به عبارت دیگر الیوت سیستمی معرفی کرد که به معاملهگران امکان یافتن قلهها و درهها را میدهد.یعنی در بحبوحهٔ این بینظمیهای قیمت، الیوت نظمی پیدا کرد.
الگوی فراکتال نزولی
معامله گرانی که از سیستم ایچیموکو استفاده میکنند میتوانند از فرکتال نیز بهره بگیرند. به بیان دیگر، در کنار سایر قوانین موجود در سیستم ایچیموکو برای ورود در جهت روند، فرکتال ها نیز نقاط برگشت را در سطوح حمایت و مقاومت ماژور هایلایت میکنند. این امر به ما کمک میکند تا متوجه شویم که پرایس اکشن در نواحی ماژور در حال ریجکت شدن است.
بیل ویلیامز با ترکیب نظریه آشوب، روانشناسی معامله گری و تاثیر آن بر تغییرات بازار توانست نظریه ای الگوی فراکتال نزولی بی نظیر را بسط دهد. وی با استفاده از دانش گسترده در زمینه سهام، کالا، بازار ارز خارجی توانست اندیکاتورهای مختلفی مانند الگوهای معاملاتی فرکتال را بسط دهد. هر کدام از اندیکاتورها ویژگی های مخصوص خود را دارند و اگر مفاهیم پایه ای هر کدام را فرا بگیرید میتوانید به راحتی از آنها در معاملات خود الگوی فراکتال نزولی استفاده کنید.
از طرفی دیگر، زمانی که سیستم ایچیموکو توسط گوچی هوسادا در دهه ۱۹۶۰ معرفی شد، هدف آن این بود که درک پرایس اکشن را ساده تر کند. به بیان دیگر، سه هدف عمده از ارائه ایچیموکو این است که روند اصلرا تشخیص دهیم، حمایت و مقاومت را پیدا کنیم و زمان برگشت بازار از روند اصلی را تشخیص دهیم. با این وجود، پیدا کردن روند تنها نیمی از کار است. مرحله بعد پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود است که پرایس اکشن میتواند در یافتن نقاط ورود قوی و مهم به ما کمک کند.
استفاده از فرکتال در پیدا کردن سوئینگ های محتمل:
فرکتال یکی از پرکاربردترین ابزارها است که میتوانیم الگوی فراکتال نزولی بر روی چارت مورد استفاده قرار دهیم. فرکتال بر روی چارت یعنی تغییر در رفتار که آن را با فلش کوچک نشان میدهیم. فرکتال برای معامله گرانی مناسب است که میدانند روند کلی چیست، اما نمیتوانند زمان مناسب برای ورود به معامله را پیدا کنند. برای مثال در چارت زیر فلش هایی داریم. فلش آبی همان فرکتال صعودی است و به ما نشان میدهد که بالاترین قیمت ها در شمع هایلایت شده از شمع های اطراف بیشتر است. فلش های قرمز رنگ، فرکتال نزولی نامیده میشوند و نشان میدهد که پایین ترین قیمتها در شمع هایلایت شده از شمع های اطراف آن کمتر است.
به عبارت دیگر، فرکتال ها به ما کمک میکنند تا تشخیص دهیم که قیمت ها در بالای ابر چه زمانی از کاهش می ایستند. بدین جهت زمانی که یک کف احتمال شکل گرفت میتوانیم وارد روند صعودی شویم. این نقطه پرسودی است برای معامله گر و به همین دلیل است که استفاده از فرکتال ها بسیار سودمند است.
بنابراین معامله در جهت پرایس اکشن و با استفاده از ابر ایچیموکو یکی از روش های اصلی برای معامله با ایچیموکو است. اینکه بدانیم که باید در کدام جهت معامله باشیم کافی نیست. این روش به ما کمک میکند تا بهترین زمان ورود را متوجه شویم. پس یک روش ساده در پرایس اکشن میتواند به ما در پیدا کردن جهت روند کمک بسزایی کند. در این ویدئو به بررسی این روش میپردازیم.
تایم فریم فراکتال چیست
به چینش کندل ها بر اساس تایمی که ما میخواهیم در کنار یک دیگر، تایم فریم گفته می شود.
برای مثال وقتی میگوییم ما در تایم فریم روزانه هستیم، یعنی کندل هایی که در آن صفحه ( چارت ) هستند , 24 ساعت زمان برده تا باز و بسته شوند.
انواع تایم فریم : شما میتوانید در سایت tradingview تایم فریم های مختلف را از 1 ثانیه الی 1 ماه و بیشتر را ببینید.
زمانی که ما با تایم فریم ها آشنا می شویم باید بتوانیم آنها را به درستی بررسی کنیم و رابطه بین آن ها را حفظ کنیم. تایم فریم ها با یکدیگر رابطه دارند و تجزیه و تحلیل چارت ها به ما یک فراکتال می دهد. بازار های مالی زمانی قدرت نمایی می کنند که اگر جلوی شما هزاران نوع چارت بگذارند، شما بدون دیدن تایم فریم، نمیتوانید تایم فریم دقیق آن را تشخیص دهید یعنی تمامی حرکاتی که در تایم 1 دقیقه رخ می دهد، کوچک شده رفتار تایم فریم های بزرگ می باشد.
چرا فراکتال ؟
فراکتال در لغت به معنای شکسته شدن است؛ یعنی هر جزء آن را می توان به تکه کوچک تری تقسیم و سپس مورد بررسی قرار داد (و در نهایت به یک نتیجه ثابت در مورد یک ساختار رسید)
در واقع فراکتال یک ساختار هندسی می باشد که هر جزء آن (هم کوچک و هم بزرگ) یک ساختار کامل دارد و از به هم پیوستن اجزاء کوچک با ساختار ثابت، همان ساختار در شکل بزرگتر به وجود می آید.
برای مطالعه بیشتر در مورد مبحث فراکتال اینجا کلیک کنید
فراکتال در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد!
با توجه به گستردگی بسیار زیادی که فراکتال در دنیا دارد، این گستردگی وارد بازار های مالی نیز شده است و ما باید چارت هایی که مورد بررسی قرار می دهیم را بر اساس قوائد و قانون بررسی کنیم.
برای مثال ما تایم 1 دقیقه را در نظر میگیریم و با ضریب 3، تایم های خود را انتخاب میکنیم. که به ترتیب می شود : 1 دقیقه، 3 دقیقه، 9 دقیقه، 27 دقیقه و . در نهایت تایم های به دست آمده را با کمی اختلاف به اعداد رند تبدیل میکنیم و تایم فریم های ساختار، الگو، تریگر، دابل تریگر (بهینه) را انتخاب می کنیم.
اما معمولا اکثر مامله گران از تایم فریم با ضریب 4 استفاده می کند که تایم های 1 دقیقه ، 4 دقیقه ،16 دقیقه، 64 دقیقه و . استفاده میکنند. ما این اعداد را رند میکنیم و تایم فریم های زیر به دست می آید:
اکنون ما باید تایم فریم های خود را جدا سازی کنیم و بر اساس روحیاتی که داریم به بررسی چارت ها بپردازیم.
دبل تریگر (بهبنه) | تریگر | الگو | ساختار |
5 M | 1 H | D | M |
1 M | 15 M | 4 H | W |
اهمیت تایم فریم ها زمانی مشخص می شود که ما خطوط حمایت و مقاومت و یا مکان های عرضه و تقاضا را در آن ترسیم میکنیم.
برای مثال وقتی خط روند صعودی را الگوی فراکتال نزولی در تایم روزانه ترسیم میکنیم قیمت با رسیدن به آن خط به آن واکنش نشان می دهد و قدرت پرتاب و مگنت آن نسبت به خط روند صعودی در تایم فریم 1 ساعته بسیار بیستر است.
اعتبار کندل ها نیز هر چه تایم فریم را بالاتر ببریم بیشتر می شود یعنی یک کندل نزولی پر قدرت در 4 ساعته بسیار پر اهمیت تر از یک کندل پر قدرت صعودی در تایم 5 دقیقه می باشد.
توضیح ساده و روان تئوری امواج الیوت در بازارهای مالی
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی امواج الیوت میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
آشنایی با رالف نلسون الیوت
رالف نلسون الیوت حسابدار و مؤلف آمریکایی که یکی از بنیانگذاران نوین تحلیل تکنیکال است. الیوت بازار سهام را به مدت ۷۵ سال را تجزیه و تحلیل کرد. او از طریق دادههایی که به دست آورد کشف کرد که بازار سهام که گمان میشد رفتار بینظمی دارد، در واقع چندان هم بینظم نیست.
وقتی به سن ۶۶ سالگی رسید بالاخره شواهد (و اطمینان) کافی به دست آورده بود تا کشف خود را به دنیا معرفی کند.
او نظریهٔ خود را در کتابی به نام قانون امواج منتشر کرد.
به گفتهٔ او بازار چرخههای تکراری را طی میکند که این چرخهها حاصل احساسات سرمایهگذاران است. و احساسات سرمایهگذاران نیز تحت تأثیر روانشناسی غالب تریدرها در آن زمان، و عوامل خارجی مثل رسانههای خبری از جمله CNBC، بلومبرگ، ESPN است.
الیوت توضیح داد که نوسانات صعودی و نزولی قیمت به صورت یک الگوی تکراری ظاهر میشود. او به این تغییرات را «امواج» میگفت.
به عقیدهٔ او اگر بتوانید به درستی الگوهای تکرار شونده در قیمت را مشخص کنید، میتوانید پیشبینی کنید که قیمت در الگوی فراکتال نزولی مرحلهٔ بعد چه تغییری خواهد داشت (یا نخواهد داشت).
همین است که باعث جذابیت بالای امواج الیوت برای تریدرها شده است.
این روش به آنها راهی برای شناسایی نقاط دقیق بازگشت قیمت را میدهد.
به عبارت دیگر الیوت سیستمی معرفی کرد که به معاملهگران امکان یافتن قلهها و درهها را میدهد.
یعنی در بحبوحهٔ این بینظمیهای الگوی فراکتال نزولی قیمت، الیوت نظمی پیدا کرد.
البته مانند تمام مخترعین باید این کشف را از آن خود میکرد به همین دلیل نام بسیار اصیل «نظریهٔ امواج الیوت» را روی آن گذاشت.
فراکتال چیست؟
اما قبل از آن که وارد امواج الیوت شویم بهتر است ابتدا معنای فراکتالها را متوجه شویم.
اساساً فراکتالها ساختارهایی هستند که میتوانند به بخشهایی قسمت شوند که هر یک کپی بسیار مشابهی از کل است. ریاضیدانان به این خاصیت «خود تشابهی» یا «شباهت به خود» میگویند.
برای اینکه نمونههایی از ساختارهای فراکتالی بیابیم میتوانیم کمی به اطرافمان دقت کنیم. این مثالها در طبیعت فراوانند!
صدف یک فراکتال است. دانهٔ برف یک فراکتال است. صاعقه هم یک فراکتال است.
چرا که وقتی به هر ریزدانههای درون یک دانه برف نگاه کنید ساختار مشابهی با ساختار کل میبینید. همینطور در صدف یا در یک صاعقه. یا حتی در بسیاری از برگهای درختان.
مثلا برگ سرخس که از برگهای کوچک دیگری تشکیل شده، اگر به هرکدام از برگهای کوچک نگاه کنید، میبینید که شبیه برگ بزرگ هستند. و از طرف دیگر هر برگ شبیه درخت سرخس است.
یکی از ویژگیهای مهم امواج الیوت این است که فراکتال هستند.
امواج الیوت هم مانند صدفها، دانههای برف و صاعقه میتوانند به امواج الیوت کوچکتر تقسیم شوند.
امواج محرک یا ایمپالس در نظریه امواج الیوت
آقای الیوت نشان داد که بازار معاملاتی که روند دارد به صورت الگوی ۳-۵ حرکت میکند، این نام را نیز خود آقای الیوت بر این الگو گذاشت.
اولین الگوی ۵ موجی، امواج محرک یا پیشرو یا ایمپالس نامیده میشود.
آخرین الگوی ۳ موجی امواج اصلاحی یا corrective نام دارد.
در این الگو امواج ۱، ۳، ۵ محرک هستند یعنی با روند کلی پیش میروند در حالی که امواج ۲ و ۴ اصلاحی هستند.
توجه داشته باشید که امواج ۲ و ۴ را با الگوی اصلاحی ABC اشتباه نگیرید. (بعدا بیشتر در این باره توضیح میدهیم)
ابتدا نگاهی به الگوی محرک ۵ موجی داشته باشیم.
هنوز هم گیجکننده به نظر میرسد. بیایید کمی آن را رنگارنگ کنیم.
ما هر موج را همراه با شمارش آن به وسیلهی رنگ کدگذاری کردیم.
توصیف کوتاهی از اتفاقی که در طول هر موج میافتد.
برای نمونه از سهام استفاده میکنیم چون آقای الیوت از سهام استفاده کرده بود اما واقعاً مهم نیست در چه مورد باشد. میتوان از آن در مورد ارز، اوراق بهادار، طلا، نفت و … استفاده کرد. مهم این است که نظریهٔ موج الیوت را میتوان در بازار خرید و فروش ارز یا فارکس هم به کار برد.
موج ۱
نمودار در ابتدا رو به بالا حرکت میکند. دلیل این امر معمولاً تعداد نسبتاً کم افرادی است که ناگهان (به دلایل مختلف واقعی یا خیالی) حس میکنند که قیمت سهام ارزان است و در نتیجه بهترین موقع برای خرید است. این باعث افزایش قیمت میشود.
موج ۲
در این مرحله افراد کافی که در موج اصلی بودند فکر میکنند قیمت سهام بیش از حد بالاست و سود میکنند و در نتیجه سهمشان را میفروشند. این باعث میشود ارزش سهام پایین بیاید. اما سهام قبل از آن که دوباره معاملهٔ خوبی محسوب شود، به اندازهی قیمتهای پایین قبلی نمیرسد و سهام مجددا برای برخی معاملهگران خوشقیمت محسوب میشود.
موج ۳
این معمولاً طولانیترین و قویترین موج است. سهام توجه تودهٔ مردم را جلب کرده است. مردم بیشتر متوجه سهام شدهاند و مایلند آن را بخرند. این باعث میشود قیمت سهام بالاتر و بالاتر برود. این موج معمولاً از سقفی که در پایان موج ۱ ایجاد شد فراتر میرود.
موج ۴
معاملهگران سود میکنند و از معامله خارج میشوند چون سهام باز هم گران تلقی میشود. این موج معمولاً ضعیف است چون معمولاً مردم بیشتری سهام را میخرند و منتظرند «در زمان پایین آمدن قیمت» بخرند.
موج ۵
در اینجا بیشتر مردم وارد سهام میشوند و هیجان باعث این امر میشود.
معاملهگران و سرمایهگذاران دلایل مسخرهای برای خرید سهام میآورند و اگر با آنها مخالفت کنید از عصبانیت میخواهند شما را خفه کنند. اینجاست که سهام به حبابیترین حالت ممکن خود میرسد. مخالفان شروع به فروش سهام به قیمت ارزان میکنند که باعث تشکیل الگوی ABC میگردد.
امواج محرک گسترده (Extended Impulse Waves)
نکتهٔ دیگری که باید در مورد نظریهٔ موج الیوت بدانید این است که یکی از سه موج محرک (۱، ۳ یا ۵) همیشه بزرگتر خواهد بود.
به بیان ساده همیشه یک موج است که صرف نظر از میزان، طولانیتر از دو موج دیگر است.
به گفتهٔ الیوت معمولاً موج پنجم است که بزرگتر میشود.
با گذشت زمان این سبک قدیمی نامگذاری موج تغییر کرد چون مردم بیشتر و بیشتری موج سوم را موج گسترده نامیدند.
امواج اصلاحی (اصلاح ABC) در نظریه الیوت
روندهای ۵ موجی اصلاح میشوند و با روندهای مخالف ۳ موجی معکوس میشوند.
به جای عدد از حروف برای نام گذاری موجهای اصلاحی استفاده میشود.
این مثال از الگوی بسیار جالب ۳ موجی اصلاحی را ببینید.
فقط به الگوی فراکتال نزولی این خاطر که از بازار صعودی به عنوان مثال اصلی استفاده کردیم معنایش این نیست که نظریهٔ موج الیوت در مورد بازارهای نزولی صدق نمیکند.
همین الگوی ۳-۵ موجی میتواند به این شکل باشد:
انواع الگوهای موج اصلاحی
به گفتهٔ الیوت، ۲۱ الگوی اصلاحی ABC از ساده تا پیچیده وجود دارند.
شاید حفظ کردن تمام آنها دشوار باشد بخاطر همین بهتر است بدانید که از سه دستهی بسیار ساده تشکیل شدهاند که فهمشان آسان است.
بیایید نگاهی به این دستهها داشته باشیم.
مثالهای زیر در مورد روندهای رو به بالا صدق میکنند،
اما اگر با روند رو به پایین سروکار دارید کافی است آنها را معکوس کنید.
دستهٔ زیگزاگ
زیگزاگها تغییرات بسیار شدید قیمت هستند که مخالف روند غالب پیش میروند.
موج B معمولاً در مقایسه با امواج A و C کمترین طول را دارد.
این الگوهای زیگزاگ ممکن است دو یا سه بار در یک اصلاح اتفاق بیافتند.
۲ تا ۳ الگوی زیگزاگ که به یکدیگر پیوند خوردهاند.
مانند تمام امواج دیگر هر یک از امواج در الگوهای زیگ زاگ را میتوان به الگوهای ۵ موجی تقسیم کرد.
دسته یکنواخت
یکنواختها امواج اصلاحی ساده و جنبی هستند.
در این امواج طول موجها عموماً برابر است و B معکوس A و C
دستهٔ مثلث
مثلثها الگوهای اصلاحی هستند که با خطوط روند همگرا یا واگرا محدود شدهاند. مثلثها از گروههای ۵ موجی تشکیل شدهاند که به صورت جنبی مخالف روند حرکت میکنند.
این مثلثها میتوانند، متقارن، نزولی، صعودی یا گسترده باشند.
موجهایی درون موج
همان طور که قبلاً گفتیم امواج الیوت فراکتال هستند. هر موج از موجهای کوچکتر تشکیل شده است.
بگذارید یک تصویر دیگر به شما نشان دهم.
میبینید که امواج ۱، ۳ و ۵ از الگوی حهشی ۵ موجی کوچکتری تشکیل شده در حالی که امواج ۲ و ۴ از الگوی اصلاحی ۳ موجی تشکیل شده است؟
همیشه به یاد داشته باشید که هر موج از الگوهای موج کوچکتر تشکیل شده است و الگو تکرار میشود.
برای آسان شدن نامگذاری این امواج، نظریهٔ موج الیوت مجموعهای از دستهها را برای امواج تعیین کرده که از بزرگ به کوچک مرتب شدهاند. اینها عبارتند از:
ابر چرخهٔ بزرگ از امواج ابر چرخه تشکیل شده و آنها از امواج چرخهای تشکیل شدهاند که شامل امواج اصلی میشوند.
امواج اصلی دارای امواج متوسط هستند که از امواج کوچک تشکیل شدهاند که شامل امواج ریز هستند که از امواج بسیار ریز تشکیل شدهاند.
در واقع هر کدام در دل دیگری جای میگیرد.
مثالهای واقعی برای درک امواج الیوت
خب، برای روشن شدن اینها بیایید موج الیوت را در نمودار واقعی ببینیم.
همان طور که میبینید، امواج درنمودار واقعی شکل بی عیب و نقصی ندارند.
به علاوه متوجه میشوید که گاهی سخت است که برای امواج نامی انتخاب کنید.
اما هر چه بیشتر به نمودارها نگاه کنید مهارت بیشتری پیدا میکنید.
به علاوه قرار نیست شما را تنها بگذاریم!
در بخشهای بعد توصیههایی در مورد شناسایی درست و آسان امواج ارائه میدهیم و به شما یاد میدهیم چطور با استفاده از امواج الیوت معامله کنید.
تحلیل تکنیکال به روش الیوت
تحلیل تکنیکال به روش الیوت یک نظریه در تحلیل تکنیکال است که برای توصیف حرکت قیمت در بازار مالی استفاده می شود. این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده ایجاد شد. امواج الیوت را می توان در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کننده شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش می کنند از روند بازار سود ببرند را می توان سوار بر موج توصیف کرد.
آشنایی با نظریه موج الیوت
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) در دهه 1930 ارائه شد. پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را پر کند و شروع به مطالعه 75 ساله نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقه ای در فهرست های مختلف کرد.
این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیش بینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت. تحلیل تکنیکال به روش امواج الیوت، از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو، معامله گران و سرمایه گذاران خصوصی تبدیل شده است.
الیوت قوانین خاصی را در مورد چگونگی شناسایی، پیشبینی و استفاده از این الگوهای موجی تشریح کرد. این کتاب ها، مقالات و نامه ها در R.N. Elliott's Masterworks در سال 1994 منتشر شد. Elliott Wave International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیل و پیش بینی بازار آن بر اساس مدل الیوت است.
او دقت کرد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمی دهند، بلکه در کمک به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
امواج الیوت را می توان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخص های فنی، برای شناسایی فرصت های خاص مورد استفاده قرار داد. معامله گران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار امواج الیوت بازار داشته باشند.
امواج
الیوت پیشنهاد کرد که روندهای قیمت مالی ناشی از روانشناسی بازار، مورد استفاده غالب سرمایه گذاران است. او دریافت که نوسانات در روانشناسی توده ها همیشه در همان الگوهای فرکتال تکرار شونده یا "امواج" در بازارهای مالی ظاهر می شود.
نظریه الیوت تا حدودی شبیه نظریه داو است که هر دو تشخیص می دهند قیمت سهام در امواج حرکت می کند. از آنجایی که الیوت علاوه بر این، ماهیت «فراکتال» بازارها را تشخیص داد، توانست آنها را با جزئیات بسیار بیشتری تجزیه و تحلیل کند. فراکتال ها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاسی کوچکتر، الگوی فراکتال نزولی خود را بی نهایت تکرار می کنند. الیوت کشف کرد که الگوهای قیمت شاخص سهام نیز به همین ترتیب ساختار یافته اند. او سپس شروع به بررسی این موضوع کرد که چگونه می توان از این الگوهای تکرار شونده به عنوان شاخص های پیش بینی کننده حرکت های آینده بازار استفاده کرد.
تفسیر نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت به صورت زیر تفسیر می شود:
پنج موج در جهت روند اصلی حرکت می کنند و به دنبال آن سه موج در یک اصلاح (در مجموع یک حرکت 5-3) حرکت می کنند. سپس این حرکت 5-3 تبدیل به دو بخش فرعی حرکت موج بالاتر بعدی می شود.
الگوی زیرین 5-3 ثابت می ماند، اگرچه بازه زمانی هر موج ممکن است متفاوت باشد.
بیایید نگاهی به نمودار زیر بیندازیم که از هشت موج (پنج موج به بالا و سه موج پایین) با برچسب های 1، 2، 3، 4، 5، A، B و C تشکیل شده است.
امواج 1، 2، 3، 4 و 5 پیش رونده و امواج A، B و C اصلاحی الگوی فراکتال نزولی را تشکیل می دهند. پنج موج پیش رونده به نوبه خود موج 1 را در بزرگترین درجه بعدی و تصحیح سه موجی موج 2 را در بزرگترین درجه بعدی تشکیل می دهد.
موج اصلاحی معمولاً دارای سه حرکت متمایز قیمت است: دو حرکت در جهت اصلاح اصلی (A و C) و یکی در مقابل آن (B). امواج 2 و 4 در تصویر بالا اصلاح امواج پیش رونده هستند. این امواج معمولاً دارای ساختار زیر هستند:
توجه داشته باشید که در این تصویر، امواج A و C در جهت روند یک درجه بزرگتر حرکت می کنند و بنابراین، تکانشی هستند و از پنج موج تشکیل شده اند. موج B، در مقابل، خلاف روند و در نتیجه اصلاح کننده است و از سه موج تشکیل شده است.
تشکیل موج پیش رونده و به دنبال آن یک موج اصلاحی، یک درجه موج الیوت را تشکیل می دهد که از روندها و همچنین روندهای متضاد تشکیل شده است.
همانطور که از الگوهای تصویر بالا می بینید، پنج موج همیشه شبکه را به سمت بالا حرکت نمی دهند و سه موج همیشه شبکه را به سمت پایین حرکت نمی دهند. به عنوان مثال، هنگامی که روند با درجه بزرگتر نزولی است، دنباله پنج موج نیز پایین است.
پیشنهاد می کنیم تحلیل به سبک وایکوف یکی از سبک های مورد استفاده در بازارهای مالی را بخوانید.
درجات موج
الیوت 9 درجه امواج را شناسایی کرد که آنها را به صورت زیر از بزرگترین به کوچکترین نامگذاری کرد:
Grand Super Cycle
از آنجایی که امواج الیوت یک فراکتال هستند، درجات موج از نظر تئوری بزرگتر و کوچکتر از موارد ذکر شده در بالا گسترش می یابند.
برای استفاده از این تئوری در معاملات روزمره، یک معامله گر ممکن است یک موج پیش رونده با روند صعودی را شناسایی کند، به مدت طولانی حرکت کند و سپس پوزیشن خود را بفروشد یا کوتاه کند، زیرا الگوی پنج موج کامل می شود و یک معکوس قریب الوقوع است.
امواج الیوت چگونه کار می کنند؟
در ادامه با جزئیات بیشتری درمورد نحوه کار امواج الیوت صحبت می کنیم.
برخی از تحلیلگران فنی با استفاده از نظریه موج الیوت سعی می کنند از الگوهای موجی در بازار سهام یا سایر بازارهای مالی سود ببرند. همانطور که گفته شد این فرضیه می گوید که حرکت قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد زیرا آنها در تکراری از الگوهای بالا و پایین به نام امواج حرکت می کنند که توسط روانشناسی یا احساسات سرمایه گذار ایجاد می شود.
این تئوری دو نوع مختلف امواج را شناسایی می کند: امواج محرک (همچنین به عنوان امواج پیش رونده یا ضربه ای شناخته می شود) و امواج اصلاحی. این موضوع ذهنی است، به این معنی که همه معامله گران نظریه را به یک شکل تفسیر نمی کنند یا موافق نیستند که این یک استراتژی تجاری موفق است.
برخلاف بسیاری از شکلبندیهای قیمتی دیگر، کل ایده تحلیل امواج به خودی خود معادل یک شکلبندی معمولی نیست که در آن شما به سادگی دستورالعملها را دنبال کنید. تجزیه و تحلیل امواج بینش هایی را در مورد پویایی روند ارائه می دهد و به شما کمک می کند تا حرکات قیمت را به روشی بسیار عمیق تر درک کنید.
اصل موج الیوت از امواج پیش رونده و اصلاحی در هسته آن تشکیل شده است.
امواج پیش رونده
امواج ضربه ای از پنج موج فرعی تشکیل شده اند که حرکت خالص را در همان جهت روند بعدی بزرگترین درجه انجام می دهند. این الگو رایج ترین موج انگیزشی و ساده ترین موج در بازار است. مانند همه امواج محرکه، از پنج موج فرعی تشکیل شده است که سه تای آنها نیز امواج محرک و دو موج اصلاحی هستند. این به عنوان یک ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده است که در بالا نشان داده شده است.
امواج پیش رونده دارای سه قانون شکست ناپذیر است که شکل گیری آن را مشخص می کند:
- موج دو نمی تواند بیش از 100% موج اول را بازیابی کند.
- موج سوم هرگز نمی تواند کوتاه ترین موج یک، سه و پنج باشد.
- موج چهار در هیچ زمانی نمی تواند فراتر از موج سوم برود.
اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار یک موج پیش رونده نیست. معاملهگر باید موج ضربه ای مشکوک را دوباره بررسی کند.
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی، که گاهی اوقات امواج مورب نامیده می شوند، از سه یا ترکیبی از سه موج فرعی تشکیل شده اند که حرکت خالص را در جهت مخالف روند بعدی بزرگترین درجه انجام می دهند ومانند همه امواج انگیزشی، هدف آن حرکت بازار در جهت روند است.
موج اصلاحی از پنج موج فرعی تشکیل شده است. تفاوت این است که مورب به نظر می رسد یا مانند یک دوگوشه منبسط یا منقبض شود. امواج فرعی بسته به نوع قطری که مشاهده می شود ممکن است پنج عدد نباشند. همانند موج محرکه، هر موج فرعی مورب هرگز به طور کامل موج فرعی قبلی را پس نمیگیرد و موج فرعی سه مورب ممکن است کوتاهترین موج نباشد.
این امواج ضربه ای و اصلاحی در یک فراکتال شبیه خود، برای ایجاد الگوهای بزرگتر قرار گرفته اند. به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میان یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج پیش رونده در حال توسعه را نشان دهد. بنابراین، معاملهگری با این تفسیر موج الیوت ممکن است چشمانداز نزولی بلندمدت با چشمانداز صعودی کوتاهمدت داشته باشد.
الیوت تشخیص داد که دنباله فیبوناچی تعداد امواج در تکانه ها و اصلاحات را نشان می دهد. روابط موج در قیمت و زمان نیز معمولاً نسبت های فیبوناچی مانند 38٪ و 62٪ را نشان می دهد. به عنوان مثال، یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از تکانه قبلی را بازنگری کند.
سایر تحلیلگران شاخص هایی را با الهام از اصل امواج الیوت توسعه داده اند، از جمله نوسانگر موج الیوت که در تصویر بالا نشان داده شده است. نوسانگر یک روش کامپیوتری برای پیش بینی جهت قیمت آینده بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک پنج دوره ای و 34 دوره ای ارائه می دهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، EWAVES، تمام قوانین و دستورالعملهای موج الیوت را برای تولید تجزیه و تحلیل خودکار امواج الیوت به دادهها اعمال میکند.
پیش بینی بازار بر اساس الگوهای موج
الیوت بر اساس ویژگی های قابل اعتمادی که در الگوهای موجی کشف کرده بود، پیش بینی های دقیقی از بازار سهام انجام داد. یک موج ضربه ای، که شبکه در همان جهت روند بزرگتر حرکت می کند، همیشه پنج موج را در الگوی خود نشان می دهد. از سوی دیگر، یک موج اصلاحی، در جهت مخالف روند اصلی حرکت می کند. در مقیاس کوچکتر، در درون هر یک از امواج تکانشی، پنج موج دوباره می توان یافت.
این الگوی بعدی تا بی نهایت در مقیاس های کوچکتر تکرار می شود. الیوت این ساختار فراکتال را در بازارهای مالی در دهه 1930 کشف کرد اما تنها چند دهه بعد دانشمندان فراکتال ها را تشخیص داده و آنها را به صورت ریاضی نشان دادند.
در بازارهای مالی، ما می دانیم که "آنچه بالا می رود، باید پایین بیاید"، زیرا حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف همراه است. عمل قیمت به روندها و اصلاحات تقسیم می شود. روندها جهت اصلی قیمت ها را نشان می دهند، در حالی که اصلاحات برخلاف روند حرکت می کنند.
الگوی کندل استیک پین بار و استراتژی معاملاتی با Pin Bar
این روزها معامله گران بازارهای مالی دنبال روش هایی هستند که هم راحت باشد و هم سودآوری بیش تری برایشان به همراه بیاورد. یکی از این روش ها استفاده از الگوهای مختلفی است که برای تحلیل بازار مورد استفاده قرار می گیرند. از جمله ی این الگوهای پرکاربرد که طرفداران زیادی هم دارد الگوی پین بار (Pin bar) است.
الگوی کندل پین بار یکی از کاربردیترین الگوهای کندل استیک است که در پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارد.
الگوی پین بار (Pin Bar)
الگوی کندل پین بار، یکی از الگوهای معاملاتی پرقدرت میباشد که برای نخستینبار فردی به نام نایل فولر، از آن استفاده کرد. اولین مشخصه الگوی پین بار، کندل ها (شمعها) ی برگشتی است.
الگوی پین بار چطور تشکیل میشود؟
این الگو از یک شمع به وجود میآید که در آن قیمت باز شدن و بسته شدن، تشکیل بدنه شمع و سایه بلند و کوتاه شمع، میدهد. در شکل ظاهری الگوی پین بار، یک بدنه شمع و یک سایه پین بار یا دنباله پین بار، داریم که در آن بدنه شمع نسبت به سایه، کوچکتر است.
پین بار به دو صورت صعودی و نزولی تشکیل میشود. در واقع الگوی پین بار میتواند حرکت نمودار را به سمت صعودی یا نزولی شدن، پیشبینی کند و در آن میزان قدرت خریداران و فروشندگان را بسنجد.
نقش سایه در کندل پین بار
به همان اندازه که بدنه شمع در نمودار، نقش مهمی در تحلیلها دارد، سایه پین بار نیز میتواند نقش تأثیرگذاری در تحلیل داشته باشد. سایه پین بار هرچقدر بزرگتر باشد، انتظار برگشت روند، قدرت بیشتری خواهد داشت.
وقتی سایه پین بار در مقاومت یا سقف نمودار، اتفاق میافتد، بلافاصله میتوان پیشبینی کرد که سهام، با روند سریع، به سمت نزولی در حرکت باشد.
بالعکس در نقاط حمایتی و کف نمودار، سایه پین بار میتواند با قدرت بالا، تغییر روند صعودی به همراه داشته باشد؛ بنابراین نقش سایه پین بار در نمودار، اکثراً در تغییر جهت روند حرکتی، آشکار میشود.
کندل پین بار صعودی یا بولیش (bullish pin bar candle)
در کندل پین بار بولیش، سایه پین بار، در زیر بدنه شمع قرار میگیرد. در این حالت احتمال قدرت خریداران افزایش میابد و میتواند نشانهای برای بازگشت روند سهام از فاز نزولی به صعودی باشد. اگر پین بار بولیش در یک روند صعودی دیده شود، به احتمال زیاد این روند ادامهدار خواهد بود؛ بنابراین هرگاه سایه بلند در زیر بدنه پین بار مشاهده شد، درهرصورت میتوان روند صعودی برای ادامه روند حرکتی سهام در نظر گرفت. در شکل زیر نمونهای از پین بار بولیش را مشاهده میکنید.
کندل پین بار نزولی یا بیریش (bearish pin bar candle)
همانطوری که انتظار میرود، کندل پین بار بیریش، برخلاف پین بار بولیش که در بالا اشاره کردیم، عمل میکند. در کندل پین بار بیریش، سایه پین بار در بالای بدنه قرار میگیرد. سایه بلند در پین بار نزولی (بیریش)، نشان از قدرت بالای فروشندگان و ضعف خریداران، دارد.
در روند نزولی، این پین بار میتواند ادامه دهنده روند باشد و در روند صعودی، به احتمال زیاد نقش یک الگوی برگشتی را بازی میکند و از فاز صعودی به روند نزولی تغییر جهت میدهد.
بنابراین انتظار میرود با مشاهده کندل پین بار بیریش، روند نزولی شدن را برای ادامه روند حرکتی سهام در نظر گرفت. شکل زیر نمونه ای از پین بار بیریش را نشان میدهد.
چگونه به کمک پین بارها میتوان معاملات را انجام داد؟
پین بار به ما دادههای مؤثری میدهد تا بتوانیم معامله موفقی داشته باشیم. زمانی که سایه پین بار در نمودار، در حدود سه برابر بدنه شمع باشد، الگوی پین بار، دیده میشود.
سایه پین بار بهقدری بلند است که بهراحتی در نمودار تحلیلی، قابل تشخیص است.برای معامله به کمک پین بار، باید این الگو، بسته شده باشد تا بهطورقطع بگوییم پین بار اتفاق افتاده و بعد از بسته شدن پین بار، وارد معامله شویم.
باید توجه داشت که وجود الگوی پین بار به تنهایی نشاندهنده برگشت روند نیست و برای ورود به معامله باید تاییدیههای بیشتری داشته باشید. استفاده از اندیکاتورها و خط روند در این مسیر بسیار توصیه میشود.
مرحله اول: پینبار را در نمودارتان پیدا کنید.
آنچه که شما ابتدا نیاز دارید تشخیص پینبار است که تشکیل شده باشد. در این مثال پینبار صعودی (بولیش) نشان داده شده است زیرا سایه بلند پایین بدنه قرار دارد.
بنابراین همان طور که سایه پین الگوی فراکتال نزولی بار را زیر بدنه مشاهده کردید، به عنوان پینبار صعودی در نظر گرفته میشود. در این مورد ما دنبال یک روند صعودی هستیم. نمودار مقابل، جفت ارز AUDJPY با تایم فریم یک ساعت است. میتوانید ببینید که خرسها نهایت تلاش خود را برای متوقف کردن وقوع این روند صعودی انجام میدهند اما گاوها خیلی قدرتمند هستند و الگوی فراکتال نزولی به همین دلیل شکل پینبار را مشاهده میکنید.
مرحله دوم: حرکت قیمت را در گذشته جستجو کنید تا دلیل تشکیل پینبار مشخص شود.
بیایید این نمودار یک ساعته را کمی بزرگترکنیم و ببینیم چه چیز دیگری به شما میگوید و چه اتفاقی افتاده است.
حالا نگاهی به منطقه قیمت مقاومت میاندازیم که فتیله آن را لمس کرده است. مقاومت در گذشته میتواند حمایت در آینده باشد.
مرحله سوم: ورود به معامله
مشاهده الگوی پین بار در حمایت ها و مقاومت های نمودار بهترین محل برای ورود به معامله میباشد.
مرحله چهارم: حد ضرر (SL)
در الگوی پین بار برای تعیین حد ضرر بهتر است که نسبت به سایه پین بار، حد ضرر را مشخص کنید تا اگر قیمت سهام از نقطه پایین سایه، پایینتر رفت، سهام خود را به فروش برسانید.
حد ضرر (SL) را ۳ تا ۵ پیپ دورتر از سایه قرار دهید. انتهای سایه منطقه حمایت خواهد بود. بنابراین اگر این روند شکسته شود، ممکن است روند نزولی شود. به همین دلیل شما بایستی حد ضرر را با اختلاف ۳تا ۵ پیپ دورتر قرار دهید.
مرحله پنجم: استراتژی خروج
استراتژی خروج شما زمانی رخ میدهد که قیمت به اولین سطح از حمایت و مقاومت برخورد کند. همان طور که مشاهده میکنید قیمت بعد از برخورد، سرعتش کند میشود و ما باید فورا از معامله خارج شویم.
مثال های الگوی کندل استیک پین بار
نظریه امواج الیوت : 3 قانون اصلی نظریه موج الیوت
نظریه امواج الیوت : سطوح فراکتال (امواج الیوت در داخل یک موج الیوت)
نظریه امواج الیوت : امواج اصلاحی
نظریه امواج الیوت : امواج Impulse الیوت (محرک، پیشرو)
نظریه امواج الیوت : معرفی و مقدمه
معرفی و آشنایی با الگوی بامپ اند ران ( Bump and Run )
الگوی های برتر نمودار که هر تریدری باید بداند
فعال سازی و دریافت کش بک ( ریبیت ) در بروکر لایت فایننس
معرفی و آشنایی با الگوی مثلث
ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)
شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) در فارکس
3 استراتژی خروج از معامله : چگونه از یک معامله سودآور خارج شویم؟
ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند
فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.
دیدگاه شما