مرگ آیتالله خمینی و ملکه الیزابت؛ دیپلماسی پیام تسلیت و آبروی به گروگانگرفته شده ایرانیان
رهبران جمهوری اسلامی، احتمالا به بهانه رفتار متقابل دیپلماتیک و نیز به سودای سودجویی از احساسات ملیگرایانه به مناسبت درگذشت ملکه الیزابت دوم پیام تسلیت نفرستادهاند و نمیفرستند
رهبران جهان در کنار ملکه الیزابت دوم در هفتادمین سالگرد D Day و آغاز عملیات آزادسازی فرانسه ژوئن ۲۰۱۴-- SAUL LOEB / AFP
وقتی در بامداد صبح ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، خبر درگذشت روحالله خمینی منتشر شد، چندماهی بیشتر از فتوای او برای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی و فراخوانی سفیران کشورهای اروپای غربی از تهران نگذشته بود. در نتیجه، بریتانیا، دیگر کشورهای اروپایی و البته آمریکا، نه پیام تسلیتی برای مرگ خمینی به رهبران جمهوری اسلامی فرستادند و نه نمایندهای به مراسم خاکسپاری او.
فراتر از آن، حتی به عنوان نمونه جولیو آندرئوتی، وزیر امور خارجه وقت ایتالیا، پس از اعلام خبر درگذشت رهبر جمهوری اسلامی، خمینی را با هیتلر مقایسه کرد.
در زمان مرگ روحالله خمینی، دیگر روشن و تثبیت شده بود که نه فقط غربستیزی، بلکه اساسا دیگریستیزی و تقسیم جهان و مردمانش به خودی و غیرخودی، همانگونه که در داخل خود ایران انجام گرفته بود، به یکی از عناصر اصلی هویتبخش و شکلدهنده جمهوری اسلامی بدل شده است.
اکنون، در پی درگذشت ملکه الیزابت دوم، رهبران جمهوری اسلامی، احتمالا به بهانه رفتار متقابل دیپلماتیک و نیز به سودای سودجویی از روحیه ملیگرایانه مردمی که با رفتارها و مداخله قدرتهای خارجی در مسائل داخلی ایران در قرون گذشته مخالف هستند، از ارسال پیام تسلیت به این مناسبت خودداری کردهاند.
اما این فقط تصویر اولیه از بنبست خوساخته و خودخواستهای است که جمهوری اسلامی پدید آورده و از این طریق نیز آبروی ایران و ایرانیان و تاریخ و فرهنگ و اعتبار آنها را در عرصه جهانی به گروگان گرفته است.
در حالی که درگذشت ملکه الیزابت دوم، مهمترین رویدادهای جهان را تحت الشعاع خود قرار داده است و اکثریت قریب به اتفاق رهبران کشورهای مختلف جهان را به واکنش و ارسال پیامهای تسلیت به مردم، خانواده سلطنتی و دولت بریتانیا و نیز اظهارنظرهای ستایشآمیز درباره ملکه فقید بریتانیا واداشته، رهبران جمهوری اسلامی، سکوت پیشه کردهاند.
اما این سکوت، پرهیاهوتر و گویاتر از آن است که کسی صدایش را نشنود.
سکوت مقامات رسمی و شادمانی رسانههای حکومتی و ارتش سایبری جمهوری اسلامی در شبکههای نمودار شمع ژاپن اجتماعی، دو روی یک سکهاند که در عین آنکه ماهیت و رویکرد نظام اسلامی در قبال جهان امروز را عیان میسازند، همزمان، ناهمخوانی و تضاد عمیق این حکومت با نمودار شمع ژاپن فرهنگ و تمدن باسابقه و کهن ایران را دیگر بار نمودار میکنند.
در جهانی که به دلیل گسترش بیسابقه ارتباطات و رسانهها، هر رفتار و گفتاری بیدرنگ مقابل چشم همگان نقش میبندد و نه فقط حکومتها، بلکه همه شهروندان از هر کنش و واکنشی آگاه میشوند، بسیار دشوار خواهد بود این تضاد عمیق، میان سوگواری مردم بریتانیا، احترام و همبستگی جهانی با آنان و سکوت و شادمانی جمهوری اسلامی را پنهان نگه داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حتی ولادیمیر پوتین، که کشورش عملا در جنگی اعلام نشده با غرب است و تندترین موضعگیریها حتی در مقایسه با دوران جنگ سرد را در قبال دولت بریتانیا داشته است، آنقدر میفهمد و از ذکاوت و نزاکت سیاسی بهره میبرد که در پیامی مستقیم به چارلز سوم، پادشاه جدید بریتانیا، از درگذشت ملکه الیزابت دوم عمیقا اظهار تاسف و تاثر کند و به ستایش از فردی بپردازد که مردمان یک کشور، در تاریخ ۷۰ ساله سلطنتش، وفاداری و علاقهمندی خود به او را بارها و بارها به نمایش گذاشتهاند.
در جهان امروز شاید تنها و تنها یک حکومت دیگر را بتوان سراغ گرفت که رفتاری مانند جمهوری اسلامی را پیشه کرده است: طالبان در افغانستان، و البته داعش؛ اگر عمر خلافتش به سر نرسیده بود. حتی طالبان که در روز درگذشت ملکه الیزابت، خبری آمیخته به دشنام را در خبرگزاری باختر منتشر کرده بودند، اندکی بعد آن خبر را حذف کردند و خبری دیگر، بدون توهین و دشنام را به جای آن منتشر کردند.
پذیرفتن اینکه این رفتار غیرمحترمانه در قبال مردمی که هفتاد سال ملکه را نماد وحدت ملی خود میدانستند و در سطح جهانی هم، از سوی دوستان و دشمنان دیروز مورد احترام بوده، نشانهای از استقلال رهبران جمهوری اسلامی و دلبستگی آنان به ایران و جایگاه ایران در مواجهه با قدرتهای مداخلهگر دیروز و امروز بوده اما، سادهانگاری است.
جمهوری اسلامی، نه فقط از سوی بسیاری از کشورها بلکه و بهویژه از سوی شهروندان ایرانی، حکومتی نامتعارف، نامعمول و یاغی محسوب میشود که نه تنها اصول همزیستی مسالمتآمیز، حسن همجواری و تشریک مساعی با دیگر کشورها را یکسره زیر پا نهاده، بلکه بدیهیترین اصول دیپلماتیک، عقلانی، اخلاقی و انسانی در روابط و مناسباتش با دیگر کشورها و با شهروندان ایرانی را نیز عامدانه و آگاهانه نادیده گرفته است و البته که این همه را به هزینه منافع ملی، ثروت عمومی کشور، و اعتبار و سابقه فرهنگی و تاریخی ملتی کهن انجام میدهد.
رهبران جمهوری اسلامی اما، به تزویر و دروغ، در توجیه این رفتار غیرقابل قبول، که باعث سرافکندگی شهروندان ایرانی در عرصه جهانی میشود، به تاریخ پناه میبرند. اما کیست که نداند هم برخورد آنان با تاریخ، گزینشی و مبتنی بر معیارهای دوگانه است و هم حتی روایتشان از این برخورد گزینشی، ناصادقانه، جعلی و درآمیخته با تحریف است.
تردیدی نیست که بریتانیا، مانند چند قدرت جهانی دیگر در قرون متاخر، به عنوان قدرتی استعماری در بسیاری از کشورها تاریخ و گذشتهای غیرقابل دفاع از خود به جای گذاشته است و از جمله، ایرانیان از آنان ناراستی کم ندیده و زخم، کم نخوردهاند.
اما آیا ساختن قفسی از تاریخ و گذشته و در آن محبوس ماندن، راه حل برخورد با مسائل و جبران ناکامیها و شکستهای دیروز است؟ آیا نیروی استعماری بریتانیا در دو سه قرن گذشته، تنها نیروی استعماری حاضر در ایران بوده و رفتار جمهوری اسلامی با همه این نیروها، به دلیل آن سوابق یکسان و جملگی در راستای تامین منافع ملی و مرهم نهادن بر غرور جریحهدار شده ملی بوده است؟
شکی نیست که بریتانیا، بهویژه در دوران قاجار و حتی پس از آن، منافع خود را در مواقع بسیاری چنان پی گرفته که در تضاد و تقابل آشکار با منافع ملی ایرانیان و بهروزی و استقلال آنان بوده است؛ اما اگر اینها مبنای سیاستگذاریها باشد؛ چگونه و بر چه اساس باید این نزدیکی بیش از حد به روسیه را که دیگر بیشتر به سرسپردگی میماند، درک و توجیه کرد خاصه آنکه، آنچه روسها در چند قرن گذشته با ایران کردهاند و آسیب و زیان این کشور، در هیچ سطح و معیاری قابل قیاس با دیگر نیروهای خارجی حاضر در ایران نبوده است.
کسی سخن از آن نمیگوید که گذشته تاریخی و ظلمی که بر ایران روا داشته شده، نادیده گرفته و یا فراموش شود، اما سوء استفاده از یک روایت گزینشی و ناهمخوان از تاریخ و اسیر کردن حال و آینده ملتی در آن به منظور توجیه سیاستهای ضدملی، کار و سخنی متفاوت است که جمهوری اسلامی به قصد سرپوش گذاشتن بر سیاستها و عملکردی به آنها متوسل میشود که در ناکارآمدی و ناکامی آنها و نتایج مخرب و زیانبارشان برای ایران و ایرانیان تردیدی نمیتوان کرد.
جمهوری اسلامی آنجا که لازم باشد از همه دلایل تاریخی میگذرد، برای بقای خود و یا تامین منافع خود تن به هر سازش و پذیرشی میدهد و هر جا که بتواند، بی توجه به حال و آینده این سرزمین و مردمانش، بیاعتنا به اصول اخلاقی و انسانی دیرپای ایرانی، نمودار شمع ژاپن با دیگران در میآویزد.
همه کشورها، در طول تاریخ خود شاهد جنگهای فراوان بودهاند، در این نبردها گاهی پیروز بودهاند و گاهی مغلوب، اما همواره کوشیدهاند برای رسیدن به زندگی و آیندهای بهتر، برای همیشه خود را گرفتار و اسیر گذشته نکنند.
آنچه بین طرفهای درگیر در دو جنگ جهانی اول و دوم گذشت، یا آنچه بین آمریکا با ژاپن و ویتنام گذشت و یا آنچه بین کشورهای مستعمره و قدرتهای استعماری قرون پانزدهم میلادی به بعد از هند گرفته تا آفریقا و آمریکای لاتین، نشان میدهد آنها پیروز و موفق بودهاند که با به خاطر داشتن گذشته، اسیر آن نماندهاند و کوشیدهاند همراه با تحولات و تغییرات، جایگاهی بهتر برای کشور و مردم خود فراهم آورند.
الگوهای شمعی برای سیگنال های خرید کدامند؟
استفاده از الگوهای شمعی صعودی (گاوی) برای خرید سهام
نمودارهای شمعی ، گونه ای از نمودارهای مالی هستند که برای تشخیص و نمودار شمع ژاپن پیگیری مسیر حرکت قیمت اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرند. پیشینه استفاده از آنها به قرون گذشته و رسوم تجارت برنج در ژاپن در برمی گردد اما با نمودار شمع ژاپن این حال در عصر جدید نیز می توان از آنها برای بیان رفتار قیمت ها بهره جست. از نظر برخی از معامله گران، این نمودارها جذابیت بصری بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای ساده داشته و تفسیر حرکت قیمت ها در آن ها نیز آسان تر انجام می گیرد.
علت نامگذاری این نمودارها، شکل مستطیلی و وجود دو خط در طرفین آن (که مشابه ساختار یک شمع فتیله دار است) می باشد. در این نمودارها، هر شمع معمولا بیانگر بازه ای یک روزه از قیمتهای یک سهام خواهد بود. در طول زمان این شمع ها با الگوهای مشخصی کنار هم قرار گرفته و معامله گران می توانند از این الگوها برای گرفتن تصمیمات خرید و فروش استفاده کنند.
یک نمودار شمعی چگونه تفسیر می شود
هر کدام از شمع ها، بازه یک روزه از قیمت های یک سهام را توسط چهار جزء مختلف در خود مشخص می کند: قیمت آغازین (opening price)، قیمت پایانی (closing price)، بالاترین قیمت (high price) و پایینترین قیمت (low price).
رنگ مستطیل میانی (که بدنه حقیقی یا real body نیز نامیده می شود)، بالاتر بودن قیمت آغازین نسبت به قیمت پایانی و یا بالعکس را به معامله گر نشان می دهد. یک شمع سیاه و یا توپر، نشاندهنده ی کمتر بودن قیمت پایانی سهام نسبت به قیمت آغازین در بازه مورد نظر است؛ بنابراین این شمع روندی نزولی (خرسی) دارد و بیانگر فشار فروش بیشتر خواهد بود. در حالت عکس، اگر این شمع سفید و یا توخالی باشد به معنی آن است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین بوده است. چنین شمعی نشاندهنده یک روند صعودی (گاوی) و فشار خرید بیشتر خواهد بود. خطوط دو طرف این شمع با نام سایه (Shadow) شناخته می شوند و طیف کامل حرکت قیمت برای آن روز (از کمینه تا بیشینه) را نشان خواهند داد. سایه بالایی نشاندهنده بیشینه قیمت سهام و سایه پایینی نشاندهنده کمینه قیمت سهام در آن روز خواهد بود.
الگوهای شمعی صعودی
با گذشت زمان الگوهای مختلفی از کنار هم قرار گرفتن نمودار های شمعی شکل گرفته که با نام های توصیفی از قبیل سه سرباز سفید (Three white soldiers)، پوشش ابر تاریک (Dark cloud cover)، چکش (hammer)، ستاره صبحگاهی (morning star) و کودک رها شده (abandoned baby) شناخته می شوند. این الگو ها معمولا در طی مدت یک الی چهار هفته پدیدار شده و اطلاعات مفیدی در خصوص روند آتی قیمت سهام را دربر خواهند داشت. پیش از آنکه این الگوهای شمعی را بررسی کنیم، باید دو اصل زیر را به خاطر داشته باشید:
1. الگوهای واژگونی صعودی (1. Bullish reversal patterns) همواره باید در طی یک روند نزولی (downtrend) شکل بگیرند. در غیر این صورت این الگو یک الگوی تداوم (continuation pattern) بوده و الگوی صعودی محسوب نمی شود.
2. اکثر الگوهای واژگونی صعودی نیازمند تایید صعود هستند؛ یعنی به دنبال تشکیل این الگوها، قیمت باید روندی صعودی در پیش بگیرد که توسط یک شمع بلند توخالی و یا یک شکاف در بالا و همراه با حجم زیاد معاملات مشخص شود و این مساله باید در عرض سه روز از تشکیل این الگو رخ دهد.
الگوهای واژگونی صعودی می تواند توسط روش های سنتی تحلیل فنی نیز با اطمینان بیشتری تایید شود. از این روش ها می توان به خطوط روند (trend lines)، مقدار حرکت (momentum)، اسیلاتورها (oscillators) و اندیکاتورهای حجمی اشاره کرد.
الگوهای شمعی متعددی برای تشخیص فرصتهای خرید وجود دارند. در این مقاله به تشریح پنج الگوی شمعی صعودی که قدرتمندترین سیگنال های واژگونی را تولید می کنند، می پردازیم.
1. چکش یا چکش معکوس (The Hammer or the InvertedHammer)
الگوی چکش یک الگوی واژگونی صعودی و نشانگر نزدیک شدن یک سهام به کف قیمت در حین رخداد یک روند نزولی می باشد. بدنه شمع در این نمودار کوتاه و سایه (فتیله) پایینی آن بلندتر خواهد بود و این بدان معناست که فروشندگان در معاملات در حال هدایت قیمت ها به سمت پایین هستند. قبل از ابراز عکس العمل متناسب با واژگونی صعودی، باید روند افزایشی قیمت را با در نظر گرفتن آن در چند روز آتی تایید کنیم. تایید این واژگونی مستلزم افزایش حجم معاملات نیز می باشد.
الگوی چکش معکوس نیز در طی یک روند نزولی تشکیل شده و یک واژگونی احتمالی در روند یا یک حمایت (support) را بیان خواهد کرد. شکل این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که سایه (فتیله) بالایی به نشانه فشار خرید پس از اعلام قیمت آغازین و فشار فروش قابل توجه در پی آن (که به اندازه ای نیست که قیمت را به زیر قیمت آغازین بکشاند)، بلندتر خواهد بود. این الگو نیز نیازمند تایید صعود است که می تواند به شکل یک شمع توخالی بلند و یا یک شکاف در بالا و همراه با حجم زیاد معاملات مشخص شود.
2. پوشاننده ی صعودی (The Bullish Engulfing)
الگوی پوشاننده ی صعودی یک الگوی واژگونی صعودی دو شمعی است که در آن شمع دوم به طور کامل بدنه شمع اول (بدون در نظر گرفتن طول فتیله های آن) را “می پوشاند”. این الگو نیز در حین رخداد یک روند نزولی نمایان شده و با ترکیب یک شمع سیاه و یک شمع بزرگتر توخالی به دنبال آن مشخص می شود. در روز دوم رخداد این الگو، قیمت آغازین کمتر از کمینه ی قیمت روز قبل خواهد بود اما فشار خرید، قیمت را به مقداری بیشتر از بیشینه قبلی قیمت خواهد رساند. این به معنای یک سود مسلم برای خریداران است. بهتر است زمانی که قیمت به مقداری بیشتر از بیشینه مقدار دومین شمع دربرگیرنده رسید (زمانی که واژگونی روند نزولی تایید شد)، معامله گر یک رویکرد معامله ی Long را دنبال کند.
3. خط رسوخگر (The piercing line)
الگوی خط رسوخگر نیز همانند الگوی پوشاننده، یک الگوی واژگونی صعودی دو شمعی است که در روند های نزولی پدیدار می شود. یک شمع سیاه بلند و به دنبال آن یک شمع سفید کوتاه که قیمت آغازین آن کمتر از قیمت پایانی روز قبل است نشاندهنده این الگو خواهند بود. پس از مدت کوتاهی فشار خرید قیمت را به سمت بالا و به حدود نیمه ی بدنه شمع سیاه و یا بیشتر (ترجیحا دو سوم بدنه آن) خواهد رساند.
4. ستاره صبحگاهی (The Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی، همانطور که از نام آن پیداست نشانه یک امیدواری و شروعی دوباره در پی رخداد یک روند نزولی خواهد بود. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: یک شمع با بدنه کوتاه (دوجی یا چرخ ریسک) که در بین یک شمع بلند سیاه در قبل و یک شمع بلند سفید در پی آن قرار گرفته است. رنگ بدنه ی حقیقی شمع کوتاه مرکزی می تواند سیاه یا سفید باشد و هیچ گونه همپوشانی بین بدنه آن و بدنه شمع سیاه قبل از آن وجود نخواهد داشت. این نشان می دهد که فشار فروش موجود در روز قبل در حال کاهش است. شمع سفید سوم با بدنه شمع سیاه دارای همپوشانی بوده و نشاندهنده یک فشار خرید جدید و شروع یک واژگونی صعودی است، خصوصا اگر این مساله با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
5. سه سرباز سفید (Three white soldiers)
این نمودار شمع ژاپن الگو معمولا پس از یک بازه از رخداد یک روند نزولی و یا در مواقع تثبیت قیمت ها مشاهده خواهد شد. این الگو از سه شمع بلند سفید که قیمت پایانی در آنها در طی روزهای معامله به طور مرتب بالا رفته است تشکیل می شود. قیمت آغازین هر شمع از قیمت آغازین قبلی بیشتر بوده و قیمت پایانی در آن نیز در نزدیکی بیشینه قیمت روز قرار خواهد گرفت. این مساله بیانگر افزایش مستمر فشار خرید می باشد. معامله گران باید در هنگام طولانی بودن بیش از حد شمع های سفید (به دلیل افزایش فروشندگان استقراضی و پایین آوردن قیمت سهام توسط آنها) احتیاط لازم را بعمل آورند.
نمودار زیر مربوط به شرکت انبریج (ENB) است که سه الگوی چکش معکوس، خط رسوخگر و چکش از الگوهای واژگونی صعودی که در بالا ذکر شدند در آن مشاهده می شود.
نمودار زیر از شرکت Pacific DataVision(PDVW)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. دقت کنید که چگونه واژگونی روند نزولی توسط افزایش قابل توجه حجم معاملات تایید شده است.
گفتار پایانی
معامله گران می توانند همانند سایر ابزارهای تحلیل فنی از نمودارهای شمعی برای مطالعه و روانشناسی شرکت کنندگان بازار معامله سهام استفاده کنند. استفاده از این نمودارها بعنوان یک مرحله تحلیلی اضافی نسبت به تحلیل های بنیادی (که پایه تصمیم گیری های معامله را تشکیل می دهند) سودمند خواهد بود. در این مقاله پنج نوع از فراگیرترین الگوهای نمودار شمع ژاپن نمودار شمعی که می توانند بیانگر سیگنال های خرید باشند را بررسی کردیم. استفاده از این الگو ها می تواند به تشخیص تغییرات تمایل معامله گر (که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده چیرگی پیدا می کند) کمک کند و این واژگونی روند نزولی می تواند برای معامله گر سودهای طولانی مدتی را به ارمغان بیاورد.
با این حال این الگوها تضمینی برای واژگونی روند ها نبوده و نیاز است معامله گران قبل از انجام یک معامله همواره واژگونی را توسط بررسی رفتار متعاقب قیمت ها تایید کنند. توجه داشته باشید که با وجود در دسترس بودن راه هایی برای پیش بینی بازار، تحلیل فنی نمی تواند همواره نشانگری بی نقص از کارایی معاملات باشد.
دیدگاه شما