این نمودار یک الگوی دو سقف متداول را نشان می دهد که توسط پول بکی که توسط الگوی دارآویز مخابره شده است دنبال می شود. وقتی پول بک کامل شد، یک الگوی پوششی صعودی باز شدن معامله در جهت برک اوت را تأیید می کند. در خاطر داشته باشید که این ها فقط دو روش استفاده از الگوهای کندل استیک بودند. در درس های گذشته هم در مورد این روش ها صحبت کرده ایم و در فرصت های آتی بیشتر به این مبحث می پردازیم و استراتژی های مختلف را به شما آموزش می دهیم. این نکته را در نظر داشته باشید که می توانید آن چه که امروز یاد گرفتید را با هر نوع الگوی نمودار و استراتژی معاملاتی دیگری ترکیب کنید.
کندال استیک ها
قیمت این دوره "130000 تومان" هست
سایت منتشر کننده : فرادرس
تعداد دانشجویان این دوره "2554 نفر" است
مدت زمان این دوره "45 دقیقه" میباشد
توضیحات بیشتر
توضیحات تکمیلی نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. در این آموزش تلاش می شود تا پس از بیان مفاهیم پایه ای در رابطه با نمودارهای شمعی، به بیان انواع الگوهای یک شمعی، دو شمعی، سه شمعی و چند شمعی پرداخته شده و شیوه تحلیل چارت قیمت بر اساس این الگوها با مثال های واقعی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. هدف این فرادرس شناخت انواع حالات و تقسیم بندی های مربوط به الگوهای کندلی (شمعی) است که به درک روانشناسی بازار کمک کرده و یکی از پایه های تحلیلی را برای معامله گران فراهم می آورد. فراهم ساختن امکان در نظر گرفتن قیمت های آغازین و پایانی و همچنین بیشترین و کمترین قیمت هر دوره زمانی در قالب یک چارت و الگو و تحلیل همزمان آن ها به صورت یکپارچه یکی از مزیت های مهم نمودارهای شمعی و الگوهای مربوطه نسبت به سایر شیوه های تحلیل قیمت است. همچنین باید توجه داشت که در الگوهای شمعی علاوه بر بررسی رفتار قیمت در یک دوره زمانی، امکان تحلیل چند دوره متوالی نیز فراهم شده است. یکی از موضوعات کلیدی که همواره به عنوان دغدغه برای معامله گران و تحلیل گران بازارهای مالی است، ادامه یا تغییر روند است. به بیان دیگر، فعالان بازارهای مالی همواره علاقه مند هستند که بدانند قیمت یک نماد معاملاتی تا کجا بر اساس روند فعلی (صعودی یا نزولی) ادامه داشته و در چه موقعیت هایی امکان تغییر و برگشت روند (از صعودی به نزولی و یا بالعکس از نزولی به صعودی) محتمل است. به وسیله الگوهای شمعی (کندل استیک) می توان به نشانه ها و شواهد مناسبی جهت فهم بهتر امکان ادامه روند یا برگشت و تغییر روند دست پیدا کرد. فهرست سرفصلها و رئوس مطالب مطرح شده در اين مجموعه آموزشی، در ادامه آمده است: درس یکم: مقدمه و آشنایی تعاریف پایه ای و اصطلاحات ساختار نمودارها در چارت شمعی منظور از الگوهای شمعی چیست؟ اهمیت آشنایی با الگوهای شمعی کاربرد الگوهای شمعی تقسیم بندی الگوهای شمعی درس دوم: الگوهای یک شمعی - بخش یکم الگوی کندال استیک ها مارابوزو (Marabuzo) الگوی دوجی (Doji) الگوی فرفره درس سوم: الگوهای یک شمعی - بخش دوم الگوی چکش (Hammer) الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer) الگوی مرد حلق آویز (Hanging Man) الگوی ستاره ثاقب الگوی خطوط کمربند (Bullish Belt Hold) درس چهارم: الگوهای دو شمعی الگوهای پوشا الگوی انبرک الگوی هارامی الگوی نفوذی (Piercing Pattern) الگوی ابر مشکی (کندال استیک ها کندال استیک ها Dark Cloud) الگوی پاتک درس پنجم: الگوهای سه شمعی الگوی ستاره صبحگاهی الگوی ستاره عصرگاهی الگوی سه سرباز سفید الگوی سه کلاغ سیاه الگوی سه ستاره الگوی بچه رها شده درس ششم: الگوهای چند شمعی تجمع سایه ها الگوی پوشای چند کندلی الگوی انبرک چند شمعی الگوی نعلبکی مفید برای بورس و سایر بازارهای مالی
الگوهای کندل استیک فارکس
الگوهای کندل استیک فارکس ابزاری متداول برای تحلیل نمودار قیمت و تأیید فرصت های معاملاتی موجود است. معامله گران برنج ژاپنی صدها سال از این ابزار استفاده کرده اند و از طریق کتاب استیو نیسون، راه خود را به غرب هموار کرده اند. در این مقاله، یاد می گیرید که الگوهای کندل استیک فارکس چه هستند، چگونه تشکیل می شوند و نحوه ی معامله کردن از طریق آن ها چیست.
نمای نزدیک الگوهای کندل استیک فارکس
قبل از اینکه نگاه دقیق تری به این الگوها بیاندازیم، بسیار مهم است که بدانیم کندل یا شمع های فارکس چگونه ایجاد شده اند. شمع های فارکس یا نمودار شمعی Candlestick Chart، نمودارهای OHLC هستند؛ یعنی هر شمع، قیمت باز شدن، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن یک دوره ی معاملاتی را نمایش می دهد. این ویژگی در تصویر زیر قابل بررسی است:
بدنه ی کندل استیک نشان دهنده ی قیمت باز و بسته شدن یک دوره ی معاملاتی و بالا و پایین آن، نمایان گر بالا و پایین قیمت در همان دوره است.
الگوهای کندل استیک فارکس چه هستند؟
الگوهای ژاپنی کندل استیک فارکس، الگوهای کندل استیک ویژه ای هستند که ادامه ی روند اصلی را اطلاع رسانی می کنند. این الگوها می توانند الگوهای تک شمعی یا شامل چندین شمع باشند. الگوهای کندل استیک فارکس در واقع، نمایانگر روان شناسی و احساسات بازار هستند. این الگوها پرایس اکشنی خالص را شامل می شوند و نبرد میان خریداران و فروشندگان را در یک فرمت گرافیکی مطلوب نمایش می دهند. در حالی که الگوهای کندل استیک فارکس روشی عالی برای تأیید فرصت های معاملاتی هستند، معامله گران باید مراقب مواقعی باشند که فقط از الگوی کندل استیک استفاده می کنند زیرا در الگوها امکان مشاهده ی سیگنال های غلط وجود دارد.
مهم ترین الگوهای کندل استیک
الگوهای پوششی صعودی و نزولی یکی از بهترین الگوهای کندل استیک فارکس برای تأیید یک فرصت معاملاتی است. یک الگوی پوششی صعودی، وقتی ایجاد می شود که یک بدنه ی سبز، شمع قرمز قبل را کاملاً پوشش می دهد. این رخداد، سیگنال یک فرصت خرید فوق العاده است که بالای شمع قبل را شکسته است. الگوهای پوششی صعودی و نزولی، الگوهایی بازگشتی هستند که شامل دو شمع می شوند.
در نمودار زیر، یک الگوی پوششی صعودی نمایش داده شده است:
درست مثل الگوهای پوششی صعودی، الگوهای پوششی نزولی هم وقتی شکل می گیرند که یک شمع نزولی کندال استیک ها بزرگ بدنه ی شمع صعودی پیش از خودش را کاملاً پوشش دهد. در این صورت، سیگنال فروشی دریافت می کنیم که از پایین شمع قبل هم پایین تر می رود. در نمودار زیر می توانید یک الگوی پوششی نزولی را مشاهده کنید:
- الگوهای چکش و مرد اعدامی (مرد آویزان)
الگوهای چکش و مرد اعدامی، الگوهایی بازگشتی هستند که در کف و سقف روندهای صعودی و نزولی تشکیل می شوند. الگوی چکش کف روند نزولی زیر یک روند نزولی با یک بدنه ی کوچک و فتیله ای بلند پایین تر شکل می گیرند و سیگنال این خبر هستند که خریداران قدرت کافی برای متمایل کردن به سمت قیمت باز شدن داشته اند. در نمودار زیر یک الگوی چکش نمایش داده شده است:
الگوی مرد اعدامی ظاهراً شبیه الگوی چکش است اما در بالای یک روند صعودی شکل می گیرد. در این صورت، الگوی مرد اعدامی نشان می دهد که فشار فروش رو به افزایش است که توسط فتیله ی بلند پایینی این سیگنال را مخابره می کند. در نمودار زیر، الگوی مرد اعدامی یا مرد آویزان را می بینید.
آخرین الگوی کندل استیکی که در این درس در مورد آن صحبت می کنیم که یکی از مهم ترین الگوهای کندل استیک فارکس نیز هست، الگوی دوجی است. الگوی دوجی یک الگوی کندل استیک خاص است که توسط یک شمع شکل می گیرد. قیمت باز و بسته شدن این الگو در یک سطح یا تقریباً در یک سطح است. الگوی دوجی سیگنال تردید بازار است. نه خریداران و فروشندگان نتوانسته اند قیمت را از سطح باز شدن دور کنند که یعنی معکوس شدن قیمت نزدیک است. الگوی دوجی را در نمودار زیر می بینید:
همانطور که می بینید، الگوی دوجی هم در طی روند نزولی رخ می دهد و هم در طول روند صعودی.
چگونه از طریق الگوهای کندل استیک فارکس معامله کنیم؟
خیلی از معامله گران فارکس برای تأیید فرصت های معاملاتی خود از الگوهای کندل استیک استفاده می کنند. این ابزار نباید به تنهایی استفاده شود زیرا احتمال بروز سیگنال های غلط زیاد است. به همین دلیل است که باید بعد از شناسایی فرصت معاملاتی توسط الگوهای نمودار، کانال ها یا سطوح فیبوناچی، آن را توسط یک الگوی کندل استیک مانند الگوی پوششی یا مرد اعدامی (دارآویز) تأیید کنید.
استراتژی کندل استیک فارکس
همان طور که پیش از این هم گفتیم، بهترین استراتژی کندل استیک فارکس این است که از الگوهای کندل استیک برای تأیید فرصت های معاملاتی استفاده کنیم. بیایید به نمودارهای زیر که روش صحیح معامله ی روزانه توسط الگوهای کندل استیک را نشان می دهد، نگاه کنیم:
1-معامله قلاب صعودی توسط الگوهای پوششی
نمودار بالا یک الگوی قلاب صعودی را نشان می دهد که توسط یک الگوی پوششی صعودی تأیید شده است. وقتی الگوی پوششی شکل می گیرد، معامله می تواند در جهت برک اوت قلاب باز شود.
2-معامله دو کف توسط الگوهای پوششی و مرد اعدامی (درآویز)
این نمودار یک الگوی دو سقف متداول را نشان می دهد که توسط پول بکی که توسط الگوی دارآویز مخابره شده است دنبال می شود. وقتی پول بک کامل شد، یک الگوی پوششی کندال استیک ها صعودی باز شدن معامله در جهت برک اوت را تأیید می کند. در خاطر داشته باشید که این ها فقط دو روش استفاده از الگوهای کندل استیک بودند. در درس های گذشته هم در مورد این روش ها صحبت کرده ایم و در فرصت های آتی بیشتر به این مبحث می پردازیم و استراتژی های مختلف را به شما آموزش می دهیم. این نکته را در نظر داشته باشید که می توانید آن چه که امروز یاد گرفتید را با هر نوع الگوی نمودار و استراتژی معاملاتی دیگری ترکیب کنید.
سخن نهایی
الگوهای کندل استیک فارکس ابزاری فوق العاده برای تأیید فرصت های معاملاتی هستند. این الگوها نشان دهنده ی روان شناسی بازار و روان شناسی خریداران و فروشندگانی که سعی دارند قیمت را جا به جا کنند و از این حرکت ها سود کنند، است. از این الگوها به تنهایی استفاده نکنید و تنها از آن ها برای تأیید فرصت های معاملاتی شناسایی شده توسط ابزارهای دیگر استفاده کنید.
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا کندال استیک ها بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش کندال استیک ها کندال استیک ها برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
کندال استیک ها
کتاب شاهکار معاملات کندل استیکها
کتاب شاهکار معاملات کندل استیکها نوشته علیرضا مطلبزاده، تجزیه و تحلیل در سرمایهگذاری و انواع الگوهای مرتبط با آن و همچنین جدولها و نمودارهایی را که در سهام مورد استفاده قرار میگیرند، شرح میدهد.
کندلاستیکهای ژاپنی یکی از قدرتمندترین سیستمهای معاملهگری در تاریخ بازارهای مالی به شمار میروند که توسط آقای هوما مونسیها، پدر نمودارهای کندلاستیک معرفی شدهاند.
روش ارائه شده در کتاب شاهکار معاملات کندلاستیکها به نوعی تدوین شده است که رعایت همه فاکتورها و تکنیکهای ذکر شده در آن، در نهایت معاملهگر را به سوددهی مستمر، سادگی در تحلیل نمودارهای کندلاستیک و صرف مدت زمان بسیار اندک جهت تحلیل و تصمیمگیری برای انجام معاملات موفق سوق میدهد.
در این کتاب قدرتمندترین استراژیهای معاملهگری کندلاستیک در حوزه پرایساکشن، برای کسب سود مستمر در بازارهای مالی ارائه شدند. استراتژی شاهکار معاملات کندلاستیکها به شما کمک میکند تا بدون استفاده از هیچ اندیکاتوری به درک عمیقی از مهارتهایی همچون نحوه رفتار بازار (قدرت فروشندگان و خریداران)، شناسایی روندهای بازار، پیشبینی حرکات آتی قیمت، اعتبارسنجی تحلیلها پیش از انجام معامله به وسیله فاکتورهای تاییدگر سیگنال، بهینهترین زمانهای ممکن برای ورود به بازار و خروج از آن و در نهایت به مدیریت ریسک و سرمایه دست پیدا کنید.
در این کتاب تلاش شده تا تمامی مطالب مورد نیاز برای استفاده اثربخش از این استراتژی بیان شود. استراتژیهای معاملاتی ارائه شده، حاصل چندین سال مطالعه و تجزیه و تحلیل بیش از یکصد روش معاملاتی و اندیکاتورهای مختلف است که به زبان بسیار ساده و البته حرفهای با هدف به اشتراکگذاری تجربیات و دانش شخصی علیرضا مطلب زاده در حوزه تحلیل تکنیکال، کاهش زمان دستیابی به استراتژی معاملاتی با ضریب اطمینان بالا و کسب نتایج سودمند تدوین شده است.
در بخشی از کتاب شاهکار معاملات کندلاستیکها میخوانیم:
شاید تصور بر این باشد که کندلاستیکها همانند سایر نمودارهای بازارهای مالی توسط غربیها معرفی شدهاند ولی واقعیت این است که کندال استیک ها ژاپنیها نخستین بار در قرن 17 میلادی از نمودارهای قیمتی برای داد و ستدهای خود استفاده نمودند و این در حالیست که آمریکاییها در قرن 19 میلادی، دو قرن پس از ژاپنیها، به استفاده از نمودارهای قیمتی توسط ابزارهای رایانهای روی آوردند.
تجارت (داد و ستد) به معنی واقعی آن از سال 1654 میلادی در ژاپن و بر اساس داد و ستد برنج پایهگذاری شد و پس از آن به ترتیب تجارت طلا و نقره نیز رونق گرفت. در قرن 17 میلادی، بازار برنج محبوبترین بازار تجاری ژاپن به حساب میآمد به طوریکه این بازار حتی با ارزشتر و مهمتر از بازار ارز نیز به حساب میآمد. مونهیسا هوما، تاجر ژاپنی برنج به عنوان یکی از اولین افرادی شناخته میشود که به رصد کردن رفتار قیمت در تجارت سنتی مشغول بود. در اصل وی اغلب زمان خود را صرف مطالعه پایه و اساس رفتار پویای عرضه و تقاضا اختصاص داد و توانست به درک عمیقی از نقش حیاتی احساسات بازیگران اصلی بازار در تعیین رفتار قیمت محصولات برسد. هدف اصلی او شناسایی احساسات بازیگران اصلی بازار بود که در نهایت تلاش وی منجر به بنیانگذاری تحلیل رفتار قیمت بر اساس کندلاستیکها شد. ژاپنیها تا دهه 1980 میلادی وظیفه بسیار سختی را برای پنهان نگه داشتن راز کندلاستیکها از دنیای غرب را بر عهده داشتند.
فهرست مطالب
پیشگفتار
بخش اول: کندلاستیکهای ژاپنی
تاریخچه
کندلاستیکهای ژاپنی
اندازه بدنه کندلاستیکها
سایههای کندلاستیکها
الگوهای کندلاستیک و روانشناسی تشکیل آنها
الگوی کندلاستیک انگلفینگ
الگوی کندلاستیک دوجی
الگوی دوجی سنجاقک
الگوی دوجی سنگ قبر
الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی ستاره عصرگاهی
الگوی کندلاستیک چکش (پینبار صعودی)
الگوی کندلاستیک چکش معکوس (پینبار نزولی)
الگوی کندلاستیک هارامی
الگوی انبرکهای سقف و کف (توییزر تاپ و باتوم)
تمرین الگوهای کندلاستیک
بخش دوم: ساختار بازار
ساختار بازار
بازار رونددار
بازارهای بدون روند (بازار خنثی)
بازار متلاطم
بخش سوم: تایمفریمها کندال استیک ها و آنالیز بالا به پایین
تایمفریمها
تحلیل بالا به پایین
بخش چهارم: استراتژی معاملاتی الگوی پینبار
استراتژی معامله با الگوی کندلاستیک پینبار
الگوی پینبار و روانشناسی حاکم بر آن
الگوی پینبار و بازارهای رونددار
تاکتیکهای معاملاتی الگوی پینبار
الگوی پینبار و فاکتورهای تاییدگر سیگنال در بازارهای رونددار
نمونه معاملات پینبار
الگوی پینبار و بازارهای بدون روند
الگوی پینبار و فاکتورهای تاییدگر سیگنال در بازارهای بدون روند
بخش پنجم: استراتژی معاملاتی الگوی انگلفینگ
استراتژی معامله با الگوی کندلاستیک انگلفینگ
الگوی انگلفینگ و بازارهای رونددار
الگوی انگلفینگ و میانگین متحرک
الگوی انگلفینگ و فیبوناچی اصلاحی
الگوی انگلفینگ و خطوط روند
الگوی انگلفینگ و بازارهای بدون روند
الگوی انگلفینگ و سطوح عرضه و تقاضا
بخش ششم: استراتژی معاملاتی الگوی هارامی
استراتژی معامله با الگوی کندلاستیک هارامی
الگوی هارامی و سطوح کلیدی حمایت و مقاومت
تاکتیکهای معاملاتی الگوی هارامی
جمعبندی استراتژیهای معاملاتی سه گانه
بخش هفتم: تکنیکهای مدیریت سرمایه و جمعبندی
تکنیکهای مدیریت سرمایه
جمعبندی
الگوهای کندل استیک (شمعی ژاپنی)
قیمت باز شدن و بسته شدن منطبق برهم اما سایه های بلندی در بالا و پایین وجود دارد.
نشانه بی تصمیمی و سردرگمی بین خریدار و فروشنده است.
یک گام صعودی به سمت بالا معمولا پس از این الگو دیده می شود.
فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)
بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد- بدنه صعودی قوی تر است.
سایه پایینی باید بلند باشد.
نشانه شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی.
فاقد سایه پایینی (یا بسیار کوچک)
بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد- بدنه نزولی قوی تر است.
سایه بالایی بلند.
نشانه شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی.
کمربند نگهدارنده صعودی
یکی از گونه های Opening Marubozu است.
در انتهای روند نزولی با شکافی نسبت به قیمت پایانی کندل قبل ایجاد می شود- بدنه بلند
تک شمعی نزولی
برتری واضح فروشندگان – فاقد سایه بالایی و پایینی
ماروبوز بدون سایه در قیمت آغازین
قدرت کمتر نسبت به ماروبوزو
ماروبوزیی که در قیمت پایانی آن سایه ندارد.
قدرت کمتر نسبت به ماروبوزو
قیمت باز شدن و بسته شدن منطبق برهم اما سایه های بلندی در بالا و پایین وجود دارد.
نشانه بی تصمیمی و سردرگمی بین خریدار و فروشنده است.
در ابتدا خریداران غالب هستند اما نهایتا برتری مطلق برای فروشندگان است.
مرد به دار آویخته شده
در انتهای روند صعودی- سایه پایینی بلند
فاقد سایه بالایی یا سایه بسیار کوتاه
رنگ بدنه مهم نیست اما اگر قرمز باشد، قدرت الگو بیشتر است.
روند قبلی باید صعودی باشد.
در انتهای روند صعودی- فاقد سایه پایینی یا بسیار کوتاه – رنگ بدنه مهم نیست اما بهتر است قرمز (نزولی) باشد.
سایه بالایی بلند است.
کمربند نگهدارنده نزولی
یکی از گونه های Opening Marubozu است.
در انتهای روند صعودی با شکافی نسبت به قیمت پایانی کندل قبل ایجاد می شود- بدنه بلند
دو شمعی صعودی
دو شمع با رنگ متفاوت – وجود شکاف نزولی مهم است.
دوتایی پایینی (صعودی)
در انتهای روند نزولی- شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی- سایه پایینی ندارد – پایین ترین قیمت هر دو کندل یکسان است.
شمع دوم درون شمع اول است.
شمع اول نزولی – شمع دوم کوچک و درون شمع اول – شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی.
صلیب هارامی صعودی
مانند هارامی صعودی است اما شمع دوم دوجی است.
دو شمع با رنگ بدنه متفاوت – شمع اول نزولی – وجود گپ الگو را تقویت می کند.
نفوذ حداقل 50 درصدی کندل دوم در کندل اول مهم است.
دو شمعی نزولی
شمع اول نزولی – شمع دوم کوچک و درون شمع اول – شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی.
دو شمع با رنگ متفاوت – وجود شکاف صعودی مهم است.
شمع دوم تمام شمع اول را می پوشاند.
دوتایی بالایی (نزولی)
در انتهای روند صعودی- شمع اول صعودی و شمع دوم نزولی – سایه بالایی ندارد – بالاترین قیمت هر دو کندل یکسان است.
شمع اول درون شمع دوم است.
صلیب هارامی نزولی
مانند هارامی نزولی است اما شمع دوم دوجی است.
دو شمع با رنگ بدنه متفاوت – شمع اول صعودی – وجود گپ الگو را تقویت می کند.
نفوذ حداقل 50 درصدی کندل دوم در کندل اول مهم است.
سه شمعی صعودی
سه شمع صعودی پرقدرت متوالی – سایه بالایی ندارد- ادامه روند صعودی- برگشت قوی از نزول به صعود.
کودک رها شده پایینی
در انتهای روند نزولی – دوجی با شکاف نسبت به کندل قبل و بعد- شمع قبل و بعد از دوجی با رنگ های متفاوت.
شمع اول نزولی قوی شمع دوم با شکاف نسبت به شمع اول و شمع سوم مجددا با شکاف نسبت به شمع دوم.
سه شمعی نزولی
سه شمع نزولی پرقدرت متوالی – سایه پایینی ندارد یا خیلی کوچک- ادامه روند نزولی برگشت قوی از صعود به نزول.
کودک رها شده بالایی
در انتهای روند صعودی – دوجی با شکاف نسبت به کندل قبل و بعد- شمع قبل و بعد از دوجی با رنگ های متفاوت.
شمع اول صعودی قوی شمع دوم با شکاف نسبت به شمع اول و شمع سوم مجددا با شکاف نسبت به شمع دوم.
چند شمعی صعودی و نزولی
5 شمع – واگرایی زمانی – شمع اول صعودی قوی – سه شمع نزولی که از پایین شمع اول خارج نمی شوند و شمع پنجم صعودی و بالای شمع اول بسته می شود.
5 شمع – واگرایی زمانی – شمع اول نزولی قوی – سه شمع صعودی که از بالای شمع اول خارج نمی شوند و شمع پنجم نزولی و پایین شمع اول بسته می شود.
دیدگاه شما