرگ اقتصادی انجام می دادند بسیار مطلوب تر بود. رفته رفته این تجربه قانونمند شد و به تشکیل شرکت های سهامی تبدیل گردید.
اولین تجربه مربوط به تشکیل یک شرکت سهامی در کشور روسیه بود که در سال ۱۳۵۳ میلادی تصمیم گرفت کالاهایی را بدون این که افریقا را دور بزند، از شمال اروپا به شرق اسیا و چین ببرد و این کاری بود که احتمال ضرر در ان بیشتر بود. برای انجام این کار عده ای از تجار سرمایه ی لازم را تأمین کردند و هر کس به نسبت سرمایه ی خود در سود و زیان شرکت شریک شد و این کار با موفقیت صورت گرفت. بعدها با گسترش مبادلات در اروپا به سرمایه های زیادتر و شرکای بیشتری نیاز شد. برای این کار نیاز به مراکزی بود تا بتوان بین سرمایه گذاران و سرمایه پذیران رابطه برقرار کرد. چنین مراکزی تأسیس شدند و بورس نام گرفتند. اولین بورس دنیا در قرن هفدهم میلادی در شهر آمستردام هلند تشکیل شد و امروز اکثر کشورهای جهان دارای بورس هستند. در ایران نیز در سال بورس چقدر درامد دارد ۱۳۴۵ قانون تشکیل بورس به تصویب رسید و از ۱۵ بهمن ماه سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرد.
بورس چیست؟
برای شناخت و فهمیدن این موضوع که واقعا بورس چیست و آشنایی بیشتر با ان بهتر است از “بازار” و تعریف ان شروع کنیم. در یک تعریف ساده، می توان گفت که:
✓بازار مکانی است که در ان خرید و فروش صورت می گیرد.
✓ساده تر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه برقرار شود و معامله ای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است. ✓این شرایط می تواند مکان خاصی یا شبکه ای ارتباطی مثل اینترنت باشد.
✓در بازارها به طور کلی دو نوع دارایی، دارایی های واقعی و دارایی های مالی، مورد معامله قرار می گیرند. ◯دارایی های واقعی همان دارایی های فیزیکی هستند (مثل زمین، ساختمان و انواع کالا مانند ماشین، لوازم خانگی و. ( ◯دارایی های مالی و دارایی های کاغذی و بهتر بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت.
بورس بازاری است که در ان دارایی های مختلف مورد معامله قرار می گیرد. از این رو، انواع بورس ها را میتوان به سه دسته ی کلی بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار طبقه بندی کرد.
1. بورس کالا چیست؟ بازاری که در ان خرید و فروش کالاهای معین صورت می گیرد و به طور منظم و دایم فعال است بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمول مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار می گیرد. هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار می گیرد نامگذاری می کنند. مثل بورس نفت و بورس گندم.
2. بورس ارز چیست؟
در بورس ارز، همان طور که از نام ان مشخص است، کار خرید و فروش پول های خارجی انجام می گیرد. این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.
3. بورس اوراق بهادار چیست؟
در بورس اوراق بهادار دارایی های مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و… مورد معامله قرار می گیرد. در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به بورس چقدر درامد دارد طور رسمی و دایمی در محل معینی تشکیل می شود “بورس اوراق بهادار” می گویند.
درآمد بورس در یک ماه چقدر است؟
در سرمایه گذاری در بورس هم می توانیم خیلی درآمد داشته باشیم و هم می توانیم خیلی ضرر ببینیم. بورس مثل یک حقوق بگیری نیست و یا مانند سود بانکی نیست که سر برج و ماهانه مبلغی برای شما پرداخت شود بورس یک سرمایه گذاری است که دارای risk میباشد و ممکن است سرمایه شما زیاد و یا کم شود و بستگی به این دارد که شما چه انتخابی در شرکتی که خرید کردهاید داشته باشید فرض کنید ما یک سهام بخریم و سهام ما هر روز رشد 5% داشته باشد و ۱۰ روز، هر روز این سهام با مثبت ۵% معامله شود.
حال اگر من ۱ میلیون تومان سرمایه گذاری کرده باشم پول من چقدر می شود؟
اگر بخواهیم سریع جواب دهیم میگوییم ۱۰ روز، روزی ۵% درصد میشود ۵۰% پس پول من ۵۰% رشد خواهد داشت بنابراین ۱میلیون تومان من میشود ۱میلیونوپانصد، ولی اینطور نیست و این پول تساعدی رشد میکند یعنی اینکه روز اول ۱میلیون تومان دارید و روز دوم ۱میلیونوپنجاه هزار تومان دارید پس روز دوم آن ۵% باید روی ۱میلیونوپنجاه هزار تومان محاسبه شود اگر این مبلغ را برای ۱۰ روز حساب کنیم سود شما میشود حدود ۶۰۰ هزار تومان در واقع در این ۱۰ روز که ۵% هر روز سهام ما رشد پیدا کرده ما حدود ۶۰% سود میکنیم در منفی شدن هم همین طور است
یعنی اینکه اگر سهام من ۱۰ روز هر روز ۵-%کاهش پیدا کند در بدترین شرایط سود ما ۵۰% کم نمیشود زیرا یک میلیون ما روز دوم میشود ۹۵۰ هزار تومان روز سوم ۵% از این ۹۵۰ هزار تومان کسر میشود و ما کمتر ضرر میبینیم بعد از ۱۰ روز یک میلیون تومان ما میشود ۶۰۰ هزار تومان یعنی ما ۴۰% ضرر کردهایم ۱۰ روز هر روز منفی ۵% و ما ۴۰% آسیب میبینیم و ضرر کردهایم اما اینها همه مثال هستند که متوجه بشویم روند حرکتی یک سهام در بهترین حالت و در بدترین حالت چطور میتواند باشد چقدر میتوانیم آسیب ببینیم چقدر میتوانیم سود کنیم چقدر میتوانیم ضرر کنیم نه اینکه این اتفاقات هیچ وقت اتفاق نیافتاده باشند در موارد مثبت و منفی ممکن است این اتفاق بیافتد اما این که به طور ناگهانی یک سهام هر روز مثبت ۵ و یا هر روز منفی ۵ باشد به ندرت در بورس اتفاق میافتد و بیشتردر این بین نوسان میکند
یعنی ما اکثرا شاهد این هستیم که قیمت سهام در این بین معامله میشود و لزوما هر روز ۵+ و یا ۵- نمی باشد. پس فراموش نکنید که امکان رسیدن به سودی کلان از سرمایهگذاری در بورس به طور روزانه برایتان وجود ندارد. آنچه باعث رشد و شکوفایی در مسیر پرنوسان بورس میشود، دانش و تجربه و از همه مهمتر صبر است. این تجربه و مهارت با بیگدار به آب زدن به دست نمیآید. هیچ فرد عاقلی در همان شروع کار با مبلغی زیاد و بدون هیچ دانش و اطلاعاتی وارد بورس نمی شود. یادتان باشد که با مبالغ اندک هم میتوان وارد بازار بورس شد و با تجربهاندوزی و کمک گرفتن از مشاوران، کمکم به هوشمندی لازم برای سرمایهگذاری کردن با مبالغ کلانتر دست پیدا کرد. برای ورود به بورس باید آموزش ببینید. آموزش سرمایه گذاری در بورس و کمک گرفتن از منابع آگاه و معتبر، بال پروازی برای اوج گرفتن خواهند بود. هیچچیز اتفاقی به دست نمیآید. پس سعی نکنید که با دل سپردن به اتفاق و شانس وارد بورس بشوید که این کارتان منطقی نخواهد بود.
نتیجه
یکی از مهم ترین چیزهایی که باید قبل از ورود به بورس بدانید این است که در بورس مثل بانک هیچ سود قطعی و از قبل تضمین شده ای وجود ندارد.یعنی هیچ گاه نمی توان به طور قطع گفت که شما در صورتی که سهم شرکتی را بخرید حتما تا هفته آینده به طور مثال ۱۰% سود از این خرید بدست خواهید آورد،اما این دلیل نمی شود که قابلیت این میزان سود در بورس وجود نداشته باشد.بلکه فقط این میزان سود قطعیت ندارد و مقدار آن به عوامل زیادی که یکی از مهم ترین آنها میزان مهارت و تجربه شما در سرمایه گذاری است،بستگی دارد.در نهایت اینکه اطمینان داشته باشید که اگر سرمایه گذاری را از ابتدا و به صورت اصولی فرا بگیرید و به اصول آن پایبند باشید،همانطور که آمار بازدهی ۲۰ساله بازارهای ایران نیز نشان می دهد،هیچ بازاری را سودآورتر از بازار بورس پیدا نخواهید کرد.
ای استخدام : آشنایی با شغل تحلیل گر مالی
اگر قدرت تجزیه و تحلیل خوبی داشته و به بازارهای مالی علاقه زیادی دارید، شغل تحلیل گر مالی برای شما ایده آل است. هرچند که تحلیل گری مالی (البته فقط به عنوان شغل) در ایران جدید است و به اندازه کافی توسعه نیافته است ولی شما به عنوان تحلیل گر مالی اطلاعات و گزارشات مالی را در اختیار مشتریان خود قرار می دهید تا بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند.
مشتریان یا کارفرمای شما می توانند بانک ها، شرکت های بیمه، کارگزاری های بورس و یا افراد و شرکت های سرمایه گذار باشند که از شما به عنوان تحلیل گر مالی بابت نحوه سرمایه گذاری خود مشورت می گیرند.
برای موفقیت در شغل تحلیل گر مالی باید علم اقتصاد و کسب و کار را بشناسید. همچنین در ارتباطات، ریاضیات و فناوری اطلاعات مسلط بوده و توان تحمل فشار کاری زیاد را داشته باشید.
متخصص و تحلیل گر مالی راهنمایی های لازم را به شرکت ها و افراد در خصوص تصمیم گیری های سرمایه گذاری ارائه می دهد. آنها سرمایه گذاری در سهام، اوراق قرضه، طلا، مسکن و سایر انواع سرمایه گذاری را ارزیابی می کنند و به کارفرما یا مشتریان خود مشورت لازم را ارائه می دهند.
شما به عنوان تحلیل گر مالی معمولا در ادارات، شرکت ها و یا دفاتر کار خود فعالیت می کنید. ساعت کاری شما معمولا نامشخص و گاهی بسیار فشرده و طولانی می باشد.
در ادامه با وظایف تحلیل گر مالی، توانایی ها و مهارتها، نحوه ورود به شغل تحلیل گری مالی، بازارکار و درآمد تحلیل گران مالی و تیپ های شخصیتی مناسب شغل تحلیل گر مالی آشنا می شوید.
مسئولیت ها و وظایف تحلیل گر مالی
- توصیه زمینه های سرمایه گذاری مناسب به افراد و شرکت ها به منظور کمک به سرمایه گذاری بهتر آنها
- ارزیابی داده های جاری و گذشته
- مطالعه روندهای اقتصادی و سیاسی موثر بر بازارهای مالی به منظور ارائه مشورت بهتر و دقیق تر به مراجعین و کارفرمای خود
- مطالعه صورت های مالی و تحلیل قیمت کالاها، فروش ها، هزینه ها، مخارج و نرخ های بیمه برای تعیین ارزش شرکت بوسیله پیش بینی درآمد آینده آن
- ملاقات با مقامات شرکت برای کسب دید بهتر از چشم انداز شرکت و ارزیابی دقیق تر آن
- تهیه گزارشات مکتوب و ارائه به مخاطبین خود
- ملاقات باسرمایه گذاران برای توضیح در مورد پیشنهاد ها و توصیه ها
دانش و مهارت مورد نیاز تحلیل گر مالی
- مهارت عالی در تحقیق و بررسی به منظور ارزیابی کامل و دقیق بازار
- داشتن ذهن تحلیل گر
- درک خوب از اقتصاد، کسب و کار و بازارهای مالی
- مهارت های ارتباطی نوشتاری و گفتاری بسیار خوب
- مهارت در ریاضیات و فناوری اطلاعات به منظور استفاده مناسب از ابزارهای نرم افزاری و ارائه پیشنهادهای دقیق تر و علمی تر
- توان گزارش نویسی به منظور ارائه گزارش های مکتوب به کارفرما یا مشتریان خود
- توان ارائه مطالب و سخنرانی خوب – زیرا بسیاری از تحلیل گران مالی نظرات و تحلیل های خود را در جوامع علمی و دانشگاهی و یا شرکت ها و سازمان ها رائه می دهند
- توانایی تحمل فشار کاری – به دلیل تغییرات ناگهانی قیمت ها در برخی از بازارها همچون بورس اوراق بهادار و نیاز به تصمیم گیری های سریع و پرخطر توسط سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی
- اعتماد به نفس به منظور امکان اخذ تصمیم توسط تحلیلگر مالی و پشتیبانی و دفاع از تصمیم خود در مقابل سرمایه گذاراران
- توانایی کار تیمی با حفظ ابتکار فردی – زیرا گاهی اوقات تصمیمات مدیریت ارشد یک شرکت، کارگزاری یا بانک بر اساس نظر جمعی کارشناسان و تحلیل گران مالی است
تحصیلات مورد نیاز و نحوه ورود به شغل تحلیل گری مالی
فارغ التحصیلان رشته های زیر (مطقع کارشناسی) بهترین کسانی هستند که از اطلاعات پایه و نظری مناسبی برای کار در این حوزه برخوردارند و در صورت داشتن استعداد مناسب بورس چقدر درامد دارد و ویژگی های شخصیتی مرتبط می توانند بسیار موفق شوند :
- مدیریت مالی
- مدیریت بازرگانی
- حسابداری
- اقتصاد
بدیهی است که فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد در هر یک از رشته های فوق از قدرت تخصصی بالاتری برای تحلیل مسایل برخوردار می باشند که می توانید با عناوین و سرفصل دروس هر یک از آنها در بخش معرفی رشته های دانشگاه مقطع کارشناسی ارشد بیشتر آشنا شوید.
همچنین کسب مدارک بین المللی مثل CFA که فرد را به عنوان تحلیل گر خبره مالی و سرمایه گذاری در سطح بین المللی معرفی می کند از اهمیت قابل توجهی برای علاقه مندان به این شغل برخوردار است.
در سطح دیگری گذراندن دوره تحلیل گر بازارهای مالی بین الملل در سازمان آموزش فنی و حرفه ای برای علاقه مندان کاربرد زیادی دارد و آنها را با ابزارهای مالی و سرمایه گذاری و نحوه استفاده از آنها در حد تعریف شده در دوره آشنا می کند.
فرصت های شغلی و بازار کار تحلیل گر مالی
صنعت بیمه، کارگزاری ها، بانکها، موسسات اعتباری و سایر صنایع خصوصی و دولتی از مکان های اشتغال تحلیل گران مالی هستند. همچنین شما به عنوان تحلیل گر مالی می توانید به صورت مستقل کار کنید و به عنوان مثال از خرید و فروش سهام شرکت ها در بازار بورس اوراق بهادار کسب درآمد نمایید.
اما به طور کلی اطلاعات و آمار دقیقی در زمینه میزان استخدام متخصصین این شغل در ایران وجود ندارد اما پیش بینی می شود با توجه به توسعه بازارهای مالی و سرمایه گذاری در کشور در سال های اخیر و تصمیم مدیران ارشد اقتصادی کشور به توسعه هرچه بیشتر این بازارها و همچنین استفاده از ابزارهای مختلف مالی در معاملات بازار بورس و روش های جدید تامین سرمایه در کشور، بازار کار مناسبی برای متخصصین و تحلیل گران مالی در آینده شکل بگیرد.
وضعیت استخدام این شغل در برخی از کشورهای جهان
آمریکا - میزان رشد استخدام تحلیل گران مالی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، ۲۳ درصد خواهد بود. در حالی که متوسط رشد استخدام همه مشاغل ۱۴ درصد پیش بینی شده است.
استرالیا - میزان استخدام تحلیل گران مالی در ۵ سال گذشته رشد ۱۶.۹ درصدی داشته و رشد متوسطی در آینده برای آن پیش بینی شده است.
میزان حقوق و درآمد تحلیل گران مالی
در شرایطی که به دلیل سیاست های نادرست اقتصادی و یا عوامل دیگر، ثبات پولی و مالی در کشور برقرار نباشد قیمت کالاهای اساسی، مسکن، طلا و سهام به تبع آن دچار نوسانات زیادی خواهند شد و در این بین تحلیل گران مالی که از تخصص بالایی در این زمینه برخوردارند، می توانند سرمایه گذاری های مناسبی در این خصوص انجام داده و درآمد قابل توجهی کسب نمایند.
میزان تخصص تحلیل گر مالی در درآمد آن تاثیر زیادی دارد، میزان تجربه و مهارت آنها از عوامل عمده تعیین کننده حقوق و دستمزد و یا درآمد آنهاست.
در جدیدترین پژوهش صورت گرفته در اواخر سال ۱۳۹۲ توسط تعدادی از متخصصان شغلی کشور، گروه های مختلف شغلی از نظر درآمدی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس متوسط حقوق و درآمد تحلیل گر مالی در سمت های مختلف شغلی و در رده های مختلف سازمانی (کارشناس، سرپرست و مدیر) استخراج شده است.
برخی از سمت هایی که در این پژوهش برای تحلیل گر مالی در نظر گرفته شده اند شامل کارشناس امور مالی،تحلیل گر مالی، سرپرست مالی، مدیر مالی و . می باشند که یک تحلیل گر مالی می تواند در هر یک از آنها استخدام شده و فعالیت نماید.
برای تحلیل گر مالی در هر سمت و در هر رده سازمانی حداقل، حداکثر و متوسط درآمد ماهیانه ذکر شده است. به عنوان مثال تحلیل گر مالی که در سمت تحلیل گر مالی در رده کارشناس کار می کند، در اواخر سال ۱۳۹۲، حداقل درآمد ۶۴۰۰۰۰ تومان، حداکثر درآمد ۱۸۰۰۰۰۰ تومان و متوسط درآمد ماهیانه ۱۰۰۰۰۰۰ تومان را داشته است.
درآمد تحلیل گر مالی در برخی از کشورهای جهان
آمریکا - متوسط حقوق و درآمد سالانه این شغل ۷۴,۳۵۰ دلار (برای همه مشاغل ۳۳.۸۴۰ دلار) در سال ۲۰۱۰ و مطابق با آخرین آمارها در سال ۲۰۱۳، ۷۷,۰۰۰ دلار بوده است.
انگلستان - متوسط درآمد سالیانه برای افراد تازه کار بین ۳۸.۰۰۰ تا ۴۶.۰۰۰ دلار، افراد با تجربه بین ۷۶.۰۰۰ تا ۱۰۷.۰۰۰ دلار و برای تحلیل گران ارشد و متخصص تا ۱۵۲.۵۰۰ دلار یا بیشتر می باشد.
استرالیا - متوسط درآمد سالیانه برای تحلیل گران مالی ۶۰.۰۰۰ دلار (قبل از کسر مالیات) می باشد.
شخصیت های مناسب این شغل تحلیل گر مالی
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و . برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
دیدگاه شما