اضافه کاری چیست؟ فرمول محاسبه اضافه کاری در قانون کار
اضافه کاری و نحوه محاسبه اضافه کاری، یکی از مهمترین چالشهای بین کارفرما و کارگران است. قانون اضافه کاری با اینکه مفهوم مشخصی دارد اما معمولا هرکس به اضافه کاری نگاه متفاوتی دارد. اما آنچه که مهم است همه بدانند، تعریف اضافه کاری از نگاه قانون، قوانین مربوط به آن و نحوه محاسبه اضافه کاری است. علاوه بر این، قوانین اضافه کاری مفاهیم مرتبط بسیاری دارد که در این مطلب به آنها اشاره میکنیم. نحوه محاسبه اضافه کاری، فرمول محاسبه اضافه کاری سال 1401 و ساعات کاری مصوب وزارت کار از جمله مهمترین ابهامات و دغدغهها برای اضافه کاری است. هر کدام از این مفاهیم جزئیات زیادی هم دارند که در این مقاله به صورت کامل و مفصل به آنها میپردازیم. در ادامه با سپیدار سیستم همراه باشید.
اضافه کاری چیست؟
تعریف اضافه کاری از دو نگاه قابل بیان است. یکی نگاه عموم مردم و عرف جامعه و نگاه دیگر، نگاه قانون کار به اضافه کاری (اضافه کار قانون کار) است. البته این 2 نگاه هر دو یک مفهوم و تعریف را درباره اضافه کاری بیان میکنند. اگر فرمول اضافه کاری را بدانید، فهم این موضوع بسیار راحتتر است.
در تعریف عمومی و کاملا راحت از اضافه کاری میتوانیم بگوییم که اضافه کاری یعنی محول کردن کار اضافی به یک کارگر یا کارمند. البته برای در نظر گرفتن و محاسبه اضافه کاری شرایطی در نظر گرفته شده است که باید هم کارفرمایان و هم کارگران و کارمندان آنها را مد نظر داشته باشند. در ادامه به این موارد و فرمول محاسبه اضافه کاری نیز اشاره میکنیم.
فرمول محاسبه اضافه کاری سال 1401
همچنین اگر به اطلاعات مفصلی در مورد سنوات خدمت احتیاج دارید پیشنهاد میکنیم مقاله سپیدار در رابطه با این موضوع را از دست ندهید.
نرخ و قیمت هر ساعت اضافه کار چقدر است؟ محاسبه هر ساعت اضافه کاری سال 1401
براساس قانون و فرمول اضافه کاری، هر ساعت اضافه کاری، مشمول پرداخت 40 درصد اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی کارگر خواهد بود. به این ترتیب در هنگام محاسبه ساعت اضافه کاری، باید 140 درصد مزد هر ساعت کار عادی کارگر را به عنوان مزد هر ساعت اضافه کاری آن در نظر بگیرید. اجازه دهید پرسش اضافه کاری ساعتی چند را با یک مثال در مورد نحوه محاسبه اضافه کاری بررسی کنیم.
برای مثال اگر نرخ هر ساعت کار عادی یک کارگر 100 هزار تومان باشد، باید برای هر ساعت اضافه کاری، 140 هزار تومان در نظر گرفته شود.
با توجه به این که، حداقل مزد روزانه در سال 1401 برابر با 1.393.255 ریال در نظر گرفته شده است. فوق العاده هر ساعت اضافه کاری 1401 (محاسبه ساعت اضافه کاری) برای افرادی که حداقل حقوق را دریافت میکنند، 266.105 ریال برای هر ساعت است. بعد از محاسبه اضافه کاری با مثال، باید در مورد فرمول آن توضیحات بیشتری به شما ارائه کنیم، پس در ادامه با ما همراه باشید.
در صورتی که میخواهید به صورت دقیق با نحوه محاسبه سایر موارد مرتبط با حقوق و دستمزد آشنا شوید، مقاله آموزش حقوق و دستمزد را در وبلاگ سپیدار سیستم مطالعه کنید.
میزان ساعت کاری در ماه رمضان
در ماده 150 قانون کار نیز به موضوع میزان ساعت کاری در ماه رمضان پرداخت شده است و نکته قابل تاملی در این مورد اشاره کرده است. طبق این ماده کارفرما موظف است زمانی را جهت انجام فرایض دینی و صرف سحری یا افطار در اختیار کارگر قرار دهد و این مدت باید جزئی از ساعت کاری محسوب شود. به این معنی که این زمان نباید از حقوق کارگر کسر شود.
فوق العاده کاری چیست و چه تفاوتی با اضافه کاری دارد؟ (فوق العاده اضافه کاری)
فوق العاده کاری که آن را با عنوان فوق العاده اضافه کاری هم میشناسند همان مبلغی است که علاوه بر ساعت نرخ ساعت کار عادی در هنگام اضافه کار به کارمندان و کارگران پرداخت میشود. به این معنی که نرخ هر ساعت کار عادی 100 هزار تومان و هر ساعت اضافه کاری 140 هزار تومان باشد، آن 40 هزار تومان همان فوق العاده (فوق العاده اضافه کاری) یک ساعت اضافه کار است.
تفاوت اضافه کاری و فوق العاده کاری را میتوان اینطور تعریف کرد که در حسابداری، منظور از اضافه کاری قانون کار، دستمزد یک ساعت کار عادی + فوق العاده اضافه کاری است. اهمیت تفکیک این مفاهیم و دانستن تفاوت بین آنها در حسابداری حقوق و دستمزد موسسات تولیدی اهمیت ویژه ای دارد.
نحوه محاسبه اضافه کار در روزهای تعطیل (تعطیلی کاری چیست و چطور محاسبه میشود؟)
تعطیلی کاری مفهومی نیست که به طور مشخص از این عبارت در قانون کار برای آن یاد شده باشد، اما در عموم چنین مفهومی عرف است. در ماده 63 قانون کار اعلام شده که تعطیلات رسمی تقویم کشور و 11 اردیبهشت که روز کارگر است برای کارگران تعطیل است و باید مزد آنها برای این روزهای تعطیل پرداخت شود.
بر اساس تبصره های 1، 2 و 3 ماده 62 قانون کار، تفاوتی بین کار در روز جمعه و کار در روز تعطیل یا روزهای عادی وجود دارد. چون:
اول اینکه تعطیل یک روز معین در هفته اجباری است (یعنی اگر بنا بر ماهیت کار و ضرورت نیاز بود در روز جمعه کار انجام شود باید روز دیگری بجای جمعه بعنوان روز تعطیل درنظر گرفته شود)
و دوم اینکه کارگرانی که به هر عنوان به این ترتیب روزهای جمعه کار میکنند، در مقابل عدم استفاده از تعطیل روز جمعه 40% اضافه بر مزد دریافت خواهند کرد.
جمعه کاری چه تفاوتی با تعطیلی کاری دارد؟
طبق ماده 62 قانون کار، جمعه جزو روزهای تعطیل هفتگی کارگران است و در صورتی که نیاز باشد در روز جمعه نیز کار انجام شود باید برای ساعات کار جمعه فوق العاده اضافه کاری 40 درصدی در نظر گرفته شود. جمعه روز خانواده است، بنابراین مزایای آن نسبت به تعطیلی کاری بیشتر است. در واقع در جمعه کاری علاوه بر فوق العاده اضافه کاری باید فوق العاده جمعه کاری نیز دریافت کنید.
برای مثال اگر کارگری در روز تعطیل رسمی کار کند و در روز جمعه نیز کار کند بابت روز تعطیل رسمی 140 درصد (اضافه کاری) و بابت روز جمعه کاری 180 درصد (فوق العاده اضافه کاری و جمعه کاری) دریافت میکند.
شب کاری چیست و چطور محاسبه میشود؟
شب کاری نیز در قانون اضافه کاری، از انواع آن محسوب میشود که به کار کردن در ساعات شبانه گفته میشود. شب کاری از ساعت 22 تا 6 صبح محاسبه میشود. نحوه محاسبه شب کاری نیز به این صورت است که بابت هر ساعت کار در شب علاوه بر دستمزد ساعت کاری عادی، 35 درصد اضافه مزد نیز تعلق میگیرد. البته شب کاری تنها به کارگران و کارمندان غیر نوبتی تعلق میگیرد.
نوبت کاری چیست؟
نوبت کاری نیز به کار در ساعات مختلف شبانه روز ارتباط دارد که فرمول محاسبه آنها به این شرح است:
- در صورتی که نوبت کاری بین صبح و عصر قرار گیرد 10 درصد اضافه بر دستمزد ساعت کار وزارت کار تعلق میگیرد.
- در صورتی که نوبت کاری بین صبح و عصر و شب و باشد، 15 درصد اضافه بر دستمزد و محاسبه ساعت کاری عادی تعلق میگیرد.
- در صورتی که نوبت کاری بین صبح و شب یا عصر و شب قرار بگیرد نیز 22 درصد اضافه بر دستمزد ساعت کاری تعلق میگیرد.
شرایط محاسبه اضافه کاری در قانون کار به این صورت است که اضافه کار تنها زمانی مورد محاسبه قرار میگیرد که ساعات کار موظفی تکمیل شده باشد. اگر میزان ساعات اضافه کاری در طول ماه بیشتر از ساعات کاری باشد که کارگر موظف به انجام آن است، میزان اضافه آن مورد محاسبه قرار نمیگیرد.
ذکر این نکته لازم است که اکنون بسیاری از واحدهای تولیدی بیشتر قوانین اضافه کاری که در قانون اضافه کاری مشخص شده است را در سیستم حقوق و دستمزد مجموعه خود در نظر نمیگیرند. اگر میخواهید برنامه حقوق و دستمزد منظمی داشته باشید، به شما پیشنهاد میکنیم از یک نرم افزار حسابداری مناسب استفاده کنید. برای اینکه اطلاعات بیشتری در مورد نرم افزار بدست بیاورید، به شما توصیه میکنیم همین حالا از طریق شماره ۰۲۱-۸۱۰۲۲۰۰۰ با مشاوران سپیدار در ارتباط باشید.
درباره نحوه محاسبه اضافه کار سوالی دارید؟ از ما بپرسید!
اگرچه در این مقاله به صورت صفر تا صد به بررسی فرمول محاسبه ساعت اضافه کاری سال 1401 قیمت هر ساعت اضافه کار پرداختیم اما این مقاله هنوز کامل نیست. احتمالا شما هم سوالات زیادی درباره بحث قانون اضافه کاری وزارت کار دارید. پیشنهاد میکنیم همین الان سوالات خود را در قسمت کامنتها برای ما بنویسید. همکاران و متخصصان ما در سپیدار سیستم به صورت کامل به سوالات شما پاسخ میدهند.
سپیدار سیستم با ارائه یک مجموعه کامل از نرمافزارها و محصولات حسابداری مثل بهترین نرم افزار پخش مویرگی، نرم افزار حسابداری پوشاک، فروشگاهی و شرکتی بستری کامل از فناوری مدرن حسابداری را در اختیار سازمانها قرار میدهد. با کمک سپیدار سیستم میتوانید به بهترین نحو، واحد حسابداری خود را مدیریت کنید.
سوالات متداول
- اضافه کاری به کدامیک از پرداختیها تعلق میگیرد؟
تمام مزایایی که برای ترمیم شغل در ساعات عادی به کارگر پرداخت میشود مانند: حق سختی کار، فوقالعاده شغل و یا حق سرپرستی
- آیا نحوه محاسبه اضافه کاری خدمات کشوری متفاوت است؟
بله در مورد این موضوع مزایای مشمول اضافه کار بر عدد 160 تقسیم شده و عدد بهدستآمده در کارکرد اضافه کار ضرب میشود.
- در روز کارگر به کارگران اضافه کار داده میشود؟ به چه شکلی است؟
روز کارگر جزء تعطیلات رسمی تمامی کارگران است و اگر در چنین روزی مشغول به کار باشند باید علاوه بر دستمزد عادی آنها در یک روز، بهازای ساعاتی کارکرد باید اضافه کاری دریافت کنند.
- قانون اضافه کار در روزهای جمعه به چه شکلی است؟
کارگران در صورتی که در روز جمعه به کار مشغول باشند، باید علاوه بر دریافت دستمزد یک روز عادی، 80% دستمزد بیشتر بابت کار در این روز را دریافت نمایند.
نرخ تنزیل چیست و چگونه محاسبه میشود؟
نرخ تنزیل (Discount rate) میتوان به زبان ساده به این صورت که مقدار نرخ تنزیل درواقع میزان افتی است که ارزش یک سرمایه در طول زمان نسبت به ارزش امروز آن تجربه میکند، تعریف کرد. در این مقاله از اکو ساختمان در ابتدا به تعریف نرخ تنزیل پرداختهایم و در ادامه درباره متغیرهای آن و پارامترهای مؤثر بر آن صحبت شده است.
تنزیل چیست؟
تنزیل در حقیقت روشی است که برای تخمین زدن ارزش فعلی جریان وجوه نقدی که در دورههای زمانی مشخصی در آینده قابل دریافت و دسترسی هستند، استفاده میشود. پایه تئوری و منطق این روش بر این حقیقت استوار است که «هر یک ریال امروز، بیشتر از یک ریال فردا ارزش دارد.»
دلایل مختلفی که ازاینبین میتوان به وجود تورم، استهلاک دارایی، قانونگذاریهای جدید، هزینه نگهداری پول و دیگر موارد ازایندست اشاره کرد؛ بر حق بودن این ادعا کامل واضح به نظر میرسد. از سوی دیگر میتوان اینطور توضیح داد که تنزیل راهی برای بهروز کردن ارزش پولی است که در آینده میتوانیم آن را به دست آوریم.
نرخ تنزیل چیست؟
حالا که با مفهوم تنزیل آشنا شدیم، در ادامه به نرخ تنزیل که موضوع اصلی این مقاله است و همینطور مشخصهای است که در مطالعات امکان سنجی و طرحهای توجیهی به آن توجه میشود، پرداخته میشود.
با توجه به این که هزینههای مربوط به هر پروژه در طول سالهای مختلفی انجام میشود و همچنین درآمدهای مربوط به آن سرمایه گذاری هم در طول سالهای مختلف تحقق یافته و به دست میآید. نتیجه میشود که خواسته یا ناخواسته، اختلاف زمانی میان هزینهها و درآمدها به وجود میآید. در واقع همین اختلاف زمانی است که نهایتاً باعث میشود، ارزش واقعی هر واحد پول برای انجام هزینهها و یا درآمد به دست آمده در هر دو سال مختلف با هم در ارزش، اختلاف داشته باشد.
درصورتیکه یک سال خاص به عنوان سال مبنا در نظر گرفته شود، نرخ تنزیل یا به عبارت دیگر حداقل نرخ بازدهی مورد انتظار (MARR) در واقع همان نرخی است که با استفاده از آن میتوانیم ارزش واقعی هزینههایی که در سالهای مختلف انجام شدهاند و یا درآمدهایی که در سالهای مختلف به دست آمدهاند را در آن سالی که به عنوان سال مبنا تعریف کردهایم، محاسبه کنیم.
با توجه به توضیحات بالا میتوان نرخ تنزیل را بهصورت نرخی که افراد، شرکتها و یا بخش عمومی مایلاند تا هزینهها و منافع موجود را با هزینهها، در آینده معاوضه کنند تعریف کرد. این موضوع ریشه در ماهیت تنزیل دارد که به هزینه فرصت سرمایه و قابلیت آن در انجام سرمایهگذاری و کسب سود بازمیگردد.
درواقع تنزیل فرایندی مالی است که مبنای تحلیل بین زمانی در حوزههای مالی و اقتصادی قرار میگیرد. بدین صورت که با تبدیل مقادیر ریالی هزینهها و عایدیها در مقاطع زمانی مختلف به ارزش حال و یا بالعکس، این مقادیر را با یکدیگر مقایسه میکند.
نرخ تنزیل در بازار مسکن را میتوان اینگونه تفسیر کرد. فردی را در نظر بگیرید که با رونق گرفتن بازار مسکن مقداری از سرمایه خود را از بازار بورس و سپردههای بانکی به بازار مسکن منتقل میکند. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری با رشد قیمت مسکن در سالهای آینده، ثابت ماندن نرخهای بهره بانکی، با رکود مواجه شدن بازار بورس و استهلاک مسکن و کاهش ارزش پول رایج میتوان بسیار کمتر از زمانی باشد که فرد سرمایه خود را در بانک یا در بازار بورس سرمایه گذاری کرده بود. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری کاهش پیدا میکند و به اصطلاح سرمایه گذاری اقتصادی به نظر میرسد.
نرخ تنزیل بر اساس منطق نرم افزاری
نرخ تنزیل (Discounting Rate) یا همان هزینه سرمایه (Cost of Capital)، برای آورده هر سرمایه گذار (Equity Capital) در هر پروژه و طرحی به طور اختصاصی و به تناسب سطح ریسک آن پروژه تعیین میشود. به این شکل که هر چقدر سطح ریسک مربوط به یک پروژه یا طرح بیشتر باشد، نرخ تنزیل که در واقع نشانگر حداقل سطح بازدهی مورد انتظار است، به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
جدول نرخ تنزیل
در جدول زیر ارزش ۱۰۰۰ ریال طی سالهای متفاوت با نرخ تنزیل جداگانه آمده است. در این جدول، نوسان نرخ تنزیل در کنار نوسان دوره زمانی که موجب تغییر ارزش حال محاسبه شده، دیده میشود. در جدول نرخ تنزیل اهمیت دو عنصر زمان و نرخ را در فرایند تنزیل خاطرنشان میکند؛ به این صورت که نتیجه تنزیل از این دو عنصر تبعیت میکند، لذا هرگونه لغزش در تعیین نرخ تنزیل از سوی محقق و تحلیلگر میتواند در نتیجه گزارشها و تحلیلهای مرتبط بر آن تأثیرگذار باشد.
فرمول نرخ تنزیل
پایه و اساس تجزیه و تحلیلهای مالی درک مفهوم این جمله است که هر رقم پیش بینی نشده برای جریانات نقدی در سالهای آینده برابر یک سرمایه گذاری با نرخ سود سالانه در زمان حال است. در تجزیه و تحلیلهای مالی برای حذف عامل زمان در محاسبات، ارزش جریانات نقدی که در سالهای آینده کسب میشود با استفاده از ضریب تنزیل (i+1) به ارزش روز تبدیل میشود.
معمولاً نرخ تنزیل در یک طرح سرمایه گذاری که برای محاسبه ارزش فعلی هزینهها و درآمدهای پیش بینی نشده برای سالهای آتی طرح مورد استفاده قرار میگیرد، معادل حداکثر نرخ سود بدون ریسک (نرخ سود سپرده بلند مدت بانکی و یا اوراق مشارکت) به اضافه چند درصد برای پوشش ریسک سرمایه گذاری است.
نرخ تنزیل که از آن میتوان به عنوان یک استاندارد شاخص مالی نام برد، تابعی از زمان، مکان و صنعت مورد بررسی است و در شرایط مختلف با در نظر گرفتن مجموع موارد تأثیر گذار بر آن تعیین و در محاسبات از فرمول زیر محاسبه میشود.
نرخ تنزیل در ایران
نرخ تنزیل در طرحهای سرمایه گذاری در ایران با استفاده از فرمولی که در بالا به آن اشاره شده برآورد میشود.
(Rf) در این فرمول برابر نرخ سود اوراق مشارکت ارزی و همینطور تسهیلات صندوق توسعه ملی در بخش انرژی است که برابر ۸ درصد است.
(RPm) با توجه به معادله چهار این مؤلفه نرخ بازدهی اوراق بهادار در بازار بورس تهران است که طی آمار مربوط به ۵ سال گذشته ۲۴ درصد بوده است.
برای به دست آوردن نرخ تنزیل در محاسبات دلاری رقـم ۲۴ درصـد را پـس از کسـر تـورم داخلـی (طبـق اعـلام بانـک مرکـزی میـانگین نـرخ تـورم ایـران طـی ۵ سـال گذشـته ۲۰ درصـد بـوده اسـت) و اضـافه نمـودن نـرخ تـورم امریکـا (بـه دلار ۲) (درصد طی ۵ سال گذشته ۸ از) درصد نرخ بهره بـدون ریسـک کـم میکنیم. بـا انجـام ایـن محاسـبه میـزان حاشـیه سـود بازار معادل منفی ۲ درصد خواهد بود.
(RPi) به دلیل عـدم وجـود اطلاعـات شـفاف در خصـوص میـزان بـازدهی سـرمایه گـذاری در بخـش بالادسـتی نفـت و گـاز در ایـران، حساسـیت سـنجی ایـن متغیـر بـا اعمـال دامنـه تغییرات مثبت و منفی ۳ درصد انجـام گرفتـه اسـت. بـا تقریبـی معـادل ۳ درصـد بالاتر و پایینتر از بازدهی بازار در نظر گرفته شده است.
(RP) بـا در نظـر گـرفتن ارقـام رتبـه بنـدی ریسـک اعتبـاری کشـورها و مقایسـه کشـورهایی بـا اقتصـاد مشـابه ایـران رقم (CRP) برای ایران، معادل ۷ درصد برآورد میگردد. (i) بــا توجــه بــه ارقــام فــوق بــا در نظــر گــرفتن (RP) معــادل ۳ درصــد، رقــم نــرخ طبــق معادلــه (۳) تنزیــل برابــر اســت.
بــدیهی اســت در صــورت لحــاظ رقــم (RPi) رقم تنزیل به ترتیب معادل ۱۳ و ۱۰ درصد خواهد بود.
تفاوت نرخ تنزیل با نرخ بهره
نرخ تنزیل در بازار سرمایه بسیار حائز اهمیت است زیرا به وسیله آن میتوان ارزش آتی شرکتها را بر اساس وجوه نقد آن در آینده تخمین زد. نرخ بهره با ریسک به دست آمدن جریان وجوه نقد آتی رابطه مستقیم دارد یعنی هرچه ریسک به دست آمدن وجوه نقد آتی بیشتر باشد نرخ تنزیل نیز بزرگتر است.
سخن آخر
بــا در نظــر گــرفتن شــرایط کنــونی بــه لحــاظ نــرخ بهــره ارزی، نــرخ تــورم داخلــی، نــرخ بــازدهی بــازار و ریســک اعتبــاری ایــران، نــرخ تنزیــل جهــت محاســبه ارزش فعلــی خــالص طرحهای سرمایهای، در محــدوده ۱۰ تــا ۱۶ درصــد بــرآورد میشود. بــدیهی اســت در صــورت تغییــر شــرایط بــه لحــاظ اقتصــادی، سیاســی و … کــه منجــر بــه تغییــر در هــر یــک از اجــزای محاســبه نــرخ تنزیــل در فرمــول بالا گــردد، رقــم نــرخ تنزیــل تغییر خواهد نمود.
محاسبه بی ام ای
BMI مخفف کلمه(Body Mass Index) به معنای شاخص توده بدنی است. سنجشی آماری برای مقایسه وزن و قد یک فرد است. در واقع بی ام آی یک معیار غربالگری است که به کمک آن میزان اضافه وزن، کمبود وزن و همچنین میزان وزن ایده آل فرد مشخص می شود.
بی ام آی یک ابزار اندازه گیری است که نشان می دهد قد و وزن شما تا چه حدی با هم تناسب دارند و اینکه آیا دچار کمبود وزن یا اضافه وزن هستید یا نه. اگر فرد دچار اضافه وزن باشد و بی ام آی 30 به بالا به همراه بیماریهای زمینه ای مثل دیابت نوع دو داشته باشد کاندید جراحی چاقی می شود که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
انواع جراحی چاقی برای کاهش بی ام آی بدن
برای کاهش بی ام آی بدن، برای افرادی که شاخص توده بدنی آنها عدد 30 به بالا است از جراحی های چاقی استفاده می شود. درواقع این افراد کار بسیار سختی برای کاهش وزن دارند و با رژیم غذایی و ورزش به نتیجه نمی رسند و برای کاهش بی ام آی بدن و وزن خود باید جراحی لاغری انجام دهند تا بتوانند به وزن نرمال و ایده آل خود برسند. ما در اینجا سه روش از بهترین روش های جراحی لاغری برای کاهش وزن به شما معرفی می کنیم.
1. عمل اسلیو معده یکی از محبوبترین و رایجترین روشهای موجود جراحی چاقی است که با کاهش حجم معده موجب کاهش اشتها و در نتیجه کاهش وزن فرد می شود.
2. عمل بای پس معده نیز نوعی دیگر از عمل چاقی است که در آن، تغییراتی در معده و روده کوچک ایجاد میشود و باعث کاهش حجم معده و تغییر سیستم گوارشی بدن می شود. لذا مصرف غذا را کاهش میابد و مانع از جذب مواد مغذی و پرکالری توسط بدن میشود.
3. عمل مینی بای پس معده نیز یکی دیگر از انواع روش های لاغری سریع با کاهش وزن زیاد است درواقع این عمل صورت ساده شده بای پس معده است.
در واقع این سنجش میزان چاقی را اندازهگیری نمیکند، بلکه ابزاری مناسب است تا سلامت وزن فرد با توجه به قدش تخمین زده شود.
به طور کلی، از مقادیر بدست آمده از محاسبه BMI برای دسته بندی اینکه آیا یک فرد دارای کمبود وزن، وزن طبیعی، اضافه وزن یا چاقی است بسته به اینکه این مقدار بین چه محدوده ای قرار دارد، استفاده می شود.
این شاخص در بین سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۵۰ توسط آدولف کوتله دانشمند بلژیکی ابداع شد.
راستی اینستاگرام مارو اگه نداری کلیک کن
Imperial بصورت سانتی متر و کیلوگرم.
Metric بر اساس فیت و اینچ است.
نکته مهم:
bmi به صورت مستقیم چربی های بدن را اندازه گیری نمی کند و همچنین نژاد یا بافت عضلانی بدن را در نظر نمی گیرد. پس ابزار مناسبی برای ورزشکاران حرفه ای نیست چرا که بیشتر وزن آنها از عضله است. ورزشکاران حرفه ای بهتر است برای تشخیص میزان چربی های موجود در بدنشان از بادی آنالیز استفاده کنند. اما bmi از دسته های استاندارد وضعیت وزن محسوب می شود که می تواند به پزشکان در تشخیص درجه چاقی بدن برای انجام جراحی های لاغری کمک کند.
شاخص توده بدنی از طریق تقسیم وزن فرد به کیلوگرم بر توان دوم(x²) قدش به متر بدست میآید.
مفهوم عدد | حدود شاخص جرم بدن – kg/m۲ |
دچار کمبود وزن شدید | کمتر از عدد 16.5 |
کمبود وزن | از 16.5 تا 18.5 |
عادی | از 18.5 تا 25 |
اضافه وزن | از 25 تا 30 |
چاقی کلاس 1 | از 30 تا 35 |
چاقی کلاس 2 | از 35 تا 40 |
چاقی کلاس 3 | بیش از عدد 40 |
شاخص توده بدنی مناسب گروههای سنی مختلف:
۱۹-۲۴ سال = ۲۲
۲۵-۳۴ سال = ۲۳
۳۵-۴۴ سال = ۲۴
۴۵-۵۴ سال = ۲۵
۵۵-۶۴ سال = ۲۶
۶۵ سال به بالا = ۲۷
محاسبه bmi کودکان و نوجوانان
اندازه گیری بی ام آی در کودکان و نوجوانان مقداری متفاوت تر از بزرگسالان است. کودکان و نوجوانان دختر و پسر با سرعت متفاوتی رشد می کنند و میزان چربی بدنی شان در سنین مختلف فرق می کند. به همین دلیل اندازه گیری شاخص توده بدنی در طول کودکی و نوجوانی سن و جنسیت را نیز به حساب می آورد.
پزشکان و دیگر متخصصان سلامت، کودکان را با محدوده های وزنی سلامت دسته بندی نمی کنند. زیرا بطور ماهیانه تغییر می کنند و بدن دختران و پسران با سرعت متفاوتی رشد می کنند. با قد کشیدن کودک این شاخص ها نیز تغییر می کنند. لذا پزشکان بی ام ای کودکان و نوجوانان را همانطور محاسبه می کنند که برای بزرگسالان حساب می کنند(با اندازه گیری قد و وزن). سپس شاخص بدست آمده را به همراه سن کودک روی جدول bmi جنسیت(دختر یا پسر) خاص قرار می دهند تا وزن سالم آنها مشخص شود.
جدول محاسبه bmi کودکان و نوجوانان
با استفاده از این جدول شما متوجه می شوید وزن کودکتان نسبت به سنش متناسب است یا نه. ابتدا bmi کودک تان را براساس فرمول بالا اندازه گیری کنید. سپس شاخص یا BMI بدست آمده را با توجه به سن و جنسیت کودکتان در جدول قرار دهید. تا مشخص شود که در چه وضعیتی قرار دارد.
شاخص کل (TEDPIX) چیست و چه معنایی در بورس ایران دارد؟
به طور کلی شاخص ها (Index) در بازار بورس پارامترهای قابل ارزیابی ای هستند که تحلیلگران و سرمایه گذارن دنیای بورس برای تحلیل وضعیت شاخص کل چطور حساب میشود؟ بازار به آن ها چشم دوخته اند. شاخص ها می توانند با استفاده از فرمول های گوناگونی به دست بیایند. یکی از مهمترین و در عین حال عمومی ترین این شاخص ها، شاخص کل محسوب میشود که در بورس تهران به TEDPIX معروف است. این شاخص با نام شاخص قیمت و بازده نقدی نیز خوانده می شود. شاخص کل از سال 1369 برای بورس تهران بر اساس فرمول خاصی محاسبه می شود. در محاسبه آن بر اساس تعداد شرکت های ثبت شده در بورس و میزان سهام منتشر شده توسط آن ها و آخرین قیت سهم عرضه شده عمل می شود. از آنجا که شاخص کل یکی از مهمترین پارامترهای ارزیابی وضعیت بازار بورس اوراق بهادار تهران به حساب می آید در این مقاله قصد داریم تا آن را به کسانی که قصد سرمایه گذاری در بازار بورس دارند، معرفی کنیم.
شاخص کل (TEDPIX) چیست و چه معنایی در بورس ایران دارد؟
شاخص کل ( TEDPIX )
در بازارهای بورس جهان شاخص های گوناگونی برای ارزیابی وضعیت بازار وجود دارد. تقریباً می توان گفت هر بازاری یک شاخص مخصوص به خودش را دارد. بنابراین وقتی صحبت از TEDPIX می شود منظور شاخصی است که درباره قیمت ها و بازده سهام در بازار بورس تهران به ما اطلاعات می دهد و نه بورس های دیگر.
به عنوان نمونه شاخص S&P 500 یکی از پارامترهای معتبر جهانی برای بررسی وضعیت بازارهای جهان است. چرا که این شاخص با در نظر گرفتن وضعیت 500 شرکت بسیار بزرگ که در بورس های معتبر آمریکا پذیرفته شده اند، انجام می گیرد.
شرکت هایی نظیر اپل، فیسبوک، آمازون، مایکروسافت، ویزا، جی پی مورگان و . که در مجموع بخش قابل توجهی از اقتصاد جهان را نشان می دهند. همچنین بسیاری شاخص های دیگر نظیر The Nasdaq Composite Index ، The Wilshire 5000 یا The Nasdaq Composite Index نیز برای توضیح وضعیت بازارهای جهانی تعیین کننده اند.
به طورکلی اگر شاخص رو به پایین باشد، نشان دهنده افت قیمت سهام شرکت ها و همچنین پایین آمدن سودآوری است و اگر رو به بالا باشد، سهامداران از سرمایه گذاری شان راضی هستند و سود بیشتری نصیبشان می شود. (1)
با اینکه بورس تهران شاخص های متعددی نظیر شاخص مالی، شاخص صنعت، شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگتر، شاخص بازارهای اول و دوم، شاخص بازده نقدی قیمت و . را دارد با این حال پوشش رسانه ای همیشه بر روی شاخص کل قیمت ها بوده و عموم مردم گوششان بیشتر با این کلمه آشناست. این شاخص از آن جهت اهمیت دارد و رسانه ای شده است که بیانگر وضعیت عمومی بازار است. (2)
با این وجود جالب است بدانید که شاخص کل به تنهایی بیانگر وضعیت دقیق بازار نخواهد بود. مثل فردی که داشتن یا نداشتن تب تنها به عنوان علامتی برای ارزیابی سلامتی یا بیماری اش به کار می رود و برای تشخیص دقیق وضعیت سلامتی او نیاز به در نظر گرفتن سایر علائم بالینی وی نیز خواهد بود.
شاخص های دیگری نظیر شاخص کل قیمت و شاخص قیمت هم وزن نیز وجود دارند. در شاخص هم وزن نرخ رشد یا نزول سهام فارغ از بزرگی و کوچکی شرکت ها محاسبه می شود. در حالی که در شاخص کل قیمت، سهم شرکت ها بنابر بزرگی یا کوچکی شان تأثیر گذار است.
مثلاً موقعیتی پیش می آید که در آن شاخص کل قیمت در حال نزول است، در حالی شاخص هم وزن صعودی است. این علائم وضعیتی را نشان می دهند که در آن سهام شرکت های بزرگ یا اصطلاحاً شاخص ساز در وضعیت نزولی قرار دارند، اما عموم سهام بازار در حالا تجربه افزایش قیمت هستند. برعکس این قضیه نیز امکان پذیر است.
یعنی صعود شاخص کل و سقوط شاخص هم وزن. در این حالت افزایش سهام شرکت های بزرگ دارد جور کل بازاری که کاهش قیمت را تجربه می کند می کشد. بنابراین اگر شما در هر کدام از این وضعیت ها سهامدار شرکت های کوچک یا بزرگ باشید، تصمیمات شاخص کل چطور حساب میشود؟ متفاوتی را باید اتخاذ کنید.
نحوه محاسبه شاخص قیمت و بازده نقدی
شاخص TEDPIX از سال 1369 برای شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بر اساس فرمول زیر محسابه می شود:
سود سهامدارانی که در بازار بورس سرمایه گذاری می کنند از دو طریق تأمین می شود.
الف) سود نقدی که در مجامع سالانه شرکت ها تصویب می شود.
ب) سودی که از افزایش قیمت سهم به دست می آید.
شاخص TEDPIX هر دو سود را در خود منظور کرده است. پارامترهای منظور شده در فرمول محاسباتی شاخص کل اعداد و ارقام مربوط به قیمت شرکت ها، تعداد سهام منتشر شده شرکت ها و تعداد شرکت های مشمول این شاخص را در خود دارد. بنابراین همانطور که مشخص است بزرگی یا کوچکی شرکت ها در اندازه گیری این شاخص لحاظ می شوند.
بنابراین تغییرات قیمت سهام شرکت هایی که وزن بیشتری در بازار بورس دارند بر محاسبه این شاخص اثر گذارتر هستند. البته باید در نظر داشت که سازمان بورس اوراق بهادار برای شاخص کل نیز محاسبات فارغ از حجم شرکت ها (هم وزن) را ارائه می دهد. اما آنچه در رسانه ها اعلام می شود، عموماً همان TEDPIX نوع اول است.
همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد، شاخص کل قیمت، یکی از پارامترهای ارزیابی وضعیت بازار بورس است که بر اساس تغییر قیمت سهام در بازار جابه جا می شود. این در حالی است که شاخص بازدهی قیمت در بین سهامداران که به «سود نقدی» معروف است شاخص کل چطور حساب میشود؟ بر اساس مقایسه رشد یا نزول سود مصوب مجامع شرکت ها محاسبه می گردد.
در اینجا این نکته بیش از پیش روشن می شود که چرا شاخص TEDPIX برای عموم سهامداران اهمیت خاصی دارد. به خصوص برای سهامدارن خرد که در پی به دست آوردن سود در بازه های زمانی کوتاه مدت تر هستند و به سرمایه گذاری خود به چشم یک آینده نگری بلند مدت نمی نگرند.
این نوع سرمایه گذاران باید توجه داشته باشند که به عنوان مثال سقوط شاخص کل به این معنی خواهد بود که علاوه برکاهش عمومی قیمت سهام، سود سالانه کمتری نیز به آن ها تعلق خواهد گرفت.
بنابراین سهامدار خرد همیشه باید تغییرات شاخص TEDPIX را مد نظر داشته باشد و بر اساس آن انتظارات خود را از بازار بورس مطرح نماید. نمی توان از بازاری که شاخص کل آن طی ماه ها در اکثر روزها ریزش داشته توقع سودآوری خارق العاده ای داشت. البته بخاطر افزایش شاخص کل است که بازار بورس از سوی بخش قابل توجهی از مردم به عنوان محلی برای سپردن سرمایه هایشان در دو سال اخیر در نظر گرفته شده است.
شاخص کل بورس تهران در نیمه ابتدایی سال گذشته با رشد 68 درصد و در نیمه دوم سال با رشد 69.8 درصدی همراه بوده است. بنابراین کارشناسان بر همین مبنا به آینده بورس در سال جاری خوشبین بوده اند و ادامه رشد شاخص کل را گرچه با فراز و نشیب هایی، پیش بینی کرده اند. (3)
عوامل اثرگذار بر شاخص کل ( TEDPIX )
یکی از اهداف تحلیلگران تکنیکال که به برآورد وضعیت بازار در آینده ای نه چندان دور علاقه مند هستند، پیش بینی نوسانات شاخص کل است. از شرایط سیاسی ویژه، بروز جنگ ها، بلایای آسمانی و بیماری های همه گیری نظیر کرونا که بگذریم، چند عامل نسبتاً ساختاری وجود دارند که می توان به آن ها اشاره کرد. عوامل ذکر شده در بالا از آن جهت کنار گذاشته شده اند که گاهی اوقات کاملاً از اختیارات سیستمی خارج هستند و خودشان را به بازار تحمیل می کنند.
1. نرخ ارز
یکی از عواملی که می تواند بر بازار بورس اثر بگذارد نرخ ارز است. اثرگذاری نرخ ارز از جهات متفاوتی خواهد بود. مثلاً برای شرکت هایی که واردات مواد اولیه سهم بسزایی در تولید محصولات شان دارد، افزایش نرخ ارز باعث سخت تر شدن تأمین مواد اولیه می شود؛ در نتیجه ممکن است قیمت سهامشان افت کند. از طرفی افزایش قیمت ارز، کالاهای وارداتی را گران تر خواهد کرد و شرکت هایی نظیر خودروسازان داخلی که اکثر محصولاتشان برای مصرف داخل است، مشتریان بیشتری پیدا خواهند کرد؛ در نتیجه قیمت سهامشان افزایش خواهد یافت.
برای تأثیرگذاری نرخ ارز بر بازار بورس همچنان مدلی مطرح نشده است که نشان دهنده رابطه ای شفاف و روشن با یکدیگر باشند. بطور مثال در سال 97 که قیمت ارز رشد سه برابری را تجربه کرد، بازار بورس یکی از کم بازده ترین بازارهای کشور بود در حالی که در سال 98 و ابتدای سال 99 بازار سهام بیشترین سودآوری را برای سرمایه گذران داشته است. ولی نرخ ارز به عنوان یک پارامتر اقتصادی همواره بر بازارهای مالی و فیزیکی تأثیر داشته است. (4)
2. بازارهای جایگزین
همانطور که می دانیم بورس یک بازار است که سرمایه گذارن می توانند در آن سرمایه گذاری بکنند یا نکنند. قبل از رونق بازار بورس در دو سال اخیر، بخش قابل توجهی از سرمایه های ایرانیان در بانک، خرید و فروش ارز و سکه و طلا و حتی کالاهای مصرفی ای نظیر خودرو و مسکن سرمایه گذاری می شد.
این مسأله علل مختلفی داشت اما یکی از مهمترین آن ها این بود که بورس از نظر سودآوری قابلیت رقابت با موارد مذکور را نداشت؛ منظور از بازارهای جایگزین همین موارد هستند.
تورم، سیاست گذاری های جدید و شرایط کلی اقتصاد می توانند باعث به وجود آمدن جذابیت یا عدم جذابیت در هرکدام از بازارهای بالا شوند. مثلاً اگر نرخ بهره بانکی به نصف کاهش پیدا کند به نظرتان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ محتمل ترین سناریو این است که مقدار قابل توجهی از سرمایه های عمومی که در بانک ها برای دریافت سود سرمایه گذاری شده اند، به بازار بورس انتقال پیدا خواهند کرد.
از طرفی عموم شرکت های حاضر در بورس از وام گیرندگان سیستم بانکی کشور محسوب می شوند که پایین آوردن نرخ بهره باعث می شود شرکت ها و صنایع، پول کمتری را به عنوان سود به بانک ها بدهند و در نتیجه سهامدارن سود بیشتری دریافت کنند.
3. تورم
نرخ تورم هم یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر روی شاخص سهام است. افزایش تورم باعث به وجود آمدن زنجیره ای می شود که معمولاً به کاهش شاخص کل می انجامد. اولین چیزی که تورم باعث آن می شود، کاهش قدرت خرید مردم است.
زمانی که قدرت خرید کاهش یابد، فروش شرکت ها نیز از مقدار پیش بینی شده به سمت سرازیری حرکت و در نتیجه قیمت سهامشان افت می کند و شاخص کل ( TEDPIX ) را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تورم پایین با نوسان کم، بهترین شرایط را برای بازارهای مالی به وجود می آورد.
4. عوامل مرتبط با احساسات و هیجانات عمومی
در تمام تحلیل های اقتصادی، تعدادی عوامل ناشناخته اثرگذار وجود دارند که در بررسی های ساختاری غایب هستند. ویژگی هر سه عامل قبل این بود که به شکلی مکانیکی و دومینو وار می شد حدس زد با تغییر یک عامل چه تأثیرات دیگری به وجود می آید. اما مسائل دیگری نیز وجود دارند که بیشتر مبتنی بر روانشناسی اجتماعی و هیجانات عمومی هستند.
از آنجایی که در کشور ما سابقه مشارکت عمومی در بورس کمتر از بسیاری از کشورهاست، ممکن است این پارامترها تأثیر خود را بیشتر نشان دهند که با گذشت زمان و افزایش آگاهی های اقتصادی، احتمالاً کمتر بروز پیدا کنند.
جمع بندی و نتیجه گیری
شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار تهران که TEDPIX خوانده می شود از مهمترین مؤلفه های ارزیابی وضعیت بازار بورس است. این شاخص به متری تبدیل شده است که رسانه ها برای اعلام وضعیت بازار بورس به عموم مردم از آن بهره می گیرند.
گرچه این شاخص اهمیت زیادی دارد، با این حال تحلیل آن به تنهایی ممکن است سهامدارن را به سوی تصمیمات اشتباهی سوق دهد؛ به خصوص سهامدارن خرد که سبد سهامشان برای به دست آوردن سود بیشتر مدام سبک و سنگین می شود.
شناخت و بررسی شاخص های دیگری نظیر شاخص قیمت (وزنی- ارزشی و هم وزن) ، شاخص 30 شرکت بزرگتر و . در کنار شاخص کل ( TEDPIX ) که توسط سازمان بورس ارائه می گردند، می توانند تحلیل های دقیق تری را در اختیارمان قرار دهند.
روش میانگین کم کردن در بورس
احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیدهاید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پلهای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
کم کردن میانگین خرید چیست؟
کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پلهای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود میرسد.
برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمیشود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.
شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید
روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندیها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام میدهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت میکنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را میبازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر میآید و ما برنده میشویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط میآید و n تومان میبازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان
این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش مییابد. حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش مییابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.
مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟
مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله میگیرد، میتوان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.
عیب میانگین کم کردن در چیست؟
قطعا روش مارتینگل یا روشهایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار میکنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و استراتژیهایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به شدت افزایش پیدا میکند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. میبینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.
حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇
در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد شاخص کل چطور حساب میشود؟ تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅
چه زمانی میانگین کم کنیم؟
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
اخطار
میانگین کم کردن اگر بر روی سهمهای بنیادی انجام نشود میتواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمیتوانید به لحاظ بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.
فرمول محاسبه میانگین خرید
بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کردهایم و حالا میخواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.
برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:
(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)
حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست میآید.
نتیجه گیری
روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:
- روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
- زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
- مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید
کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن میکشاند، مراقب این دام باشید.
معاملهگر هستید یا سرمایهگذار
نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معاملهگر هستید با سرمایهگذار؟ در معاملهگری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معاملهگری
دیدگاه شما